هدایت شده از پروانه های وصال
◆✧ دعاے روز هشتم
مـ🌙ـاه مبـارڪ رمضان✧◆
✨❥❥◆✧🌙✧◆❥❥✨
بِسمِ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم
〖اَلّلهُمَّ ارْزُقنی فیهِ رَحْمَةَ الأیتامِ وَ إطْعامِ الطّعامِ وَ إفْشاءِ السّلامِ وَ صُحْبَةِ الكِرامِ بِطَوْلِكَ یا مَلجَأ الآمِلین〗
✨❥❥◆✧🌙✧◆❥❥✨
【 خدایا در این روز ترحم بر یتیمان و طعام نمودن بر مردمان و افشاء سلام و مصاحبت كریمان را روزیم كن به فضل خودت اى پناه آرزومندان】
@parvaanehaayevesaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
🔰شرح دعاے روز #هشتم
✍آیت اللہ مجتهدے تهرانے ره
⬅️ «اَللّهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ رَحْمَةَ الاْیتامِ»
خدایا در ماہ رمضان مهرورزی نسبت بہ یتیمان را روزیام گردان.
❤️ اگر قلب ما زنگ بزند، از چہ دوایی میتوان برای رفع آن استفادہ كرد!؟
برای اینكار باید سحرها #قرآن بخوانید تا قلبتان را جلا بدهید.
همچنین جان انسان را #استغفار سحر جلا میدهد و میتوان با #یتیمنوازی قلب را جلا داد.
⬅️ «وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ»
خدایا روزی كن كہ من اطعام طعام كنم و افطاری دهم.
🍲 اطعام طعام مخصوصاً بہ فقرا و مستحقان از كارهای بسیار نیكو است.
⬅️ «وَاِفْشآءَ السَّلامِ»
خدایا روزی كن با صدای بلند سلام كنم.
🌸 برخی عارشان میشود كہ اول سلام كنند، اما هستند برخی كہ در سلام كردن با صدای بلند پیشدستی میكند.
همچنین باید سلام را بہ درستی یعنی «سلامٌ علیكم» جواب داد و از بیان عبارتهاے دیگر مثل «سلام از ماست» جلوگیری كنیم. همچنین سلام كردن مستحب و جواب سلام دادن واجب است.
⬅️ «وَصُحْبَةَ الْكِرامِ»
خدایا توفیق بدہ در ماہ رمضان با افراد كریم و عالم و دانا و متدین همنشین شوم. خدایا توفیق بدہ كہ با نیكان رفیق شوم.
☘ كارے كنید كہ رفیقتان یك درجہ از شما جلوتر باشد. یكی از رموز موفقیت من در زندگی اختیار كردن رفیق خوب بودہ است.
⬅️ «بِطَوْلِكَ» یعنی بہ حق انعامت
🌿 چقدر تو بہ ما نعمت دادی، بہ حق نعمتهایی كہ بہ ما دادی این دعاها را دربارہ ما مستجاب كن،
⬅️ «یا مَلْجَاَ الاْمِلینَ»
ای كسی كہ پناہ آرزومندانی
@parvaanehaayevrsaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
1527122110666.mp3
2.12M
❤شرح دعای روز هشتم ماه مبارک
و احکام، ویک نکته اخلاقی شیرین
توسط استاد اخلاق ...آیت الله مجتهدی
بسیاااار عالیه ... دانلود بفرمایید🌹
@parvasnehaayevesaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
👌در محضــ🌸ـربزرگــ👤ــان
💠 #نماز_قُراضـــه
✍..قدیما، تو بعضی از مهمونیها بچهها رو راه نمیدادن.یک نفر میایستاد دم در و بچهها رو بر میگردوند. شِگرد بچهها این بود که پشت سر بزرگترها قایم میشدن و توی شلوغی میرفتن تو..
💎 فکر میکنم توی آسمونها نوشته باشند: آوردن نمازهای قراضه ممنوع!
