🔻گزارشی از مراسم بزرگداشت مرحوم عماد افروغ؛
💠 مرحوم افروغ در جستجوی حقیقت بود
✍️ مراسم بزرگداشت مرحوم دکتر عماد افروغ با حضور حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، وزرای اسبق و کنونی فرهنگ و ارشاد اسلامی، امام جمعه موقت تهران، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، رئیس شورای فرهنگ عمومی، خانواده زندهیاد افروغ و .... برگزار و اندیشههای انقلابی و روحیه حقیقتگرای این جامعهشناس مورد تجلیل قرار گرفت.
🎙 استاد حمید پارسانیا در این مراسم به سابقه آشنایی با آن مرحوم اشاره کرد و گفت: حدود سه دهه با وی مأنوس بودم؛ عمده فعالیت نظریاش در حوزه فلسفه علوم اجتماعی بود و توجه ایشان به عقلانیت انتقادی از موضعگیری نسبت به مسائل و فضاهای مسلطی بود که در حوزه علوم اجتماعی وجود داشت. وقتی عقلانیت انتقادی میگوییم، دو مسئله پوپر و حلقه فرانکفورت مورد توجه است و افروغ در برابر این دو موضع داشت. فضای مسلط بر علوم اجتماعی، رویکرد علمی با تفسیر پوزیتیویستی از آن بود و با تفسیر پوزیتیویستی علم به دلایلی با این رویکرد نمیتوانست همراهی کند.
🔸عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: بحث جدایی دانش از ارزش و تبیینهای خنثایی که علم پیدا میکرد و چارچوب محدود نظری که این تبیین داشت و تبیین صرفاً تجربی محسوب میشد و تبیینهای وسیعتر را تاب نمیآورد و نمیپذیرفت و تعریفی که از علم میکرد حوزههای وسیعی از زیست و زندگی را از قلمرو معرفت علمی بیرون میکرد و به بحث اراده واگذار میکرد و نسبت اراده و علم، که مسئله جدی است از آخرین کارهایش است.
🔶 وی حقیقت جویی و مرجعیت دانستن عقل و قرآن کریم را شاخصه مرحوم افروغ دانست و تأکید کرد: نسبیت فهم و حقیقت را قبول داشت و به دلیل اینکه در جستجوی حقیقت بود و دیانت جزء وجود او بود و دین را حق میدانست و این را با علم و معرفت قرین میدانست. انسان را خالق حقیقت نمیدانست و سعی میکرد این معنا از حقیقت را بپروراند که محدود به تفسیر ماتریالیستی و پوزیتویستی نمیشد و دامنه وسیعی نسبت به علم ایجاد میکرد. وی توجه جدی به علم بومی، حکمت و اندیشه اسلامی داشت و برنمیتابید که علم به دانش حسی و تجربی محدود باشد و برای عقل، عقلانیت در سطوح مختلف متافیزیکی جایگاه قائل بود و آن را در حوزه اخلاق و ارزش مبلغ علم میدانست.
✴️ حجتالاسلام والمسلمین پارسانیا تصریح کرد: افروغ دغدغه حقیقت و دین و پیوند دین و فرهنگ با علم به گونهای نظاممند، داشت و محصول کار و رویکرد ایشان نوعی مرجعیت بخشیدن برای عقل و قرآن نسبت به معرفت علمی بود و کارهای اخیرش در محضر نهجالبلاغه بود، دغدغهای که بتواند تحلیلهای جامعهشناختیاش را در گفتوگو با امام علی(ع) داشته باشد و اینها را جدا از کار علمی خود نمیدانست.
گزارش تفصیلی مراسم بزرگداشت مرحوم دکتر عماد افروغ؛
💠 @parsania_net
💢 امتداد فلسفه از منظر استاد پارسانیا
🔸 حکیم متأله استاد #پارسانیا از جمله حکیمان فرزانه و مجتهد در دانش فقه و اصول است که در حوزه علوم اجتماعی و سیاسی نیز دارای تحصیلات عالیه است و بیش از سه دهه در زمینه امتداد حکمت و فلسفه تلاش عمیق نظری و عملی کرده است که ره آورد پژوهشی این سفر معرفتی آثار ارزشمندی چون #حدیث_پیمانه، #علم_و_فلسفه، #هستی_و_هبوط ،#جهان_های_اجتماعی ، #علم_فلسفه_ایدئولوژی و ده ها اثر دیگر است. البته باید تدوین عالمانه و حکیمانه #رحیق_مختوم جامع ترین شرح اسفار اربعه و تدوین #عین_النضاخ و تدوین #شریعت_در_آینه_معرفت و همچنین #براهین_اثبات_وجود_خدا از جمله آثار آیت الله جوادی املی آملی بر این فهرست افزود.
