eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
3هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گذر عمر به سبک شهدا
مکانی دنج برای باز کردن سفره دل پیش شهدا در تعطیلات نوروز و ماه مبارک رمضان میزبان دلهای باصفای عاشقان شهید و شهادت است جهت کمک ها ونذورات نقدی 💳۵۸۵۹۸۳۱۰۳۵۲۶۱۷۵۸ و جهت نذورات غیر نقدی به نشانی @khomool2 مراجعه فرمایید https://eitaa.com/BeSabkeShohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دایی های پدر داداش مجید مغازه نان بربری داشتن داداش مجید هم هرازگاهی از حقوق و درامد خودش نون بربری میخرید بین افرادی که تنگ دست بودن پخش میکرده یا کسانی که میومدن نانوایی داداش مجید همینجور نون رو بهشون میداد بعد از حقوق خودش حساب میکرده یااین که کل یک روزه دخل اون نانوایی رو داداش میزاشته به همه صلواتی نان میداده این شد ک توی محله یافت آباد لقب مجید بربری رو بهش داده بودن 😊 ─━━━⊱❅✿•🌹•✿❅⊰━━━─ 👇🏻 https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/25236
💌دو ماہ قبل از شہادتش بود . گفت : امشب بیا بــریمـ قم. گفتمـ : ڪــار دارمـ نمےتومـ. اصرار ڪرد و راهےشدیمـ بعدا ازش پرسیدمـ : چــرا می‌خواستۍ حتما امشب بیاے قم ؟! گفت براے فرار از گناه ❤️ @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدافع‌حرم 🕌 در ، پدرم همیشه نمازهایش را به جماعت در مسجد می‌خواند؛ قرآنش را در خانه تلاوت می‌کرد و به هیئت علاقه داشت. معمولا برای ماه رمضان‌ها همان غذاهای معمول نان و پنیر به همراه سوپ یا آش داشتیم. 🌐 پدرم اصرار داشت اگر چیزی درست کرده‌ایم، چندتا ظرف هم به همسایه‌ها بدهیم. می‌گفت اگر نمی‌توانیم چند ده‌نفر را مهمانی بدهیم اما می‌توانیم با این کار، در افطاری همسایه‌ها شریک شویم. 🏷راوے: فرزند شهید @parastohae_ashegh313
مَنْ لا یَعْتَدِی عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِهِ دلم بی قیمت که می‌شود تنها خریدارش خداست... ❤️ @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در «» شنونده بخش هایی از زندگی فرمانده «تیپ ۱۰ سیدالشهداء» سردار » هستید؛ کسی که شهادت تنها آرزویش در جبهه‌های حق علیه باطل بود. @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- با راستگویان و کسانی که ظاهر و باطنشان یکی است رفاقت و همراهی کنید. (توبه: 119) 2- در انفاق، کمیّت و مقدار مهم نیست، چه کم باشد چه زیاد، در نزد خدا اَجر دارد. (توبه: 121) 3- عده ای از مسلمانان باید دنبال جهاد علمی و فرهنگی باشند و معارف دین را یاد بگیرند. (توبه: 122) 4- از حدس و گمان و خیال پیروی نکنید که خیالبافی اصلاً به درد شناخت حقیقت نمی خورد.(یونس: 36) 5- هیچ فردی در مقابل اعمال دیگری مسئولیتی ندارد و هر کس پاسخگوی اعمال خودش است. (یونس: 41) 6- خدا به هیچ کس ظلم نمی کند و این مردم اند که به خودشان ستم می کنند. (یونس: 44) 7- قرآن، درمانی برای دردهای روحی تان و کتاب راهنما و رحمت ویژه خداست. (یونس: 57) 8- خداوند در مورد مردم لطف و بخشش دارد، ولی بیشتر آنها سپاسگزار نیستند. (یونس: 60) 9- بر دوستان خدا «در مواجهه با حوادث سخت» نه ترسی غلبه می کند و نه غُصّه می خورند. (یونس: 62) @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 أللَّهُمَّ حَبِّبْ إلَیَّ فيهِ الْإحسانَ وَ كَرِّهْ فيهِ ‌الْفُسُوقَ وَ العِصيانَ وَ حَرِّمْ عَلَیَّ فيهِ السَخَطَ وَ النّيرانَ بِعَوْنِكَ يا غياثَ المُستَغيثينَ 🔸خدايا! در اين روز، احسان و نيکويی را محبوب من گردان و فسق و معاصی را ناپسندم قرار ده و در اين روز، خشم و آتش قهرت را بر من حرام گردان. به ياری خودت، ای فريادرس فريادخواهان!» 🔰پیام‌های دعا 1- دوست‌داشتن احسان و نیکوکاری 2- پرهیز از فسق و گناه 3- حرام‌شدن آتش عذاب الهی 🔰پیام منتخب 🔸 فسق، در اصل به معنی خروج هستۀ خرما از پوست است و بیانگر خروج گنه‌کار از مدار اطاعت و بندگی خدا که با گناه خود حریم و حصار فرمان الهی را شکسته و در نتیجه بدون قلعه و حفاظ مانده است. فرق بين فسوق و عصيان اين است كه فسوق، یعنی خروج از طاعت به سوى معصيت و عصيان، خودِ معصيت است. ✨نتيجۀ دوری از فسق و معصيت الهي: خداوند قلوب مؤمنين را به زيورى آراسته كه مجذوب ايمان مى‌شوند و از كفر و عصيان تنفر پيدا مى‌كنند؛ پس بر آنان لازم است كه دست از ايمان برندارند و از كفر، فسوق و عصيان اجتناب ورزند.» حجرات، آیۀ ۷ @parastohae_ashegh313
