eitaa logo
پروانه های وصال
8هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
21.4هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
پروانه های وصال
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_بیست_و_نهم #بخش_دوم ❀✿ ڪم محلے هاے من دلیل خداحافظے و اتمام حجت ا
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ ❀✿ اراد پوزخند مے زند و جواب میدهد: اینو باید من بپرسم! یهو سرو ڪلت پیدا شده ازمن میپرسے من ڪیشم؟! من همھ ڪارشم!! یحیـے اخم غلیظے میڪند و میتوپد: بیخود! ندیده بودمت! بندڪولشو ول ڪن! _ نڪنم؟! _ مجبوری!! یحیـے دست دراز میڪند و مچ دست آراد را محڪم میگیرد و میڪشد. بندکولھ ام ازاد میشود. بھ سرعت ازهردویشان فاصلھ میگیرم. یحیے دست اراد را رها میڪند و میگوید: دوست ندارم بدونم دقیقا چیڪاره ای!... من بھ فڪرم اعتماد دارم نھ بھ چشمام! حرفش دلم را میلرزاند، باورم نمیشود ! یعنے نمیخواهد حتے ذره ای شڪ ڪند!!؟ پشتش را بھ اراد میڪند و روبھ من میگوید: ماشین یڪم بالاتر پارڪھ ؛ برید سوار شید. اراد بامشت ضربھ ای بھ شانه اش میزند و بلند میگوید: وایسا بینم! چے چیو سوار شھ؟ میگم چرا خانوم دیگھ محل نمیده! یھ جوجھ رنگے پیدا ڪرده!!... لبم راباترس میگزم و میگویم: بس ڪن آراد! چهره ی یحیـے درهم میرود: میشناسیش محیا؟! محیا؟! اسمم را ...! چے شد!!؟اراد بند فڪرم را پاره میڪند: _ بله ڪھ میشناسھ ! هم ڪلاسیشم ، دوم رفیقشم ؛ سوم مابهم علاقه داریم. سرجایم خشڪ میشوم. چرا مزخرف میگوید. دهانم راباز میڪنم و بزور میگویم: یحیے...گوش نڪن! اراد ادامھ میدهد: اهااا ! الان یادم اومد؛ محیا میگفت یھ پسرعموی روانے دارم! فڪر ڪنم تویـے درستھ؟! هے میگفت اینگارڪوره... ازخود راضیھ! عقب موندس، دیوونم ڪرده!میخواست حالتو بگیره اقایحیے. نمیدونم چے شده ڪھ میخواد سوار ماشینت شھ . پس ڪورا هم میتونن ناقلا بازی درارن اره؟! یحیـے یا یڪ خیز نرم و سریع بر میگردد ، یقھ ی اراد را میگیرد و ڪمے بلندش میڪند. پیشانے آراد را تقریبا بھ پیشانے خودش میـچسباند . نگاهش خیره در مردمڪ های لغزان آراد مانده _ ببین اقااراد! تاصبح بشینـے داستان ببافـے برام اهمیت نداره!!... ڪاش چهارسال پیش بود جواب حرفتو یجوری میدادم ڪھ دیگھ نتونـے دهنتو باز ڪنے ! یقھ اش را ول میڪند و بھ عقب هلش میدهد. نگاهم میڪند و باغیض میگوید: مگه نمیگم برید!! سرم راپایین میندازم و چندقدم برمیدارم که اراد دوباره میگوید: باشھ.. ولے یادت نره! این خانومے وقتے مختو گذاشت توفرغون یهو ولت میڪنھ ها! تومیمونیو حوضت! یحیـے ڪوچولو..!! قلبم ازتپش مے ایستد.برمیگیردم و بلند میگویم: دهنتو ببند! بدبخت ازحسودیت وایسادی داری چرت و پرت میگے!!...