🔸 از سوی حضرت آیت الله خامنهای، کتاب #حدیث_پیمانه به عنوان یک اثر ارزشمند و موفق در حوزه امتداد حکمت و فلسفه معرفی شده است ولی متاسفانه عمق این کتاب در جامعه علمی حوزه و دانشگاه آن گونه که شایسته هست فهم نشده است.
🔸 از میان همه آثار حضرت استاد پارسانیا کتاب گرانسنگ #جهان_های_اجتماعی از اقبال عمومی زیادی برخوردار شد و حقیقتا در زمینه علوم اجتماعی یک تحول اساسی محسوب می شود که در ادامه تلاش نظری علامه #طباطبایی و شهید #مطهری در حوزه فلسفه اجتماعي و دانش جامعه شناسی قرار دارد.
🔸 استاد پارسانیا در زمینه امتداد فلسفه معتقدند که تلاش برای امتداد یک ضرورت است اما این امر متوقف بر شناخت عمیق، دقیق و منطقی از جغرافیای بحث و همچنین زمانه ای است که از یک سو بر "امتناع فلسفه و امتداد آن" اصرار دارد و از سوی دیگر توسط برخی جریانها "ضرورت امتداد فلسفه" را بدیهی انگاشته و از الگوی تحقق آن پرسش می کند. به نظر وی ورود به به عرصه امتداد حکمت و فلسفه امر جدی است و شوخی نیست و خیلی هم زود نباید آن را اجتماعی و سیاسی کرد. "سیاسی_تر از این حرفهاست که سیاسی و اجتماعی شود"
🔹 استاد پارسانیا پرسش از امتداد حکمت و فلسفه را در سه جهان قابل طرح می داند.
✅ در جهان اول پرسش از رابطه فلسفه با سایر علوم و دانشها است. در این جهان ارتباط و پیوند نفس الامری میان آنها برقرار است علی رغم اذعان و یا انکار عالمان و جامعه، همه نظریه های علمی ارتباط منطقی و معرفتی با فلسفه و متافیزیک دارند و از اصول فلسفي کمک می گیرند. همچنان که ابن سینا در برهان و الهیات شفا و علامه و شهید مطهری در اصول فلسفه و روش رئالیسم بدان پرداخته اند.
✅ در جهان دوم پرسش از رابطه و پیوند فلسفه با نفس و جان فیلسوف است و از آثار انضمامی فلسفه سخن میگوید تا مشخص شود که فلسفه چه تحولاتی را در جان انسانی به وجود می آورد که به آن اعتبار #حکیم و #فیلسوف خوانده میشود. در این جهان لزوما رابطه منطقی و ضروري نیست، چون اراده و انگیز انسان تأثير گذار است ولی در عین حال کنش ها و رفتار هر فرد متفکر و آگاه با یک نظام معرفتی و فلسفی سازگار است و الا با چالشهایی روبرو است و ممکن است به قبول و یا نکول منجر شود. قبول فلسفه و ایمان به آن معرفت های دیگری را در پی دارد وبه نظامی ازکنشها ورفتارها می انجامد و العکس نکول به پیامدهای دیگری منتهی خواهدشد.
✅ جهان سوم، جهان فرهنگ و اجتماع و تاریخ است، حوزه بین الاذهانی برای فلسفه است. در این جهان از ظهور فلسفه در جامعه و از نقش و پیامدهای آن در تغییرات و تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی پرسش می شود. گاه میان فلسفه با حوزه زیستی همگونی و انسجام برقرار است و نظامی از رفتارها وساختارهای منسجم وهماهنگ رامی آفریند اما گاه میان فلسفه باحوزه زیستی همگونی وهماهنگی نیست وچالشها وتضادهایی را درپی خواهد داشت.
مطلب مهم توجه به این نکته است که میان "لازمه ذاتی فلسفه" در جهان سوم با "لوازم مستقر شده" تفاوت وجود دارد چرا که امکانهای جوامع متفاوت است.