🔰 حتما فرشتههایی مامور شدن که نذارن نمازهای قراضه برسن بالا. شِگرد ما این میتونه باشه که نمازمون رو پشت سر یک نماز کامل بفرستیم تا توی شلوغیها برسه بالا...
✅ مهدی فاطمه علیهما السلام نمازهاش رو اول وقت میخونه. اگر ما هم نمازمون رو اول وقت بخونیم، با نماز آقا بالا میره.
💠در #دعای_ندبه میخونیم:
🌿واجْعَلْ صَلاتَنا بِهِ مَقبُولَةً
👈نمازهای ما را به خاطر او قبول کن.!
#در_محضر_بزرگان
@parvaanehaayevesaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
روایت است که :
هر زمان جوانی دعای فرج ِ مهدی (عج) را زمزمه کـند.. همزمان امام زمان دستهای مبارکشان را بـه سوی آسمان بلند می کنند و بـرای ِ آن جوان دعا میفـرمایند...
چه خوش سعادتن کسانی که حداقل روزی یک بار دعای ِ فـرج را زمـزمه می کـنند ..
پس این توفیق را از خود دریغ مکن
@parvaanehaayvesaale💕🍃
هدایت شده از پروانه های وصال
#سلام_امام_زمانم❤️
این جا همه پیوسته
تو را میخوانند
لب تشنه و دلخسته
تو را می خوانند
ای ابر بهار،
بر سر باغ ببار،
گل های زبان بسته
تو را می خوانند
اللهم عجل لولیک الفرج❤️
@parvaanehaayvesaale💕
چقدر خوبه که...👌🏻🌼
بیاید یه لیست بنویسیم طوری که هر سطرش با این کلمه شروع شه: "چقدرخوبه که"...
مثل این:
✤چقدر خوبه که میتونم هنوز لبخند بزنم...
✣چقدر خوبه که سالمم...
✤چقدر خوبه که خانوادم رو دارم...
✣چقدر خوبه که میتونم هنوز آبی اسمون رو ✤ببینم..
✢چقدر خوبه که آرامش دارم ..
✤چقدر خوبه که میتونم انسانیت درونم رو ✢حس کنم..
✤چقدر خوبه که...
بیاین برای یه بار هم که شده،داشته هامون رو به یاد بیاریم نه نداشته هامون رو!
خدایا! شکرت... ❤️
💕💜💕
⭕️⭕️احساس شکست!
روزي دانشمندى آزمايش جالبى انجام داد. او يك صندوقچه ساخت و با قرار دادن يک ديوار شيشهاى در وسط صندوقچه آن را به دو بخش تقسيم کرد.
در يک بخش، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش ديگر ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهى بزرگتر بود..
ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بود و دانشمند به او غذاى ديگرى نمىداد.
ماهی بزرگ براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به سويش حمله برد ولى هر بار با ديوار شیشۀ كه وجود داشت برخورد مىکرد، همان ديوار شيشهاى که او را از غذاى مورد علاقهاش جدا مىکرد…
پس از مدتى، ماهى بزرگ ازحمله به ماهى کوچک دست برداشت. او باور کرده بود که رفتن به آن سوى صندوقچه غير ممکن است!
در پايان، دانشمند شيشه ي وسط صندوقچه را برداشت و راه ماهي بزرگ را باز گذاشت.. ولى ديگر هيچگاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک حمله نکرد و به آنسوى صندوقچه نيز نرفت !!!
🅾 میدانید چـــــرا ؟
ديوار شيشهاى ديگر وجود نداشت، اما ماهى بزرگ در ذهنش ديوارى ساخته بود که از ديوار واقعى سختتر، آن ديوار بلند باور خودش بود ! باوري از جنس محدودیت ! باوري به وجود دیواري بلند و غير قابل عبور ! باوري از ناتوانی خويش
💕💙💕
پروانه های وصال
#رمان_بانوی_پاک_من🥀 #قسمت_پنجاه_و_دوم _چرا نمیخوری؟دوست نداری یک چیز دیگه سفارش بدم؟ هول شد و گف
#رمان_بانوی_پاک_من🥀
#قسمت_پنجاه_و_سه
ازفرداش افتادم دنبال کارای عروسی و جشن.