تو... یحیے دست میندازد و کولھ ام را بھ طرف خودش میڪشد. چشمهایش دودو میزند و فڪش میلرزد. _ تامن هستم تو صداتو توخیابون بلند نڪن!!!فهمیدی؟! شوڪھ بھ چشمهایش خیره میشوم. ڪوله ام رابھ دنبال خودش تاڪنارخیابان میڪشد. دستش را بلند میڪند و میگوید: یھ دربست براتون تاخونه میگیرم. انتظامات دانشگاه خبر داره این مزاحمت ایجاد میڪنه؟!.... هاج و واج بھ ماشینهایـے ڪھ ازجلویمان رد میشوند نگاه میڪنم.منظورش را نفهمیدم!.. باخشم میگوید: بعضیا از سڪوتت سو استفاده میڪنن!! مشڪل حزب اللهـے ها همینھ .تراژدی بدیھ! یڪ سمند نارنجـے مے ایستد. یحیے ادرس را بھ راننده میدهد پول راحساب میڪند. درماشین راباز میڪند تا بشینم. نگران میگویم: نزنتت! ابروهایش بالا میرود ! باتعجب به درماشین زل میزند. _ نھ!...خداحافظ.. سوار میشوم و دررا میبندد.هرچھ باشد همبازی ام بوده!..نباید بلایـے سرش بیاید! آراد یڪ احمق روانے است.دلم شور مے افتد. بھ ڪتاب دستم خیره میشوم ، جلدش تاشده. ازاسترس دردستم مچالھ اش ڪردم. ازپنجره ماشین به پشت سر نگاه میڪنم... نڪند اتفاق بدی درراه باشد. ❀✿ یحیـے لپ تابش را باز میڪند و مقابلم میگذارد. _ توی فایل شهید دات ڪام برید، دوجلد دیگھ از ڪتابای اوینے هست.... نگاهش میڪنم.. _ میشھ بگے امروز چے شد!؟ ❀✿ 💟 نویسنــــــده: ❀✿ 👈 ڪپے تنها با ذڪر مورد رضایت است👉 ❀✿ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_بیست_و_نهم #بخش_سوم ❀✿ اراد پوزخند مے زند و جواب میدهد: اینو باید
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ ❀✿ به تلخے لبخند مے زند: هیچے فڪر نڪنم دیگھ مزاحم شھ....فقط... یسری حرفاش برای من سنگین بود.دلو میسوزوند... _ مثلا چے؟!... _ مهم نیست...ڪتاب رو بخونید!... پشتش رامیڪند تابرود ڪھ میگویم: صبرڪن ڪارت دارم! بھ فرش خیره میشود _ راجب امروز حرفے نزنید. _ نھ نمیزنم..یچیز دیگس. آذر پشت اپن اشپزخانه ایستاده و فیلھ های مرغ را در ڪیسھ فریزر بسته بندی میڪند. هرزگاهے نگاهمان میڪند...حتم دارم دوست دارد بداند چھ میگویم. یحیـے مقابلم درطرف دیگر میز عسلے میشیند و میگوید: خب بفرمایید. سرش راپایین انداختھ! مثل اینڪھ ڪنترل نگاه در گوشت وخونش خانھ ڪرده. بدون مقدمھ میپرسم: امروز قراربود ڪجا بریم؟! _ بھ ڪتابخونھ! بعدشم یجا دیگھ.قرارنبود از اول با هم بریم یعنے فعلا ڪھ برنامھ بهم خورد.ان شاءاللھ بعدا بایلدا!... _ دیگه خودت نمیای؟!.. _ میام! _ مرسے! .... الان بمن شڪ نداری؟ _ راجب امروز حرف نزنید!! _ اخھ... _ ببیند دخترعمو!.... فقط همینو بگم ڪھ خب جمله هاش برام گرون تموم شد.ولے حرفمو اول زدم من به چشمم هم اعتماد نمیڪنم. من باتوجھ بھ چیزی ڪھ فڪر میڪنم و اتفاق افتاده بھ طرف اعتماد میڪنم!! .... این یھ مسئله دومے اینڪھ... امیرالمومنین فرمودند: اگر ڪسے رو هنگام شب درحین ارتڪاب گناه دیدی صبح بھ چشم گناه ڪار نگاهش نڪن! شاید توبه ڪرده باشه!... اون اقا اگر یڪ درصد حرفاش درست باشھ.. چیز درست تراینڪھ الان شما با دوماه پیش فاصله ی عمیقی گرفتید!