⚘﷽⚘
✍سبک زندگی بانوان شهید
برنامه های تلویزیون زمان شاه خیلی مبتذل بودن
واسه همین پدر بزرگش که روحانی بود ؛ اجازه
نمی داد بچه هاش و نوه هاش بشینن و اونا
رو تماشا کنن . بعضی وقتا بچه ها برای دیدن
تلویزیون اصرار می کردن ، اما زهرا همیشه
طرف پدر بزرگش بود و از این کارش دفاع می کرد .
می گفت ما یه خونواده روحانی هستیم و
وظیفه داریم مردم را با دین آشنا کنیم .واسه
همین باید اول خودمون بهش عمل کنیم تا همه از
ما یاد بگیرن .
📚موضوع مرتبط:
#شهیده_سیده_زهرا_زکی_پور
#شهیده_دفاع_مقدس
#خاطره
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ تولد
#11_08
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
#خاطره🏷
📚شهیدی رو پیدا کردیم که قمقمه اش پر بود از آبی زلال و گوارا
ده سال از شهادتش می گذشت ، اما قمقمه اش همچنان آبی شفاف داشت و خوش طعم‼ ️
یکی از بچه ها رفته سراغ چند تا کارشناس آب و مسائل کشاورزی
ازشون پرسید: اگر آبی دوازده سال زیر خاک بمونه ، چی میشه؟
خیلی عادی گفتند: خب معلومه! خواه ناخواه تبدیل به لجن میشه⚠ ️
مقداری از آب قمقمه ی شهید رو ریخت و داد به کارشناسان
وقتی خوردند ، ازشون پرسید: این آبی که خوردید چه جوری بود
گفتند: هیچی ! آبی تازه و زلال ، بدون ماندگی ... خنده اش گرفت❗ ️
کارشناسان با تعجب پرسیدند: چیه⁉ ️
◀ ️قمقمه رو نشانشان داد و گفت: این آبی که شما خوردید متعلق به این قمقمه است که دوازده سال تمام زیر خاک کنار یک شهید بوده
مات و مبهوت به هم نگاه می کردند. از صلواتی که فرستادند میشد فهمید حالتشون عوض شده ... سربازی که در تفحص کار می کرد اومد پیشم و گفت: مادرم مریضه
گفتم : خب برو مرخصی ... برو که ببریش دکتر
گفت: نه! به این حرفا نیست. می دونم چطور درمانش کنم
جرعه ای از آب قمقمه ی شهید رو با خودش برد تهران
بعد از چند روز با شادمانی برگشت
می گفت: مادرم آب قمقمه رو خورد
به امید خدا خیلی زود خوب شد...
راوی: حمید داوود آبادی
📚 منبع: کتاب تفحص ، صفحه ۷۰
@parastohae_ashegh313
#خاطره
#هویت
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
🗓سال 1370 بود که مقام معظم رهبری برای مراسم اعطای سردوشی تشریف آورده بودند.
🔮جلو رفتم و ایشون درجهم رو گذاشتند روی شونههام و محکم فشار دادند.
💎احساس کردم اعطای این درجه مُهر تأییدی از طرف رهبریه.
🔴وقتی مراسم تموم شد رفتم کنار حسن و گفتم: "تو فرماندهی من بودی و این درجهای که به من دادند، حق تو بود." با خنده گفت: "نه یعقوب جان؛ همین که درجه روی شونههای تو قرار گرفته، انگار روی دوش منه.
👈 عنوان و درجه به ما هویت نمیده، این ماییم که به این درجه هویت میدیم."👉
@parastohae_ashegh313
#خاطره
#مداح_بی_سر
📢هم مداح بود هم شاعر اهل بیت می گفت:
« شرمنده ام که با سر وارد محشر شوم و اربابم بی سر وارد شود؟»
بعد شهادت وصیت نامه اش رو آوردند. نوشته بود قبرم رو توی کتابخونه مسجد المهدی کندم.
سراغ قبر که رفتند دیدند که براي هیکلش کوچیکه. وقتی جنازه ش اومد قبر اندازه اندازه بود، اندازه تن بی سرش.
📚راوی: مداح اهل بیت حاج کاظم محمدی
@parastohae_ashegh313
#خاطره
●علاقه شدیدی به امام حسین علیه السلام داشت و همیشه می گفت:
" دلم می خواد روز محشر مثل اربابم بی سر باشم".