میخواستم خیلی زود و آبرو مندانه برگزار بشه.
مدت کمی بود که سرکار میرفتم اما بخاطر کارخوبی که ارائه داده بودم،بهم مساعده دادن تا بتونم مجلسمو برگزار کنم.
مادرجون میگفت بزار خرج عروسیتو پدربزرگت بده منم به شدت مخالفت میکردم.
یک عمر زیر دست بابام نبودم که حالا بشم زیر دست بابابزرگم.
اونم کی؟کسی که غذاخوردنشم قانون داشت چه برسه به پول خرج کردنش.
سه شنبه بود که رفتم دنبال لیدا تا باهم بریم خرید وسایل عقد و اگه بشه لباس عروس.
لیدا که اومد پایین دیدم زهرا هم همراهشه.
_سلام کارن خوبی؟
_سلام خانم قربونت.
رو کردم به زهرا وگفتم:سلام زهراخانم.شماچطوری؟
با چشمای معصوم و پر از غمش نگاهم کرد وگفت:ممنون خوبم.
این دختر از روزی که پشت پنجره دیده بودمش هوش و هواسمو سمت خودش کشیده بود.انقدر آروم و ساکت شده بود که خدا میدونه.منم هرچی فکر میکردم به نتیجه ای نمیرسیدم.
_عزیزم گفتم زهرا چون خوش سلیقه است باهامون بیاد.
دوباره نگاهم کشیده شد سمت صورت گرد زهرا که روسری فیروزه رنگی قابش گرفته بود.
یک آویز زیبا هم کنار صورتش بود.
چادر عربی خیلی بهش میومد و خانومانه ترش میکرد.
محو زهرا بودم و متوجه خجالتش و صحبتای لیدا نشدم.
_کارن؟
_جان؟
_کجایی؟میگم اشکال نداره زهرا بیاد باهامون؟
نیم نگاهی بهش کردم که متوجه اخم بین پیشونیش شدم.
_نه چه اشکالی داره خواهر زنمم باشه.
لیدا سرخوشانه خندیدو نشست.زهرا هم سریع از نگاهم فرار کرد و روی صندلی عقب جا گرفت.
دستی تو موهام کشیدم ومنم سوار شدم.
تا بازار دیگه نگاه به زهرا نکردم و سرگرم حرف زدن با لیدا شدم.
پاساژ بزرگی که برای خرید انتخاب کرده بودیم همه چی داشت.
اول رفتیم چند دست لباس راحتی برای خودم و لیدا خریدیم.بعدم حلقه..
توطلا فروشی باز هم متوجه تفاوت این دو خواهرشدم.
زهرا حلقه های ظریف وساده روپیشنهاد میداد اما لیدا دست روی پرکار ترین و سنگین ترین حلقه هامیگذاشت.
بالاخره هم یکی از همون حلقه ها رو انتخاب کرد.
منم یک رینگ ساده برداشتم و خریدمش.
مغازه بعدی آینه شمعدون و از این خرت و پرتا بود.
بعدم رفتیم سراغ لباس عروس.
زهرا باز هم به لیدا پیشنهاد لباس های پوشیده و ساده رومیداد اما لیدا میگفت نه اون پرکار تره قشنگ تره.
انقدر روی سلیقه اش پایبند بود که گفتم:لیداخانم پس زهرا رو چرا آوردی؟که خودت انتخاب کنی؟من چی؟شوهرتما نباید نظر بدم؟
سرشو انداخت پایین و حرفی نزد.
هرید لباس عروس رو موکول کردیم به هفته آینده.
خیلی دوست داشتم ناهارو باهم بخوریم اما زهرا گفت کار داره باید بره.
منم مجبور شدم برسونمشون خونه و خودمم برم سرکار.
این چند روز خیلی سرم شلوغ بود و وقت آزادم شبا بود که اونم ازخستگی بیهوش میشدم.
#نویسنده_زهرا_بانو
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد🍃
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
#رمان_بانوی_پاک_من🥀 #قسمت_پنجاه_و_سه ازفرداش افتادم دنبال کارای عروسی و جشن. میخواستم خیلی زود و
#رمان_بانوی_پاک_من🥀
#قسمت_پنجاه_و_چهار
"لیدا"
از خوشحالی دیگه رو پام بند نبودم.بالاخره به آرزوم رسیده بودم و داشتم با عشقم ازدواج میکردم.
آناهیدو دیگه ندیده بودم میدونستم از حسودی داره منفجر میشه.
منم که کیفم کوک بود باهمه مهربون شده بودم و میخندیدم.
اما نمیدونم زهرا چرا همش تو خودش بود و حرف نمیزد؟
از زهرای پرانرژی انگار چیزی نمونده بود.هروقتم میخواستم باهاش حرف بزنم جواب سربالا میداد یا پرمو باز میکرد.
از شب خاستگاریم اینهمه بهم ریخته بود.
تاریخ عروسی دقیقا یک ماه دیگه بود.تالار بزرگی رزرو کرده بودیم و الانم دنبال لباس عروس و کت شلوار و کارت عروسی بودیم.
هرروز صبح کارن میومد دنبالم و شب برم میگردوند.
خیلی باهم خوب شده بودیم ومنم خوشحال بودم.از اینکه کسی که دوسش دارم کنارمه احساس افتخار میکردم.
جهیزیه هم قرار بود توافقی و با هم بخریم که اونا رو مامانامون انجام میدادن.
یک شب که برگشتم خونه تصمیم گرفتم با زهرا حرف بزنم ببینم چشه.
رفتم جلو در اتاقش و آروم باز کردم درو.
دیدم مثل همیشه سرسجاده اش نشسته و با گریه با خدا حرف میزنه.
ایستادم تا راز و نیازش تموم بشه.
_سلام ابجی،قبول باشه.
اشکاشو پاک کرد و گفت:سلام.خوبی؟
_مرسی.میتونم بیام تو؟
چادرشو از سرش درآورد و اشاره کرد برم تو.
چراغ اتاقشو روشن کردم و رفتم نشستم رو تخت.
_خب چه خبرا؟چی خریدین؟
_هیچی..بشین میخوام باهات حرف بزنم.
سجادشو که گذاشت سرجاش،نشست کنارم و گفت:درخدمتم.
_تو چرا انقدر تو همی؟چرا ناراحتی؟چرا دیگه زهرای همیشه نیستی؟
_چیزی نیست آبجی.
_به من دروغ نگو خواهشا.باید بفهمم چت شده.بگو به من.من که غریبه نیستم.
_از رفتنت یکم ناراحتم.
دلیلش قانعم نکرد اما قبول کردم و بغلش کردم.
_قربون آبجی خوشگلم بشم من میام بهتون سر میزنم نگران نباش.تنهات نمیزارم خواهری.
به روم خندید و منم زیاد مزاحمش نشدم چون حوصله نداشت و خسته بود.
از اتاقش رفتم بیرون و تو دلم گفتم:من که میدونم دردت رفتن من نیست.
ناچار رفتم تو اتاقم و درو بستم.
#نویسنده_زهرا_بانو
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد🍃
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
🌺•••﷽•••🌺 📌 قسمت (۳) #خطبه_متقين ✍🏻 جمله «مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ» اشاره به اصلاح زبان است; زبان
🌺•••﷽•••🌺
📌 قسمت (٤)
#خطبه_متقين
✍🏻 تعبير به «ملبس» در جمله «وَ مَلْبَسُهُمُ الاِقْتِصَادُ» که به عنوان دومين فضيلت مهم پرهيزکاران ذکر شده است
اگر در معناى حقيقى به کار رود،
اشاره به همان لباس ظاهرى است که بايد نه اسراف و تبذير در آن باشد و نه سخت گيرى و خساست،
همان گونه که بسيارى از شارحان نهج البلاغه فهميده اند.
اما اگر معناى لباس را منحصر در پوشش ظاهرى ندانيم، مفهوم گسترده اى پيدا مى کند که همه زندگى انسان را شامل مى شود;
✔️ يعنى اعتدال و ميانه روى تمام زندگى آنان را در برگرفته و همچون لباسى است بر قامت آنان...
🖍ادامه دارد ....
✍🏻 شرح خطبه متقين
#نهج_البلاغه
#تالی_قرآن
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
🌺•••﷽•••🌺 📌 قسمت (٤) #خطبه_متقين ✍🏻 تعبير به «ملبس» در جمله «وَ مَلْبَسُهُمُ الاِقْتِصَادُ» که ب
🌺•••﷽•••🌺
📌 قسمت (٥)
#خطبه_متقين
✍🏻 در جمله سوم نيز تعبير ؛
«مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ»
تنها اشاره به راه رفتن ظاهرى نيست.
🔹زيرا راه رفتن متواضعانه هر چند کار خوبى است اما در رديف نخستين صفات برجسته پرهيزکاران قرار نمى گيرد;
✔️ ولى هرگاه اشاره به معناى وسيع مشى باشد مفهومش اين است که همه رفتارهاى آنها آميخته با تواضع است.
🔹در واقع امام(عليه السلام) به سه اصل اساسى در آغاز اين خطبه اشاره فرموده است:
💢درستکارى، ميانه روى و تواضع💢
که بر سراسر زندگى پرهيزکاران حاکم است.
🖍ادامه دارد ....
✍🏻 شرح خطبه متقين
#نهج_البلاغه
#تالی_قرآن
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🔴افشاگریهای عبدالرضا داوری درباره احمدی نژاد/از فساد چند میلیون دلاری تا خوشحالی برای سقوط بورس
عبدالرضا داوری طی کنفرانس صوتی در نرم افزار روبیکا:
🔹فساد مالی احمدی نژاد شامل دو مورد ۵۷۰ و ۵۹۰ هزار دلاری و همچنین یک مورد ۳.۷میلیون یورویی است که همه صرف مصارف شخصی وی و اطرافیان او شد؛ هزینه های میلیونی تبلیغات احمدی نژاد در فضای مجازی هم از این مسیر است.
🔹احمدی نژاد از یک طرف مدعی است که حاکمیت را قبول ندارد و از طرف دیگر برای به دست آوردن کرسی ریاست جمهوری در دل این حاکمیت تلاش می کند که در آن تناقض آشکاری وجود دارد.
🔹انحراف در احمدی نژاد و حلقه اطرافیان وی قطعی و مسلم است و از همین جهت تلاش می کنم درباره جریان احمدی نژاد افشاگری کنم. مشغول نگارش کتابی درباره جریان انحرافی هستم. اینها اگر به قدرت برسند مردم را بدبخت می کنند و کشور را می فروشند.
🔹احمدی نژاد منتظر فروپاشی نظام بود؛ او تصور می کرد نظام بعد از ۳ تا ۶ ماه فرو می پاشد تا جایی که در منزل حمید بقائی فیلم های مربوط به روزهای آخر منتج به فروپاشی شوروی را تماشا و از رفتار بوریس یلتسین نکته برداری می کردیم.
🔹یکی از امیدهای احمدی نژاد برای فروپاشی جمهوری اسلامی، درگذشت رهبری بود تا جایی که تمام رفتار و حتی نشستن ایشان در جلسات مختلف زیر نظر قرار میگرفت.
🔹او حتی برای فروپاشی نظام، دست به دامن رای آوردن ترامپ شده بود و امید داشت بعد از پیروزی ترامپ، وی به ایران حمله نظامی کرده و در ۴ روز جمهوری اسلامی را سرنگون کند.
