مرور دو پیام اخیر #امام_امت و تطبیق آن بر موضعگیریهای خودمان:
✅ جنایتکاران صهیونیست بدانند که بسیار کوچکتر از آنند که به ساخت مستحکم حزبالله لبنان صدمۀ مهمی وارد کنند.
✅ همۀ نیروی مقاومت منطقه در کنار حزبالله و پشتیبان آن است.
✅ سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزبالله سرافراز رقم خواهد زد.
✅ بر همۀ مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.
✅ اساسی که او در لبنان پایهگذاری کرد و به دیگر مراکز مقاومت جهت بخشید... با فقدان او نه تنها از میان نخواهد رفت که...استحکام بیشتر خواهد یافت.
✅ ضربات جبهۀ مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی بحول و قوۀ الهی کوبندهتر خواهد شد.
✅ ذات پلید رژیم صهیونی در این حادثه به پیروزی دست نیافته است.
✅ سیّد مقاومت یک شخص نبود، یک راه و یک مکتب بود و این راه همچنان ادامه خواهد یافت.
#سید_حسن_نصرالله
#لبنان
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرف های سردار حاجی زاده را گوش کنیم...
متوجه می شویم
چرا پاسخ دیر شد!
این کلیپ رو ببینید خودتون متوجه میشید چرا ایران هنوز نتونسته انتقام بگیره
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
پروانه های وصال
#نکات_تربیتی_خانواده 53 ✅ نگاه صحیح به ازدواج 🔹قبل از پرداختن به جزئیات زندگی، باید نگاه انسان به
#نکات_تربیتی_خانواده 54
💢 اما نگاه غلط اینه که یه نفر بگه من میخوام دنبال یه نفر باشم که یه عمر بهم خدمت کنه!
😒🔞
🔻 کسی که با چنین نگاهی وارد خانواده بشه، همیشه طلبکار هست و هیچوقت بهش خوش نمیگذره.
⭕️⭕️⭕️
🔞 همش درگیر اینه که چرا همسر و اطرافیانش به ایشون خدمت نمیکنن!
در واقع برای خودش یه فرعونی میشه! 😒
🌺 طبق روایات اهل بیت (ع)، مومن کسی هست که بیشتر "اهل بخشیدن" هست تا اهل گرفتن.
🎁 خصوصیت مومن اینه که دوست داره به دیگران ببخشه و اتفاقا کمترین تقاضا رو از سایرین داره. 😊😌💖
یه سوال شخصی بپرسم؟
من و شما چطور فکر میکنیم؟!.........😌
💖
پروانه های وصال
#روایت_انسان #قسمت_ششم🎬: گویی این عالم و تمام موجوداتی که در آن خلق شده بود، مانند دانشگاه مدوّن و
#روایت_انسان
#قسمت_هفتم🎬:
با گفتگوی ملائک و خداوند، آنها اقناع شدند و به امر خدا در برابر حضرت آدم سر به سجده نهادند و به جز ابلیس که با حس حسادتی که در وجودش شعله می کشید، این صحنه را میدید و دندان بهم می سایید.
خداوند، این نور مطلق، این عادل بی بدیل هیچ وقت کسی را بدون دلیل مؤاخذه نمی کند و او را تنبیه نمی نماید.
پس از ابلیس خواست تا دلیل نافرمانی اش را بگوید.
ابلیس با تفاخری در حرکاتش گفت: من از آدم بهتر و برترم و من باید خلیفه باشم، چرا که من را از آتش آفریدی و ادم را از گل خلق کردی.
عزازیل که در تمام مراحل تکمیل وجود حضرت ادم بود و شاهد سوال ملائکه و پاسخ خداوند بود و خوب دلیل برتری آدم را بر تمام موجودات می دانست، اینک نه در پی سؤال بلکه در پی بهانه بود.
او برای خدا بهانه آورد و این می شود تکبر، تکبر در برابر ذات اقدس پروردگار، تکبری که ریشه اش در حسادت او بود و به استکبار رسید و تکبر است پایه و اساس تمام گناهان..
خداوند که به جای شنیدن سؤال، سخنان بهانه آمیز عزازیل را شنید، پس او را از درگاه خود و مقام قرب الهی اخراج کرد، چرا که همه می دانستند، لازمهٔ ماندن در آسمان و در مقام قرب ربوبی، مطیع محض پروردگار بودن است و کسی که سرکشی کرد از این دایره خارج و از مقامش خلع میشود.
بدین ترتیب حارث از مقام عزازیل بودن به مرتبه ابلیس شدن نزول کرد.
حالا که معلوم شد آن مطرود درگاه حق کیست، ابلیس با نخوت در برابر خداوند ایستاد و گفت: به من مهلت بده، تو ای خدا! مرا فریب دادی و آدم را بر من برتری دادی و من می خواهم انسان ها را گمراه کنم.
خداوند فرمودند: اراده کرده ام بنی آدم را گرامی دارم
ابلیس صدایش را بالا برد و گفت: من هم اراده کرده ام بنی آدم را فریب دهم.
خداوند که مهربان بی همتاست به پاس عبادات ابلیس گرچه ظاهری بود، به او تا «روز معلوم» مهلت داد تا تمام تلاشش را بکند و بنی بشر را از راه حق و رسیدن به کمال بازدارد و به راه خود کشاند.
واینجا همگان شاهد بودند که جنگی بزرگ شروع شد.
جنگ اراده ها؛ که یک طرف اراده پروردگار بود و طرف دیگر ارادهٔ ابلیس و بی شک تمام جنگ های عالم انتهایش می رسد به همین جنگ اول...
خلقت آدم تکمیل شد و درست در روز تولد حضرت آدم، تولد جانشین خداوند، که می بایست در آسمان ها هلهله و شادی برپا باشد به خاطر استکبار و نافرمانی ابلیس جنگی بزرگ کلید خورد
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
پروانه های وصال
#روایت_انسان #قسمت_هفتم🎬: با گفتگوی ملائک و خداوند، آنها اقناع شدند و به امر خدا در برابر حضرت آدم
#روایت_انسان
#قسمت_هشتم🎬:
انسان آفریده شد و اینک جمعی را می دید که همه در مقابلش کُرنش و تواضع، نموده اند. الا یک نفر و مشاهده کرد که خداوند به آن یک نفر فرمودند: آیا به خاطر استکبارت سجده نکردی یا جز«عالین» هستی؟!
در اینجا نکته ای عیان شد که انگار سرّی از اسرار الهی بودند، فرشتگان با خود می گفتند: مگر آدم برترین موجود این عالم خلقت نیست؟ پس چرا آن موجوداتی که خداوند به نام«عالین» خواند بر آدم سجده نکردند؟! پس نتیجه گرفتند که از آدم، برتر هم در این مخلوقات وجود دارد.
پس حضرت آدم با تعجب از خداوند پرسید: «عالین» چه کسانی هستند؟!
خداوند به آدم فرمودند: به ساق عرش نگاه کن و حضرت آدم پنج نور را مشاهده کردند که گرد عرش الهی در طواف بودند و همانا این پنج نور همان انواری بودند که خداوند اراده کرده بود قبل از آفرینش تمام هستی، قبل از خلقت آسمان ها و زمین و فرشتگان، آنها را از نور خود خلق نماید و در عالم غیب که هیچ کس جز خداوند به آن دسترسی نداشت، ساکن شوند.
پس از خلقت ادم، خداوند او را به عالم غیب برد و «اسماء الهی» را به او نشان داد و بعد آدم را به همراه همسرش حوا در بهشت جای داد.
این ساکن شدن به شکلی روحانی بود، یعنی روح آدم و حوا در عالم بالا و محضر بهاء الله بود و جسمشان در زمین حضور داشت.
خلقت حوا هم مانند خلقت آدم بود و خداوند اراده کرده بود که این زوج را که پایهٔ جامعهٔ بشری بودند برای تعلیم و تربیت و یادگرفتن مهارت هایی که لازمهٔ زندگی در زمین بود، در بهشتی که بدین منظور آفریده بود سکنی دهد.
بهشتی که آن خلد برین و بهشت اخروی نبود، زیرا بهشت اخروی نتیجه اعمال انسان است و هنوز آدم، اعمالی انجام نداده بود و دوم اینکه ان بهشت، جاودانه است ورودی دارد اما خروجی ندارد، ولی قرار نبود بنی بشر تمام عمر در بهشت باشند، انها آفریده شده بودند تا در زمین زندگی کنند و سوم اینکه در بهشت اخروی، ابلیس راهی نداشت اما در این بهشت می توانست آمد و شد کند و این بهشت، بهشتی برزخی بود.
آدم وحوا چشم باز کردند و خود را در مکانی سرسبز و بسیار لطیف دیدند، بوهای خوشی به مشامشان می خورد و درختان میوه و نعمات رنگارنگ و مختلفی در اطراف می دیدند و سرشار از شوق و شادی شدند.
خداوند به آدم و حوا فرمودند: در بهشت ساکن شوید...
و در اینجا نکته ای بسیار ظریف بود که رازی مهم را عیان می کرد
آن نکته این است که مخاطب خداوند«خانواده انسانی» ست و این بدان معناست که خداوند این خانواده انسانی را که قرار است هستهٔ کوچک جامعهٔ بشری شوند، تقدیس نموده.
پس اراده خداوند تکریم خانواده انسانی ست و اراده ابلیس گسستن و تخریب این خانواده است.
خداوند این خانواده را خطاب قرار می دهد و می فرماید: در بهشت هر چه می خواهید بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید.
گویا آن درخت، تمثیل حقیقت دنیا بود و ابلیس تا این تاکید خداوند را شنید لبخندی مرموزانه زد و با خود گفت: با همین درخت، آدم را گمراه می کنم اما غافل از این بود که خداوند اراده کرده با این درخت آموزش دشمن شناسی به آدم بدهد، تا بداند اولین و آخرین دشمن او و بنی بشر چه کسی ست.
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
پروانه های وصال
#روایت_انسان #قسمت_هشتم🎬: انسان آفریده شد و اینک جمعی را می دید که همه در مقابلش کُرنش و تواضع، نم
#روایت_انسان
#قسمت_نهم🎬:
آدم و حوا در بهشت برزخی به خوبی روزگار می گذراندند و این برای ابلیس بسیار سخت بود، پس ترفندی زد، ابلیس از حس میل جاودانگی و قدرت طلبی که در وجود انسان قرار داده شده بود، با خبر بود و خواست از همین طریق این هستهٔ کوچک جامعهٔ بشری را گمراه کند.
روزی ابلیس به نزد آدم و حوا آمد و با اشاره به درختی که خدا نزدیک شدن به آن را برای آدم و حوا منع کرده بود،گفت: ای آدم! آیا می دانی چرا خداوند تو را از نزدیک شدن به این درخت منع کرده؟!
آدم نگاهی کرد و حرفی نزد و ابلیس ادامه داد: خوب می دانی که خداوند جاویدان مطلق است و نمی خواهد کسی مانند خودش جاودانه شود، آن درخت که تو را منع از خوردن نموده، همان میوهٔ جاودانه است که اگر تو و همسرت از آن بخورید جاودانه خواهید شد و مانند فرشتگان می شوید و آنچنان قدرتی پیدا می کنید که در فهم نگنجد.
حضرت آدم و حوا با تعجب به ابلیس نگاهی کردند و گفتند: به راستی که آن درخت جاودانگی ست؟!
ابلیس قسم بر ذات اقدس خداوند خورد که راست می گوید.
حضرت آدم که تا آنزمان قسم دروغ نشنیده بود اصلا فکر نمی کرد که بشود به ذات خداوند، قسم دروغ خورد، حرف ابلیس را باور نمود و به اتفاق همسرش حوا به آن درخت ممنوعه نزدیک شد.
