eitaa logo
حمید پارسانیا
4.2هزار دنبال‌کننده
427 عکس
146 ویدیو
86 فایل
کانال رسمی اطلاع رسانی دروس و جلسات حجت‌الاسلام دکتر حمید پارسانیا @admin_parsania :ادمین👤 🔳 «وبگاه» parsania.net 🔳 «ویراستی» virasty.com/parsania_net 🔳 «تلگرام» t.me/parsania_net
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 محدود کردن قضایای علمی به گزاره‌های محسوس و آزمون‌پذیر در رویکرد پوزیتویستی ✴️ سه تلقی پوزیتویستی، تفهمی و پسامدرن از علم، هر یک تفسیری از علم را به‌همراه دارند که به اقتضای لوازم منطقی خود، نه با نگاه دینی به هستی و سلوک دینی و نه با تدین و زیست مؤمنانه و نه با فرهنگ و تمدن دینی و اسلامی و نه با تمدن و نصوص روایی و قرآنی سازگارند. این سه تلقی به‌رغم اختلافاتی که با یکدیگر دارند از مقتضیات فرهنگ مدرن غرب بوده و از لوازم منطقی رویکرد سکولار و دنیوی به هستی هستند. 💠 نگاه دینی به هستی در گرو اذعان و اعتقاد به هستی قدسی و امر متعالی است و اذعان و اعتقاد به چنین امری به لحاظ منطقی مستلزم پذیرش ارزش علمی مفاهیم و گزاره‌هایی است که از اصل تحقق آن هستی قدسی خبر می‌دهند. 🌀 یعنی چنین اعتقادی با انکار ارزش علمی گزاره‌هایی که حکایت از امر مقدس و متعالی می‌کند و با الحاق این‌گونه از معارف به قلمرو انسانیات، به‌عنوان برساخته‌های صرفاً فرهنگی و تاریخی ناسازگار است؛ و این در حالی است که تلقّی پسامدرن با دو تلقّی دیگر در نفی ارزش علمی گزاره‌های مزبور اختلافی ندارند و اختلاف آنها تنها در کاشفیت و عینی بودن گزاره‌های محسوس و آزمون‌پذیر است. ✳️ قرآن کریم از بنی‌اسرائیل به‌عنوان کسانی یاد می‌کند که قضایای علمی را به گزاره‌های محسوس و آزمون‌پذیر محدود می‌کنند و درباره آن‌ها می‌گوید که به موسی گفتند، ما به تو ایمان نمی‌آوریم مگر اینکه خداوند را آشکارا ببینیم: «قالو لن نؤمن لک حتی نری الله جهرة». 🔻 در آیات و روایات فراوانی از محسوس و جسمانی نبودن خداوند سبحان سخن گفته شده است و بر این نکته تأکید شده است که خداوند با حس شناخته نمی‌شود و با چشم دیده نمی‌شود، بلکه علم به او با غیر حس است؛ و این روایات و آیات، با تلقیاتی که امور غیرحسی را معرفت علمی نمی‌دانند ناسازگار است. 🔷 در قرآن کریم با آن که از حس به‌عنوان ابزار شناخت علمی یاد شده است، علم به معرفت حسی محدود نمی‌شود و از علم عقلی یا علومی که به‌وسیله قلب، وحی یا مانند آن تأمین می‌شوند، سخن گفته شده است. در متون مزبور علوم حسی، عقلی یا وحیانی، علومی، مستقل و گسیخته از یکدیگر نیستند، بلکه علومی وابسته و پیوسته به یکدیگرند به این معنا که کسی که از عقل و قلب سلیم برخوردار نباشد علوم حسی و تجربی او نیز گرفتار آسیب می‌شود. 🎙 💠 @parsania_net