🔹با منتفی شدن این دو مورد، احمدی نژاد به نارضایتی عمومی دلخوش بود تا جایی که از ریزش شاخص بورس و کاهش سرمایه های مردم به شدت خوشحال می شد.
🔹وقتی حداد عادل مواضعی درباره رد صلاحیت حتمی احمدی نژاد گرفت، احمدی نژاد هم مدعی داشتن عکسی از دستبوسی فرح پهلوی توسط حداد عادل شد اما او هرگز چنین عکسی ندارد و آن عکس جعلی توسط مشایی به دست احمدی نژاد رسید.
🔹احمدی نژاد از سال ۸۸ به بعد توسط یک جریان بیرونی مدیریت می شد؛ ورود پریوش سطوتی به مجموعه نزدیک به احمدی نژاد در سال ۸۷ و ۸۹ برای انتقال پیام ا از مجموعه های امنیتی بریتانیایی ها بود. خانواده دکتر فاطمی (وزیر خارجه مصدق) تحت پوشش نهادهای امنیتی قرار گرفته بودند.
🔹اصل خبر پیشنهاد احمدی نژاد به فائزه هاشمی تکذیب نشد و بعید نیست قول معاونت اولی فائزه هاشمی در جلسات احمدی نژاد با سیدحسن خمینی مطرح و از این طریق به فائزه هاشمی منتقل شده باشد. میان احمد نژاد و فائزه هاشمی ارتباطات تلفنی وجود دارد. رابطه احمدی نژاد با اصلح طلبان و حتی براندازان عجیب نیست.
هدایت شده از پروانه های وصال
#نان_مخصوص_رمضان_تبریز :
مواد لازم برای۱۰ نفر:
آرد ۴--۱ پیمانه
شکر ۵ قاشق غذا خوری
تخم مرغ ۳ عدد
شیر ۱/۲ پیمانه
ماست ۲ قاشق غذا خوری
خمیر مایه 1.5 قاشق غذا خوری
بیکینگ پودر ۱ قاشق چای خوری
روغن مایع ۱/۲ پیمانه
بهبود دهنده ۱ قاشق چای خوری
کره ۵۰ گرم
پودر دارچین و زنجبیل به مقدار لازم
طرز تهیه:
ابتدا همه مواد باید به دمای محیط برسه،چون سرد و گرم نتیجه خوب نمیده،خمیر مایه رو با نصف پیمانه شیر و یه قاشق از شکرمون مخلوط کرده میذاریم تا عمل بیاد.
تمام موادمون به غیر از آرد(بکینگ پودر و بهبود دهنده) رو باهم با چنگال میزنیم تا يكدست بشه،بعد خمیر مایه رو به موادمون اضافه میکنیم ودوباره با چنگال هم میزنیم،
بعد آرد را کم کم روی موادمون الک میکنیم(بگینک پودر و بهبود دهنده رو به آرد رو هم اضافه کنید)ممکنه به خاطر کوچیکی یا بزرگی تخم مرغها اندازه آرد یکی دو قاشق فرق کنه،بعد خمیر رو ورز میدیم تا لطیف بشه بعد روی خمیر رو میپوشونیم و در جای گرم میذاریم تا پف نکرده شکل نمیدهیم،
حالا بعد از پف کردن یکبار دیگر خمیر راچند ثانیه ورز می دهیم سینی فر را چرب کرده نصف خمیر رو با وردنه به اندازه یک سانت باز میکنیم،بقیه خمیر رو رولهای باریک درست کرده با فاصله حالت ضربدری شکل میدیم
روی نون و زرده تخم مرغ و زعفرون زده وکنجد می پاشیم استراحت دوم برای خمیر لازمه.
مدت پخت هم 30 الی 35 دقیقه است که بستگی به فر داره..
بعد از پخت روشو با برس عسل میزنیم و با گردو و پسته و نارگیل تزیین میکنیم.
