#قسمت325
بعدازظهر به سرپل ذهاب رسیدیم. زمین برخلاف همدان، سرسبز و با طراوت بود و بوی بهار می آمد. مردم سرپل ذهاب به خانه و کاشانه شان بازگشته بودند. یاد روزی افتادم که در سال3631، وارد این شهر شدم. شهر سوت وکور و خالی از سکنه ای که انفچار توپ و خمپاره، جای جای شهر را زخمی کرده بود. فکر کردم که اول به پادگان ابوذر می رویم امّا به قُبۀ«احمدبن اسحاق» رفتیم. حسین گفــت: «باوجــود اینکــه شــهر زیــر آتیــش بعثی ها بود، با محمود شــهبازی خودمونو می رســوندیم زیــر ایــن ســقف. محمود بــا صوت زیبایی قرآن می خوند. احســاس می کردم که این حرم رو بال ملائکۀ خداس و توپ و خمپاره زخمیش نمی کنه.» حرکت کردیم و به تنگۀ قراویز، زیر ارتفاع قراویز در جادۀ قصرشیرین رسیدیم. در تمام سال هایی که با حسین زندگی کردم، به هیچ جبهه ای به اندازۀ قراویز اشاره نکرده بود. می گفت: «قراویز، اولین جبهه در اولین روزهای جنگ بود که با دوستام روی اون جنگیدیم. بیشتر بچه های سپاه همدان تو سال اول جنگ، روی این ارتفاع شهید شدن امّا نذاشتن پای دشمن به سرپل ذهاب برسه.» بیشتر از همه بابغض و حسرت از محمود شهبازی یاد کرد و گفت: «باشهبازی از جبهۀ قراویز به جبهۀ تنگه کورک رفتیم. تنگۀ کورک دقیقاً پشت اون کوهه» و سلسله ارتفاعات بلندی به نام بازی دراز را نشانمان داد و تعریف کرد: «0005 نفــر رزمنــده ایرانــی در عملیــات مطلع الفجر در محاصره عراقیا بودن. باشــهبازی، تمام نیروهای داوطلب ســپاه همدان را روی ارتفاع تنگ کورک بردیم تا بعثیا رو به خودمون مشــغول کنیم. ســه شــبانه روز، گرســنه و تشــنه روی ارتفاعات کورک جنگیدیم. خیلی شــهید و مجروح دادیم، اما موفق شــدیم فشــار رو از اون جبهۀ محاصره شده برداریم و حلقۀ محاصره رو بشکنیم. بعد از این عملیات با محمود شهبازی، حاج احمد متوسلیان و ابراهیم همت به دو کوهه رفتیم و تیپ 72 محمد رسول الله رو تشکیل دادیم. حالا هم از همین جا، یک راست می ریم دوکوهه».
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت326
شــب عید به دوکوهه رســیدیم. گروه فامیل از همدان به ما ملحق شــدند و در ســاختمان های بتونــی کــه از همــان ســال های جنــگ باقــی مانده بود، مســتقر شــدیم. روی در اتاق هــا اســم شــهدا نوشــته شــده بــود. و مــا کــه اینجــا را تجربه نکــرده بودیــم، عطــر و بــوی حضــور شــهدا را کــه داخل این اتاق ها، نماز شــب می خواندند، احساس می کردیم. ساعت تحویل سال، یکِ نیمه شب بود. وقت تحویل سال، همه کنار هم بودیم. سال که نو شد، چند توپ به علامت حلول سال نو، شلیک شد. پیغام آقا را گوش کردیم و حسین رفت داخل اتاقی که سی سال پیش با احمد متوسلیان، محمود شــهبازی و ابراهیم همت جلســه می گذاشــتند. تا اذان صبح آنجا بود. صبح اول فروردین در حسینیۀ شهید همت برای ما و همۀ کسانی که به اردوی راهیــان نــور آمــده بودنــد، صحبت کرد. شــهردار تهران و رفیق قدیمی حســین، آقــای قالیبــاف هــم میــان زائریــن بود. حرف های حســین را کــه برای جماعت زیادی صحبت می کرد، یادداشت کردم. می گفت: «اگر کسی در زمان جنگ حتی یک روز این مکان را بامعرفت درک کرده باشد. دست از شهدا برنمی دارد و راهش را می شناســد. ســی ســال پیش کســی مثل محمود شــهبازی، پشــت این تریبون می ایستاد و برای رزمندگان نهج البلاغۀ علی؟ع؟ را شرح و تفسیر می کرد. آنها شیعیان واقعی آقاعلی بن ابیطالب بودند که امامشان بعد از حماسه عملیات فتح المبین در همین جبهه خطاب به آنها فرمود: من دست و بازوی شما رزمندگان را که دست خداوند بالای آن است بوسه می زنم و...» از آنجا با یک مینی بوس به طرف منطقۀ عملیاتی «فتح المبین» حرکت کردیم. حســین مثــل راویــان، جلــو مینی بــوس ایســتاد و منطقه را از ســه راهی دهلران تا دشت عباس معرفی کرد و از نبوغ شهید حسن باقری در پیش بینی وقوع پاتک زرهی دشمن در دشت عباس یاد کرد. ظهــر بــه اهــواز رســیدیم و دنیایــی از خاطــرات روزهــای ســخت بمبــاران برایم تداعــی شــد. و یــاد عمــه افتــادم و نگرانی هایــش که توی بیمارســتان ها اتاق به اتاق به دنبال جنازه حسین می گشت.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
✍🏻دست نوشته تکاندهنده شهیدی که هنگام بمباران شیمیایی ماسکش را به یکی از رزمندهها داد
🔹۱۲ فروند هواپیما ساعت ۵ غروب منطقه را بمباران شیمیایی کردند که یکی در ۱۰ متری او افتاد.