یادداشتی درس آموز از مرحوم استاد دکتر افروغ خطاب به حجه الاسلام دکتر مریجی؛ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سلام جناب آقای دکتر مریجی عزیز، شاید جنابعالی بهتر و بیشتر از سایر عزیزان دانشگاه باقرالعلوم و شاید هم در قم، حقیر و شرایط روحی و روانی ام را می شناسید. همواره به دنبال یک آرامش روحی برای کار علمی مقبول خود می گشتم. این را نه در دانشگاه تربیت مدرس یافتم نه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، اما این آرامش را در قم و دانشگاه باقرالعلوم یافتم. ان جا بهترین محمل برای تجلی تلاش ها و پروزه های علمی بنده بود. جایی که می توانستم اول و آخر فعالیت های علمی خودم را سامان دهم. فعالیت هایی که غالبا حقیقی بودند تا اعتباری. حقیقی بودن هم در محتوا هم در شکل. ان جا را حتی مهم تر و معتبرتر از دانشگاه تهران یافتم. ان گونه که پیشنهاد عضویت هیات علمی این دانشگاه در دو گروه علوم اجتماعی و علوم سیاسی را رد کردم. در دانشگاه باقرالعلوم گمشده خود را یافتم. بسیار جذب منش و سلوک اخلاقی برخی دانش پژوهان شدم. با نگاه به صورت برخی از آنها پی به سیرت پاک آنها می بردم و آرام می گرفتم. ان جا بوی دین و اخلاق می داد. طبیعی بود که در برابر فاصله گیری از این روح و این منش و متاثر شدن از مرزبندی های کاذب رسمی و به نام جمهوری اسلامی متاسف و متاثر شوم و واکنش نشان دهم. شاید از این واکنش های بنده تفسیر دایه مهربان تر از مادر هم می شد. اما محل اعتنای بنده نبود. نگاه بنده به آنجا شخصی نبود، نگاهی تاریخی و برخاسته از یک سنت و تجربه متراکم تاریخی بود. قدر خود را بدانید و در برابر تندباد حوادث ناروا و تلخ تحمیلی ولو به نام جمهوری اسلامی و نهادهای به اصطلاح بالاسری مقاومت کنید و گرفتار اعتباریات و عناوین و قالب های کاذب نشوید. بیشتر به محتوا و تعین در علم بیندیشید و از شاخص های تعیینی بپرهیزید. سربلند و معزز باشید.☘️🌹 💠 @parsania_net
کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام مرحوم دکتر افروغ در ایام نقاهت حالت روحی و سلوک معنوی خوبی داشت. رضای الهی و رضوان او بهجت و انبساطی به او می‌بخشید. دوستانی که به دیدار او می‌رفتند از او روحیه می‌گرفتند. در گفت‌وگو با یکی از دوستان به این مضمون گفته بود: حال خوبی دارم چندان که اگر خوب شوم و این حال از من گرفته شود آن را نمی‌خواهم. اثر این حال را در پیامکی که حدود یک ماه قبل از ارتحال خود برای بنده فرستاده بود، می‌توان دید. او در این پیام که بعد از درگذشت حجه الاسلام دیانی فرستاد؛ غبطه خود را نسبت به ایشان اظهار داشت و نوشت: با سلام. امروز متوجه درگذشت حجت‌الاسلام مسعود دیانی شدم. خیلی متاثر شدم؛ اما غبطه او را خوردم. دو شب پیش خود دچار بیهوشی شدم. در نهایت، عنایت خدا و دعای دوستان امر بر ماندن حقیر تعلق گرفت و کماکان غبطه رفتن دیانی را می‌خورم. یادش گرامی، ضمن عرض تسلیت، خواهشمند است مراتب تسلیت حقیر را خدمت وابستگان و دوستانش ابلاغ فرمایید. سلامت باشید. ✍ 💠 @parsania_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸آیت الله جوادی آملی: در دین نه زمان عامل عید است و نه زمین، اگر عبادتی شد و عبادتِ ویژه‌ای بود و بنده در آن عبادت مهمان خدا شد و خدا میزبانی او را پذیرفت، این می‌شود عید... عیدتان مبارک🌹 💠 @parsania_net
اللهم انی اسئلک خیرما سئلک منه عبادک الصالحون🌼 عیدشرافت وکرامت مبارک🌼 @parsania_net
💠 رشد فزآینده دین‌داری در جامعه ایران/ عدم تحلیل و برنامه‌ریزی نهادهای علمی نسبت‌ به این مسئله ✴️ مسئله این است که ما در سنجش دین و دین‌داری ایرانیان باید ناظر به معنایی از دین که در ایران وجود دارد یعنی اسلام، تشیع و مانند آن پژوهش کرده و از این زاویه، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دین را هم بررسی کنیم. انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در دین‌داری ایرانیان بود که به‌نوعی منشأ تغییرات و تحولات در جهان اسلام، بلکه فراتر از جهان اسلام، در سطح کشورهای غیراسلامی هم شد. ❇️ ما با سطحی از دین و دین‌داری مواجه هستیم که باید در تعاملات و ساختارهای قدرت اجتماعی، منطقه‌ای و جهانی به آن پرداخت و آن را مدنظر قرار داد. این مسئله ابتدا چندان به چشم مخاطبان این جریان دینی اجتماعی و سیاسی نمی‌آمد. اصلاً فکر نمی‌کردند که این یک واقعیت زنده و قابل تداوم است. 🔸این جریان چیزی در حاشیه رقابت‌های شرق و غرب بود اما ناباورانه دیدند تداوم پیدا کرد، موج ساخت، نوع رفتار و مواجهات سیاسی منطقه‌ای قدرت‌های جهانی را به‌گونه‌ای تحت‌تأثیر قرار داد و جهان سکولاری که به هیچ وجه هویت اجتماعی و سیاسی دین را به رسمیت نمی‌شناخت، ناگزیر شد در رقابت با این جریان دینی ایران و جهان اسلام بدل‌های دینی درست کند. این موضوع اصلاً سابقه نداشت. براین اساس گروه‌های سلفی تندرو و بعد داعش به وجود آمد. این‌ها پدیده‌های جدیدی بودند که درتقابل با دین در عرصه سیاسی و با مفاهیم دینی شکل گرفتند. 🔷 در برابر برخی ادعاها باید پرسید کدام روز در این چهل سال گذشته این عنصر ضعیف شده است؟ ما در حوزه مناسکی شاخص‌ها یا نمادهایی را نمی‌بینیم و نداریم که نشان دهد قلمرو مناسک دینی تضعیف شده، شاهدش مثلاً پدیده اربعین، عزاداری‌ امام‌حسین علیه‌السلام یا جشن‌های مهدویت و مانند اینهاست. امروز ما در عرصه اجتماعی و سیاسی غیبت دین را نمی‌بینیم، بلکه رقابت‌هایی را می‌بینیم که مفاهیم مربوط به خودش را می‌طلبد. ما به شناخت پیچیدگی‌های این روابط و تقسیم‌بندی انواع دین‌داری‌هایی که مطرح می‌شوند نیاز داریم. در این زمینه هم ادبیات و تحقیقات مرتبط با دین‌داری را در دوران معاصر شاهدیم و این خود نشانه‌ای از حضور دین در عرصه‌های مختلف است. 🔶 اگر نهادهای علمی‌تان در حاشیه مرجعیت علم مدرن باشد توقع اینکه برنامه‌ریزی نخبگانی مناسبی از این ناحیه در جامعه اسلامی داشته باشید، نابجاست. در آن جهات بقیه نهادهای اجتماعی و فعالیت‌های دینی هنوز وضعیت مناسبی نسبت‌به بخش‌های دیگر را شاید پیدا نکرده باشد. 🔻 همچنین القای اینکه دین‌داری قوت و قدرتی را پیدا نکرده یا گرفتار آسیب شده از سوی کسانی که مباحث نظری می‌کنند، نتیجه نبود تحلیل همه‌جانبه‌‌ای نسبت‌به مسئله است و این افراد در چارچوب نظریاتی به مباحث می‌پردازند که ساختار معرفتی و علمی آن متناظر با این فرهنگ نیست و از منبع دیگری تغذیه می‌شود. 📌 متن تفصیلی گفت‌وگو در سایت استاد پارسانیا 🎙 💠 @parsania_net
هدایت شده از دوستانِ کتاب
📗حدیث پیمانه در بیان رهبر انقلاب ✍️ نمونه‌ای از امتداد حکمت متعالیه ▶️ رهبر انقلاب: کتاب حدیث پیمانه نوشته شماست؟ 🎙کتاب بسیار خوبی است. مدت‌ها پیش به دوستان فیلسوفمان در قم، از کمبودی گله می کردم و می‌گفتم: «فرق فلسفه ما با فلسفه غرب (از زمان ارسطو و افلاطون تاکنون) این است که فلسفه غرب، همیشه یک دنباله و ادامه اجتماعی و سیاسی و مردمی داشته است، اما فلسفه ما ادامه اجتماعی و سیاسی نداشته است» حداکثرش به ادامه تربیت فردی رسیده؛ و الا اینکه فلسفه ما بگوید: «شکل حکومت، چگونه باید باشد؟ حقوق مردم چیست؟ و ارتباطات آنها با یکدیگر چگونه است؟» چنین ادامه‌ای ندارد، در حالی که همه این مبانی می‌تواند مبنای فلسفه اجتماعی و سیاسی قرار بگیرد. 💠 وقتی من ترتیب و فصل بندی کتاب شما را (البته همه‌اش را نخوانده‌ام) نگاه کردم، دیدم این کار شده است. از مبانی فکری و فلسفی شروع کرده‌اید و به جمهوری اسلامی و مسائل آن رسیده اید. این چیز با ارزشی است. الحمدلله این طور فکرها در جامعه ما حضور دارد، از این‌ها باید حداکثر استفاده بشود. این سبک کار، درست است، باید متمسّک به مبانی بود. (۲۹ دی ۱۳۸۰) 📚@dostaneketab
هدایت شده از دوستانِ کتاب
hadees_peimaneh.pdf
2.39M
👆دریافت کتاب حدیث پیمانه👆 🔸پژوهشی در انقلاب اسلامی ✍️ 🔺اومانیسم، همان تفرعن و فرعونیت نفس است، آن گونه که حتی فرعون نیز از آن پرهیز داشت؛ زیرا فرعون آن گاه که از حاکمیت نفس خود بر قوم خویش سخن می گفت، آن را در نقاب ربوبیت و الوهیت - که از صفات آسمانی و الهی است - مخفی و مستور می داشت. ♦️در حالی که انسان غربی پس از گمان بر مرگِ خدایان ـ که نیچه به صراحت از آن خبر می داد، نفسانیت خود را بی پرده ستایش می‌کند. در این حال آنچه در ظرف فهم و ادراک نفس او درآید، پذیرفتنی و مقبول است و آنچه از افقی ورای آن خبر دهد، بی معنا و مردود است و اوج این تفرعن و نهایت بُروز آن زمانی است که عقل و ضرورت‌های عقلی از حوزه حیات و زیست آدمی رخت بر می‌بندند؛ زیرا در این هنگام هیچ نوع ضرورت و الزام، حتی ضرورتی که از ناحیه طبیعت انسانی باشد، در قلمرو خواست و اراده انسان نخواهد بود. 📚@dostaneketab
70113989303.pdf
1.28M
👆دریافت مقاله👆 💠 بررسی روش‌شناسی بنیادین و کاربردی علم اقتصاد اسلامی در مقایسه با نام‌گرایی روش‌شناختی اقتصاد متعارف 🖌 این مقاله به بررسی نام‌گرایی معرفت‌شناختی و آثار آن در علم اقتصاد متعارف می‌پردازد. نام‌گرایی تأثیراتی بر روش کاربردی علم اقتصاد دارد که تفکر فرضیه‌ای و فردگرایی روش‌شناختی از جمله آنهاست. ✴️ این روش کاربردی موجب آثاری مانند شکل‌گیری نظریه جامعه مدنی، تغییر معنای عدالت توزیعی و نظریه مطلوبیت و تمرکز بر اقتصاد خرد در تحلیل‌ها گشته است. در مقابل، حکمت عملی اقتصاد اسلامی می‌تواند با بهره‎بردن از روش بنیادین حکمای اسلامی، به روش کاربردی متناسب با خود دست یابد. حکمت اسلامی به ‏ویژه حکمت متعالیه با نقد نام‌گرایی، کلیات را دارای صدق و حکایت از خارج می‌داند. روش کاربردی اقتصاد اسلامی بر اساس هستی‌شناسی موضوعات شکل می‌گیرد و در هر موضوع تابع نوع هستی آن موضوع است. 