✅نکته:
این نون غیر از تایم آماده سازی مواد و زمان پخت...به دو ساعت هم زمان استراحت اولیه و یه ربع زمان استراحت دوم نیاز دارد.
شما به جای پودر دارچین و زنجبیل از وانیل و هل نیز استفاده کنید.
🍔🍟
@parvaanehaayevesaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
@parvaanehaayevesaal💕
در این لحظه ملکوتی آرزو میکنم
لحظه لحظه زندگيتون
خدا كنارتون باشه
دستتون تو دست خدا
قدمتون در را خدا
و سفره تون پر از برکت باشه
نماز و روزه تون قبول درگاه حق🌸
هدایت شده از پروانه های وصال
💠🔹امام حسن عليه السلام
✍هر روزه داری هنگام افطار یك دعای اجابت شده دارد، پس در اولین لقمه افطار بگو:
🍃بِسمِ اللهِ، اَلّلهُمَّ یا واسِعَ المَغفِرَة اِغفِرلی
🌸به نام خدا، ای خدایی كه آمرزش تو فراگیر و وسیع است ، مرا ببخش🙏
📗اقبال الاعمال ، صفحه۱۱۶
@parvaanehaayevesaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
🌹 @parvaanehaayevesaal💕
در این لحظات عرفانی
و زیبای افطار دعا ميڪنم
هرچه دراین لحظه ها
از دلتان ميڪذرد
به نسیم لطافت خدا
برشما روا ڪردد
و جانتان معطر
به عطر ایمان باشد
طاعات وعبادات شماموردقبول حق
"التماس دعا"
#نماز_شب، کلید حلّ مشکلات
1. گناه
مردی نزد حضرت علی علیه السلام آمد و عرض کرد: من از نماز شب محروم شدم. حضرت علی علیه السلام فرمود: «انت رجل قد قَیدَتْک ذنوبک»؛
تو کسی هستی که گناهانت تو را به بنده کشیده است.
110 . میزان الحکم، ح 10766
#نماز_شب
✧════•❁❀❁•════✧
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
☆∞🦋∞☆
✍ #پاے_درس_دل
🌿 آیتـــــ الله سعادتـــــ پرور (ره) :
اے عــزيــزان من! اگــر مےتوانيــد در
شبانهروز، ساعاتـــــ و لااقل دقايقے را
به فڪر خود باشيد! تا برشما روشن
شــود چهڪاره هستيـــد، بـــراے چـہ
هستيد، ڪجا مےرويد تا عمر بهغفلتـــــ
نگـــذرد.
سلامتۍآقاامـامزمـانصلواتــــــ
💕❤️💕
هدایت شده از پروانه های وصال
خدا را دوست دارم، به خاطر این که تلفنش همیشه آنتن می دهد
خدا را دوست دارم، به خاطر این که هرگز گوشی اش را خاموش نمی کند
خدا را دوست دارم، به خاطر این که آهنگ حرف هاش همیشه من را آرام می کند
خدا را دوست دارم، به خاطر این که وسط حرف زدن نمی گوید،
وقت ندارم، باید بروم یا دارم با کس دیگری حرف می زنم
خدا را دوست دارم، به خاطر این که من را برای خودم می خواهد، نه خودش
خدا را دوست دارم، به خاطر این که همیشه وقت دارد
حرف هایم را بشنود
خدا را دوست دارم، به خاطر این که فقط وقت
بی کاریش یاد من نمی افتد
خدا را دوست دارم، به خاطر این که می توانم
از یکی دیگر پیشش گله کنم، بگویم که ….