دست زدن به آن درخت همان و نزول به روی زمین همان و هبوط ادم به وقوع پیوست.
ادم و حوا که انگار در حالتی مثل مکاشفه بودند، چشمانشان را باز کردند و ناگهان خود را قالب خاکی شان در زمین یافتند، روح حضرت آدم در کالبدش روی کوه«صفا» بود و روح حضرت حوا در کالبدش بر روی کوه«مروه» قرار داشت.
آدم و حوا خود را در بیابانی بی آب و علف یافتند، همه جا گرم و سوزان بود دیگر نه از آن سایه سار لطیف بهشتی نه از ان نعمت های متعدد و رنگارنگ و نه از ان بوهایی که مشامشان را نوازش می داد، خبری بود و از همه مهم تر روح آدم که در جوار قرب الهی آرامش می گرفت، اینک خود را سرگردان بیابانی سوزان می دید و این دوری از مقام ربوبی، بزرگترین عذاب برای او بود.
آدم و حوا بسیار حزین بودند، در این هنگام به جای نغمهٔ خوش الحان مرغان بهشتی، صدای صوت و آواز همراه با قهقه ای مستانه به گوششان خورد، خوب که اطراف را نگاه کردند، ابلیس را دیدند که ایستاده و در حال رقص و پایکوبی و آوازه خوانیست و این اولین آوازه خوانی بود و اولین کسی که در روی زمین رقصید، ابلیس بود در روز هبوط آدم...
ابلیس همانطور که خود را تکان تکان میداد قهقه ای بلند زد و با نگاه به آسمان، انگار می خواست اولین موفقیتش را به رخ آسمانیان بکشد و فریاد زد: آدم را فریفتم و بر او پیروز شدم و مسرور بود چراکه در روی زمین دستش باز باز بود برای فریفتن دوباره آدم، آخر در بهشت برزخی که عالم بالا و عالم کمال است،ابلیس برای گمراه کردن ادم می بایست دست به عصا راه رود و امکانات چندانی نداشت، اما در زمین، ابتکار عملی بیش از قبل در اختیار داشت.
در اینجا به نظر میرسید از بین دو اراده ای که در حال جنگ بودند، یکی برای کرامت انسان و دیگری برای گمراهی آن، ارادهٔ ابلیس پیروز شده بود، اما زهی خیال باطل... اتفاقات آینده نشان داد که این واقعه هم به نفع کرامت انسان تمام شد .
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
13.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ماجرای خواب عجیب😳 #شهید_سید_حسن_نصرالله در مورد نحوه شهادت امام موسی صدر که به زبان فارسی روایت میشود
#سید_حسن_نصرالله در#لبنان
•┈┈••✾••┈┈•
بر همهی مسلمانان *فرض است
معنای فَرْض در فقه :
تفاوت فرض و واجب بطور خلاصه
فرض چیزی است که باید
در «همان لحظه اجرا شود
و هیچ تأخیری قابل قبول نیست»
در حالی که واجب چیزی است
که باید در زمان مناسب
(حتی با تأخیر) انجام شود
#شهید_سید_حسن_نصرالله #سید_المقاومه
🟡 شایعه
مقام معظم رهبری: بر همهی مسلمانان فرض است ...
معنای فَرْض در فقه :
تفاوت فرض و واجب بطور خلاصه
فرض چیزی است که باید
در «همان لحظه اجرا شود
و هیچ تأخیری قابل قبول نیست»
در حالی که واجب چیزی است
که باید در زمان مناسب
(حتی با تأخیر) انجام شود
🟢 پاسخ
آنچه در فضای مجازی در تحلیل پیام رهبر معظم انقلاب پیرامون حوادث لبنان تحت عنوان تفاوت معنای کلمه «فرض» و «واجب» دست به دست میشود، صحت ندارد. کلمه فرض مانند واجب، صرفاً به معنای لزوم شرعی یک عمل است و مفهوم فوریت یا تأخیر در هیچ یک از این دو کلمه لحاظ نشده است.
✍ حجتالاسلام دکتر #قربانی_مقدم