🔸بنابراین تنها در موضوعات مادی که قابلیت تجربه دارد، از روش تجربی و قیاس استثنایی استفاده می‌کند و دیگر روش‌ها در موضوعات دیگر کاربرد دارد. از سوی دیگر ادله نقلی در روش کابردی اقتصاد اسلامی دارای جایگاه ویژه‌ای است.این روش کاربردی آثاری در پی دارد که شناخت جوهر انسان و ارتباط آن با کنش اقتصادی از جمله آنهاست. این نوشته با روش کتابخانه‌ای و تحلیلی انتقادی نام‌گرایی و آثار آن را در اقتصاد متعارف بررسی کرد و روش کاربردی جایگزین مناسب را برای حکمت عملی اقتصاد اسلامی پیشنهاد می‌دهد. ✍️ حمید پارسانیا ✍️محمدعلی فراهانی فرد ✍️علی اصغر هادوی نیا 💠 @parsania_net
💠 تعبیر فارابی و ابن خلدون از تفکر وارداتی 💢مسئله‌ روشنفکری حاصل یک درد اجتماعی است و عملکرد روشنفکران محصول این درد است؛ منتهی درد و مرضی اجتماعی که وارداتی است. این مرض هم زمینه‌های درونی دارد و هم عامل بیرونی. وقتی یک میکروب بر جایی اثر می‌گذارد، باید ظرفیتی در آن باشد که این اثر را بپذیرد. این مرض تحت شرایطی تاریخی به‌وجود آمد که در برابر آن می‌توانست چند نوع مواجهه وجود داشته باشد. 🌀گاهی انسان متفکرانه به این مرض می‌نگرد و آن را مداوا می‌کند یا در جهت مداوای مرض ارگانیسمی فعال می‌شود و از درون عمل می‌کند. اما گاهی مرض چنان است که هوش از سر انسان می‌برد و انسان را کاملا در یک موضع انفعالی قرار می‌دهد. در جریان منورالفکری کمتر آدمی هست که در ارتباط با جهان غرب، نوعی سلامت نسبی داشته باشد؛ این نشان می‌دهد که این بستر مرض است که این وضع را پیش آورده است. ❇️ در تیپ‌بندی اجتماعی، بر اساس مدل‌های مختلف تفکر و حوزه‌های وجودی و اگزیستانسی جوامع، بسته به نحوه‌ شهود و مواجهه‌ای که با هستی خود دارند، جوامع مختلفی وجود دارد. در یک دسته‌بندی کلی، برخی جوامع رویکردی سکولار و دنیوی دارند و برخی رویکردی معنوی. 🔶 البته در رویکرد سکولار نیز همسانی وجود ندارد؛ برخی تنعمات دنیوی را می‌خواهند، برخی اقتصاد و برخی مسائل دیگر را. این‌ها بسته به زمینه‌های تاریخی مختلف هر جامعه و تئوری‌ها و نظریه‌هایی که درون خود آن جامعه وجود دارد، متفاوت می‌شوند. ولی در مواجهات فرهنگی میان جوامع گاهی حالتی پیش می‌آید که افراد یک جامعه دیگر خودشان نیستند. 🔺غربزدگی و استعمار از درون جامعه‌ ما نیست ولی بخشی از زیست‌جهان ما شده، حتی بخشی‌هایی از جامعه و به‌ویژه سیستم تفکر ما را فلج می‌کند. نه ‌اینکه در دوره‌ جدید اندیشه و معرفتی وارد ایران نشد، بلکه در چنین شرایطی اندیشه‌های غربی وارد جامعه‌ ما‌ شد. 🔷 لذا روشنفکران حرف‌های فلسفی هم که می‌زدند و تحلیل‌های سیاسی هم که می‌کردند، مقلدانه بود؛ هم درد و هم درمان درد را از آن طرف گرفتند. نه‌ اینکه دردمند نبودند، بلکه برای اینکه بفهمند دردشان چیست هم به آن طرف نگاه می‌کردند. 🔸ابن‌خلدون می‌گوید وقتی که یک قدرتی مقهور می‌شود، زبان، لهجه و خیلی چیزهای دیگرش تغییر می‌کند، شاید به بیانی ابن خلدون همان «جامعه‌ مبدّله» فارابی را می‌گوید. 🎙 💠 @parsania_net
اومانیسم، همان تفرعن و فرعونیت نفس است، آنگونه که فرعون نیز از آن پرهیز داشت؛ زیرا فرعون آنگاه که از حاکمیت نفس خود بر قوم خویش سخن گفت، آن را در نقاب ربوبیت و الوهیت، مخفی و مستور می داشت. انسان غربی پس از گمان بر مرگِ خدایان ـ که نیچه به صراحت از آن خبر می داد، نفسانیت خود را بی پرده ستایش می‌کند. 💠 @parsania_net
🔻گزارشی از مراسم بزرگداشت مرحوم عماد افروغ؛ 💠 مرحوم افروغ در جستجوی حقیقت بود ✍️ مراسم بزرگداشت مرحوم دکتر عماد افروغ با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، وزرای اسبق و کنونی فرهنگ و ارشاد اسلامی، امام جمعه موقت تهران، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، رئیس شورای فرهنگ عمومی، خانواده زنده‌یاد افروغ و .... برگزار و اندیشه‌های انقلابی و روحیه حقیقت‌گرای این جامعه‌شناس مورد تجلیل قرار گرفت. 🎙 استاد حمید پارسانیا در این مراسم به سابقه آشنایی با آن مرحوم اشاره کرد و گفت: حدود سه دهه با وی مأنوس بودم؛ عمده فعالیت نظری‌اش در حوزه فلسفه علوم اجتماعی بود و توجه ایشان به عقلانیت انتقادی از موضع‌گیری نسبت به مسائل و فضا‌های مسلطی بود که در حوزه علوم اجتماعی وجود داشت. وقتی عقلانیت انتقادی می‌گوییم، دو مسئله پوپر و حلقه فرانکفورت مورد توجه است و افروغ در برابر این دو موضع داشت. فضای مسلط بر علوم اجتماعی، رویکرد علمی با تفسیر پوزیتیویستی از آن بود و با تفسیر پوزیتیویستی علم به دلایلی با این رویکرد نمی‌توانست همراهی کند. 🔸عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: بحث جدایی دانش از ارزش و تبیین‌های خنثایی که علم پیدا می‌کرد و چارچوب محدود نظری که این تبیین داشت و تبیین صرفاً تجربی محسوب می‌شد و تبیین‌های وسیعتر را تاب نمی‌آورد و نمی‌پذیرفت و تعریفی که از علم می‌کرد حوزه‌های وسیعی از زیست و زندگی را از قلمرو معرفت علمی بیرون می‌کرد و به بحث اراده واگذار می‌کرد و نسبت اراده و علم، که مسئله جدی است از آخرین کارهایش است. 🔶 وی حقیقت جویی و مرجعیت دانستن عقل و قرآن کریم را شاخصه مرحوم افروغ دانست و تأکید کرد: نسبیت فهم و حقیقت را قبول داشت و به دلیل اینکه در جستجوی حقیقت بود و دیانت جزء وجود او بود و دین را حق می‌دانست و این را با علم و معرفت قرین می‌دانست. انسان را خالق حقیقت نمی‌دانست و سعی می‌کرد این معنا از حقیقت را بپروراند که محدود به تفسیر ماتریالیستی و پوزیتویستی نمی‌شد و دامنه وسیعی نسبت به علم ایجاد می‌کرد. وی توجه جدی به علم بومی، حکمت و اندیشه اسلامی داشت و برنمی‌تابید که علم به دانش حسی و تجربی محدود باشد و برای عقل، عقلانیت در سطوح مختلف متافیزیکی جایگاه قائل بود و آن را در حوزه اخلاق و ارزش مبلغ علم می‌دانست. ✴️ حجت‌الاسلام والمسلمین پارسانیا تصریح کرد: افروغ دغدغه حقیقت و دین و پیوند دین و فرهنگ با علم به گونه‌ای نظام‌مند، داشت و محصول کار و رویکرد ایشان نوعی مرجعیت بخشیدن برای عقل و قرآن نسبت به معرفت علمی بود و کار‌های اخیرش در محضر نهج‌البلاغه بود، دغدغه‌ای که بتواند تحلیل‌های جامعه‌شناختی‌اش را در گفت‌وگو با امام علی(ع) داشته باشد و این‌ها را جدا از کار علمی خود نمی‌دانست. گزارش تفصیلی مراسم بزرگداشت مرحوم دکتر عماد افروغ؛ 💠 @parsania_net