خدا را دوست دارم، به خاطر این که همیشه پیشم می ماند
و من را تنها نمی گذارد، دوست داشتنش ابدی است
خدا را دوست دارم، به خاطر این که می توانم احساسم
را راحت به آن بگویم، نه اصلا نیازی نیست بگویم، خودش
میتواند نگفته، حرف ام را بخواند
خدا را دوست دارم، به خاطر این که به من می گوید
دوستم دارد و دوست داشتنش اش را مخفی نمی کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر این که تنها کسی است
که می توانی جلوش بدون این که خجل بشوی گریه کنی،
و بگویی دلت براش تنگ شده
خدا را دوست دارم، به خاطر این که می گذارد
دوستش داشته باشم، وقتی می دانم لیاقت آنرا ندارم
خدا را دوست دارم به خاطر این که از من می پذیرد
که بگویم : خدا را دوست دارم.
@parvaanehaayevesaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
🍃🍂دعــــــــــــــاے
ابــوحمـــزه ثــمـــ1⃣1⃣ـــالــی🍂🍃
✍بیائید اهل شبزنده داری شویم
با مناجات زیبای «ابوحمزه ثمالی»(۱۱)
وَالْحَمْدُلِلهِ الَّذِی تَحَبَّبَ إلَیَّ وَ هُوَ غَنِیُّ عَنِّی
💖حمد میکنم خدایی را که
مرا دوست دارد در حالیکه،
از «من» بینیاز است
💗او خود را دوست «من» مینامد
در حالیکه این دوستی، هیچ نفعی به او نمیرساند.
و «من» چنین خدایی را
ستایش میکنم،
که در دوست داشتن و محبتش،
به دنبال سود و منفعت برای خودش نیست؛
بلکه فقط سود کلان «من» را میطلبد.
💖خدایی که مرا خلق کرد تا مهربانی کند و دوستم بدارد.
💖خدای مهربانی که در نهایت،
بینیازی است
ولی دائماً مرا نوازش میکند
💠و با رحمت وسیعش، به «من»
پر و بال میبخشد✨
💧در حالیکه «من» همیشه چون تاجران
او را عبادت میکنم💧
💧و در دوستی و اطاعتش،
به دنبال سود و منفعت هستم،
بهشت میخواهم.
پیروزی و سرافرازی میخواهم....
آری من سراپا نیاز هستم و فقر
و محتاج به آن غنی مطلق
💓اکنون اعلام میکنم
خدایا عشق بیریای تو به بندگانت
در عین بینیازی، مرا شرمنده میکند
💧وَالْحَمْدُلِلهِ الَّذِی يَحْلُمُ عَنِّي حَتَّی كَأَنِّی لاَ ذَنْبَ لِی
💠و حمد میکنم خدایی را که،
با «من» بردباری میکند
آنگونه که انگار اصلا گناهی نکردهام
✨«من» خدایی را ستایش میکنم
که زود عصبانی نمیشود
و فورا نتیجه گناهم را به «من»
باز نمیگرداند
💖آری خدای «من» از این هم بالاتر است
چنان با «من» صبوری میکند،
که تصور میکنم،
و مهربانیش حقِّ «من» است، و وظیفه او!
💧فَرَبِّی أَحْمَدُ شَيْءٍ عِنْدِی وَ أَحَقُّ بِحَمْدِی
خدای «من» از هر موجودی،
دلرباتر، محبوبتر و شایستهتر،
برای ستایش است.
💖 خدایا هیچکس شایستهتر از تو
به پرستش نیست، چون
در کمال بزرگواری
و بینیازی
به «من» محبت میکنی
💧و در کمال صبوری، از گناهانم می گذری
💧در حالیکه غیر تو،
نه بیتوقع مرا دوست دارند
و نه از لغزشهایم میگذرند
💖پس خدای مهربان،
حمد و ثنای مرا بپذیر🌷
@parvaanehaayevesaal💕
با نام و یاد خدا
میتوان
بهترین روز را
برای خود رقم زد...
پس با عشق
وایمان قلبی بگویی
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خدایا به امید تو💚
❌نه به امیدخلق تو
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶
#حدیث_رمضان
💫رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
روزه سپر آتش (جهنم) است. «یعنى بواسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود.»✨
#طاعات_و_عباداتتان_قبول
#التماس_دعا