#شهدای_ڪربلا❣
🔷قصر عبیدالله بن زیاد نقش حساس و کلیدی ایفا کرد.
مسلم وکیل مسلم بن عقیل در کوفه بود و مسؤلیت جمع آوری اموال و خرید سلاح و گرفتن بیعت از مردم را بر عهده داشت .
پس از دستگیری مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و شهادت آن دو بزرگوار، مدتی مخفیانه زیست، آن گاه با خانواده اش از کوفه فرار کرد، به حسین علیه السلام پیوست و جان خویش را فدای امام خود ساخت .🔷
⚫️🖤⚫️
#شهدای_ڪربلا❣
🔷روز عاشورا هنگامی که فرمان حملهی همه جانبه سپاه عمر سعد صادر شد، مسلم بن عوسجه در جانب چپ سپاه امام حسین علیه السلام میجنگید و دلاورانه به دشمن حمله می برد.
او در حالی که شمشیرش در دست راستش بود، چنین رجز میخواند:« اگر میخواهید مرا بشناسید، بدانید که من دلاوری از برگزیدگان بنی اسدم. کسی که بر من ستم کند از راه سعادت جدا شده و به دین خدای جبار و بی نیاز کافر گردیده است.»
و پیوسته شمشیر بر دشمن فرود می آورد، تا این که «مسلم بن عبدالله ضبابی» و «عبدالرحمن بن ابی خشکاره الیجلی» به وی حمله بردند و از شدت جنگ غبار غلیظی میدان نبرد را فرا گرفت.
هنگامی که غبار از صحنه جنگ فرو نشست، مشاهده کردند که مسلم بن عوسجه بر روی زمین افتاده است. در آخرین لحظات حیات مسلم امام حسین علیه السلام بر بالین وی حاضر شد.🔷
⚫️🖤⚫️
#شهدای_ڪربلا❣
🔷امام علیه السلام به او فرمود:« ای مسلم بن عوسجه! خداوند تو را رحمت کند.»
و این آیه را تلاوت فرمود:« بعضی پیمان خود را به آخر بردند و در راه او شربت شهادت نوشیدند و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.» (سوره احزاب، آیه 23)
آن گاه حبیب بن مظاهر به بالینش رفت و گفت:« ای مسلم بن عوسجه، شهادت تو سخت بر من گران است. تو را به بهشت بشارت می دهم.»
مسلم بن عوسجه با صدای ضعیفی گفت:« خداوند تو را هم مژده خیر بدهد!»
حبیب بن مظاهر گفت:« اگر یقین نداشتم که به زودی به تو ملحق می شوم، دوست داشتم هر چه می خواهی به من وصیت کنی تا چنان که شایستهی آنی به آن عمل کنم.»
مسلم بن عوسجه گفت:« تو را به این مرد سفارش می کنم که جان خود را فدای او کنی.» و با دست خود به امام علیه السلام اشاره کرد.
حبیب پاسخ داد:« قسم به خدای کعبه چنین خواهم کرد.»🔷
⚫️🖤⚫️
#شهدای_ڪربلا❣
💚ابووهب، عبدالله بن عُمَیر بن عباس بن عَبد قَیس بن عُلَیم بن جَناب کلْبی عُلِیمی؛ از اصحاب امیرالمؤمنین و امام حسین (علیهماالسلام) است. [۱] [۲]💚
#شهدای_ڪربلا❣
💚ابووهب، مردی شریف، قهرمان، شجاع، ستبر بازو، بلند قامت، سیهچرده و فراخ چشم بود. وی و همسرش، ام وهب، دختر عبد، از تیره نمر بن قاسط، کنار چاه جُعد در محله بنی همدان کوفه ساکن بودند.
