گاهی برای آرام شدن
باید وقت بگذارید
نفس بکشید
مکانی زیبا بیابید
و به هیچ چیز فکر نکنید...
🌸لحظاتتون زیبارو دلپذیر🌸
💕💕💕
#خاطراٺ
گاهےدلٺنگمیشوے
براےخلوٺهاےٺڪنفرهـاٺ
براےقدمزدنهایٺروےخاڪهاے
فڪهـشلمچهـشرهانےو ...
واشڪریخٺنهایٺ
براےمناجاٺهاودعاهایٺدرمنطقهـ!
دلٺنگشو ...
ڪهـاولینقدمطریقِآسمانےشدن
همیندلٺنگیسٺ!
دلتنگی .. شهدا .. جامانده.
💕💕💕
💕 مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد
اما به هیچکس ریالی کمک نمیکرد.
فرزندی هم نداشت. و تنها با همسرش زندگی میکرد.
در عوض قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان میداد.
روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر میشد
مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی؟
در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد.
بروید از قصاب بگیرید...
تا اینکه او مریض شد
احدی به عیادتش نرفت و در نهایت در تنهایی جان داد.
هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود...
همسرش به تنهایی او را دفن کرد
اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد
دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد.
او گفت کسی که پول گوشت را پرداخت میکرد دیروز از دنیا رفت...!!
هیچوقت زود قضاوت نکنیم...
💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آش دوغ
مواد لازم 4تا کیسه دوغ پاکتی
برنج نیم دانه ایرانی یک پیمانه سر خالی
تخم مرغ یک عدد
نخود پخته یک و نیم پیمانه
سبزی شامل تره 100 گرم ، گشنیز و شوید هر کدوم 100 گرم ، سیر تازه 200 گرم
نمک و نعناع داغ و سیر له شده به مقدار لازم
ابتدا برنج و شسته و با تخم مرغ خوب هم می زنیم تا کاملا تخم مرغ باز بشه و بعد تو یه قابلمه بزرگ ربخته و با دوغ مخلوط میکنیم و روی شعله گاز تا زمان جوش اومدن هم می زنیم بعد از جوش اومدن سبزی ، نخود و نمک رو اضافه میکنیم و اجازه میدیم که سبزی و برنج خوب بپزه و آش جا بیفته و بعد با سیر له شده و نعناع داغ سرو میکنیم
چند نکته:
1: می تونید تخم مرغ اضافه نکنید اما حتما دوغ رو تا زمان جوش اومدن هم بزنید در غیر اینصورت دوغ میبره.
2: دوغ های کیسه ای معمولا شور هستن قبل از اضافه کردن نمک حتما تست کنید که نمک اضافی نریخته باشید و اینکه 3:منظور از پیمانه همون پیمانه پلوپز هست.
4:اگر میخواین این آش و برای مهمونی هاتون درست کنید می تونید کوفته ریزه هم بریزید
5: آش دوغ اردبیل سیر داغ و پیاز داغ نداره، سیر و با کمی نمک له میکنند و با اون سرو میکنند
✅گردوی بی مغز
✍مـلا مهرعلی خـویی، روزی در کوچه دید دو کـودک بر سـر یک گردو با هم دعوا میکنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشـم دیگری را با چـوب کور کرد. یکی را درد چشـم گرفت و دیگـری را ترس چشـم درآوردن. گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند
ملا گردو را برداشت و شکست ودید، گردو از مغز تهی است، شروع کرد به گریه کردن. سوال کردند تو چرا گریه میکنی؟ گفت دو کودک ازروی نادانی و حس کودکانه، بر سر گردویی دعوا می کردند که پوچ بود و مغز نداشت
دنیا هـم همینه ، مثل گـردویی بـدون مغز! که بر سر آن می جنگیم و وقتی خسته شدیـم و آسیب به خـود و یا دیگران رسـاندیم و پیر شدیم، چنین رها کرده و برای همیشه می رویم
💕💕💕
به راحتے میشه بدون فڪر حرف زد
ولے بسختے میشه زبان را ڪنترل ڪرد.
به راحتے میشه قانون را تصویب ڪرد
ولے بسختے میشه به آنها عمل ڪرد.