نعمت الله ملیحی ماسکش را به یکی از رزمندهها داد و خودش بدون ماسک مانده بود كه در عمل، دم نايژکهای ريه تاول میزد و در بازدم تاولها پاره میشد ! به همین علت برای گفتگو کردن روی کاغذ مینوشت و کمتر صحبت میکرد.
🥀در بیمارستان به دلیل حاد بودن جراحت نعمت الله، او را ممنوع از نوشیدن آب کردند.
او از شدت تشنگی و زجر کاغذی خواست و روی آن نوشت:
❤️🔥" جگرم سوخت، آب نیست ؟! " و بعد از دقایقی به علت شدت جراحت به شهادت رسید.
🌹شهید «نعمتالله ملیحی» از شهدای گردان حمزه سیدالشهدا (علیهالسلام) لشکر ویژه ۲۵ کربلا؛ روز هشتم عملیات والفجر ۸ بر اثر حمله شیمیایی دشمن بعثی مصدوم شد و هشت روز بعد در ششم اسفند ماه ۱۳۶۴ در بیمارستان به شهادت رسید
🕌مزار: قائمشهر، امامزاده صالح
#شهید_نعمت_الله_ملیحی
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#شهیده_والامقام_نجمه_قاسمپور
🔘 همیشه می گفت: اگه من مُردم، مراقب باشید نامحرم حجم بدن من رو نبینه
▪️می گفت: حتی توی قبر هم نامحرم منو نبینه ...
برای این موضوع هم همیشه از ماجرای #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها و تهیه تابوت حضرت یاد می کرد که می خواستن حتی حجم بدنشون هم مشخص نباشه.
📔 کتاب کد۸۲. خاطرات #شهیدهنجمهقاسمپور
💐 این شهید و سیزده نفر دیگر به دست گروهک تندر به شهادت رسیدند
#حجاب
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
انتخابی دیگر،۲_۱.mp3
30M
#کتاب_صوتی 🎧
📗 انتخابی_دیگر
فصل ❷
#شهیدسیدعلیرضایاسینی
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
┈┄┅═✾•✈️•✾═┅┄┈
فصل 1 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/28755
بسم الله الرحمن الرحیم
#هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه 131
شرکت در ختم قرآن برای فرج
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
37 Khoroje Karevan Az Sham.mp3
16M
▪️" صباحاً و مساءً "
بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام میبیند و خون میگرید!
🎵 روایت سی و هفتم:
خروج کاروان آل الله از شام...
#صباحا_و_مساء
اللهمعجللولیکالفرج
صلیاللهعلیکیااباعبدالله
✧════•❁🌹❁•════✧
✅ سی و هفتمین روز #چله_نماز_شب و #چله_زیارت_عاشورا
@parastohae_ashegh313
🌹زیارت نامه شهدا
نثار روح همه شهدا 🌹
🌼بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم🌼
اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَولِـــــیاءَاللهِ و اَحِبّائَـــــہُ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَصـــــفِیَآءَاللهِ وَ اَوِدّآئَـــــہُ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ دیـــــنِ اللهِ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ رَسُـــــولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَمیرِالمُـــــؤمنینَ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ فـــــاطِمةَ سَیَّدةَ نِســـــآءِالعالَمینَ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ اَبے مَحَمَّدٍ الحَـــــسَنِ بنِ عَلِیًَ الوَلِیَّ النّـــــاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَبے عَبدِاللهِ، بِـــــاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِـــــبتُم، وَ طابَتِـــــ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِـــــنتُم، وَ فُـــــزتُم فَوزًا عَظیمًا، فَیا لَیتَنے ڪُنتُــــــ مَعَڪُـــــم فَاَفُـــــوزَ مَعَڪُــــم
🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌷
مدافع حرم
#شهیدرسولخلیلی
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
🌷شهید علی اکبر جوادی در سال 1344 در تبریز بدنیا آمد و پس از حضور در صحنههای مختلف انقلاب، در جبهههای حق علیه باطل حضور یافت و پس از 4 سال مبارزه و جهاد در اسفند 1363 با سمت فرمانده گردان تخریب لشکر 31 عاشورا به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
اخلاص، تقوا و معنویت شهید جوادی از یک سو و تدبیر و تخصص او در فرماندهی جنگ او را در زمره فرماندهان سطح اول جنگ قرار داده بود و در لشکر عاشورا به عنوان فردی کلیدی از او یاد میشد.