💢 امتداد فلسفه از منظر استاد پارسانیا 🔸 حکیم متأله استاد از جمله حکیمان فرزانه و مجتهد در دانش فقه و اصول است که در حوزه علوم اجتماعی و سیاسی نیز دارای تحصیلات عالیه است و بیش از سه دهه در زمینه امتداد حکمت و فلسفه تلاش عمیق نظری و عملی کرده است که ره آورد پژوهشی این سفر معرفتی آثار ارزشمندی چون ، ، ، ، و ده ها اثر دیگر است. البته باید تدوین عالمانه و حکیمانه جامع ترین شرح اسفار اربعه و تدوین و تدوین و همچنین از جمله آثار آیت الله جوادی املی آملی بر این فهرست افزود. 🔸 از سوی حضرت آیت الله خامنه‌ای، کتاب به عنوان یک اثر ارزشمند و موفق در حوزه امتداد حکمت و فلسفه معرفی شده است ولی متاسفانه عمق این کتاب در جامعه علمی حوزه و دانشگاه آن گونه که شایسته هست فهم نشده است. 🔸 از میان همه آثار حضرت استاد پارسانیا کتاب گران‌سنگ از اقبال عمومی زیادی برخوردار شد و حقیقتا در زمینه علوم اجتماعی یک تحول اساسی محسوب می شود که در ادامه تلاش نظری علامه و شهید در حوزه فلسفه اجتماعي و دانش جامعه شناسی قرار دارد. 🔸 استاد پارسانیا در زمینه امتداد فلسفه معتقدند که تلاش برای امتداد یک ضرورت است اما این امر متوقف بر شناخت عمیق، دقیق و منطقی از جغرافیای بحث و همچنین زمانه ای است که از یک سو بر "امتناع فلسفه و امتداد آن" اصرار دارد و از سوی دیگر توسط برخی جریانها "ضرورت امتداد فلسفه" را بدیهی انگاشته و از الگوی تحقق آن پرسش می کند. به نظر وی ورود به به عرصه امتداد حکمت و فلسفه امر جدی است و شوخی نیست و خیلی هم زود نباید آن را اجتماعی و سیاسی کرد. "سیاسی_تر از این حرفهاست که سیاسی و اجتماعی شود" 🔹 استاد پارسانیا پرسش از امتداد حکمت و فلسفه را در سه جهان قابل طرح می داند. ✅ در جهان اول پرسش از رابطه فلسفه با سایر علوم و دانش‌ها است. در این جهان ارتباط و پیوند نفس الامری میان آنها برقرار است علی رغم اذعان و یا انکار عالمان و جامعه، همه نظریه های علمی ارتباط منطقی و معرفتی با فلسفه و متافیزیک دارند و از اصول فلسفي کمک می گیرند. همچنان که ابن سینا در برهان و الهیات شفا و علامه و شهید مطهری در اصول فلسفه و روش رئالیسم بدان پرداخته اند. ✅ در جهان دوم پرسش از رابطه و پیوند فلسفه با نفس و جان فیلسوف است و از آثار انضمامی فلسفه سخن میگوید تا مشخص شود که فلسفه چه تحولاتی را در جان انسانی به وجود می آورد که به آن اعتبار و خوانده میشود. در این جهان لزوما رابطه منطقی و ضروري نیست، چون اراده و انگیز انسان تأثير گذار است ولی در عین حال کنش ها و رفتار هر فرد متفکر و آگاه با یک نظام معرفتی و فلسفی سازگار است و الا با چالش‌هایی روبرو است و ممکن است به قبول و یا نکول منجر شود. قبول فلسفه و ایمان به آن معرفت های دیگری را در پی دارد وبه نظامی ازکنشها ورفتارها می انجامد و العکس نکول به پیامدهای دیگری منتهی خواهدشد. ✅ جهان سوم، جهان فرهنگ و اجتماع و تاریخ است، حوزه بین الاذهانی برای فلسفه است. در این جهان از ظهور فلسفه در جامعه و از نقش و پیامدهای آن در تغییرات و تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی پرسش می شود. گاه میان فلسفه با حوزه زیستی همگونی و انسجام برقرار است و نظامی از رفتارها وساختارهای منسجم وهماهنگ رامی آفریند اما گاه میان فلسفه باحوزه زیستی همگونی وهماهنگی نیست وچالشها وتضادهایی را درپی خواهد داشت. مطلب مهم توجه به این نکته است که میان "لازمه ذاتی فلسفه" در جهان سوم با "لوازم مستقر شده" تفاوت وجود دارد چرا که امکان‌های جوامع متفاوت است. نمونه جامعه همگون استکه معرفت عقلي درفرهنگ عمومی آن مستقر شده است و به کارها ونظامات اجتماعی معنا، جهت وسامان میدهد. درمقابل استکه میان معرفت و عمل هماهنگی نیست ونفاق، تحریف و انحراف بر آن غلبه دارد که نهایتا به منجر خواهد شد، مدینه ای که معرفت عقلي وشرعی از آن رخت بربسته وآگاهی کاذب ودانش برساخته برای توجیه اراده معطوف به قدرت و عمل برآمده در فرهنگ عمومی استقرار یافته است وهمگان براساس آن زیست میکنند. 🔸 نکته جالب توجه دراندیشه استاد این استکه امتداد فلسفه در هر کدام از این سه جهان، از منطق و روشی خاص پيروي می کند و نباید میان آنها خلط کرد. منطق و روش جهان اول استدلال و برهان است، در جهان دوم اخلاق و تربیت است و در جهان سوم، خطابه، جدل و شعر و عمل است. اگر کسي در جهان سوم با استدلال و برهان بخواهد به امتداد و استقرار فلسفه بپردازد ره به جایی نخواهد برد بلکه منطق و روش اقدام در این جهان می بایست هماهنگ با اقتضائات فرهنگ و جامعه باشد. ✍️ سید مهدی موسوی 💠 @parsania_net
در علوم انسانی ما با سوژه انسان مواجه هستیم، اگر شما انسان را موجودی صرفا مادی بدانید و حیات او را محدود به این جهان؛ تعریف شما از اقتصاد، روانشناسی، حقوق و… بر این نگاه شکل می‌گیرد، اما اگر انسان را طبق انسان شناسی مکتب اسلام و اهل بیت«ع» موجودی ابدی بدانید، تعاریف ۱۸۰ درجه تفاوت خواهد کرد. 💠 @parsania_net
📢آیین نکوداشت دانشمند فرزانه و جامعه شناس انقلاب اسلامی مرحوم عماد افروغ با حضور استاد پارسانیا 🔹زمان: پنج‌شنبه ۱۴ اردیبهشت ساعت ۱۵الی۱۷ 🔹 مکان: خیابان شهدا(صفائیه)، حسینیه شهدا(صفائیه) 💠@parsania_net
💢 حوزه به متن آموزشی دانشگاه‌ها ورود تدریجی داشته باشد. 🔻ارتباطاتی که حوزه امروز با دانشگاه دارد، باید به تدریج به متن آموزشی دانشگاه‌ها وارد شود و به شکلی باشد که به عقبه موجود نظام حوزوی آسیبی نرسد. استاد : 🔸 تا حوزه نتواند انسجام حوزه‌های معرفتی را برای نظام و جهان اسلام تعیین کند، حرکت تمدنی شکل نمی‌گیرد. 🔸 ارتباطاتی که حوزه امروز با دانشگاه دارد، باید به تدریج به متن آموزشی دانشگاه ها وارد شود و به شکلی باشد که به عقبه موجود نظام حوزوی آسیبی نرسد. 🔸 اصل شکل گیری ستاد راهبری علوم انسانی اسلامی بسیار مغتنم و ارزشمند بوده هر چند دیر انجام شده، اما باید با جدیت کار دنبال شود. حوزه علمیه تمدن ساز@parsania_net
📌اگر شهید مطهری اکنون حضور داشت بر چه مسئله ای تمرکز می‌کرد؟ 💠 اگر شهید مطهری اکنون حضور داشت، مسأله امروزش دیگر مارکسیسم نبود، بلکه بحث دفاع از عینیت و فهم حقیقت و نوکانتی‌ها و شناسایی چالش‌های جدی نظری سنت فلسفی امروز ما بود. 💠 @parsania_net