eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه۱۰ شرکت در ختم قرآن برای فرج @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷✨بسم رب الشهداء و الصدیقین✨🌷 " بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم 🌷✨🌷✨🌷✨ @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥇رتبه اول کنکور ریاضی تو سال ۱۳۵۵ بود. تو دانشگاه شریف و رشته شیمی قبول شده بود. شاگرد اول دانشگاه بود و بارها از دانشگاه‌های معتبر براش دعوتنامه اومده بود. با این‌که کاملا به انگلیسی مسلط بود اما دلش می‌خواست تو همین ایـــــــــران بمونه.... می‌تونست مثل خیلی‌ها یه زندگی خیلی خوب و مرفه داشته باشه و قطعاً استحقاقش رو هم داشت اما نه تنها تو کشورش موند، بلکه.... 🏆 بلکه کلاس درس جبهه‌ها رو به کلاس دانشگاه ترجیح داد. روز قبل شهادت جلوی آینه محاسنش رو شانه می‌کرد و آماده نماز می‌شد، مکثی کرد و خودش رو تو آینه دید و به همرزمش گفت: «داداشی رفتنی شدم، یقین دارم ساعت‌های آخره.» اونایی که پرواز کردند و رفتند بهترین جوونای این مملکت بودند. باهوش‌ترین بودند. نابغه بودند و البته عاشق.... مثلِ محسن وزوایی 🌹خاطره ای به یاد علمدار رشید اسلام، فرمانده شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر @parastohae_ashegh313
یڪ‌جاسوس‌اسراییلۍ اجیر شدشهیدچمران‌روترورڪنہ بعدازیہ‌هفتہ‌تعقیب‌ومراقبت عاشق‌رفتاروڪردارچمران‌شد انصافاًیڪ‌هفتہ‌مراقب‌ماباشن‌چطورمیشہ! عاشق‌دین‌ومذهب‌مامیشن‌یا . . ؟! @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 این شهید بزرگوار هست و سریع حاجت میده. مادر خانم حاج‌ عبدالمهدی می‌گفت: ✨وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم، 🌸 با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان ذکرگوی آن شهید سعید به تلاوت سوره مبارکه مترنم است. @parastohae_ashegh313
🇮🇷 شهید ایرانی دارنده ی جایزه یونسکو 📕 احتمالا شما هم اطلاع نداشتید که در سال 1344 به خاطر کتاب بی نظیر ، برنده ی جایزه ی جهانی یونسکو شده بوده است... @parastohae_ashegh313
🍀 نمازش را بسیار با آرامش و خشوع می خواند. در بعضی وقتها که فراغت بیشتری داشت 🌱 آیه « ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» را هفت بار با چشمانی اشکبار تکرار می کرد. او همیشه نمازش را در اول وقت می خواند و ما را نیز به نماز اول وقت تشویق می کرد. @parastohae_ashegh313
ماشــین ها عوض شــده بودنــد، چنــد نفــر از بچه هــای حــزب الله لبنــان بــا یک تویوتای دیگر، پشــت ســر ما می آمدند. مســیر هم عوض شــده بود، ماشــین از یــک راه فرعــی و از کنــار دیوارهــای بتنــی بــه ســمت زینبیــه حرکــت می کرد که یک مرتبه چند نفر با چهره هایی نیمه آشنا و لباس هایی نیمه نظامی جلویمان را گرفتند. ابوحاتم پیاده شد و به عربی چیزهایی به او گفتند. فوراً سوار ماشین شد و درجا دور زد که صدای تیر آمد. پرسیدم: «چرا برگشتید؟! اتفاقی افتاده؟» باشتاب و پرهیجان گفت: «اطراف حرم درگیریه، نمی شه جلوتر رفت.» عجــب حــال و اوضاعــی شــده بــود. انــدوه رفتــن از ســوریه و دوری حســین را می خواســتیم بــا زیــارت جبــران کنیــم کــه حالا با بســته شــدن راه حــرم، آن هم امکان پذیر نبود.سکوتی غم بار ماشین را پر کرده بود. ابوحاتم به دلداری و برای تلطیف فضا گفــت: «تــا حــالا چنــد بــار تا نزدیک حرم اومدن امّا نتونســتن هیــچ غلطی بکنن، این بار هم مثل دفعات قبل.» 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
حرف های ابوحاتم تمام شــده و نشــده، بغض زهرا شکســت. با اینکه وجودم پر شده بود از درد، اما ناخودآگاه کلماتی بر زبانم جاری شد. قرص و محکم و مطمئــن گفتــم: «دختــرم! مطمئــن باش دفعۀ بعد که بیاییم، دســتمون به ضریح خانم می رسه، گریه نکن.» ازد مشقد ورش دیم.س اراو ز هرا،ه رازگاهیس رم ی چرخاندندو م انندف رزندانی که به زور از مادر جداشان کرده باشند، نگاهی پرحسرت به پشت سر می انداختند. امین که در همین حضور چند روزه اش خیلی بیشتر از ما در متن حوادث قرار گرفته بود و این شــرایط برایش بســیار معمولی تر از ما جلوه می کرد، با ابوحاتم گرم تعریف شد. من هم به قصد زیارت، آهسته و زیر لب دعای توسل را زمزمه کردم. گاهی هم نگاهی به بیرون و اطراف جاده می انداختم. مثل بار قبل مردم آواره، به مشقّت، با هر وسیله ای به طرف بیروت می گریختند. اذان که شد صبر کردیــم تــا بــه محــل مناســبی برای خواندن نماز برســیم. نمازمان را که خواندیم دوباره راه افتادیم و دنبال ماشین بچه های حزب الله به مسیرمان ادامه دادیم تا به بیروت رسیدیم. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
پیله عشق۳.mp3
25.79M
🎧 📕 پیله_عشق ❸ 🎞 خاطرات شیرزنان ایرانی در نقش پرستار و امدادگر در جبهه‌ی رزم یا پشت جبهه ࿐༅❃📻❃༅࿐ @parastohae_ashegh313
مادرانی هستند که برای نگه داشتن امانت حضرت زهرا (س) ، فرزندان خود را فدا میکنند . @parastohae_ashegh313
پیامبراکرم‌فرمودن: هیچ‌کس‌نزدخدای‌بلند‌مرتبه دوست‌داشتنی‌تر‌از‌جوان‌ِتوبه‌کننده‌نیست +شایدزمانش‌رسیده،بلند‌شو‌رفیق‌دریاب.. 🌷🌷 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا