پروانه های وصال
#رمان_بانوی_پاک_من😌 #قسمت_ششم "زهرا" باز این پسره شلوغ رفته بود سر لب تابم و همه اطلاعات پ
#رمان_بانوی_پاک_من
#قسمت_هفتم
صبح با صدای زنگ موبایلم از خواب بیدارشدم و طبق معمول نیم ساعتی رو تخت وول خوردم تا خواب از سرم بپره..بعد رفتم دستشویی و صورتمو شستم و مسواک زدم.رفتم تو آشپزخونه دیدم صبحانه حاضره.آخ جون قبل اینکه برن خونه مادرجون صبحونمو گذاشتن.شروع کردم به خوردن.ساعت۸ونیم بود که ازخونه زدم بیرون.چه هوای خوبی بود اصلا امروز روز شانس منه شک ندارم.
خوشحال رفتم سمت ایستگاه اتوبوس که یک پرادو مشکی رنگ جلو پام ترمز کرد.وااای بازم این پسره کنه.تا کی باید جواب منفی بشنوه تابیخیال بشه؟
شیشه جلو رو داد پایین وگفت:سلام زهراخانم.
چادرمو گرفتم بالاتر تا صورتمو نبینه.
_سلام.
_دانشگاه میرین برسونمتون.
ایش همینم مونده با ماشین تو برم جلو دانشگاه بشم سوژه جمع.
_نه ممنون.
_تارف میکنین؟
با جدیت برگشتم سمتش وگفتم:نه آقای مرادی.خدانگهدار
بعد هم با قدم هایی محکم ازش دور شدم.پسره پررو فکر کرده منم مثل دخترای دیگه ام که براش ناز بیارم و اونم نازمو بخره تاسوار ماشینش شم.چند بار مامانش ازم خاستگاری کرده بودن اما هردفعه به مامانم گفتم بگین نه.هنوز محدثه توخونه است اول اون باید ازدواج کنه بعد من.
شایان از اون اول میگفت شیفته حیا و حجابت شدم.آره جون عمت.
تو ایستگاه زیاد منتظر نموندم چون اتوبوس زود اومد منم سوارشدم.تا دانشگاه فکرم درگیر وقاحت این پسره بود.جلو در دانشگاه لبخندی رو لبم کاشتم و با بسم الله رفتم تو.
آتنا رو تو محوطه ندیدم حتما رفته سلف.اون شکمو از شکمش نمیگذره.صد دفعه هم گفتم خونه صبحونه بخور به حرف نمیکنه.
درست حدس زدم خانم تو سلف مشغول خوردن شیرکاکائو و کیک بود.
رفتم پشت سرش و همونطور که سمت صندلی رو بروش میرفتم،گفتم:نترکی آتی.
انگار شیر کاکائو پرید تو گلوش شروع کرد به سرفه کردن.قیافه اش جالب شده بود.سرخ شده بود از شدت سرفه.
نگاه نگران یکیو حس کردم.بعله فقط من خبر دارم از دل عاشق این پسر که بدجوری پیش این تپل ما گیر افتاده.
علیرضا مرتضوی دوماهی میشد نگاهاش به آتنا فرق کرده بود و همش دور و برش بود.اما خجالتی و کم حرف بود و علاقشو بروز نمیداد.
باخنده رو به آتنا گفتم:بسه بابا طرف چش و چالش در اومد بس که نگاهت کرد.
تازه بهترشده بود،گفت:کی؟
_عمه من.بهترشدی؟
یکی زد به دستم وگفت:کوفت داشتی خفم میکردی دختر.
_نترس تو تا دو دستی منو تو قبر نذاری ول کن نیستی.بریم اگه خوردنتون تموم شد؟
کیفشو برداشت و چادرشو مرتب کرد،گفت:بریم.
رفتیم سرکلاس و دوساعت تمام استاد درس داد.اجازه نفس کشیدنم نداد نامرد.وقت کلاس که تموم شد بچه ها یکی یکی رفتن بیرون.بدنمو کشیدم و گفتم:آتی بریم نماز بعدم ناهار بیاخونمون.
لبشو گاز گرفت وگفت:اوا خدامرگم همین مونده بگن دختره مزاحم این وقت ظهر سرزده اومده چیکار خونه ما!
_نترس شکمو جان تنهام تاشب.
_مامان بابات کجان؟
دستشو گرفتم و کشیدم درهمون حال گفتم:حالا میگم بهت.
نمازم که تموم شد تسبیحمو برداشتم و تسبیحات حضرت زهرا رو گفتم.همیشه نمازخوندن بهم آرامش میداد.یک تسلی خاطر بود برام که بدونم خدا همیشه منو میبینه و تنهام نمیزاره.حتی اگه قهر باشه باهات فاصله قهرش بین دوتا اذانه.باز صدات میکنه،میاد سمتت،دلش تنگ میشه.
رفتم به سجده وگفتم:خدایا شکرت
آتنا هم نمازشو تموم کرد باهم رفتیم بیرون.بااتوبوس رفتیم خونه ما و بعد لباس عوض کردن آتنا نشست رومبل وگفت:نگفتی خانواده کجان؟یهو نیان بگن این چه دختر پررو...
_وای اتی دودقیقه سکوت اختیار کن بگم کجان.رفتن خونه مادرجونم.عمم تازه ازخارج اومده دورهم جمع شدن.
_عه پس چرا تو نرفتی دیوونه کلی خوش میگذشت بهت.
به نقطه نامعلومی خیره شدم وگفتم:خوشم نمیاد ازشون.ازبالا به همه نگاه میکنن.ولش کن غیبت میشه بیا ناهار.
به میز باسلیقه ای که چیده بودم نگاه کرد وگفت:اوووممم عجب خوشگل و اشتها آور.دستت طلا زهرایی
#نویسنده_زهرا_بانو
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است🍃
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#اعتراف_به_ولادت_حضرت_مهدی_عج
ياد آن شاعر دلداده به خیر
که دمادم میگفت:
خبر آمد "خبری در راه است"
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
ولی ای کاش خبر می آمد
که خدا مى خواهد
پرده از غیبت #مهدی زمان بر دارد
پرده از روزنه ی عشق وامید
پرده از راز نهان بردارد
کاش روزی خبرآید
که تسلای دلخلق خدا
از فراسوی افق می آید
مهدی، آن یوسف گم گشتهی زهرا و على
از شب هجر به کنعان_دلم میآید
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
💐السَّلَامُ عَلَى رَبيعِ الاَنامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام💐
#نیمه_شعبانن_مبارک
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
هر که باشد نوکر تو زود آقا میشود🌷
خود به خود با یک نگاه تو مسیحا میشود🌷
یوسف زهرا تویی حُسن ختام اهل بیت🌷
نام تو زیباست ای مرد قیام اهل بیت🌷
گر چه آقا مثل یوسف با نمک هستی ولی🌷
نام زیبای تو شیرین کرده کام اهل بیت🌷
💚آلسلام علیک یا حُجّةَ الله ،ای امامَ منتظَر💚
💙ولادت با سعادت دوازدهمین اخترتابناک امامت و ولایت مبارک باد💙
مداحی آنلاین - نمیدونم از شادی چیکار کنم - محمود کریمی.mp3
6.77M
🌸 #میلاد_امام_زمان(عج)
نمیدونم از شادی چیکار کنم
سرمو میخوام فدای یار کنم
🎤 #محمود_کریمی
#نیمه_شعبان #پیشاپیش_مبارک
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
══💝══════ ✾ ✾ ✾
📍سلام علیکم یا صاحب الزمان عج
👌اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
💖اسعد الله ایامکم
امشب بهشت🌴 را به تماشا گذاشتند
امشب ✅نمک به سفره ی دنیا گذاشتند
امشب به روی دامن 🌹نرجس ⏳از آسمان
ماهی🌙 به نام مهدی🌺 زهرا گذاشتند
امشب به خانه ی🍃 حسن عسکری ✨برو
چون راه را برای همه وا 🔓گذاشتند
🌸فرخنده میلاد باسعادت قطب عالم امکان لنگر زمین و آسمان حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه آقا صاحب الزمان عج مبارک باد 🍃
📌نذر گل نرجس صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
التماس دعای فرج 🤲
🌷به نام خدا وباسلام
🌷۱۰ فایده برای نماز:
🌷۱.انتم الفقراء الی الله...۱۵فاطر
شمانیاز به ارتباط باخدا دارید
🌷۲.استعینوا بالصبر والصلوة.۴۵ و۱۵۳بقره
به وسیله صبر ونماز،ازخداکمک بگیرید
🌷۳.استعذبالله.ازشر شیاطین به خداپناه ببر
.۲۰۰اعراف،۹۸نحل،۵۶غافر،۳۶فصلت
🌷۴.ان الصلوه تنهی عن الفحشاءوالمنکر
نمازانسان راازگناه بازمیدارد
🌷۵.ان الحسنات یذهبن السیئات.۱۱۴هود
نماز گناهان راازبین میبرد
🌷۶.واعبدربک حتی یاتیک الیقین
عبادت کن تاایمانت به یقین برسد
🌷۷.الابذکرالله تطمئن القلوب.۲۸رعد
نمازباعث آرامش میشود
🌷۸.نمازباعث محبوبیت وافزایش رزق است.۳۷ابراهیم
🌷۹.فاذکرونی اذکرکم
یادمن باشیدتامشمول لطف من باشید
🌷۱۰.فاذکروالله کثیرا لعلکم تفلحون
زیادیاخدا بودن،باعث فلاح وخوشبختی است
ولادت باسعادت اقاامام زمان ع مبارک
💕💚💕