#یادداشت
📌گام بلند ایران برای بهرهبرداری بیشتر از میادین مشترک
🔸تاکنون در ایران ۳۶ میدان نفتی و ۳۷ میدان گازی کشف شده است. از این تعداد حداقل ۲۸ مورد آن میدان مشترک با کشورهای دیگر است.
🔹ایران با عراق ۱۲ حوزه مشترک، با امارات هفت مخزن مشترک، با قطر و عمان هر کدام دو مخزن مشترک و با عربستان، ترکمنستان و کویت هر کدام یک مخزن مشترک دارد. در این میان میادین مشترک غرب کارون، در حوزه نفت و میدان مشترک پارس جنوبی در زمینه گاز اهمیت بیشتری دارند. زیرا جزو جوانترین حوزههای نفتی و گازی هستند.
🔸از آنجایی که برداشت از میادین مشترک تابع قوانین و مقررات مرزی نیست، هر کدام از طرفین که بتواند زودتر برداشت بیشتری انجام دهد، برنده رقابت در میادین مشترک است. فضای رقابتی موجود در میادین مشترک ایجاب میکند توسعه میادین در این مناطق با جدیت دنبال شود.
🔹میدان مشترک پارس جنوبی با مجموع ذخایر گازی ۳۹ تریلیون مترمکعب و ذخایر میعانات گازی ۵۶ میلیارد بشکه، بزرگترین میدان گازی جهان است. سهم ایران در بخش گاز آن ۱۴ تریلیون مترمکعب و در میعانات گازی ۱۸ میلیارد بشکه برآورد میشود که معادل ۸ درصد از کل گاز جهان است. میدان پارس جنوبی ایران با میادین شمالی قطر مشترک است.
🔸اخیرا شرکت نفتانرژی قطر برای توسعه میدان گازی شمالی خود، قرارداد هفت ساله ۶۰ میلیارد دلاری برای صادرات سالانه چهار میلیون تن گاز مایع با شرکت نفت و شیمی چین امضا کرد. اما ایران نیز برای بهرهبرداری بیشتر از این میادین اقداماتی داشته است.
🔹طبق اعلام مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران مهمترین اقدامها در میدان مشترک پارس جنوبی، افزایش تولید در ۳۷ سکوی این میدان است و طرح پایلوت فشارافزایی در این میدان نیز دنبال میشود، مرکاپتانزدایی فاز ۲ و ۳ پارس جنوبی نیز انجام شده است و دو ردیف پالایشگاهی در فاز ۱۴ یکی سال گذشته و یکی حدود یک ماه پیش راهاندازی شد و اولین نیروگاه سیکل ترکیبی و گوی شناور در این میدان به بهرهبرداری رسید.
#اقتصاد_توسعه
@masaf_eco
@PartisanNews
#یادداشت
🔰تولیدی که ضررش از منفعتش بیشتر است!
🔸متاسفانه بسیاری از شرکتهای پتروشیمی در ایران در لایههای اول تولید ماندهاند و تولید محصولات با ارزشافزوده بالا در دستور کارشان نیست. طراحی این شرکتها به گونهای است که عمدتاً به تولید مواد اولیه مانند متانول میپردازند. باید در این روند بازنگری کرد و تولید محصولات میانی و نهایی را مدنظر قرار داد. باید دانست که توسعه زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی، ثروتآفرینی زیادی برای کشور دارد.
🔹چین با استفاده از زغالسنگ و کشورهای اروپایی با بهرهگیری از پسماندها به تولید متانول میپردازند و آن را با قیمت پایین به بازار روانه کردهاند. بنابراین، به هیچ وجه عاقلانه نیست که گاز را به عنوان یک ماده ارزشمند با قیمت پایین در اختیار پتروشیمیها قرار داد و از آن طرف، آنها چیزی تولید کنند که ارزشش از گاز کمتر است.
🔸اینکه گاز به متانول تبدیل و سپس با قیمتهای پایین در بازارهای بینالمللی فروخته شود، برای کشور صرفه اقتصادی ندارد. با توجه به اینکه قیمت گازوئیل در بازارهای جهانی تقریباً به اندازه قیمت بنزین است، اینکه گاز به جای پتروشیمیها به نیروگاهها داده شود و گازوئیل آزادشده به فروش برسد، سود بیشتری برای کشور خواهد داشت.