در آخر وصیتش هم نوشته بود این شعر را روی قبرم حک کنید.👇
💔عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است
تن بی سر عجب نیست، رود گر در خاک
سر سرباز ره عشق به پیکر عجب است
●وقتی بعد از دو سه هفته، در عملیات کربلای 5 پیکرش تفحص شد و برگشت، پیکرش همان طور که آرزو کرده بود، بی سر بود و این شعر زینت بخش سنگ قبر شد.
#شهید_مجید_لردان 🌷
#شهدای_حسینی
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین علیه السلام
@parastohae_ashegh313
#خاطره
#امام_حسن(ع)
◾️به روایت همسر بزرگوار آقامهدی
وقتی گفت خانه مان بیت الحسن باشد، نگاهی با عمق وجودم به چشمانش انداختم.
تا یادم می آمد، دستش را کریم دیده بودم.
می گویند کریم یعنی کسی که
می بخشد بدون آن که منتظر جبران باشد و مهدی می بخشید بدون آن که در انتظار جبران باشد.
این جمله اش خوب توی ذهنم مانده که می گفت:
امام حسن غریبه، تا میتونیم باید کاری براشون انجام بدیم.
و همین بود که هر سال شب میلاد امام مجتبی افطاری می دادیم.
#شهیدمهدیحسینی🥀
✍به قلم سرکار خانم شیرین زارع پور
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
#خاطره🌱
بعد از آن اردوی راهیان نور،
ارتباط با شهید کاظمی برایش شکل گرفت.
مثلاً نصف شب بر سر مزار شهید کاظمی میرفت و فاتحه میخواند،
یاد حاجاحمد بود و به حرفهایش گوش میداد.
وقتی کسی روزانه به حرف شهید گوش میدهد و به آن عمل میکند،
منش او هم به آن سمت میرود...
آن وقت، هنگامی که میبیند
حاجاحمد میگوید:
اگر میخواهید شهید شوید،
باید مثل شهدا باشید؛
باید شهید زنده باشید،
باید مثل شهدا کار کنید...
روی مسیر او تأثیر میگذارد...
🥀🖤
#شهید_محسنحججی
@parastohae_ashegh313
#دمی_با_شهدا🕊
#خاطــــــره🌱
پدر شهید علیوردی تعریف میکردند:
آرمان بشدت اهل رعایت حق الناس بود.
یه سال انتخابات بود و من و آرمان رفته بودیم برای شمارش آراء. نیمه شب گذشته بود و آرمان خیلی خسته شده بود؛ بهش گفتم پسرم شما برو قدری استراحت کن من خودم کار رو انجام میدم؛ فعلا هم به شما احتیاجی نیست.
آرمان رفت و حدود ۳ ساعت خوابید، فردای اون روز بمن گفت: بابا من چون رفتم خوابیدم واسه شمارش آراء پولی رو قبول نمیکنم.
گفتم: پسرم یه مقدار استراحت برای اعضاء طبیعیه و مشکلی نداره. اما آرمان راضی نشد
گفت: من وظیفهم بوده اونجا سرشماری آراء رو انجام بدم اما رفتم خوابیدم، پس این پول حق من نیست...
آخرم پول رو نگرفت...
#شهید_ارمان_علی_وردی
#آرمان_عزیز
#زندگی_به_سبک_شهدا
کانال رو به دوستانتون معرفی کنید🌱
@parastohae_ashegh313
🦋✨
خستگي نداشت. مي گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدين، بعدي ادامه بده... اينقدر بدن آماده اي داشت که تو جبهه گذاشتنش بيسيم چي. بيسيم چي (شهيد) پور احمد...
- اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به اين اصل خيلي اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاري رو براي خود خدا بکني، خودش عزيزت مي کنه. آخرش هم همين خصلتش باعث شد تا عکس شهادتش اينطور معروف بشه.
#خاطره
#شهید_امیر_حاج_امینی
@parastohae_ashegh313
در شفاعت #شهدا دست درازی دارند
چهره شان را بنگر چهره #نازی دارند
ما به یاد آوری #خاطره ها محتاجیم
ورنه آنان چه #نیازی به من و تو دارند
#شهداهمیشهنگاهی
#پنجشنبههایادشهدا
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
2.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره حاج صادق آهنگران از #حاج_قاسم
🌹من شهید شدم برام سنگ تموم بذاریا
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313