#مدینه_فاضله نمونه جامعه همگون استکه معرفت عقلي درفرهنگ عمومی آن مستقر شده است و به کارها ونظامات اجتماعی معنا، جهت وسامان میدهد.
درمقابل #مدینه_فاسقه استکه میان معرفت و عمل هماهنگی نیست ونفاق، تحریف و انحراف بر آن غلبه دارد که نهایتا به #مدینه_ضاله منجر خواهد شد، مدینه ای که معرفت عقلي وشرعی از آن رخت بربسته وآگاهی کاذب ودانش برساخته برای توجیه اراده معطوف به قدرت و عمل برآمده در فرهنگ عمومی استقرار یافته است وهمگان براساس آن زیست میکنند.
🔸 نکته جالب توجه دراندیشه استاد این استکه امتداد فلسفه در هر کدام از این سه جهان، از منطق و روشی خاص پيروي می کند و نباید میان آنها خلط کرد. منطق و روش جهان اول استدلال و برهان است، در جهان دوم اخلاق و تربیت است و در جهان سوم، خطابه، جدل و شعر و عمل است. اگر کسي در جهان سوم با استدلال و برهان بخواهد به امتداد و استقرار فلسفه بپردازد ره به جایی نخواهد برد بلکه منطق و روش اقدام در این جهان می بایست هماهنگ با اقتضائات فرهنگ و جامعه باشد.
✍️ سید مهدی موسوی
💠 @parsania_net
#کوتاه_نوشت
در علوم انسانی ما با سوژه انسان مواجه هستیم، اگر شما انسان را موجودی صرفا مادی بدانید و حیات او را محدود به این جهان؛ تعریف شما از اقتصاد، روانشناسی، حقوق و… بر این نگاه شکل میگیرد، اما اگر انسان را طبق انسان شناسی مکتب اسلام و اهل بیت«ع» موجودی ابدی بدانید، تعاریف ۱۸۰ درجه تفاوت خواهد کرد.
#علم
💠 @parsania_net
📢آیین نکوداشت دانشمند فرزانه و جامعه شناس انقلاب اسلامی مرحوم عماد افروغ با حضور استاد پارسانیا
🔹زمان: پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ساعت ۱۵الی۱۷
🔹 مکان: خیابان شهدا(صفائیه)، حسینیه شهدا(صفائیه)
💠@parsania_net
💢 حوزه به متن آموزشی دانشگاهها ورود تدریجی داشته باشد.
🔻ارتباطاتی که حوزه امروز با دانشگاه دارد، باید به تدریج به متن آموزشی دانشگاهها وارد شود و به شکلی باشد که به عقبه موجود نظام حوزوی آسیبی نرسد.
استاد #پارسانیا:
🔸 تا حوزه نتواند انسجام حوزههای معرفتی را برای نظام و جهان اسلام تعیین کند، حرکت تمدنی شکل نمیگیرد.
🔸 ارتباطاتی که حوزه امروز با دانشگاه دارد، باید به تدریج به متن آموزشی دانشگاه ها وارد شود و به شکلی باشد که به عقبه موجود نظام حوزوی آسیبی نرسد.
🔸 اصل شکل گیری ستاد راهبری علوم انسانی اسلامی بسیار مغتنم و ارزشمند بوده هر چند دیر انجام شده، اما باید با جدیت کار دنبال شود.
حوزه علمیه تمدن ساز
✅ @parsania_net
#کوتاه_نوشت
📌اگر شهید مطهری اکنون حضور داشت بر چه مسئله ای تمرکز میکرد؟
💠 اگر شهید مطهری اکنون حضور داشت، مسأله امروزش دیگر مارکسیسم نبود، بلکه بحث دفاع از عینیت و فهم حقیقت و نوکانتیها و شناسایی چالشهای جدی نظری سنت فلسفی امروز ما بود.
#شهید_مطهری
💠 @parsania_net
#معرفی_کتاب
💢 سکولاریسم پنهان اثر استاد #حمید_پارسانیا
💠 تفسیر و توجیه سکولار و دنیوی دیانت و معنویت از جهات مختلف صور گوناگونی دارد؛ به لحاظ خاستگاه، برخی از آنها دین و معنویت را حاصل فعالیت ذهنی آدمی برای تبیین نظری جهان در مرحلهای از مراحل تکوین معرفت بشری میدانند و بعضی دیگر تفسیرهای احساسی و روانکاوانه از معنویت ارائه میدهند.