🔹اعطای گاز با قیمت پایین به پتروشیمیها به معنای ایجاد رانت برای آنها است که قابل قبول نیست. گاز باید با قیمت واقعی و نزدیک به قیمت صادراتی در اختیار پتروشیمیها قرار بگیرد. در غیر این صورت، ایجاد رانت باعث میشود صنایعی که زیانده هستند به صورت تصنعی سودآور نشان داده شوند.
🔹البته کشور هزینههایی انجام داده است و صنایع پتروشیمی در کشور راهاندازی شدهاند. نمیتوان از این سرمایهگذاریها صرفنظر و پتروشیمیها را تعطیل کرد. بلکه باید به گونهای چاره اندیشید که ضمن از بین بردن رانت خوراک پتروشیمیها، آنها در مسیر تولید محصولات با ارزشافزوده بالاتر حرکت کنند./ خبرگزاری فارس
#اقتصاد_توسعه
@masaf_eco
@PartisanNews
💢 در مورد دیوار مرزی با افغانستان در گذشته در کانال مطالبی قرار داده شده بود که جهت اطلاع تکرار میشود
🔸 مرز نیمروز و ایران از ناامن ترین مرز های کشور و مرکز هلال طلایی موسوم به هلال تریاک است. به علت نا امنی دامنه دار نهایتا در سال ۱۳۷۷ بین منطقه زهک و هیرمند دیواری به طول ۳۰ کیلومتر ایجاد گردید.
🔸 این دیوار در این منطقه باعث کاهش میزان مشکلات امنیتی و تلفات نیروی انتظامی شد اما مشکلاتی برای سکنه منطقه هم ایجاد کرد زیرا ۲۰۰۰ هکتار از زمین های کشاورزی مردم در خارج از دیوار ماند و کشاورزان ملزم به عبور با کارت ویژه تردد شدند.
🔸 در این منطقه مرز بین المللی خط القعر رودخانه هیرمند است و همانطور که مشخص است میان رودخانه و نقاط عمیق آن ( خط تالوگ) هم نمیتوان دیوار مرزی ایجاد نمود؛ از طرف دیگر این رودخانه در آن منطقه خط مستقیمی را طی نمیکند و پُر پیچ و خم است و رودخانه هر سال مقداری مسیرش را عوض کرده و در برخی نقاط ساحل را شسته و در برخی نقاط دیگر ساحل را بزرگ میکند؛ با توجه به این مسائل و همچنین منظم نبودن خطوط مرزی امکان ساخت دیواری با الگوی نامنظم مرز وجود نداشت؛ پس دیواری مستقیم و عقب تر مرز بین المللی ساخته شد.
🔸 این کار هم باعث کاهش هزینه ها شد و هم امکان کنترل رفت و امد توسط نیروهای مرزی و احیانا اجرای آتش در صورت ورود بیگانگان را به طرف ایرانی میداد.
🔸 در دوران جمهوری افغانستان طرف افغانی به وجود این مسائل آگاه بود و مشکل خاصی وجود نداشت حتی به گفته محمدحسین جعفریان امکان این وجود داشت با توافق دولت افغانستان دیوار مرزی در سمت شرقی رودخانه که خاک افغانستان است ساخته شود. به هر حال بعد از خروج برنامه ریزی شده و هوشمندانه امریکا و حاکم شدن جنبش تروریستی طالبان و با توجه به زبان نفهمی وحوش افغان مشکلات ایران در مرز های شرقی آغاز شد.
🔸 از نظر نگارنده مشکل وخیمی در مسئله ساخت دیوار وجود ندارد بلکه مشکل وخیم نحوه برخورد و تعامل با این وحوش است که توهم قدرتمندی و اخراج امریکا را دارند! به قول معروف تا نباشد چوب تر فرمان نبرد گاو و خر... اگر از روز های اول دولتمردان ایران به جای ماله کشی بر اصل مسئله یک بار با زبان آتش و فارسی سخت با وحوش سخن میگفتند جنبش دمپایی پوش طالبان هم بادش خالی میشد و ماست ها را کیسه میکرد و به تروریست بازی در مناطق داخلی حکومتش میپرداخت نه ماجراجویی در مرز های شرقی ایران!
