فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ هر چیزی در فضای مجازی میبینیم بدون تحقیق و پرسش ، قبول نکنیم چون کنترل مغز و فکرمون میوفته دست دیگران...
#سواد_رسانه
19.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 گنجی که رنج شد
توصیه تجربهگر درباره نحوه برخورد با نیازمندان
🕔 پخش: هر روز ساعت ۱۷
🕐 بازپخش: ۱ بامداد و ۱۲:۳۰ روز بعد
از شبکه چهار سیما
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#فصل_پنجم
#عباس_موزون
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢توهین وقیحانه خانمی که کشف حجاب کرده و تحمل تحسین برانگیز پلیس
♦️این نمونه ای از ده ها توهین و تحریکی است که روزانه به پلیس می شود و فقط یک فیلم آن منتشر می شود
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دایی شلیل هست؟! من شلیل میخوام!
دیدن جایگاه برزخی شهید توسط تجربه گر
#زندگی_پس_از_زندگی
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 348 ✅ یکی از کارهایی که همه ما دوست داریم انجام بدیم این هست که با هوای نفسمون مبارزه کن
#کنترل_ذهن 349
اولین چیزی که محققین دقت کردن این بود
🔴 کودکانی که همش مشغول درگیری با خودشون بودن و با تمایل خودشون مبارزه کرده بودن فکرشون بیشتر سمت شیرینی ها رفته بود و اتفاقا کمتر جلوی خودشون ایستاده بودن
✔️ ✔️ اما کودکانی که خلاقیت به خرج داده بودن و حواس و تمرکزشون رو به روی چیزای دیگه ای معطوف کرده بودن موفق تر بودن. مثلا یه گوشه ای از اتاق نشسته بودن و چشماشون رو بسته بودن یا به منظره بیرون اتاق نگاه میکردن...
این آزمایش خیییلی مهمه...
🔴 در واقع اگه آدمیزاد زیاد به فکر هوای نفس و درگیری با یه گناهی باشه اتفاقا بیشتر سمتش میره و مقاومتش زودتر شکسته میشه.
در واقع توی روانشناسی هم اثبات شده که #غفلت و حواس پرتی یکی از مهم ترین تمرین ها هست.
یعنی اگه یه اتفاق بدی برات افتاد سعی کن بعدش دیگه بهش فکر نکنی
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 349 اولین چیزی که محققین دقت کردن این بود 🔴 کودکانی که همش مشغول درگیری با خودشون بودن
#کنترل_ذهن 350
🌺 پیامبر اسلام صلوات الله علیه میفرماید:
«یا أباذر! إذا أَصبَحتَ فَلا تُحَدِّث نَفسَکَ بِالمَساء وَ إذا أَمسَیتَ فَلا تُحَدِّث نَفسَکَ بِالصَّباح...
ای اباذر زمانی که صبح شد به شب فکر نکن و زمانی که شب شد به صبح فکر نکن».
-عههه! حاج آقا پس یعنی چیکار کنیم؟
خب فکر همین الان رو بکن! مثلا فکر کنیم که همین امشب میخوایم در قیامت به محضر پروردگار عالم برسیم. غصه فردا رو نخوریم.
🔥 بعضی ها هم هستن که مثل یه جانور خطرناک هستن!!! چون جلوی فکر نکردن ما راجع به یه موضوع بیخود رو میگیرن!
هر چی آدم میخواد به فلان کار فکر نکنه این هی یادش میاره!
⭕️ مثلا دیگه تماشای فوتبال رو ترک کرده بعدش یه نفر توی خونشون هی فوتبال میبینه! یا مثلا سیگار رو ترک کرده بعد رفیقش میاد جلوش سیگار میکشه!
🔴 یا با یه نامحرمی ارتباط داشته و ترکش کرده بعدش اون نامحرم هی بهش پیام میده و هر طور شده این رو به سمت خودش میکشه!
پروانه های وصال
#از_کرونا_تا_بهشت #قسمت۲۹🎬: زینب همچنان درتب بالا میسوخت,شب تا صبح کنارتختش مدام پاشویه اش کردم,تب
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۳۰🎬:
نماز مغرب وعشا راکنارتخت زینب خواندم ,با دیدن زینب که درارامش خوابیده,اهسته بیرون رفتم.
غذای بچه ها را دادم ودوباره برگشتم کنار زینب,نزدیک تخت روی زمین نشستم وختم صلوات برداشتم,خیالم راحت بود که جگرگوشه ام خوب شده,نفهمیدم کی سرم روی تخت افتاد وبه خواب رفتم,با صدای خرخری از خواب پریدم.
چراغ خواب راروشن کردم ازصحنه ای که میدیدم ترس برم داشت.
خدای من صورت زینب کبود شده بود وتنفسش سنگین,انگار چیزی روی قفسه ی سینه اش سنگینی میکرد,انگار بچه در اغما فرورفته بود ونفسهای اخرش را میکشید,دست پاچه بودم
به سمت داروهای گیاهی رفتم,روغن سیاهدانه به شقیقه ها وزیر بینی اش مالیدم,هیچ تغییری نکرد حتی هیچ عکس العمل وحرکتی هم نشان نداد,از طب نوین وطب اسلامی هرچه میدانستم انجام دادم,روغن بنفشه,ویسک,روغن پونه و...هیچ کدام ,کمترین اثری نکرد,باید کاری میکردم,اما چکار؟در این دیار غربت,بدون حضور علی...وازهمه مهم تر این نصفه شبی به کجا بروم ودست به دامان کی بزنم.
وضوگرفتم دورکعت نماز صاحب الزمان خواندم,به سجده رفتم,زار زدم,گریه کردم,از حجت زنده ی خدا کمک خواستم وگفتم:مگر نگفتی حواست به شیعیانت هست؟من هم شیعه ی جدت علی ع هستم,من هم عاشق ودلباخته ی امدنت هستم...دخترم از دستم رفت...دستم رابگیر تا تربیتشان کنم برای سربازیت...
دستم رابگیر تا تمام زندگی ام راوقف ظهورت کنم.
با صدای اذان صبح,سراز سجده برداشتم ومشغول خواندن نماز شدم,بعداز نمازم برای خدا درد دل کردم:خدایا کم زجر کشیدم؟درد هجران عباس کم بود؟درد بی خبری ازعلی کم است؟خدایا به درد فقدان این یکی مبتلایم نکن....
حواسم نبودکه با صدای بلند واگویه میکنم,چشم که بازکردم ,حسن وحسین وزهرا با چشمان اشک الود,جلوی در نظاره گر حرکاتم بودند...
اشاره کردم به طرفشان,بچه ها وضو بگیرید ودعا کنید زینب خوب شود.
به امید اینکه معجزه ای شده باشد,به طرف زینب رفتم....نه ...بچه ام هنوز کبود بود وتنفسش سنگین..
نمیتوانستم دست روی دست بگذارم باید کاری میکردم...
#ادامه دارد...
🖊به قلم…ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