چند روز قبل از واقعه عاشورا، عبدالله بن عمیر دید که گروهی در نُخَیله رژه میرفتند. چون سبب را جویا شد، گفتند که آنها را برای جنگ با امام حسین (علیهالسلام)، فرزند فاطمه (علیهاالسلام) دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرستند، گفت: به خدا سوگند من جنگ با مشرکان را بسیار دوست میداشتم و هم اکنون امیدوارم که ثواب جنگ با این مردمی که برای کشتن پسر دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خود میروند بیش از ثواب پیکار با مشرکان بوده باشد.💚
🖤⚫️🖤
#شهدای_ڪربلا❣
💚انگاه نزد همسرش آمد و آنچه را شنیده بود و نیز تصمیم خود را با وی در میان نهاد. او گفت: هدف خوبی در پیش گرفتهای خداوند تو را به آن برساند و به بهترین راه راهنمایی کند. این کار را انجام بده و مرا نیز همراه خود ببر. عبدالله با همسرش شبانه -از کوفه- بیرون آمد و خود را به امام حسین رساند و نزد آن حضرت ماند. [۱۷] به نقلی شب هشتم محرم خود را به امام حسین رساند و تا روز عاشورا در کنار آن حضرت ماند.💚
🖤⚫️🖤
#شهدای_ڪربلا❣
💚روز عاشورا پس از آغاز جنگ با پرتاب تیر توسط عمر سعد و سپس تیراندازی لشکر او به سوی یاران امام حسین (علیهالسلام)، یسار (غلام ابن زیاد) و سالم (غلام عبیدالله) از لشکر بیرون آمدند و گفتند: چه کسی حاضر است با ما به مبارزه برخیزد؟ حبیب بن مظاهر و بُریر بن خُضیر برخاستند. امام حسین (علیهالسلام) فرمود: بنشینید.
در این هنگام عبدالله بن عمیر برخاست و عرض کرد: ای اباعبدالله رحمت خدا بر تو باد. اجازه فرما من به جنگ آنها بروم. امام حسین (علیهالسلام) که وی را مردی سیهچرده، بلند قامت، ستبربازو و فراخچشم مشاهده کرد، فرمود: «به گمانم برای حریفان هماوردی کشنده باشد.» عبدالله به سوی آنها رفت.💚
🖤⚫️❤️
#شهدای_ڪربلا❣
💚آن دو گفتند: تو کیستی؟ چون نسب خویش را بیان کرد، گفتند: ما تو را نمیشناسیم. –بگو- زهیر بن قین یا حبیب بن مظاهر به جنگ ما بیایند. عبدالله به یسار که جلوتر از سالم و آماده نبرد بود گفت: ای زنازاده، تو میل مبارزه با دیگری را داری و حال آنکه کسی که به جنگ تو آمده از تو بهتر است؟! عبدالله حمله کرد و با شمشیر او را از پای درآورد. در آن هنگام که مشغول شمشیر زدن به یسار بود، سالم به وی حمله کرد و او را صدا زد: «برده به سوی تو آمد» ولی عبدالله اعتنا نکرد.
سالم نزدیک شد و پیشدستی کرد و ضربهای زد که عبدالله با دست چپ خویش جلوی آن را گرفت؛ و انگشتان دست چپش قطع گردید. عبدالله بر وی حمله کرد و با ضرباتی چند او را به هلاکت رسانید💚
🖤⚫️🖤
#شهدای_ڪربلا❣
💚بعد از بازگشت ام وهب نزد زنان، عَمرو بن حجاج زبیدی بر جناح راست سپاه امام حسین (علیهالسلام) حمله کرد، امّا اصحاب امام در برابر او ایستادند و زانو به زمین زدند و سرنیزهها را به کار گرفتند لذا اسب نتوانست جلو بیاید. شمر بر جناح چپ سپاه امام حسین (علیهالسلام)حمله کرد. اصحاب امام (علیهالسلام) در برابر او نیز ایستادگی کردند و او را زخمی نمودند.
