eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فصل۲۸ بهنام از پله ها پايین آمد. صالح گفت: «تمام شد؟» «ها، تمام شد.» «عیدت مبارك، بهنام.» «عید چي؟» «امروز عیدقربان است.» حال عجیبي به بهنام دست داد. روز بیست و هشتم مهرماه بود و عید قربان. روزي که ابراهیم خلیل مي خواست پسر عزيزش را در راه خدا قرباني کند. صالح رو به بچه ها گفت: «خب، حرکت مي کنیم.» بهنام هم آماده شد. صالح جلو آمد. «نه بهنام، تو بمان!» بهنام خشكش زد.«بمانم؟ براي چي؟» «گوش کن بهنام، من نمي توانم تو را ببرم.» «تو را به خدا صالي، بگذار من هم بیايم.» هرچه اصرار کرد، صالح راضي نشــد. بچه ها داشتند آماده ي رفتن مي شدند. مهــدي رفیعــي که از همه بزرگتر بود، وقتي ديد کــه بهنام، دمغ و ناراحت در گوشه اي نشسته، جلو آمد و گفت: «چي شده بهنام؟ کشتي هات غرق شده؟» رفیعي همیشــه سر به سر بهنام مي گذاشــت. گاهي وقت ها آن قدر بهنام را اذيت مي کرد که سر و صدا راه مي انداخت. اما اين بار بهنام منتظر بهانه اي بود تا دعوا راه بیندازد و حالا بهانه به دســتش آمده بود. بلند شــد و به مهدي براق شد: «به تو چه؟ اصلا ًتو چرا به صالي چپ چپ نگاه مي کني؟» 🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹 @parastohae_ashegh313
عمليات زين العابدين جواد مجلسي مــن هم كلاس گذاشــتم و گفتم: ســرش شــلوغه، اما ببينم چي مي شــه. روز بعــد براي ديدن ابراهيم به مقــر اطاعات عمليات رفتم. پس از حال و احوالپرسي و كمي صحبت گفت: صبركن برسونمت و با فرمانده شما صحبت كنم. بعد هم با يك تويوتا به سمت مقرگردان رفتيم. در مسير به يك آبراه رسيديم. هميشه هر وقت با ماشين از آنجا رد مي شديم، گير مي كرديم. گفتم: آقا ابراهيم برو از بالاتر بيا، اينجا گير مي كني. گفت: وقتش را ندارم. از همين جا رد مي شيم. گفتم: اصاً نمي خواد بيايي، تا همين جا دستت درد نكنه من بقيه اش را خودم مي رم. 💖💖💖💖 گفت: بشين سر جات، من فرمانده شما رو مي خوام ببينم. بعد هم حركت كرد. با خودم گفتم: چه طور مي خواد از اين همه آب رد بشه! تو دلم خنديدم و گفتم: چه حالي مي ده گير كنه. يه خورده حالش گرفته بشــه! اما ابراهيم يك الله اكبر بلند و يك بسم الله گفت. بعد با دنده يك از آنجا رد شد! به طرف مقابل كه رسيديم گفت: ما هنوز قدرت الله اكبر را نمي دانيم، اگه بدانيم خيلي از مشكات حل مي شود @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🌹 تصاویر شهید عباس کریمی، فرمانده لشکر 27 محمدرسول‌الله(ص) و بخشی از سخنرانی او در جمع رزمندگان 📆 24 اسفند 1363- شهادت فرمانده بااخلاص لشکر27-در عملیات بدر، در کنار دجله و بر اثر اصابت ترکش به سر ➕ فرازی از سخنان شهید عباس کریمی در جمع رزمندگان جبهه @parastohae_ashegh313
🍋 نماز مثل لیمو شیرینه باید زود ادا شه چون اگر وقتش بگذرد تلخ می‌شه" همین جمله‌اش راغب می‌کرد که نماز اول وقت بخوانیم اما هیچ وقت نمی‌گفت بلندشید الان نماز اول وقت بخونید. یادش گرامی وراهش پررهرو مْ @parastohae_ashegh313
او میرسد که باز هم عاشق کند مرا...! او قول داده است به قولش وفا کند💕 🕊 🌸•••@parastohae_ashegh313
🔷 روایتی بشنوید از جانبازی که هجده سال در بیهوشی به سر برد و اردیبهشت ماه ،بهشتی شد @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 📹" بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ✨هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات.. @parastohae_ashegh313