🔸 به هر حال رفتار غلط دولت و مردم ایران و مهربانی بی مورد با افغان ها باعث شده است که به زودی مسئله امنیتی بزرگی در کشور ایجاد شود که تنها به این دیوار هم منتهی نخواهد شد و احتمالا به تغییر بافت جمعیتی، قومی و مذهبی داخل ایران، مهاجرت غیر مجاز گسترده، شورش های داخلی اتباع، قاچاق منابع ارزان قیمت ایران، درگیری و هرج و مرج داخلی و افزایش بحران آب در سیستان و بلوچستان و... ختم خواهد گردید. امروز دیگر فرصت هایی که در ابتدای دوران سقوط جمهوری افغانستان وجود داشت وجود ندارد آن زمان ایجاد منطقه حائل امکان پذیر بود اما متاسفانه دولتمردان با درک نادرست از وقایع و با شعار اخراج امریکا، از همسایگی با طالبان استقبال کرده و درب کشور را بر روی چند میلیون مهاجر گشودند.
🔸 هر روزی که میگذرد و این مسئله حل نشده باقی میماند انتخاب های باقی مانده کمتر و تلخ تر خواهد شد.
#یادداشت
#افغانستان
#جنبش_اصیل_منطقه
@PartisanNews
#یادداشت
🔴اوکراین در مبارزه با زمان
✍حدود یک ماه تا شروع بارش ها باقی مانده است و سپس مزارع ،باتلاق میشود حمل و نقل تجهیزات نظامی و سربازان را با استفاده از وسایل نقلیه چرخ دار دشوار می کند و پدافند ضد تانک روسیه کاملاً قوی است.
🔸 کمتر از یک ماه است که ضد حمله متوقف شده شده و مقامات اوکراین ناگزیرند فکری برای پایان جنگ کنند ، همچنین تدارکات در زمین های گل آلود به طورقابل توجهی سخت و پشتیبانی در جنوب به یک کابوس تبدیل می شود.
🔸بنابراین اوکراین 30 تا 40 روز فرصت دارد که دستاوردهای قابل توجهی را در جبهه کسب کند تا به غرب درباره امکان سنجی کمک مالی بیشتر به نیروهای مسلح اوکراین توضیح دهد.
🔹در عین حال، هدف اصلی ضد حمله - دسترسی به دریای آزوف و قطع کریدور زمینی به کریمه - دور از دسترس باقی میماند. علاوه بر این، نیروهای مسلح اوکراین هنوز تا نزدیک شدن به توکماک، مهم ترین مرکز لجستیکی که توسط چندین خط دفاعی که نیروهای مسلح روسیه را پوشش میدهد فاصله دارند
🔸به همین دلیل کارشناسان می گویند اوکراین اکنون فقط با روسیه نمیجنگند ، بلکه دشمن دیگری به نام آب و هوا نیز دارد.
✍ امیر عسگر
🆔 @maktabsoleymani_ir
👆
رجایی رفت و نشان داد میشود در سیاست انسان بود.
تبر ابراهیم هم بت های ما را شکست: آدم بودن لازم است، صداقت ممکن است، تلاش خیلی مهم است، همزیستی با محرومان ملاک است، ساده زیستی ریا نیست، بیرجند مهم است، خوزستان شعار نیست، قشنگ صحبت کردن کافی نیست، اخلاق در مناظره واجبست، تکمیل پروژه های قبلی لازمست، گور پدر اینکه به نام کی تمام بشود، تاجیکستان مهم است، حمله به اسراییل ضامن امنیت است، توسعه فضایی واجب است، رضایت خدا ملاک است، میشود بدون لجبازی مدیریت کرد، میشود تخریب را نشنید، میشود بدون گروکشی کار کرد، میشود کار کرد، میشود احساس تکلیف کرد، میشود مسئولیت پذیر بود، در همین ایران و همین 1400. میشود و باید.
ابراهیم ارزش های انقلاب اسلامی 57 را زنده کرد،مثل رجایی. رییسی تلاش کرد امتدادی از سلیمانی باشد در سیاست.و این از عدد و رقم مهم تر است.