💠 جريانى که استحاله فرهنگ دينى را در دستور کار خود قرار داده باشد، با ترويج پنهان و آرام باورهاى سکولار امکان تحول فرهنگ را در عميق ترين لايه هاى معرفتى آن فراهم می آورد.
#دوستان_کتاب
📚@dostaneketab
📸 آئین نکوداشت دانشمند فرزانه و جامعه شناس انقلاب اسلامی عماد افروغ
🔸گفتنی است؛ از چهار عنوان کتاب مرحوم عماد افروغ با موضوع «ارزیابی انتقادی نهاد علم در ایران»، «فریادهای خاموش روزنگاشت تنهایی(جلد دوم)»، «فریادهای خاموش روزنگاشت تنهایی(جلد سوم)» و «نگرش منظومهای و دیالتیکی به سینما در دفاع از سینمای اجتماعی» رونمایی شده است.
💠 @parsania_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#علوم_انسانی
✴️ یک پرسش هویتی
🖌 پرسش از اینکه علم چیست و علوم انسانی چیست و نسبت علوم انسانی با سایر علوم چیست؟ یک پرسش هویتی برای این رشتههاست و همچنین یک پرسش هویتی و بنیادی برای فرهنگ اسلامی و تمدن اسلامی است، نباید مسئله تقسیم بندی علوم و تعریف علوم را دست کم بگیریم.
📚ما قبل از دانشگاه دارالفنون را درست کردیم. علوم را یکایک از غرب الگو گرفتیم و آوردیم، تقسیم بندی علوم الان بر اساس تقسیم بندی دهههای اول قرن بیستم شکل گرفته است.
♻️ در گذشته تاریخی ما نزاعهایی در مورد نسبت بین علوم وجود داشته است. دعوای بین عقل و نقل و تقسیم بندی آنها و تکفیرهایی که در پی آن میآمد جزء مسائل جدی و زنده ما بوده است.
💢در جهان غرب هم دعواهایی در مورد چیستی علوم انسانی بوده است اما آن نزاع ها برای ما موضوعیت ندارد. ما برای خودآگاهی خود و برای اینکه بتوانیم تصمیم بگیریم، نیازمند پرسش های خود هستیم.
🌀این علوم انسانی چرا اینگونه تعریف شده است؟ گاهی ترجمههای دقیقی برای تقسیم بندیهای غربی علوم نداریم. ما Humanities را به علوم انسانی ترجمه کرده ایم که صحیح نیست.
🔺نظام آموزشی همه کشورها نوعاً متاثر از نظام آموزشی غربی است. ما باید دیگری خود را بشناسیم اما نباید تقلید کنیم. این تجربه، صرفاً تجربه بخشی از بشریت در بخشی از تاریخ است.
🔸باید به این سوالات بپردازیم که علوم انسانی مدرن چیست و تقسیم بندی آن چگونه است و با علوم پایه چه فرقی دارد؟ تفاوت انسانیات و علوم انسانی چیست؟
📌 اینها پرسشهایی است که در این دوره به دنبال آن هستیم،در غرب سؤالهایی در مورد فلسفه علوم به وجود آورده اند؛ اما آن سؤالها، سؤالهای ما نیست.
✍️ استاد حمید پارسانیا
💠 @parsania_net
هدایت شده از دوستانِ کتاب
.
💫 نکته ای راهبردی درباره فرهنگ
📔 نوشته پشت جلد کتاب «روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی» اثر استاد حمید پارسانیا
✍️ تا هنگامی که متفکرین مسلمان، براساس علم مدرن و از زاویه نگاه این دانش به فرهنگ و دین خود مینگرند، به جای بازخوانی و رجوع مکرر به فرهنگ و دین خود، ناگزیر به بازسازی و تغییرات ساختارشکنانه در دین و فرهنگ خود روی خواهند آورد و نتیجه این گونه تحولات، شکلگیری فرهنگی سکولاری و دنیوی و ارائه تفسیر جدیدی از دیانت است که در ذیل این فرهنگ، ابعاد متعالی، قدسی و آسمانی خود را از دست داده و به صورت دینی سکولار در آمده باشد.
💢 دین سکولار به جای آنکه نیازهای عصر و محیط خود را با روش اجتهادی از طریق بنیانها و اصول خود پاسخ دهد و در جهت دینی کردن عصر خود گام بردارد؛ ذخیرههای فرهنگی امت اسلامی را در خدمت عرف دنیوی بشر امروز قرار میدهد.