به راحتے میشه هر روز از زندگے لذت برد
ولے بسختے میشه به آنها عمل ڪرد.
به راحتے میشه گرفت
ولے بسختے میشه بخشش ڪرد.!
💕💕💕
پروانه های وصال
#افزایش_ظرفیت_روحی 29 در مورد این صحبت شد که دخترها و پسر ها در موارد متعدد، موردهای مختلف برای ازد
#افزایش_ظرفیت_روحی 30
❇️ یکی از مسائلی که در مورد خانواده و تشکیل زندگی مشترک باید بهش دقت بشه اینه که انسان بیش از هر چیز باید به "افزایش ظرفیت روحی خودش" بپردازه.
خصوصا در مورد ازدواج و "انتخاب همسر" این موضوع خیلی مهمه.
💢 شما اگه بهترین همسر ممکن رو هم برای خودت پیدا کنی ولی ظرفیت روحیت پایین باشه حتما توی زندگی دچار مشکل میشی. حتما زندگی سختی خواهی داشت.
پس واقعا نیاز نیست انقدر تلاش کنی تا حتما بهترین همسر دنیا که کپی خودت باشه و کاملا بی نقص باشه پیدا کنی.🙄
✅ اما اگه ظرفیت روحیت بالا باشه اگه بدترین مورد ممکن رو هم انتخاب کنی، بازم زندگی خوبی خواهی داشت. چون خیلی قشنگ بلدی مشکلات رو مدیریت کنی
چون میدونی که چطور میتونی از رنج های زندگیت پله های موفقیت درست کنی.
❇️ بنابراین خیییلی بیش از اینکه دنبال یه همسر همه چی تموم باشی، دنبال بالا بردن ظرفیت روحی خودت باش. سعی کن "ظرف روان" خودت رو بزرگ کنی...
#حرفِڪاربردۍ(:"
میگفت:
[قݪبتو♡]اصلاحکن !
قبݪ،ازاینڪہخاڪوغبار
روشبشینہ ...
وقبݪازاینڪہتارِعنکـبوتببنده ...
کہاونوقت،خوبشدنسختمیشہ(:
#یاعلےبگورفیق🌱
💕💕💕
○°○
-حاجآقاپناهیان♥️
|دوستداشتن آدمهاۍ بزرگ،انسان را بزرگ میڪند;
و دوستداشتن آدمهاۍنورانی بھ انسان نورانیت میدهد...
اثر وضعی محبوب، آن قدر زیاداست،
ڪه آدم باید مراقب باشد مبادا به افراد بیارزش علاقه پیدا ڪند...|
#مراقبانتخابتباش :)
💕💕💕
ميگويند که پسري در خانه ، خيلي شلوغکاري کرده بود .
او ، همه ي اوضاع را به هم ريخته بود.
وقتي پدر وارد شد، مادر شکايت او را به پدرش کرد.
پدر ، که خستگي و ناراحتي بيرون را هم داشت، شلاق را برداشت.
پسر ديد امروز اوضاع خيلي خراب است، و همه ي درها هم بسته است.
وقتي پدر شلاق را بالا برد ؛
پسر ديد کجا فرار کند؟
راه فراري ندارد!...
خودش را به سينه ي پدر چسباند.
شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.
🔸شما هم هر وقت ديديد اوضاع خراب است،
🔹به سوي خدا فرار کنيد.
❣«وَ فِرُّوا إلي الله مِن الله»❣
🔹هر کجا متوحش شديد راه فرار به سوي خداست.
👤حاج محمد اسماعيل دولابي
💕💕💕
پروانه های وصال
ام داشتیم تو زندگی خندبدیم ذپق کردیم ولی... همیشه یه حسرت تو دلمون مونده اونم بودن مامان بابا پیشمون
#رمان_عاشقانه_مذهبی_از_من_تا_فاطمه
#نویسنده_نهال_سلطانی
#مقدمه📌
روزی بود که من بودم،از آنسوی آرزوها،از دوردست های خیال،آری من بودم اما.... اما <من نبودم> !
آن منی که خدای عزوجل ببیند و احسنت گویان به بندگی من بنازد.
