eitaa logo
『 پَــروانگے‌ ! 🇵🇸 』
3.2هزار دنبال‌کننده
802 عکس
95 ویدیو
22 فایل
﹝فُرصٺ‌پَـروانـگےمابینِ‌دَسٺانِ‌من‌اسٺ درفضایِ‌ٺنگِ‌آغـوشم‌بیاپروازڪن...!﹞ حــَرفــٰاتون↓ ↳﹝ @dell_tangii﹞ مدیــرمۅن↓ ↳﹝ @parvanegii﹞ شرایط↓ ↳﹝ @sharaet_parvanegi_2021﹞ تبلیغات↓ https://eitaa.com/joinchat/1487930112Cd5c310e460
مشاهده در ایتا
دانلود
تو که نمی‌دانی اما آدمی به نقطه‌ای می‌رسد که پی می‌بَرد قرار نیست «هیچ» اتفاق تازه‌ای رخ دهد اما... صبر می‌کند، صبر می‌کند، صَبر... [𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹ ]
『 پَــروانگے‌ ! 🇵🇸 』
  بنشین مرو حکایت وقت دگر مگو   شاید نماند فرصت دیدار دیگری   آخر تو نیز با منت از عشق گفتگوست   غیر
  بنشین مرو صفای تمنای من ببین   امشب چراغ عشق در این خانه روشن است   جان مرا به ظلمت هجران خود مسوز   بنشین مرو مرو که نه هنگام رفتن   است🌜🎑 ¦ 𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹ ¦
تو خودت صبح دل انگیز جهانی به خدا پس تو ای صبح دل انگیز جهان صبح بخیر🌞🌈
این نوشته قشنگ ترین چیزی بود که امروز خوندم: "ما باور کرده ایم که خداوند ما را از بالا می بیند، اما در واقع او از درون می نگرد..!"🫀 ⸽ 𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
یه بود تو سریال گمشدگان که قشنگ حرف دل هممون رو زد : همه‌ ما در لحظات تنهایی، لحظات دلتنگی، خستگی، نا امیدی، افسردگی؛ نیاز داریم تا یک نفر عاشقمون باشه…! 🍀|𝑷𝒂𝒓𝒗𝒂𝒏𝒆𝒈𝒊.²⁰²¹
در شب تردید من ، برگ نگاه ! می روی با موج خاموشی کجا؟ ریشه ام از هوشیاری خورده آب: من کجا، خاک فراموشی کجا. دور بود از سبزه زار رنگ ها زورق بستر فراز موج خواب. پرتویی آیینه را لبریز کرد: طرح من آلوده شد با آفتاب. اندهی خم شد فراز شط نور: چشم من در آب می بیند مرا. سایه ترسی به ره لغزید و رفت. جویباری خواب می بیند مرا. در نسیم لغزشی رفتم به راه، راه، نقش پای من از یاد برد. سرگذشت من به لب ها ره نیافت: ریگ باد آورده ای را باد برد.🌿🌪 | پروانگے...
لرزه ها بر دل دیوانهٔ من می افتد یک نفر شکل تو از کوچهٔ ما رد شده بود🚶🏻‍♀🗾 - وحشی بافقی | پروانگے...
『 پَــروانگے‌ ! 🇵🇸 』
_
پس دلم منتظر کیست که من بی خبرم؟ که من از آتش اندوه خودم شعله ورم....
تو عروس کسی اگر بشوی مجلست را وخیم خواهم کرد من خود ، لطفعلی زندیه ام شوهرت را دو نیم خواهم کرد 😁😂 | پروانگے...
با کسانی که زلال‌اند‌ زرنگی نکنید @ir_tavabin
“بهبود نیافتم، فقط همه چیز را با خوابی آشفته پشت سر گذاشتم!!!”