#دوستان_کتاب
📚@dostaneketab
🌀 لازمه تحقق اجتماعی یک نظام فکری
📌با توجه به ضرورت استفاده از مبانی اسلام ناب در حرکت به سمت علوم اجتماعی، لوازم شکلگیری و تحقق یک مکتب علوم اجتماعی چیست؟
✴️ یک اندیشه برای اینکه بتواند یک مکتب اجتماعی را ارائه دهد و به اصطلاح اندیشه مکتبساز باشد، اولا باید محور و نقطه کانونی و معنایی داشته باشد تا بتواند از جهت معرفتی و هم جهات دیگر به قلمرو اندیشههای اجتماعی تسری یابد. این ظرفیت در هر اندیشهای وجود ندارد بلکه برخی از اندیشهها قادر خواهند بود که چندین حوزه فکری را با همدیگر مرتبط کنند.
🔶در واقع، محور و نقطه کانونی باید به صورتی تئوریزه شود که یک نگاه کلانی را ایجاد نماید. این محور وقتی میخواهد به صورت کلان دربیاید، از سنخ رویکردهای فلسفی میشود و نگاه کلانی نسبت عالم و آدم تعریف میکند و هر موضوع و مسالهای ذیل این نگاه کلان تعین پیدا میکند.
🔸مقصود از آن نگاه کلان «نظام فکری» است. در هر نظام فکری قاعدتا اصولی وجود دارد که در هسته سخت آن جای گرفته و بقیه فروع در حاشیه آن شکل میگیرند. وقتی به مکتبهای علوم اجتماعی مینگریم، در عقبه آنها همان هستههای سخت قرار دارد که به صورت یک رویکرد فلسفی شناخته میشود و اینها هرگز به مطالعات جزئی و ریز تجربی که در حاشیه به آنها پرداخته میشود، قابل تقلیل نیستند و سرنوشت این هستهها آنجا تعیین نمیشود.
📌نظام فکری چگونه به تحقق اجتماعی میرسد؟
✴️ برای ساخت یافتن هستههای سخت و کلان، زبان فلسفی نیاز است ولی فرهنگ عمومی مردم جامعه را فیلسوفان نمیسازند بلکه فرهنگ را مجموعه تعاملات انسانهاست که میسازد. این شبکه رفتاری وقتی که میخواهد به صورت تجریدیتر از خودش دفاع بکند یا بخواهد خودش را توضیح دهد، یک زبان فلسفی پیدا میکند. این زبان فلسفی را فرهنگ عمومی و رفتار عمومی مردم باید حمایت کند.
🔶به عبارت دیگر، سطح عمومی مردم، باید آن چیزی را که متفکر طراحی میکند، بپذیرد و از آن استقبال کند یا یک تطبیقی با یکدیگر داشته باشد. در این حالت، یک فرهنگ اصیل از یک نقطه تفکری جوشیده و شکل میگیرد اما اگر آن تفکر نتواند با سطح عمومی مردم و لایههای بعدی خود ارتباط بگیرد و این استقبال نسبت به آن رویکرد وجود نداشته باشد، آن تفکر منزوی میشود.
🔸غیر از این حالت، فرهنگ غرب به نحو دیگری رخ داده است؛ به این صورت که ابتدا رنسانس در سطح هنر، در سطح زندگی عمومی مردم، در سطح سیاستمداران و در رقابت بورژواها با فئودالها و با کلیسا شکل گرفت و این مجموعه رقابتهای سهگانه منجر به این شد که یک سبکی از زندگی غالب بشود. این سبک زندگی، نوعی از تفسیر را نیاز داشت تا با مبنای فلسفی صورتبندی شوند و وجاهتی پیدا کنند.
✍️ استاد حمید پارسانیا
💠 @parsania_net
📌وضعیت انسان و اجتماع در دوران انقلاب اسلامی چگونه است؟
✴️ ما در دوران معاصر با هجمه یک فرهنگ دیگری به دوپارگی سبک زیست و زندگی مواجه هستیم و این سبک زندگی که از یک جهان دیگری الهام میگیرد که در سطح نظام دانایی و معرفتی و علمی ما در حال پمپاژ شدن است.