شهیدی که پیکرش را آب بُرد 🌊 ✨بمناسبت مهدی باکری در در جریان تاریخ تولد: ۱۲ / ۱ / ۱۳۳۳ تاریخ شهادت: ۲۵ / ۱۲ / ۱۳۶۳ محل تولد: میاندوآب محل شهادت: دجله 📜در قسمتی از اش نوشته بود: 🌹خدایا از تو می‌خواهم وقتی کشته می شوم، جسدم پیدا نشود تا من یک وجب از خاک این دنیا را اشغال نکنم. این فرمانده در عملیات بدر در ۲۵ اسفند ۶۳ بر اثر اصابت گلوله مستقیم ندای حق را لبیک گفت. 🌹هنگامی که پیکرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال می‌دادند قایق حامل پیکر او مورد هدف آرپی جی دشمن قرار گرفت و پیکرش در دجله افتاد و آب او را با خودش برد و به آرزویش رسید🕊️ مفقودالجسد سردار شهید مهدی باکری🥀 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فصل۲۸ صالح گفت: «بهنام جان، همه صحبت کرده اند. نوبت توســت. محســن راستاني منتظر است.» «آخر من حرفي ندارم، چه بگويم؟» «اين حرف ها ســند مي شود. مدرك تاريخي مي شــود. ما بايد حرف هايمان را در چنین موقعیتي که کســي به دادمان نمي رســد، بزنیم. برو بهنام. محسن طبقه ي بالا منتظر است.» بهنام راضي به مصاحبه شــد. از پله ها رفت بالا. محســن راســتاني، جواني بیســت و چهار ـ پنج ســاله با دوربین عكاســي و ضبط صوت منتظر بود. همه حرف هايشــان را زده بوند و فقط بهنام مانده بود. محســن چند عكس از بهنام گرفت.به بهنام گفت هرچه دوست دارد، بگويد. بهنام حرف هايش را در ذهن مرتب کرد. «بسم الله الرحمن الرحیم. من نمي دانم چه بگويم. من و دوستانم در خرمشهر با دشــمن مي جنگیم. به ما خیانت مي شــود. من مي خواهــم وصیت بكنم. هر لحظه در انتظار شــهادت هســتم. پیام من به پدر و مادرها اين است که بچه ها خود را لوس و ننُُر و ترسو بار نیاورند. از بچه ها مي خواهم که امام خمیني را تنها نگذارند و خدا را فراموش نكنند. به خدا توکل کنند و پدر و مادرها بچه هايشان را اهل مبارزه و جهاد در راه خدا بار بیاورند. همین. من حرف ديگري ندارم.» 🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 خواب شهادت🦋 این خواب خیلی مرا خوشحال ڪرد خواب دیدم که امـام سجـاد (؏) نوید و خبر شهــادت من را به مـادرم می‌گوید و من چهره‌ی آن حضرت را دیده و فرمود : « تو به مقام شهـادت می‌رسی » و من در تمام طول عمرم به این خــواب دل بسته‌ام و به امید شهـادت در این دنیا مانده‌ام و هم‌اکنون که این خواب را می‌نویسم یقین دارم که شهـادت نصیبم می‌شود و منتظـر آن هم خواهـم ماند ... تا کی خداوند صلاح بداند که من هم همچون شهیدان به مقام شهادت برسم و به جمـع آن‌هـا بپیوندم ... هم اڪنون و همیشه دعای قنوت نمازم " اللهم الرزقنی توفیـق الشهادت فی سبیل‌الله " است که خداوند شهادت را نصیبم ڪند و از خدا هیچ مرگـی جز شهــادت نمی‌خواهم » 📚 منبع : دفتر خاطرات شهید وصیت ڪرده بود تا زنده است کسی دفتر خاطراتش را نخواند !! راستی چه رمزی است بین بشارت شهادت توسط امام ‌سجاد (؏) و اعزام به سوریه از طریق تیپ امام سجاد (؏) ... طلبـه مدافـع حـرم شهید محمد مسرور🌷 @parastohae_ashegh313
⚠️ کاری نکنیدکه صدای غربت فرزندفاطمه()را که همان ناله غریبانه فاطمه سلام‌الله خواهد بود بگوش برسد همانطوری که زمان ره گوش به فرمان بودید ، باشید . @parastohae_ashegh313
رسم است بین ما، آخرین پنجشنبه‌ی سال، سر می‌زنیم به آنها که سال‌هاست جایشان کنارمان خالی است. همانها که منتظرند کسی سراغشان بیاید.🪴 راستی آقاجان! جای ما کنارتان خالی نیست؟ این پنجشنبه سراغ منتظرانت نمی‌آیی؟ 😔 @parastohae_ashegh313
. . من‌باورم‌این‌است‌که‌ازخلقت‌عالم مقصود‌حسین‌است‌و‌بهانه‌ست‌رقیه..💚 ولادت‌حضرت‌رقیه س‌مبارڪ✨ @parastohae_ashegh313
به یقین کسانی که این شایستگی را می‌یابند که در راه خدا شهید شوند، در همه ابعاد زندگی خود انسان موفق و عمل‌گرایی بوده‌اند و هیچ‌گاه از مسیر حقیقت و دستورات شرع مقدس منحرف نشده‌اند. 📘 « » نیز بیانگر گوشه‌ای از زندگی‌ انقلابی مجاهد خستگــی ناپذیــر، است. شنیدنش را به شما پیشنهاد می‌کنیم. @parastohae_ashegh313