داخل گودالی بودم،ازجنس گناه،خیال،خوشی های زوگذر و بدگذر،آری تمام وجودم کدر بود،دیوار های قلبم نیاز به یک خانه تکانی شدید داشت،خیلی شدید....
💠اوَ لایَرَونَ اَنَّهُم یُفتَنونَ فی کُلِّ عامن مَرَهً اَو مَرَتَینِ ثُمَّ لایَتوبونَ ولا هُم یَذَّکَّرون💠
#معنی: و آیا نمیبینند که درهرسال یک یا دوبار با پیدایش جنگ و یا حوادث دیگر آزمایش میشوند؟اما،#توبه نمیکنند و متذکر نمیشوند!!؟
و من حال دارم راهی را میپیمایم تا گذر کنم آنسوی دنیا و آن را ببینم! آری آن!! کاش به خداوندیش مرا بپذیرد و مرا با مهر بزرگش در آغوش گیرد.. کاش...منتظر آمدنت هستم ای ایه ایه قنوت نمازهایم...
دوستان عزیز و خوانندگان محترم :ا☺️✋🏻 سلاام .این داستان بیشتر طبق واقعیت و روایتی است آشنا، و پیوسته تخیلات ذهن نویسند است.کارکتر های داستان ادم هایی هستند از جنس خدا،شبیه همه ما که دمیده شده از نفس های حقیم.پس تلاش کنیم تا روز به روز پله های الهی را بالابریم تا به دیدار حق تعالی برسیم.
#حال_هوای_خوبو_براتون_ارزو_دارم🌺🌺🌺🌺
دوست دارم تک تک جمله های داستانو با عشق بخونید چون با عشق نوشتم...💟💟💟💟
هرروز #یک قسمت اما با پیوندهای آگاهی❗️
با نام او آغاز کردم .....
#هوالعشق❤️
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
#رمان_عاشقانه_مذهبی_از_من_تا_فاطمه #نویسنده_نهال_سلطانی #مقدمه📌 روزی بود که من بودم،از آنسوی آرز
#هوالعشق
#از_من_تا_فاطمه_قسمت_اول
#جان_به_لب_رسیده
از ازمایشگاه که بیرون امدم لرزی به تمام وجودم وارد شد٬ لرزی توأم با شادی و ترس..
آرام آرام به سمت خانه قدم برمیداشتم و ذکر میگفتم ٬این روزها تنها ذکر ٬ قوت دل لرزان فاطمه بود.به در خانه رسیدم ٬کلید را درون قفل چرخاندم و صورت سرشار از نگرانی مهدیس روبه رویم نقش بست.مهدیس دختر ۱۶ساله ی طبقه بالایمان که بسیار مهربان و دوست صمیمی رقیه است.صورتش به رنگ گچ شده و چشمانش به سرخی میزند در دلم غوغایی میشود که جسمم را تسخیر میکند.
-سلام عه خوبید فاطمه جون ؟
-سلام گل دختر تو خوبی؟
-ممنون.ام من برم خیلی عجله دارم فعلا..
و من حتی فرصت نکردم بگویم خدانگهدارت.
خرید هارا کشان کشان بالا میبردم که در راه رو مامان ملیحه (مادرهمسرم)را دیدم.
-عه سلام مامان جون خوبید ؟چرا توراه رو ؟چیزی شده؟
-سلام مادر تو خوبی کجا بودی دلم هزار راه رفت.ام چیزه بیا بریم تو .
-باشه٬بفرمایید داخل...
بازهم همان پریشانی اما اینبار در چهره مادر نمایان شده بود.. چادرم را از سر دراوردم و روی کاناپه انداختم ٬سریعا شومینه را روشن کردم امروز بیست و سوم بهمن ماه سال ۱۳۹۴است .سرمایی سوزناک از لبه پنجره ها سرباز میکند و بوی برف داخل خانه می ٱید.دست های قرمز شده از سرمایم را جلوی شومینه میگیرم و انگشتانم گز گز میکند.رو به مامان ملیحه که برمیگردانم دورخود میچرخد و یک آن نگاه نگرانش در نگاه یخ زده ام گم میشود.
-فاطمه جان آخه تو این سرما چرا رفتی خرید ؟میزاشتی بابا حسین(پدر همسرم)میرفت.
-مادرجون نگران نباشید من خوب خووبم .
دست هایش را به نرمی نوازش کردم و روی چشم هایم گذاشتم تمام بدنم از حس مادرانه اش پر شد.اما او سریع دستانش راکشید و جلوی دهانش گرفت و هق هق گریه سرداد.شانه هایش به شدت میلرزید روی زمین زانو زد ٬نگران کنارش نشستم وگفتم:
-مامانی اخه چرا گریه میکنید قربونتو...
حرف از دهانم خارج نشده بود که در همان جا ماسید.صدای جیغ زینب از طبقه پایین آمد.مامان ملیحه نگران به من نگاه کرد اما من چادر مشکیم را برداشتم و پله هارا دوتا یکی کردم و به طبقه پایین رسیدم٬در چهارچوب در ایستادم صحنه پیش رویم لحظه ای مانند پتک بر سرم زد زینب در آغوش خانجون غش کرده بود و همه یاحسین میگفتند و میگریستند .هیچ کس حضور مرا احساس نکرد انگار من تنها فقط تماشا میکردم ٬مامان ملیحه بازوهایم را میفشرد و من تنها نگاه میکردم .زنگ در به صدا درآمد نمیدانم چرا داوطلبانه به سمت در دویدم ٬انگار آن در کلید همه این سوال های بی پاسخ ذهنم بود.اما٬در را که باز کردم دنیا بر سرم آوار شد دومرد با ٱور کت نظامی روبه رویم ایستادند و مرد ریش سفید حرفی زد که مهر تایید برتمام این روایات بود...
-سلام علیکم خواهر٬اینجا منزل شهید نیایشه؟
افتادن من بر زمین مصادف شد با جیغ مامان ملیحه که میگفت اقا نگوووو.
تمام دنیا دور سرم میچرخید نفسم بالا نمیامد صورتم به کبودی میزد و دستان ضعیفم را به دور گردن میپیچیدم تا شاید راهی باز شود برای این نفس جامانده.
مامان ملیحه فقط گریه میکرد و یاحسین میگفت قلبم تیر کشید و تصویر علی من جلویم نقش بست و فکر نبودنش مرا وادار به صدا کردن اسمش کرد و سیاهی مطلق.
علییییییی.....
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🏴وقتی امام عصر ما امشب عزادار است
🏴برپایی این روضه هاواجب ترین کاراست
🏴پیراهن و شال عزا مولا به تن دارد
🏴امشب تمام عرش با آقا عزادار است
🖤السلام علیک یا امام حسن عسکری
🏴یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست
🏴کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست
🏴سامرائی شده ام، راه گدایی بلدم
🏴لقمه نانی بده ازدست شما نان کم نیست
🏴از همان دم پسر کوچکتان باران شد
🏴تاهمین لحظه که خون گریهٔ باران کم نیست
🏴در بقیع حرمت با دل خون می گفتم
🏴که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست
◾️شهادت امام حسن عسکری (ع) تسلیت باد◾️س
#تسلیت_امام_زمانم
پدریدر دممرگ است وبه بالین پسرش
پسری اشک فشان است به حال پدرش
پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
#السلام_علیک_یا_ابا_لمهدی_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#سلام_امام_زمانم ❤
اے ڪه روشن شود
از نـور تو هر صبح جهان
روشنـــاے دل من
حضرتـــ خورشـید سلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
حسن شدی که غریبی غریبتر باشد😭
که زائران تو در بین کوچهها باشند
حسن شدی که غریبی به اوج خود برسد😭
که خادمان تو در شهر کربلا باشند
شاعر:مهدی رحیمی
#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام_تسلیت_باد
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
✨﷽✨
💠✨امام علی عليه السلام فرمودند:
✍🏻مومن کسی است که:
※☜کسبش حلال است.
※☜زیادی مالش را انفاق کند.
※☜زیادی سخنش را نگه می دارد.
※☜اخـلاقش مهربان و رئوف است.
※☜با انصاف باديگران برخورد مي كند.
※☜قلبــش سالم از کینه و کدورت است.
※☜مردم از شرّش در امان باشند و به خیرش امیدوارند.
📚نصایح صفحۀ ۲۸۱
💕💕💕