بسم الله الرحمن الرحیم
#هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه107
شرکت در ختم قرآن برای فرج
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتی کوتاه از #سیدالاسرا
#شهید_سید_حسین_لشکری
اللهمعجللولیکالفرج
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
@parastohae_ashegh313
#قسمت292
پرسیدم: «خب، موفق شدی؟» جــواب داد: «اونــا مشکلاتشــون بــه انــدازۀ ثروت خدادادی و منابع غنی جنگلی و کشاورزیشــون خیلــی زیــاده. مــن قبــل از هر چیزی بحث هــای حفاظتی رو برای رئیس جمهــور کنگــو، جــا انداختــم. ایشــون متأســفانه بیــش از حــد بــه آدم هــای دوروبرش اعتماد داره، نگرانم مبادا از همین جا ضربه بخوره، با این حال کارهای خوبی توی این مدت انجام شد. تا اینکه نیش پشه منو تا محضر حضرت عزرائیل برد. امّا عمرم به دنیا بود و خانم فاطمۀ زهرا، کمکم کرد.» و رو کــرد بــه دختــرم زهــرا گفــت: «وقتــی گره های بزرگ بــه کارتون افتاد، از خانم فاطمــۀ زهــرا کمــک بخوایــد. گره هــای کوچیــک رو هم، از شــهدا بخوایــد براتون بــاز کنــن.» و توضیــح داد: «مالاریــا کــه نیشــم زد، مدتــی تــوی بیمارســتان بســتری بودم. اونجا مشــکلات اســتفاده از ســرنگ برای چند تا مریض خیلی متداوله و از طرفــی، مریضــی ایــدز هــم خیلــی زیــاده و مــن همش نگران بــودم که مبادا یکی از این ســرنگ ها، منو آلوده کنه. به دور و بری ها می گفتم که مواظب ســرنگ ها باشــن امّا خیلی می ترســیدم. فشــارم مرتب می افتاد روزی پنج تا ســرم می زدن اما چشــمام ســیاهی می رفت چیزی مثل حالت کما داشــتم بین هوش و بی هوشــی و مرگ. یک بار فکر کردم که روح از تنم داره خارج می شه. شهادتینم رو گفتم. امّا دلم نمی خواســت اونجا بمیرم. نگران ســرنگ ها بودم. لحظۀ جون دادن، توســل به خانم فاطمۀ زهرا پیدا کردم چند دقیقه بعد، از این رو به اون رو شدم. دو، سه ســاعت بعد دیگه هیچ وقت فشــارم نیفتاد. دکترها درمانده بودن که چه اتفاقی افتــاده و مــن زبــان گفتــن نداشــتم. همــون جــا نذر کردم که تا زنده ام هر ســال ایام فاطمیه، نذر روضۀ حضرت زهرا داشته باشم.»
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت293
به شــکرانۀ ســلامتی حســین، منتظر ایام فاطمیه نشــدم و ســنگ بنای روضۀ حضــرت زهــرا را از همــان وقــت گرفتــم. هنوز یک ماه از آمدن حســین به ایران نگذشــته بود، که ســر ظهر، اخبار سراســری تلویزیون خبری را گفت که اشــک را تــوی چشــمان حســین نشــاند. خبــر ایــن بــود: «کابیلا، رئیس جمهوری کشــور آفریقایی کنگو توسط یکی از نزدیکانش کشته شد.» وهب وقتی گریۀ با با را دید، متعجب شد و پرسید: «بابا برای یه آدم کمونیست اینجوری ناراحت شدی؟!» حســین گفــت: «کابیــلا و کنگــو، ظرفیــت خوبی بــرای انقلاب اســلامی بودن. از همــان کســی کــه خیلــی بهــش اعتمــاد داشــت، ضربه خــورد. حالا ببیــن بعداً چه اتفاقی تو کنگو می افته.» چنــد روز بعــد، حســین حــرف نا تمامــش را بــرای وهــب و ما کامل کرد و گفت: «کابیلا رو کشتن و پسرش ژوزف رو جاش گذاشتن و ژوزف هم رفت آمریکا و کنگو پایگاه اسرائیلی ها شد. من برای اینکه این اتفاق نیفته، خیلی خون دل خوردم.»
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
یادخاطراتعاشقانخدا
#روایت
#شهیدمصطفیصدرزاده از نماز اول وقت روبروی دشمنان تکفیری در میدان نبرد 🔗
✨نماز اول وقت سیره #شهدا
🔰 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ
🌷 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲🏻
@parastohae_ashegh313
#کتاب_صوتی نمایشی #من_زنده_ام
"خاطرات دوران اسارت معصومه آباد"
#معصومه_آباد #دفاع_مقدس
📗#معرفی_کتاب
💢اسارت مفهومی است که تا اسیر نشده باشی نمیتوانی آن را درک کنی. برای یک مرد هم مفهوم اسارت غیر قابل تصور است چه رسد به اینکه این اتفاق را از زبان یک دختر ۱۷ ساله بشنوی.
🌱"من زندهام" عنوان کتابی است نوشته معصومه آباد که به شرح خاطرات دوران چهار ساله اسارت وی از سن ۱۷ تا ۲۱ سالگی در چنگال ارتش بعث عراق می پردازد.
🌱واقعیت این است که هر کسی موقع ورق زدن کتاب و لا به لای خطوط آن دو احساس «اندوه و غم» و «عزت و افتخار» را توأمان تجربه می کند و جاهایی از کتاب را از پشت پرده ی اشک خواهد خواند...
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
Part01_نمایش من زنده ام.mp3
8.7M
#کتاب_صوتی 🎧
📗 من_زنده_ام
فصل ❶
#معصومه_آباد
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
@parastohae_ashegh313
🔸مدتی بود که زیارت عاشورای لشکر تعطیل شده بود. حاج قاسم مرا دید و پرسید: پس زیارت عاشورا چه شده؟
گفتم به علت نبود مداح خوش صدا تعطیل است.
حرفم را برید و گفت:
🚩 این هم شد دلیل. در جبهه اسلام، عَلَم زیارت عاشورا نباید بر زمین بماند.
🔸از آن به بعد، هر وقت می آمد و می دید که لنگ مداحیم، خودش میکروفون را بر می داشت و شروع می کرد: السلام علیک یا ابا عبد الله.
#شهید_قاسم_میرحسینی
راوی: مهدی صوفی
کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۱۰۱ . (به نقل از کتاب نگین هامون، احمد دهقان، ص ۱۳۵).
📥 برشها
#شب_جمعه قرائت #زیارت_عاشورا به نیابت از شهدا
اللهمعجللولیکالفرج
صلیاللهعلیکیااباعبدالله
@parastohae_ashegh313
بسم الله الرحمن الرحیم
#هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه107
شرکت در ختم قرآن برای فرج
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313