eitaa logo
پرتو اشراق
743 دنبال‌کننده
24.6هزار عکس
12.9هزار ویدیو
52 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
⬅️ آیدن آسلین سرباز انگلیسی با همرزمهاش توی وقتی دیدند دیگه آب و غذا برای خوردن ندارن خودشون رو تسلیم روسها کردن و توی رسانه‌ها ازش تقدیر شد!! 🔺 حالا اگه انگلیسی ها یکی مثل و همسنگرهای تشنه‌لبش رو داشتند، الان مجسمه یادبودش‌ رو میساختند و فیلم و سریال ازش می ساختند و داستان شجاعتش رو توی کتابهای درسی تدریس می‌کردند... 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 🌄 غروب بود. ابراهيم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسی یک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کله پزی رفت. 👥 به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام جون کله پاچه برای افطاری! عجب حالی ميده؟! 🌷 گفت: راست میگی، ولی برای من نيست. 🥘🍪 يك دست کامل کله پاچه و چند تا نان سنگک گرفت. وقتی بيرون آمد ايرج با موتور رسيد. ابراهيم هم سوار شد و خداحافظی کرد. ‌ 💭 با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شـدند و با هم افطاری ميخورند. از اينکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شــدم. 🌤️ فــردای آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز کجا رفتيد!؟ 👤 گفت: پشت پارک چهل تن، انتهای کوچه، منزل کوچکی بود که در زديم و کله پاچه را به آن‌ها داديم. چند تا بچه و پيرمردی که دم در آمدند خيلی تشکر کردند. ابراهيم را کامل می‌شناختند. آن‌ها خانواده‌ای بسيار مستحق بودند. بعد هم ابراهيم را رساندم خانه‌شان. ‌📗 سلام بر ابراهیم، ص ۱۸۶. 🌷 🌹امام رضا علیه السلام می‌فرمایند: 🔅«افطارى دادن تو به برادر روزه‏ دارت، فضيلتش بيشتر از روزه داشتن توست». 📚 الكافی، ج ۴، ص ۶۸. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🎊 😁 💣 🌷 شوخی های آقا ابراهیم ☀ برای مراسم ختم شهید شهبازی راهی یکی از شهرهای مرزی شدیم. طبق روال و سنت مردم آنجا مراسم ختم از صبح تا ظهر برگزار می شد. ظهر هم برای میهمانان آفتابه لگن می آوردند. با شستن دست های آنان مراسم با صرف ناهار تمام می شد. 🏴 در مجلس ختم که وارد شدم جواد بالای مجلس نشسته بود و ابراهیم کنار او بود. من هم آمدم و کنار ابراهیم نشستم ابراهیم هادی  و جواد دوستانی صمیمی و مثل دو برادر برای هم بودند. 🍶 شوخی های آنها هم در نوع خود جالب بود. در پایان مجلس دو نفر از صاحبان عزا ظرف آب و لگن آوردند. اولین کسی که به سراغش می رفتند جواد بود. ابراهیم در گوش او که چیزی از این مراسم نمی دانست حرفی زد. جواد با تعجب و بلند پرسید: جدی می گی؟! 👌🏻 ابراهیم هم آرام گفت: یواش بابا هیچی نگو! بعد به طرف منبر گشت. خیلی شدید و بدون صدا می خندید. 👤 گفتم: چی شده ابرام؟ زشته نخند! 👌🏻 گفت: به جواد گفتم آفتابه رو که آوردن سرت رو قشنگ بشور رسمه. 💦 چند لحظه بعد همین اتفاق افتاد. جواد بعد از شستن دست سرش را زیر آب گرفت و... 🧔🏻 جواد در حالی که آب از سر و رویش می چکید با تعجب به اطراف نگاه می کرد. 🗣️ گفتم: چیکار می کنی جواد؟ مگه اینجا حمامه! بعد چفیه ام را دادم سرش را خشک کند! 