💢 در هجوم دنیای غرب، در ابتدا فلسفهشان منتقل نمیشود، بلکه لایههای میانیتر علومشان مثل علوم سیاسی، علوم اجتماعی منتقل میشود. این علوم نهتنها ضد وحی بلکه ضد عقل هم هستند؛ زیرا فرهنگ مدرن آشکارا منکر عقل است و عقل را به افق عقلانیت و دستساخت انسان تنزل داده است. اتفاقی که در هیچ فرهنگی سراغ نداریم.
🔸در غرب ما عقل نداریم بلکه عقلانیت داریم که آن هم یک برساخت و یک پدیده فرهنگی است. علم به یک قلمرو ابزاری تقلیل داده شده که در ابتدا یک هویت مستقل از فرهنگ برای خود قائل بود اما بعد معلوم شد که این معنای از علم بخشی از معنای فرهنگ است و علم نتوانست، معنای مستقل خودش را داشته باشد. این ویژگی جهان حاضر است.
❇️ مرحوم علامه، میراث ادبیات تاریخی فرهنگ اسلامی را به صورت همهجانبه در خود هضم کرده بود. همانطور که حضرت امام(ره) این ویژگی را داشت؛ و ما در آن فرهنگ زیست داشتیم. اگر فیلسوفان این فرهنگ نبودند یا نظریهپردازان رابطه وحی خاتم را با زیست و زندگی جامعه تفسیر نمیکردند، این باعث میشد که در سلسلهمراتب علمی، فقه جایگاهی نداشته باشد.
🌀فقه بخش وسیع حکمت علمی است. چه کسی میتواند بگوید فقه امتداد جریان فلسفی ما نیست؟ فلذا جریان علمی بین فلسفه و فرهنگ باید دائما برقرار باشد تا مسائل اجتماعی با ابتناء بر فلسفه حل شوند.
🔹در دوران معاصر ما این جریان باز هم حضور داشته است. بهطور خاص، ایران به دلیل عقبه شیعی خود و حوزه تعامل بین نقل و عقل و شهود که فیلسوفان دائما آن را تئوریزه میکردند و در مرحوم علامه طباطبایی، بحث قرآن و برهان و عرفان برجستهتر از همه سابقه تاریخیاش به فعلیت رسیده است، ایشان حکمت را امتداد داده و با آن زندگی کرده و همین امتداد موجب شده که ما در قرن بیستم، دو انقلاب را بتوانیم محقق کنیم و ایران به انقلابیترین کشور جهان تبدیل بشود.
✳️ به واسطه امتداد فلسفه به عرصه اجتماع است که انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی محقق شده است؛ از همین جهت است که اگر فقه را از عرصه زیست و زندگی مردم برداریم، نه انقلاب مشروطه داریم و نه انقلاب اسلامی. فقهی که منجر به این دو انقلاب شده، امتداد فلسفه بوده است.
✍️ استاد حمید پارسانیا
💠 @parsania_net
📌بیان دقیقتر و تفصیلیتری از جایگاه فقه با دستگاه فلسفی میتوان داشت؟
🔸اگر فیلسوفان این فرهنگ برداشته شوند و فیلسوفان مدرن به جای آنها بنشینند، شما دیگر فقهتان بیپناه میشود، یعنی اگر شما در حوزههای علمیه به جای بدایهالحکمه و نهایهالحکمه و این کلامی که دارید، کانت و نیچه را تدریس کنید، کاملا چیز دیگری در میآید. در امتداد آن مساله در علوم انسانی هم یک چیز دیگری میشود. حتی علوم اسلامی مانند اصول فقه، به یک روش هرمنوتیک مفسرمحور تبدیل میشود.
♦️به همین منوال، حتی دریافت نبوی هم یک تجربه صرفا بشری و برساخت تاریخی میشود. اگر توجه نداشته باشیم که علوم غربی اصلا بر مبنای فلسفی دیگری مستقر هستند و صرفا بین آنها جمع کنیم، گرفتار مغالطات بسیار شدیدی میشویم.
🔹غافل از اینکه اساسا فقه ما نمیتواند از اصول تاریخی و شیوه تفسیری خودش جدا شود. البته در گذشته دور، چون تجربه زیست فقه با متن اجتماع موافقت بیشتری داشته، بعضا یک سری پرسشها اساسا مطرح نبوده و نیاز نبوده است که فضای فقه ناظر به آنها بازاندیشی شود.
✍️ استاد حمید پارسانیا
💠 @parsania_net