اما نمی شود از رییسی گفت و از قبلش نگفت. اصلا رییسی برای مقابله با گذشته شناخته شد. رییسی "نه" به روحانی بود، روحانی که نه به احمدی نژادی بود که نه به خاتمی بود که نه به هاشمی بود که نه به موسوی بود. موسوی/خامنه ای که آری به رجایی بود. رییسی میراث دار حداقل پنج "نه" بود. انگار راهی باقی نمانده باشد. روحانی اصلاحات را تمام کرد و احمدی نژاد انقلاب را مصرف کرد. دیدن رییسی بدون توجه به ماقبلش شیادی است، چرا که او برای ضدیت آمد.
رییسی یک بدیل آشکار داشت: روحانی. و تقریبا بسیاری از مسیرش در برگشت از مسیر او بود. (همانطور که روحانی در ضدیت مسیر احمدی تعریف میشد) امیرعبداللهیان نمونه دقیقی از این تفاوت است. "دکتر" ظریف گل سرسبد روحانی بود: متخصص، زبان بلد، لهجه خوب، آمریکا زیسته، دوست جان کری، دکمه سر آستین، ملی گرا، نایاک دوست، ریش پرفسوری و ... اینها ارزش های دوران روحانی بود. ظریف که دستاوردش شد برجام با دوبرابر شدن تحریم ها، آبان 98، ترور سلیمانی و فخزی زاده و سوختن 8 سال از دهه طلایی نود.امیر عبداللهیان نقطه مقابل اوست که اتفاقا ظریف اخراجش کرد!
امیر که به گفته دوست و دشمن بهترین وزیر خارجه ایران بود متاسفانه امریکا درس نخوانده بود، لهجه بریتیش نداشت، عربیش بهتر از انگلیسیش بود، مرتب بود اما دکمه سر آستین نداشت، عشق سلیمانی داشت، با میدان تنش نداشت، قهر نمیکرد، نامزد نوبل نبود، ماهیگیر نبود، دوستانش عرب بودند، کشورهای همسایه و افریقا را مهم میدید و ... اینها نقطه مقابل هم هستند. نمی شود یکی را ارزیابی کرد و از دیگری نگفت. به همین نسبت تقریبا تعریفی که از رییسی میکنید روحانی را تقبیح میکنید و برعکس. طبیعی است که هوادارانش ناراحت شوند.
خط تبلیغ "بیسوادی" هوشمندانه است و یک معنی ضمنی دارد: "ما باسواد هستیم". حالا مهم نیست ولنجک بنشینیم و ماهیگیری کنیم یا ناهار نخورده بدویم، مهم نیست که پشت میز باشیم یا سوار هلی کوپتر، ... در حالیکه دوگانه مبتذل تخصص-تعهد برای اول انقلاب بود که متخصص کم بود. جدا از اینکه اساسا درک ما از "سواد" حسی است. همین رییسی دکترای فقه و حقوق داشت و همان روحانی مدرکی مشکوک به تقلب. آینده زیاد خواهید شنید: "آدم خوب و ساده ای بود ولی ..." بعضی اینها در ظاهر دلسوزی شخصی و درواقع احیای بتهاست.
اما رییسی یک بدیل پنهان هم دارد. کسی که به او نیز رجایی میگفتند. به نظرم درک تفاوت های رییسی و احمدی نژاد بسیار مهم ترست، چون احمدی یک نمونه غلط انداز است. چرا در حالیکه رییسی-احمدی هیچ رقابت مستقیمی نداشتند، بعضی بهاری ها به او حساس بودند؟ چون ارزشهای انقلاب را در انحصار مرادشان می دیدند و رییسی برایشان رقیب بود. اما پایان رجایی وار ابراهیم در مقابل پایان شبه بنی صدری احمدی نژاد عامل خوبی در تشیخص جنس اصلی شد.
میگفتند در آینده یک خیابان به نام شهید احمدی نژاد خواهیم داشت، حالا رییس جمهور بعدی باید در خیابان شهید رییسی برود. رییسی اکثر ویژگی های مثبت احمدی نژاد اول (83-90) را داشت و ویژگی های منفیش را نداشت. سختکوشی، تلاش، محروم دوستی، مردم دوستی، استکبار ستیزی، اسرائیل ستیزی، سادگی و ملموسی، فساد ستیزی، سلامت، ... را داشت اما لجبازی، خودرایی، تنش زایی، بچگی، تصمیمات جنون آمیز، هوای آرا، چارچوب شکنی بیجا، مظلوم نمایی، منجی نمایی، دوقطبی سازی، هزینه تراشی نداشت.
این یک واقعیت است که احمدی (اگرچه خودش تنها مقصر نبود) بسیاری از نقاط مثبتش را از دست داد اما بدترین اتفاق این بود که او را به عنوان نسخه انقلابی میشناختند. کسی که در کشتار 35 هزار فلسطینی سکوت کرد! همینقدر متضاد. رییسی این تصویر را هم شکست. امروز احمدی نژاد و روحانی دو روی یک سکه اند. جای تعجب نیست که در مراسم ملی و میلیونی تشییع رییسی نه احمدی نژاد بیاید، نه روحانی و نه خاتمی.
پس شهادت رییسی نقطه پایان یک دوران است. و آغاز دورانی جدید. آیا به عقب بازمیگردیم؟!
#یادداشت
@salmaneshoon
در ستاد و دولت پزشکیان چه میگذرد؟ (تحلیل 2 دقیقه آخر مناظره)
2 دقیقه آخر مناظره دوشنبه نمونه ای از آینده دولت پزشکیانه:
پزشکیان که تا قبلش از از روی کاغذ نمی خونه و همون پراکنده گویی های عامه پسندش رو تکرار میکنه، کاغذ رو بر می داره و ناخوداگاه میگه: " این چیزیست که دوستان ..." حرفش رو قطع میکنه. چرا؟ چون ظاهر خوبی نداره که نامزد ریاست جمهوری حتی استقلال نطقش هم نداره. به هر حال شروع میکنه و اتفاق بسیار جالبی میفته.
ساختار متن ساده است: من فرشته ام، رقیبم دیوه. من میگم فلان رقیبم میگه باید تحریم سبک زندگی باشه! جلیلی دو دفعه اول اعلام میکنه که نه، حرف من این نیست. اتفاق جالب اینجاست: پزشکیان می بینه که متن آشکارا چرنده. طرف خودش میگه دروغه. از اینجا به بعد دیگه 3 موضع رقیبش رو در بندهای بعدی حذف میکنه. بعد از چند فراز دوباره برمیگرده و میگه "همون که خودش توضیح داد" یا عبارات رو کلی میگه، خلاصه هم میگه، هم دقیق نمیگه و بالاخره به نمایش تن میده. و بند شعاری پایانی رو هم نسبتا رباتی و اجباری میخونه و تموم میکنه.
این متنیه که یک نفر خودش نوشته باشه؟ این متنیه که یک نفر باورش داشته باشه؟ پزشکیان مثل کسیه که خانواده اش رو گروگان گرفته باشند و کاغذ رو داده باشند بهش. این تصویر شخصیه که میخواد کشور ایران رو اداره کنه!
واضحه ستادی که براش متن می نویسه هیچ ابایی از دروغگویی، شعر بافی و دوقطبی سازی نداره و پزشکیان با متنی که میخونه چندان موافق نیست.
فیلم دوم که نشست فردای مناظره است دیگه نیاز به هیچ توضیحی نداره، میگه "من نمی خوام به هر قیمتی رای بگیرم" از پایین میگن مرحوم غلط کرده باید تا تهش بری! نهایتا با کلافگی جواب میده "همه میگن اینو بگو، خودم هم که گفتم کارشناس نیستم". پیرمرد رسما بازیچه است و منظورش از کارشناسی برونسپاری مدیریت است. آن هم به کسانی که خودش چندان قبول ندارد.
به راحتی میشه تصویر آینده ایران رو دید: دولت پزشکیان یک شرکت سهامی است، وزارت خارجه سهم ظریف، اقتصاد طیب نیا، مسکن آخوندی، ارتباطات جهرمی، نفت زنگنه، یک گوشه لاریجانی، اینور روحانی، اونور خاتمی، فلان معاونت تاجزاده، واعظی، هاشمی، ربیعی، صالحی امیری، نیکبخت، ... همه رفقا جمع اند. پزشکیان هم مثل یک مدعو در جلسات هیات دولت آیات قرآن و نهج البلاغه میخواند. به زودی ناهماهنگی اعضا با هم شروع میشه و سرو ته دولت بازی میکند. ایده ای هم که جز مذاکره و فروش نفت نیست، معطل و روزمره، یارانه دادن میشود روز عزا و ،....