پس من حقے ندارم قضاوتتون ڪنم! حرفهایش تسلےعجیبے برای دلم است.گرم و ارام نگاهش میڪنم. اشتباه میڪردم...او عقب مانده نیست... من بودم!! ❀✿ 💟 نویسنــــــده: ❀✿ 👈 ڪپے تنها با ذڪر مورد رضایت است👉 ❀✿ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 💫قابل توجه ملت ایران💫 🔻کارنامه شگفت‌آور رئیسی در کمتر از ۱ سال!() 🔹خطاب به تمام کسایی که میگفتن اینا همش وعده وعیده و باید دید دولت در آینده چه میکنه تا بشه حق داد و اعتماد کرد! و سرباز
بسمه تعالی انا لله و انا الیه راجعون ▪️بدینوسیله ارتحال عالم ربانی حضرت آیت الله ناصری قدس سره را به اطلاع عموم مومنین و علاقمندان می رسانیم و از خداوند متعال علو درجات ایشان را خواستاریم. ▪️برنامه تشییع و مراسمات متعاقبا اعلان خواهد شد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠توصیف یک زن از ادراکات روح در عالم برزخ ▪️این قسمت: آرام ▫️تجربه‌گر : خانم محمدزکی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حقیقت مرگ چیست؟ ▪️این قسمت: آرام ▫️تجربه‌گر : خانم محمدزکی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 چه جوابی دارم بدهم؟ 🌱 وقتی می‌توانم با سه روز پیاده‌روی اسلام را تقویت کنم، چرا نیایم؟ اگر نیایم و بعداً از من سؤال کنند چرا نیامدی، چرا به این قدرت نیافزودی، چه بگویم؟ اگر بگویند: «آیا دلیلش این نبوده که تو به قدرت اسلام اهمیت ندادی؟» چه جوابی بدهم؟ آن‌وقت اگر روز قیامت خون‌های مظلومین را به پای من بنویسند، چه خاکی بر سرم بریزم؟ حضور در پیاده‌روی اربعین را یک وظیفه بدانیم. 👤علیرضا پناهیان .
﷽ 🍂هواشناسی اعلام کرد:🍁 🍁هوای مهدی فاطمه را داشته باشید، زیرا خیلی تنهاس..... سلامتی و ظهورش نفری پنج صلوات سهم شماست
⚜بر گرفته از سخنراني هاي آيت الله ناصري⚜ 💠وضعيت نمازهاي ما💠 تازه نمازهای ما كه نماز نيست. الاكلنگ است. نمیدانم چيست! چه بگويم؟ در روايات آمده است كه ناصری را كه در قبر ميگذارند، از اول چيزی كه سؤال ميكنند، بعد از سؤال از مراتب توحيد و نبوت و امامت و معاد و اينها، از نماز سؤال ميكنند. «نمازت را چطور آوردی؟» آن وقت با اين نمازها، ما چه جواب بدهيم؟ اين نماز، نماز است؟ در روايت دارد اگر ميخواهی خدا با تو صحبت بكند قرآن بخوان. ميخواهی تو با خدا صحبت بكنی نماز بخوان. من كه نماز ميخوانم، يعنی دارم با خدا حرف ميزنم، درد دل ميكنم، راز و نياز ميكنم. اين نماز است؟ نه ركوع آن، نه سجده آن، هيچ شبيه نماز واقعي نيست. تازه خوش هم هستم نماز خواندم. كدام نماز؟ ناصری را ميگويم. 