به غیبت کردن خیلی حساس بود ، می گفت هر صبح در جیبتان مقداری سنگ بگذارید برای هر غیبت یک سنگ بردارید و در جیب دیگرتان بگذارید شب این سنگ ها را بشمارید این طوری تعداد غیبتها یادمان نمی رود و سعی می کنیم تعداد سنگ ها را کم کنیم ...
"شهید «علیاکبر جوادی» در فرازی از وصیتنامه خود مینویسد: انقلاب اسلامی یک حُسن بسیار خوبی دارد و آن اینکه مانند سیلی است خروشان که میرود بسوی اللّه و هر نیرویی در این جریان است با این جریان میرود."
شهید#علی_اکبر_جوادی🕊🌹
★᭄ꦿ↬ @parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی یک ایرانی انگلیس را درمانده می کند. 👌
🌹شهید مبارزه با استعمار انگلیس
#رهبر معظم انقلاب از او بعنوان مردخدا یاد کردند
#شهید_رییسعلی_دلواری
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
🕋 نــــمـــــاز اولـــــــ وقــــــتـــــــــــ ✨
#اِبـراهـیـممـیگـفـت :
همیشه سعی کن نمازهایت در هر شرایطی اول وقت باشه...
@parastohae_ashegh313
🏽 غلبه بر خستگی به روش #شهید_مهدی_حسین_پور
🌾 وقتی تو کار بهمون فشار میاومد یا خسته میشدیم، بهمون میگفت:
ثواب کار رو هدیه کنید به یکی از
« #اهل_بیت علیهم السلام»؛
اونوقت خستگی بهتون غلبه نمیکنه و شما بهش غلبه میکنید.
✍راوی: همرزم شهید
اللهمعجللولیکالفرج
━━━━━━━━🍃🌼🍃━
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکایت_سر
🎥داستان بیست و یکم ؛ استقامت در انقلابی گری!
💢 هیچوقت از اصولش پایین نمیآمد!
📌 مجموعه کلیپهای «حکایت سر»
برشهایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی شهیدِ بی سر محسن #حججی
اللهمعجللولیکالفرج
─═༅✦🌷✦༅═─
داستان20 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/28766
شیخ جعفر آقا مجتهدی(ره):
غیرت، شرف و جوانمردی؛
تا همیشه شرمنده ی
حضرت ابوالفضل(؏) هستند ..
@parastohae_ashegh313
#خاطره_شهدایی
🍃یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم.
اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر کاوه. کم مانده بود سکته کنم ؛
♨️سر محمود شکسته بود و داشت خون می آمد.
با خودم گفتم: الان است که یک برخورد ناجوری با من بکند.
چون خودم را بی تقصیر می دانستم ، آماده شدم که اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش را بدهم.
🔸او یک دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون.
این برخورد از صد تا توی گوشی برایم سخت تر بود.
در حالی که دلم می سوخت ، با ناراحتی گفتم: آخه یه حرفی بزن ،
همانطور که می خندید گفت: مگه چی شده؟
🥀گفتم: من زدم سرت رو شکستم ، تو حتی نگاه نکردی ببینی کار کی بوده ،
همان طور که خون ها را پاک می کرد ،
گفت:
🔻این جا کردستانه ، از این خون ها باید ریخته بشه ، این که چیزی نیست.
چنان مرا شیفته خودش کرد که بعدها اگر می گفت بمیر ، می مردم ...
سردار #شهیدمحمودڪاوه
🌷شادی ارواح شهدا صلوات
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
🔴 تقدیم به زائران اربعین
راه رسیدن به حرم امام حسین (ع) از شارع #شهدا می گذرد....
شهید ابراهیم هادی روی تپه مشرف بر مرز خسروی نشسته بود. در اوج جنگ با رژیم بعثی عراق خطاب به همرزمش گفت: روزی خواهد رسید که این مرز و جاده میزبان زائران حسینی باشد
شهدا را فراموش نکنیم.... چرا که زیارت امروزمان و #اربعین را مدیون خون ابراهیم هادی ها و قاسم سلیمانی ها هستیم.
شادی روح شهدا #صلوات🌷
#اربعین_شهدایی🌱
@parastohae_ashegh313
🏆اگر فشنگت بزنند میشوی الگو، مایه افتخار،
اما اگر نیرنگت بزنند چه...؟
‼️خواهرم، برادرم؛ خیلی حواست به سنگرت باشد چادرت، غیرتت ، ایمانت، درست همه را هدف گرفتهاند...
#شهیدمحسنحججی
#حجاب
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313