عبدالله بن عمیر که در جناح چپ بود جنگ سختی کرد و دو تن دیگر از سپاه دشمن را از پای درآورد تا اینکه هانی بن ثبیت حضرمی و بکیر بن حَی تَمیمی به وی حمله کردند و او را به شهادت رساندند. [۲۲] [۲۳] [۲۴] [۲۵] ابن شهرآشوب وی را در زمره شهیدان حمله نخست آورده است.💚
🖤⚫️🖤
#شهدای_ڪربلا❣
❣علی اصـــــغر علیه السلام❣
🔶علی اصغر یکی از فرزندان امام حسین علیه السلام است. مادرش رُباب دختر اِمْرَءُ الْقَیْس است و در مدینه متولد شد.از این کودک با عنوانهای شیرخواره، ششماهه، باب الحوایج، طفل رضیع یاد می شود. در روز عاشورا کوچکترین قربانی بود. قبر مطهر او نزدیک قبر امام حسین در کنار شهدای دیگر کربلا است.
عبدالله بن حسین معرف به علی اصغر (به عربی: عبدالله بن حسین علی الأصغر) نام کوچکترین فرزند حسین بن علی است که مادرش رباب بنت امرئ القیس میباشد علی اصغر که در ۱۰ رجب سال ۶۰ هجری در مدینه متولد شده و در ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری در شش ماهگی در کربلا کشته شد. علی اصغر یکی از چند نفری است که در بین شیعیان به بابالحوایج معروف میباشند.🔸
ꕥ َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَجꕥ
🖤⚫️🖤
#شهدای_ڪربلا❣
🔶به شهادت رسیدن شدن علی اصغر
در جزئیات شهادت علی اصغر(علیه السلام) اختلافهایی است ولی در کل علما نحوه آن را اینگونه بیان میکنند.
در روز عاشورا در کربلا علی اصغر شیرخوار بود و از تشنگی بی تاب شده بود حسین بن علی او را به میدان جنگ میبرد و او را بر دو دستان خود قرار میدهد و میگوید:
از یاران و فرزندانم، کسی جز این کودک نماندهاست. نمیبینید که چگونه از تشنگی بی تاب است؟ اگر مرا رحم نمیکنید حداقل به این کودک رحم کنید.
در این حال در بین سپاهیان عمر سعد تشکیک ایجاد شد که ما برای جنگیدن با کودکان نیامدهایم در این حال عمر سعد به حرمله دستور داد که با تیر سه شعبه کودک را بکشد و در این حین که حسین بن علی در حال گفتگو بود تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید. حسین بن علی خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید.🔶
🖤⚫️🖤
#شهدای_ڪربلا❣
🔶زیارت منسوب به ناحیه مقدسه
در زیارت ناحیه مقدسه تنها عبارت «أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیعِ الصَّغیرِ»[۱] به معنی «سلام بر آن شیر خوارِ کوچک» آمده؛ ولی در کتاب المزار[۲] محمد بن مشهدی و کتاب اقبال[۳] سید بن طاووس در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه به سال ۲۵۲ ه.ق. چنین آمدهاست:
السلام علی عبدالله بن الحسین الطفل الرضیع، المرمی الصریع، المتشحط دما، المصعد دمه فی السماء، المذبوح بالسهم فی حجر أبیه، لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الاسدی وذویة
یعنی:
سلام بر عبدالله پسر حسین، کودک شیرخوار تیر خوردهٔ به زمین افتادهٔ به خون غلتیده که خونش به آسمان بالا رفت و در آغوش پدرش به وسیلهٔ تیر ذبح شد. خداوند تیرانداز و پژمرده کنندهاش «حرملة بن کاهل اسدی» را لعنت کند.🔶
🖤⚫️🖤
#شهدای_ڪربلا❣
🔶باب الحوائج بزرگترین سند مظلومیت
«علی اصغر، یعنی درخشانترین چهره کربلا، بزرگترین سند مظلومیت و معتبرترین زاویه شهادت …چشم تاریخ، هیچ وزنه ای را در تاریخ شهادت، به چنین سنگینی ندیده است.» علی اصغر را«باب الحوائج» می دانند،گر چه طفل رضیع و کودک کوچک است، اما مقامش نزد خدا والاست. .
آرامگاه علی اصغر (علیه السلام)
در محل دفن علی اصغر دو مکان بیان شدهاست اولین قول بر سینهٔ حسین بن علی و دومین قول در کنار کشتهشدگان کربلا در نزدیکی ضریح حسین بن علی🔶
🖤⚫️🖤