بســـم الـلـه الـــــرحمـن الـــرحیــم🩸 🕊زیارتنـامـه ی 🕊 🌹🌱اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَولِیـاءَ اللـهِ وَ اَحِبّـائَـهُ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یَا اَصفِیَـآءَ الـلهِ وَ اَوِدّآئَـهُ🌷 اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یا اَنصَـارَ دیـنِ اللهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ رَسُـولِ الـلهِ🌷اَلسَـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَمـیرِالمُـومِنـینَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ فاطِـمَةَ سَیِّـدَةِ نِسـآءِ العـالَمیـنَ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی مُحَمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـیٍّ الـوَلِیِّ النّـاصِـحِ🌷اَلسَّـلامُ عَلَیـکُم یـا اَنصـارَ اَبـی عَبـدِ اللـهِ🌷 بِـاَبـی اَنـتُم وَ اُمّـی طِبـتُم🌷وَ طابَـتِ الـاَرضُ الَّتـی فیها دُفِنـتُم ، وَفُـزتُـم فَـوزًا عَظـیمًا🌷فَیا لَیـتَنی کُنـتُ مَعَکُـم فَـاَفُـوزَ مَعَـکُم🌹🌱 🩸ســــــلام بـــر شهـــــــــدآء🩸 🌷@parastohae_ashegh313🌷
✋🏻✨ 🌹شادی روح تمام شهــدا، و امام شهدا و سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج 🍃♥️ ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ 🌷شهیــــــــــــــــــــدانہ🕊 🌷@parastohae_ashegh313🌷
🦋مروری بر 1⃣1⃣ 🌷🌷🌷 : " قاتل و آمر به قتل باید انتقامشان را پس بدهند؛... اگر چه به گفته‌ی یک عزیزی، کفش پای هم بر سرِ قاتل او شرف دارد و سرِ قاتل او هم برود، فدیه‌ی کفش هم نمی شود؛ این هست امّا بالاخره غلطی کردند، بایستی انتقام پس بدهند؛ هم آمر، هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن، هر وقت ممکن شد -ما دنبال وقت ممکن هستیم- باید انتقامشان را پس بدهند " @parastohae_ashegh313
یاد غربت و ماتم آن روزها افتادم، زیر لب شروع کردم به خواندن آیه الکرسی. دخترها اما هیجان زده از موقعیت مسلّحین پرسیدند و پدرشان که می دانست دخترانــش مثــل خــود او بــا تــرس بیگانه اند، حرف آخر را همان اول زد: «تقریباً همه جا دست اوناست، تا پشت کاخ ریاست جمهوری بشار اسد هم اومدن!» بــه دخترهــا نــگاه کــردم تــا ببینم تصور همیشــگی ام در مورد آن ها درســت بوده است یا اینکه اشتباه می کردم و شرایط امن ایران بوده که باعث می شده هیچ گاه تــرس را در چهــرۀ آن هــا نبینــم. امــا باز هم مثل همیشــه واهمه ای در وجودشــان نبود. برعکس گویی شوقی برای ورود به صحنه های خطرناک تر در چهره شان نمایان بود. وارد شــهر شــدیم. شــهر اگرچه خالی از ســکنه نبود امّا شــکل و شــمایل یک شهر کاملاً جنگ زده را داشت؛ تیرهای برق خمیده، سیم ها و کابل ها آویزان و بریــده، کرکــرۀ مغازه هــا پاییــن یــا مچاله، درختان اُکالیپتــوس خیابان ها هم با چترهای شکسته شان گویی که صاعقه خورده بودند. کمتر کسی در پیاده روها تــردد می کــرد و اغلــب خودروهایــی هــم که توی خیابان هــا حرکت می کردند یا ماشین های نظامی بودند یا آمبولانس ها. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
وقتی ماشین ما از کنار خیابانی اصلی که نزدیک کاخ بشار اسد بود گذشت، صدای تیراندازی هایی ممتد از دور به گوشمان خورد. حسین پایش را روی پدال گاز فشار داد تا سریع تر از آن منطقه دور شویم و گفت: «بچه ها! می دونید این سروصداها به خاطر چیه؟!» زهرا و سارا سکوت کردند، منتظر بودند تا پدرشان خبری از درگیری های اطراف کاخ بدهد امــا او بــا خنــده ای کــه پنهانــش می کرد، خیلی جدی گفت: «مســلّحین خبردار شدند که شما اومدید، می خوان بهتون خیرمقدم بگن، البته به زبون خودشون.» دخترها که انتظار چنین جوابی نداشــتند، از بودن جوان ســوری توی ماشــین غافل شــدند و زدند زیر خنده! همان روحیۀ شــجاعت و نترســی حســین مثل خون توی رگ و ریشه شان جاری بود. آن ها بدون اینکه جنگ و سختی هایش را تجربه کرده باشــند، خودشــان را برای هر شــرایطی آماده کرده بودند و حالا فارغ از همۀ خطرات اطراف، غرق در شادی بودند. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313