🌷 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 🌹 شهید ذوالفقاری ارادت خاصی به داشت، خودش (در حوزه نجف) از روز اول گفته بود من را ابراهیم صدا کنید. 🛵 او همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت؛ و در خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. 📕 پسرک فلافل فروش 🌷 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌷 🏴 تو در روز عاشورا شهید خواهی شد! 🦋 بعــد از شهادت اصغر وصالی، ابراهيم را ديدم كه با صداي بلند گريه مي كرد. ☝🏻مي گفت: هيچكس نميداند كه چه فرمانده‌اي را از دست داده‌ايم، انقلاب ما به امثال اصغر خيلي احتياج داشت. ☀️ اصغر در حالي كه هنوز چهلم بردار شهيدش نشده بود توفيق شهادت را در ظهر به دست آورد. 🚙 ابراهيم براي تشييع به تهران آمد و اتومبيل پيكان اصغر را كه در گيلانغرب بــه جا مانده بود به تهــران آورد. در حالي كه به خاطر اصابت تركش، تقريبًا هيچ جاي سالم در بدنه ماشين نبود! پس از تشييع پيكر شهيد وصالي سريع به منطقه بازگشتيم. 🌌 ابراهيم ميگفت: اصغر چند شب قبل از شهادت، برادرش را در خواب ديد. برادرش گفته بود: 🏴 اصغر، تو روز عاشورا در گيلان غرب شهيد خواهي شد. 📙 سلام بر ابراهیم ۱ 🌷 🌷 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 📖 مقيد بود هر روز زيارت عاشورا را بخواند. ✋🏻 حتي اگر كار داشت و سرش شلوغ بود، حتما سلام آخر زيارت عاشورا را ميخواند. ⏳دائما مي گفت: اگر دست جوانان را در دست امام حسين(سلام الله علیه) بگذاريم، همه مشكلاتشان حل مي شود و امام با ديده لطف به آنها نگاه مي كند. 📗 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌷 🏴 غوغای شهید ابراهیم هادی در راهپیمایی اربعین 💭 قبل از رفتن به راهپیمایی اربعین، تصمیم گرفتم به نیابت سفرم رو شروع کنم. 🎒 هر کدوم از دوستان عکس شهیدی رو انتخاب کردن که رو کوله‌هاشون بزنن. مد نظر دوستان شهدای مدافع حرم بود. اما من فقط می‌خواستم رو چادرم عکس « » رو نصب کنم. دلم به تصویر هیچ شهیدی جز شهید ابراهیم رضا نمی‌داد. 🎒 به هر حال همونطور که تصمیم گرفته بودم با شهید ابراهیم‌هادی راهی شدم. تصمیم داشتم به نیابت از حضرت‌ولی‌عصر امام‌زمان(ع) حرکت کنم. تو کیفم عکس مقام معظم رهبری و شهید ابراهیم‌هادی رو هم داشتم. دیدم یکی از بچه‌های گروه روی برگه کلمه «این منتقم» رو زده و به هر کدوم از ما یکی داد تا رو چادرمون بزنیم. من عکس آقا و شهید ابراهیم‌هادی رو به اون اضافه کردم. 🎒در طول مدت پیاده‌روی اربعین، کسانی که پشت سرم حرکت می‌کردن و عکس داداش ابراهیم رو می‌دیدن، اونی که نمی‌شناخت می‌گفت شهید ابراهیم مال کدوم استانه و یا می‌پرسیدن شهید مدافع حرمه؟ 📗 می‌ایستادم و توضیح می‌دادم. کتابش رو[سلام بر ابراهیم] معرفی می‌کردم. اونایی هم که می‌شناختن صلوات می‌فرستادن و رد می‌شدن. تو مسیر یه لحظه دیدم دسته چرخم رو یک نفر گرفت. بهم گفت اجازه بدید به عشق ابراهیم‌ هادی چند عمودی چرختون رو ببرم. ✊🏻 یک خانمی تو مسیر دیدم که یک هو بغلم کرد و یک مشت پسته کف دستم گذاشت. گفت ممنون که ما رو به یاد شهید ابراهیم انداختی. 