💕🖤💕🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻کارنامه شگفت‌آور رئیسی در کمتر از ۱ سال!() 🔹خطاب به تمام کسایی که میگفتن اینا همش وعده وعیده و باید دید دولت در آینده چه میکنه تا بشه حق داد و اعتماد کرد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻کارنامه شگفت‌آور رئیسی در کمتر از ۱ سال!() 🔹این کلیپ تنها چند مورد از صدها اقدامِ به بارنشسته‌ی رئیسی تنها در کمتر از یک سال هست؛ باشیم
🔘 داستان کوتاه در دامنه دو کوه بلند، دو آبادی بود که یکی «بالاکوه» و دیگری «پایین کوه» نام داشت؛ چشمه ای پر آب و خنک از دل کوه می جوشید و از آبادی بالاکوه می گذشت و به آبادی پایین کوه می رسید. این چشمه زمین های هر دو آبادی را سیراب می کرد. روزی ارباب بالا کوه به فکر افتاد که زمین های پایین کوه را صاحب شود. پس به اهالی بالاکوه رو کرد و گفت: «چشمه آب در آبادی ماست، چرا باید آب را مجانی به پایین کوهی ها بدهیم؟ از امروز آب چشمه را بر ده پایین کوه می بندیم.» یکی دو روز گذشت و مردم پایین کوه از فکر شوم ارباب مطّلع شدند و همراه کدخدایشان به طرف بالا کوه به راه افتادند و التماس کردند که آب را برایشان باز کند. اما ارباب پیشنهاد کرد که یا رعیت او شوند یا تا ابد بی آب خواهند ماند و گفت: «بالاکوه مثل ارباب است و پایین کوه مثل رعیت. این دو کوه هرگز به هم نمی رسند. من ارباب هستم و شما رعیت!» این پیشنهاد برای مردم پایین کوه سخت بود و قبول نکردند. چند روز گذشت تا اینکه کدخدای پایین ده فکری به ذهنش رسید و به مردم گفت: بیل و کلنگ تان را بردارید تا چندین چاه حفر کنیم و قنات درست کنیم. بعد از چند مدت قنات ها آماده شد و مردم پایین کوه دوباره آب را به مزارع و کشتزارهایشان روانه ساختند. زدن قنات ها باعث شد که چشمه بالاکوه خشک شود. این خبر به گوش ارباب بالاکوه رسید و ناراحت شد اما چاره ای جز تسلیم شدن نداشت؛ به همین خاطر به سوی پایین کوه رفت و با التماس به آنها گفت: «شما با این کارتان چشمه ما را خشکاندید، اگر ممکن است سر یکی از قنات ها را به طرف ده ما برگردانید.» کدخدا با لبخند گفت: «اولاً؛ آب از پایین به بالا نمی رود، بعد هم یادت هست که گفتی کوه به کوه نمی رسد. تو درست گفتی: کوه به کوه نمی رسد، اما آدم به آدم می رسد.» ─┅─═इई 🌸🌺🌸 ईइ═─┅─
بیا باور کنیم دنیا هنوز مثل شب زیباست زمینش هست خدایش مهربان با ما از غم سرودیم و باغصه سر کردیم رهایش کن و بگذر بیا باورکنیم دنیا،برای زندگى زیباست 🌟شبتون بخیر و آرام🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🍃🌼 اولیین شنبه شهریور ماه ‌معطر به ‌عطر خوش صلوات بر حضرت مُحَمَّد (ص) و خاندان مطهرش🌼🍃 🌼🍃💛اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🌼🍃💛مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🌼🍃💛وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم 🌼🍃
سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت 🗓 امروز شنبه ☀️ ۵ شهریور ١۴٠١ ه. ش 🌙 ٢٩ محرم ١۴۴۴ ه.ق 🌲 ٢٧ اوت ٢٠٢٢ ميلادى 🌸🍃
🌸 بسم الله النور ✨شروع هفته را 🌸با نام زیبایت آغاز میکنیم ✨ خـدایـا 🌸امـروز و این هفته ✨به زندگیمان بیش از پیش 🌸نور رحمت بی انتهایت را بتابان ✨الهی آمین 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو 🌸🍃
خداوندا🙏 در اولین شنبه شهریورماه و شروع هفته بهترین نعمت ها را نصیب همه بگردان🌷🙏 نعمت داشتن سلامتی ❤️ نعمت داشتن زندگی خوب نعمت داشتن کار عالی نعمت داشتن دوست خوب نعمت داشتن سایه پدر و مادر و هزار نعمت خوب دیگر🌷🙏 آمیـــن یا رَبَّ الْعالَمین 🙏 ای پروردگار جهانیان 🙏 ❤️ 🌷🍃 🌸🍃
آقای غریبم صبحت‌بخیرمولای‌ خوبم ترین نشانہ‌ے یعقوبِ بیٺ شد پاره پاره قَلب زلیخا ڪن با پرچَمے ڪه نام اسٺ نقشِ آن با مَشڪ از دلِ دریا ظهور کن السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 🌸🍃
💎هر چيزی که اذیتت میکنه، داره صبر کردن رو بهت یاد میده هر کسی که ترکت میکنه، داره بهت یاد میده چجوری رو پاهای خودت بایستی هر چيزی که عصبانیت میکنه داره بهت بخشش و شفقت رو یاد میده هر چيزی که ازش متنفری داره بهت عشق بی قید و شرط رو یاد میده هر چيزی که ازش میترسی داره بهت شهامت مقابله باهاش رو یاد میده و هر چیزی که نمیتونی کنترلش کنی داره بهت چگونه رها کردن رو یاد میده 💕💝💕💕
🌷🌷۱۰آیه درمنع حرام خوری: 🌷۱.مال یتیم رانخورید.۲نساء،۱۵۲انعام،۳۴نساء 🌷۲.لاتاکلوا الربا...ربا نخورید.۱۳۰آل عمران 🌷۳.مال مردم رابه ناحق نخورید.۱۸۸بقره،۲۹نساء 🌷۴.حیوانی که بانام خداذبح نشده نخورید۱۲۱انعام 🌷۵.مالی که ازطریق قمار یامعاملات حرام به دست بیایدنخورید.۹۰مائده 🌷مال حرام خوردن،آتش خوردن است.۱۰ نساء 🌷مالی راکه بایددرراه خدابدهیم ونمیدهیم،روزقیامت ،داغ میکنندوبه بدن میگذارند.۳۵توبه 🌷شراب وقمار،پلیدی است ازش پرهیزکنید.۹۰مائده 💕❤️💕❤️
•❤️• چے میشہ اربعین بیام حرم :) چے میشہ ضریحتو بغل ڪنم ! چۍ میشہ منو تو آغوش بگیرے
AUD-20220811-WA0016.aac
3.58M
°•🌱 تو خونواده منۍ امام حسین... 💕🧡💕🧡
•💚• : ما از خودمان سؤال کنیم که ما در این جهادی که وجود دارد، در این جنگ بی‌امانی که وجود دارد بین اسلام و کفر، بین حق و باطل، بین روایت دروغ و حقیقت -این جنگی است بین اینها- ما در کجای این جبهه قرار داریم و حضور داریم؟ این را باید مشخّص کنیم برای خودمان و خاطر خودمان را جمع کنیم. کجا ایستاده‌ایم؟ البتّه در تبیین، گسترش آرمانها مورد نظر است؛ آرمانها، اصول، مبانی اصلی، بیّنات انقلاب؛ اینها بیشتر از همه مورد نظر است، منتها مسائل خُرد سیاسی و اجتماعی هم داخل در این جبهه است و بایستی دنبال کرد. ❤️ 💕💙💕💙