از طرفی خیلی زود چالش های سیاسی با رهبر و سپاه و سایرین شروع میشه. اصلاح طلبان تند (همین ها که متن ستاد رو مینویسند) یکی یکی گسل های اجتماعی (و این بار قومی) رو دستکاری میکنند. پزشکیان هم باید طرفش رو انتخاب کنه: یا نظام یا رفقا! اما مسعودخان دقیقا مثل همین متن خوانیش نه میتونه حرف خودش رو بزنه و نه میخواد حرف پشت پرده اش رو کامل اجرا کنه. این بکش، اون بکش، مردم بلا تکلیف، اقتصاد رو هوا، بحران های اجتماعی در انتظار، حامیان افسرده، تحریم موثر، ....
واقعا نمیشه از اینجا به بعد رو حدس زد. عبور از چنین وضعیتی خیلی خیلی دشوار خواهد بود. دفعه پیش به قیمت خونهای آبان 98، ترور بزرگترین سردار قرن، حذف مهمترین مهره هسته ای، گم شدن یک دهه اقتصادی، افزایش بیسابقه فقر و شکاف بی نظیر مردم - حکومت بود. این بار به چه قیمتی؟
اگر فکر میکنید اینها صرفا یک پیش بینی است کافیه به دولت خاتمی نگاه کنید: او هم دقیقا این مسیر رو رفت، هر روز دعوا و یقه کشی سیاسی، این بگو اون بگو، تند تر شدن فضا، حلقه کیان، قتل های زنجیره ای، کوی دانشگاه، آغاجری، کنفرانس برلین، خاتمی هم هرچه خواست وسط بایستد نشد و اخرش از رویش عبور کردند! کروبی هم دقیقا با همین رویکرد حکم حکومتی مطبوعات را اجرا کرد و طرف رهبر را گرفت. تهش رسید به استعفای دسته جمعی مجلس ششم و رسوایی های عجیبش. حتی در شورای شهر که دیگر نه شورای نگهبانی بود و نه نهادی اینقدر تو سر و کله هم زدند که خودشون شورای شهر دوم رو منحل کردن! تازه تمام دوران اصلاحات در زمانی بود که چنین تحریمی در کار نبود و چرخ اقتصاد میچرخید.
آنچه که از پزشکیان باقی میماند احتمالا شمایل یک پیرمرد وسط باز محترم غرغرو است. چه الان ببازد، و چه 4 سال با این جماعت رییس جمهور باشد.
ولی آنچه که از ما و ایران باقی می ماند؟ !الله اعلم.
#یادداشت
@salmaneshoon
در ستاد و دولت پزشکیان چه میگذرد؟ (تحلیل 2 دقیقه آخر مناظره)
2 دقیقه آخر مناظره دوشنبه نمونه ای از آینده دولت پزشکیانه:
پزشکیان که تا قبلش از از روی کاغذ نمی خونه و همون پراکنده گویی های عامه پسندش رو تکرار میکنه، کاغذ رو بر می داره و ناخوداگاه میگه: " این چیزیست که دوستان ..." حرفش رو قطع میکنه. چرا؟ چون ظاهر خوبی نداره که نامزد ریاست جمهوری حتی استقلال نطقش هم نداره. به هر حال شروع میکنه و اتفاق بسیار جالبی میفته.
ساختار متن ساده است: من فرشته ام، رقیبم دیوه. من میگم فلان رقیبم میگه باید تحریم سبک زندگی باشه! جلیلی دو دفعه اول اعلام میکنه که نه، حرف من این نیست. اتفاق جالب اینجاست: پزشکیان می بینه که متن آشکارا چرنده. طرف خودش میگه دروغه. از اینجا به بعد دیگه 3 موضع رقیبش رو در بندهای بعدی حذف میکنه. بعد از چند فراز دوباره برمیگرده و میگه "همون که خودش توضیح داد" یا عبارات رو کلی میگه، خلاصه هم میگه، هم دقیق نمیگه و بالاخره به نمایش تن میده. و بند شعاری پایانی رو هم نسبتا رباتی و اجباری میخونه و تموم میکنه.
این متنیه که یک نفر خودش نوشته باشه؟ این متنیه که یک نفر باورش داشته باشه؟ پزشکیان مثل کسیه که خانواده اش رو گروگان گرفته باشند و کاغذ رو داده باشند بهش. این تصویر شخصیه که میخواد کشور ایران رو اداره کنه!
واضحه ستادی که براش متن می نویسه هیچ ابایی از دروغگویی، شعر بافی و دوقطبی سازی نداره و پزشکیان با متنی که میخونه چندان موافق نیست.
فیلم دوم که نشست فردای مناظره است دیگه نیاز به هیچ توضیحی نداره، میگه "من نمی خوام به هر قیمتی رای بگیرم" از پایین میگن مرحوم غلط کرده باید تا تهش بری! نهایتا با کلافگی جواب میده "همه میگن اینو بگو، خودم هم که گفتم کارشناس نیستم". پیرمرد رسما بازیچه است و منظورش از کارشناسی برونسپاری مدیریت است. آن هم به کسانی که خودش چندان قبول ندارد.
به راحتی میشه تصویر آینده ایران رو دید: دولت پزشکیان یک شرکت سهامی است، وزارت خارجه سهم ظریف، اقتصاد طیب نیا، مسکن آخوندی، ارتباطات جهرمی، نفت زنگنه، یک گوشه لاریجانی، اینور روحانی، اونور خاتمی، فلان معاونت تاجزاده، واعظی، هاشمی، ربیعی، صالحی امیری، نیکبخت، ... همه رفقا جمع اند. پزشکیان هم مثل یک مدعو در جلسات هیات دولت آیات قرآن و نهج البلاغه میخواند. به زودی ناهماهنگی اعضا با هم شروع میشه و سرو ته دولت بازی میکند. ایده ای هم که جز مذاکره و فروش نفت نیست، معطل و روزمره، یارانه دادن میشود روز عزا و ،....
از طرفی خیلی زود چالش های سیاسی با رهبر و سپاه و سایرین شروع میشه. اصلاح طلبان تند (همین ها که متن ستاد رو مینویسند) یکی یکی گسل های اجتماعی (و این بار قومی) رو دستکاری میکنند. پزشکیان هم باید طرفش رو انتخاب کنه: یا نظام یا رفقا! اما مسعودخان دقیقا مثل همین متن خوانیش نه میتونه حرف خودش رو بزنه و نه میخواد حرف پشت پرده اش رو کامل اجرا کنه. این بکش، اون بکش، مردم بلا تکلیف، اقتصاد رو هوا، بحران های اجتماعی در انتظار، حامیان افسرده، تحریم موثر، ....
واقعا نمیشه از اینجا به بعد رو حدس زد. عبور از چنین وضعیتی خیلی خیلی دشوار خواهد بود. دفعه پیش به قیمت خونهای آبان 98، ترور بزرگترین سردار قرن، حذف مهمترین مهره هسته ای، گم شدن یک دهه اقتصادی، افزایش بیسابقه فقر و شکاف بی نظیر مردم - حکومت بود. این بار به چه قیمتی؟
اگر فکر میکنید اینها صرفا یک پیش بینی است کافیه به دولت خاتمی نگاه کنید: او هم دقیقا این مسیر رو رفت، هر روز دعوا و یقه کشی سیاسی، این بگو اون بگو، تند تر شدن فضا، حلقه کیان، قتل های زنجیره ای، کوی دانشگاه، آغاجری، کنفرانس برلین، خاتمی هم هرچه خواست وسط بایستد نشد و اخرش از رویش عبور کردند! کروبی هم دقیقا با همین رویکرد حکم حکومتی مطبوعات را اجرا کرد و طرف رهبر را گرفت. تهش رسید به استعفای دسته جمعی مجلس ششم و رسوایی های عجیبش. حتی در شورای شهر که دیگر نه شورای نگهبانی بود و نه نهادی اینقدر تو سر و کله هم زدند که خودشون شورای شهر دوم رو منحل کردن! تازه تمام دوران اصلاحات در زمانی بود که چنین تحریمی در کار نبود و چرخ اقتصاد میچرخید.
آنچه که از پزشکیان باقی میماند احتمالا شمایل یک پیرمرد وسط باز محترم غرغرو است. چه الان ببازد، و چه 4 سال با این جماعت رییس جمهور باشد.
ولی آنچه که از ما و ایران باقی می ماند؟ !الله اعلم.
#یادداشت
@salmaneshoon