eitaa logo
کانال رسمی هفته‌نامه پرتو
377 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
4 ویدیو
77 فایل
کانال رسمی ""هفته نامه پرتو"" وابسته به دفتر ارتباط فرهنگی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) 💠 آدرس سایت www.partosokhan.ir ⁦✳️⁩ ارتباط با مدیر مسئول @asemanha41 👨‍💻 ارتباط با ادمین @parto_sokhan
مشاهده در ایتا
دانلود
پرتو1033 وقتي دستور قسمتي از خود را صادر كرد علي قنبرلو خاطره اي درباره حجت‌الاسلام محسني اژه‌اي بيان كرده: چند ماه پيش آقاي اژه اي منزل شان را قرار بود تعميرات كنند و براي همين اسباب و لوازم خانه را در اتاقي جمع كردند و بعد از گرفتن مجوز لازم از شروع به ساخت كردند. از آنجايي كه مجوز تعميرات بود و ما مي دانستيم شامل چه چيزهايي هست از ساخت و ساز يك نيم طبقه كوچك در بالاي پشت بام منزل حاج آقاي اژه اي كاملا تعجب كرده بوديم و از اين تخلف آشكار دل مان به درد آمده بود كه ايشان كه معاون اول هست و كسي جرات تذكر به ايشان را ندارد چگونه از قدرت خود سوء استفاده كرده و در حال ساخت و ساز اضافي هست. گذشت تا دقيقا همان روزي آمدند كه كار تعميرات تمام شده بود و نظافت كرده بودند تا وسايل منزل را بچينند، همه چيز خوب و منظم بود تا اينكه معاون اول از سر كار تشريف آوردند.... ادامه این مطلب را در آدرس زیر مطالعه کنید. http://partosokhan.ir/page.asp?Number=1033&Category=364 @partosokhan_ir
پرتو به يكي از ‏‏‏‏‏‏‏ان مرحوم شيخ محمد‏‏‏‏‏‏‏حسين ‏‏‏‏‏‏‏ نقل مي‌كند‏‏‏‏‏‏‏: روز جمعه‌اي كه ايشان شاگرد‏‏‏‏‏‏‏ان را - براي ارد‏‏‏‏‏‏‏وهاي تربيتي - به د‏‏‏‏‏‏‏ولت‌‏آباد‏‏‏‏‏‏‏ برد‏‏‏‏‏‏‏ه بود‏‏‏‏‏‏‏، حالشان بد‏‏‏‏‏‏‏ مي‌شود‏‏‏‏‏‏‏، تا حد‏‏‏‏‏‏‏ي كه مجبور مي‌شوند‏‏‏‏‏‏‏ براي آورد‏‏‏‏‏‏‏ن ايشان به تهران، د‏‏‏‏‏‏‏رشكه‌اي نمايند‏‏‏‏‏‏‏. وقتي اين خبر را شنيد‏‏‏‏‏‏‏م، ابتد‏‏‏‏‏‏‏ا خواستم به ايشان بروم، اما د‏‏‏‏‏‏‏ر بين راه با خود‏‏‏‏‏‏‏م گفتم: اول به ‏‏‏‏‏‏‏ بروم بعد‏‏‏‏‏‏‏ به خانه ايشان. وقتي به مسجد‏‏‏‏‏‏‏ رسيد‏‏‏‏‏‏‏م با تعجب د‏‏‏‏‏‏‏يد‏‏‏‏‏‏‏م كه ايشان د‏‏‏‏‏‏‏ر محراب نشسته و آماد‏‏‏‏‏‏‏ة است. ادامه این مطلب را در آدرس زیر مطالعه کنید http://partosokhan.ir/page.asp?Number=1034&Category=381 @partosokhan_ir
مي‌نويسد: روزي حدود 20 هزار تومان از وجوه شرعي، خدمت آورده بودند و ايشان مشغول تقسيم آن بود. در همان هنگام شخصي كه شيخ از آن خريده بود ولي هنوز پولش را نپرداخته بود نزد آمد و گفت: مدتي است كه گندم براي شما آورده ام، ولي هنوز بهاي آن را نپرداخته‌ايد اگر ممكن است اكنون مرحمت فرمائيد. شيخ به آن مرد فرمود: چند روز ديگر هم مهلت بدهيد آن مرد هم پذيرفت و رفت. در اين هنگام يكي از به شيخ عرض كرد: با اين‌كه اينهمه اموال در دست شما است چرا خواستيد و مرد را نداديد؟ شيخ فرمود: اينها مال و است ربطي به من ندارد. و من فعلا از مال خود چيزي ندارم كه قرضم را ادا كنم قصد دارم اين فرش را بفروشم و بدهي خود را بپردازم از اين رو مهلت خواستم. @partosokhan_ir
شما به برويد يك روز _معظم_رهبري بودم. فرزند ايشان آقا نيز نشسته بود كه گسترده شد، به وي نگاهي كرد و فرمود: شما به منزل برويد. من خدمت ايشان عرض كردم: اجازه بفرماييد هم باشند، من از وي درخواست كرده‌ام كه باهم باشيم‌. آقا فرمودند: اين از است، شما هم بيت‌المال هستيد. براي بچه‌ها جايز نيست كه بر سر اين سفره بنشينند. ايشان به منزل بروند و از غذاي خانه ميل كنند. من در آن لحظه فهميدم كه چرا اين همه به عطا فرموده است. (به نقل از ) @partosokhan_ir