🕌 در حرم حضرت‌اباالفضل‌العباس(ع) یک دفعه دیدم یک خانمی که به زبان عربی صحبت می‌کرد، دستم رو گرفت و چیزی می‌گفت که من متوجه نمی‌شدم. ☝🏻بالاخره با ایما و اشاره فهمیدم عکس شهید ابراهیم‌ هادی رو ازم می‌خواد که بهش بدم! ‼️تعجب کردم. زبونم بند آمده بود!! ❓بعد پرسیدم مگه ابراهیم‌هادی رو می‌شناسی؟ ✋🏻 دیدم اشاره کرد بله. 👌🏻گفتم از روی چادرم باز کن، مال شما. بعد مهری رو به من هدیه داد و گفت تبرک سامرا و کاظمینه. تشکر کرد و رفت. 👥👥 این صحنه نظر همه رو به خودش جلب کرد. 🇮🇶 جالب بود که ابراهیم بین عراقی ها هم عاشقانی دارد... 📰 برگرفته از مطلب روزنامه کیهان، ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌷 👌🏻«دور هم نشسته بودیم. ابراهیم هادی دستش رو شبیه یک دایره کرد و گفت: اگر دنیا مثل این کُره باشد، امام زمان(عج) مانند دستهای من به دنیا احاطه دارد. خداوند نیز بر تمام دنیا شاهد و ناظر هست. مراقب اعمالمون باشیم». 🌷 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 🕯هر که شد گمنام تر زهرا خریدارش شود 🕯 بر در این خانه از نام و نشان باید گذشت 🌷 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌷 💚 گمنامی که مادر سادات هر شب به او سر می‌زد! 🦋 درباره « » می‌گویند او به حدی معرفت و مرام داشت که نمی‌گذاشت پیکر هیچکدام از شهدا در خاک دشمن جا بماند. 🌌 روزی یکی از همرزم‌هایش تعریف می‌کند که ابراهیم یک شب غیب‌اش می‌زند و نزدیک اذان صبح برمی‌گردد که پیکر شهیدی روی دوشش است که یک ماه دنبالش بوده تا او را برگرداند!! ⚰ را به تهران می‌برند و مراسم خاکسپاری انجام می‌شود، اما یک شب که در مسجد بودیم پدر همان شهید با دیدن ابراهیم به او می‌گوید زحمت کشیدید که پسرم را برگرداندی اما پسرم از شما ناراحت است او را در خواب دیدم که می‌گفت، مدتی که گمنام و بی‌نشان تو خاک جبهه افتاده بود هر شب مادر سادات حضرت زهرا سلام الله علیها به ما سر میزد اما حالا چنین خبری نیست، پدر شهید خداحافظی كرد و رفت. 💧ابراهیم كه اشک از گوشه چشماش لغزید. 🦋 ابراهیم هادی در كانال كمیل به شهادت رسید و پیكرش هیچ وقت پیدا نشد! 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 ✊🏻 در عملیات فتح‌المبین ابراهیم ‌هادی و بچه‌های گردان توانستند با كمترين درگيری و با فرياد «الله اكبر» و «يا زهرا» توپخانه عراق را تصرف كنند و تعداد زيادی از عراقی‌ها را اسير بگيرند. 💥 در این عملیات، ابراهيم به شدت مجروح شد و به طرز معجزه‌آسایی نجات پیدا کرد و در بیمارستان نجمیه تهران بستری و مداوا گردید. 🏨 در مصاحبه با خبرنگاری كه در بيمارستان به سراغ او آمده بود، گفت: 🎤 «در فتح‌المبين ما عمليات نكرديم! ما فقط راهپيمايی می‌كرديم و شعارمان «يا زهرا» بود. آنجا هرچه كه بود نظر عنايت خود خانم حضرت صديقه طاهره بود». 🤲🏻 همیشه کارساز بودنِ توكل و توسل در جبهه توسل‌های ابراهيم بيشتر به حضرت صديقه طاهره بود و هميشه روضه حضرت را می‌خواند. وقتی هم كه مجروح شده بود و در بيمارستان نجميه تهران بستری بود، هنگامی‌ كه دوستاش به ملاقاتش می‌آمدند، شروع به روضه خواندن می‌کرد. ✋🏻 می‌گفت: «بعد از توكل به خدا، توسل به حضرات معصومين مخصوصاًًً حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها کارسازه». 🌷 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq