شعرخوانی آقای محمد رسولی در مراسم اقامه نماز بر پیکر شهید هنیه در دانشگاه تهران
دلم خون است و لبریز است از داغ پریشانی
که ابراهیم در آتش، که اسماعیل قربانی
دوباره در همین جا، پیکری در بین تابوتی
دوباره میشود تکرار آن صبح زمستانی
کجایی حاج محمود این جماعت سخت دلتنگاند
بخوان یک بار دیگر نوحهی قاسم سلیمانی
به خونخواهی مهمان عزیزی آمدیم اینجا
که خواهد ماند ردّ خون او در یاد مهمانی
دریغ از ما که راحت بگذریم از خون مظلومش
چنین مهماننوازی نیست در قاموس ایرانی
ببین تصویر وحدت را که در یک روز میریزد
برای یک هدف، خون فلسطینی و لبنانی
فلسطین مرز اسلام است و قلبش غزه است امروز
اگر جز این میاندیشی بگو از دین چه میدانی؟
به حکام خیانتکار سازشکار باید گفت
خجالت میکشد اسلام از این رسم مسلمانی
به تار عنکبوتی تکیه دادید ای تبهکاران
امان از مستی دنیا، امان از سست پیمانی
اگر غسل طهارت میکنید از آب زمزم هم
بماند تا ابد ننگ خیانت روی پیشانی
مسلمانها مسیحیها یهودیها به پا خیزید
که این خونخوار بی وجدان ندارد دین و ایمانی
تقلا میکند در باتلاق خون و معلوم است
پی نابودی خویش است این دیوانهی جانی
اگر میشد، تمام کودکان غزه را میکشت
که این افعال برمیآید از این روح شیطانی
هنیه رفت در ظاهر ولی باور کن اسراییل
حماس است آنکه خواهد ماند، اما تو نمیمانی
ز یاد نقشهها هم نام نحست محو خواهد شد
در آن طوفان پایانی، در آن پایان طوفانی
الا ای قدس ای مرز شرف، والتین والزیتون
به خاک تشنهی تو میرسد آن روز بارانی
فلسطین میشود آزاد، دیدم این بشارت را
در آن مردی که میگوید اذان بر روی ویرانی
شب آزادی از خون شهیدان لاله میروید
و خواهد شد در آن شب مسجد الاقصی چراغانی
پس از عمری جهاد اینک بخواب آرام اسماعیل
که برخیزد به خونخواهیات اسماعیل قاآنی
مبارک باد اسماعیل اینسان رفتن از دنیا
که قامت بسته بر تابوت تو یار خراسانی
هنیئا لک شهیدالله، شهید الحق، شهید القدس
شهید راه آزادی، شهید زخم طولانی
شهادت میدهم که مذهب سرخت شهادت بود
تو هم از پیروان راه سالار شهیدانی
حسین (ع) ای اسوهی آزادگان ای جان مظلومان!
تو را اینگونه خواهم خواند در این بیت پایانی
پشیمان میشود آنکه برای تو نمیمیرد
چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی
https://eitaa.com/pasdarfarhang
حکمرانی با تغییرات زمانه
ای فعالان فرهنگی دغدغهمند زیسته در دستگاههای حاکمیتی، به خاطر روح ملکوتی فرهنگ هم که شده، گفتوگوی قاف با استاد بینظیر سیدعلی میرفتاح را ببینید.
لینک این قسمت از قاف: https://www.aparat.com/v/xhlhg96
(من حیث المجموع مجلهی قاف ورکشاپ ارزشمندی برای اهالی بیترمز فرهنگ است؛ آنها که پابرهنه و بیجهاز، عَلَم عمل خطیر فرهنگی برداشتهاند.)
https://eitaa.com/pasdarfarhang
بیایید یک بار تصورمان از دین را وسط بگذاریم و نگاهش کنیم!
ما، حکومت، مردم، روشنفکران، انقلابیون، اصلاحطلبان، اصولگراها و... هر کدام در مورد دین چه تصوری داریم؟ آیا دین مجموعهای از دستورات تحکّمآمیز و متصلب است که مردم در طول تاریخ سعی کردهاند کجدار و مریز با آن کنار بیایند؟ گاهی از آن بهره ببرند و گاهی هم برای آنکه مزاحم زندگی نشود، از کنارش بگذرند؟ آیا مردم با دین اینگونه نسبت پیدا کردهاند؟ آیا دین اسلام اینچنین در بین مردم در طول هزار و چهارصد سال سر پا مانده و حفظ شده است؟ اصلاً خاصیت و کاربرد دین برای زندگی ما چیست؟ آیا نهاد دین، در طول 43 سال برپایی نظام دینی توانسته است تعریف جامع و مانعی از دین ارائه نماید و فهم عمومی از دین را سامان بدهد؟
اگر مردم عامی از دین تصور درست و دقیقی نداشته باشند، قابل درک است و میشود یقهی نهاد دین را گرفت که کجا کم گذاشته، اما وقتی یک فیلسوف و استاد برجستهی دانشگاه – که حتی نامش در زمرهی اسلامشناسان هم برده شده - هنگام صحبت دربارهی دین همان حرفهایی را بزند که در کوچه و خیابان میتوان شنید، اگر یک جامعهشناس، یک استادتمام دانشگاه تحلیلهایی بدهد که نشان میدهد دین را تنها ابزاری برای قدرت دیده است و بس، و دین را در عِداد ایدئولوژیهای پیش پا افتادهی بشری میداند، چه کسی را باید مؤاخذه کرد؟! چه کسی را باید مؤاخذه کرد جز خود او؟
این عزیزان چه پیشفرضی از دین دارند که مثل یک مزاحم دربارهاش سخن میرانند؟ اصلاً آیا قائل به کمال انسانی هستند و آیا میدانند دین در این کمال چه سهم و نقشی دارد؟ آیا اصلاً قبول دارند که دین امر الهی است و نه بشری؟ شاید شأن دین را در عرض تجربیات تاریخی بشر میدانند و شاید حتی آنهمه که برای تجربهی بشری قداست قائلاند، برای دین نیستند؟ البته شاید.
اشتباه عام نخبهگان ما این است که دین را یک ایدئولوژی، به همان معنای کلیشهایِ بایدها و نبایدها فرض میکنند. و از طرف دیگر، چون تعریف مدون و تفصیلی از کمال انسانی پشت آن نیست، "آزادی" را هدف انسانیت میگیرند. در واقع آزادی را بدل و جایگزین آرمان اخلاقی انسان گرفتهاند. انسان فطرتاً در پی بینهایت و جاودانهگی است و عقل ظاهربین بشر غربی چون راه جاودانهگی را در دین نیافته و از طرفی راه دیگری نمیشناسد، چیزی نمیماند، جز آزادی و چنان شأن و قداستی به آن بخشیده که جایگزین هدف غایی انسان شده است. و چه باک که در این مملکت مسلماننشین هم غربزدهها و علمزدهها، دستهجمعی همان را بگویند که عالیجناب غرب میگوید...
ولی واقعاً خجالت دارد که نخبهای در کشور مَهد تفکر و علوم اسلامی زندهگی کند، اما با دین آنهمه بیگانهگی شده باشد که لااقل در مقام نظر هم نتواند حقیقت دین را بشناسد.
پ.ن: این یک برش از یادداشتی است که یک سال پیش شروع کردم و تا حالا ناتمام مانده! جوابی به یک گفتوگو در مجلهی
تجربهاست و تعرضی که به مبحث تحول در علوم انسانی داشت. دعا بفرمایید بتوانم تکمیلش کنم. https://eitaa.com/pasdarfarhang
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
اربعین، مدنیّت و بربریّت
🔹تمدن (Civilization) واژهای است که غربیها به هر جامعه پیچیدهای که دارای ساختارهای یکجانشینی و طبقهبندیهای پیچیده باشد اطلاق میکنند و بر همین اساس، هرچه مناسبات آن جامعه پیچیدهتر باشد متمدنتر است؛ به همین دلیل است که کلانشهر را متمدنتر از شهر و مدینه، و شهر و مدینه را متمدنتر از روستا و قریه میدانند. به نحوی که منتهای تمدن و مدنیّت را که در برابر بربریّت تعریف میکنند در کلانشهرهایی جستجو میکنند که دارای پیچیدهترین و گستردهترین روابط اجتماعی و غیر اجتماعی است و هرچه مظاهر پیچیدگی همچون آسمانخراشها و برجها و پلها و غیره در آن نمود بیشتری داشته باشد، مدنیت بیشتری دارد و متمدنتر است. با چنین تعریفی، متمدنترین جغرافیاها را بایستی در شهرهایی همچون نیویورک و پاریس و لندن و غیره جستجو نمود. به همین دلیل است که غربیها اساسا مهندسی عمران (civil engineering) را با واژه تمدن و civilization پیوند زدهاند زیرا در چنین کلانشهرهای پیچیده و پر از برج و آسمانخراش و مظاهر پیچیده مادی و کالبدی است که مهندسی عمران نمود حداکثری مییابد.
🔹اما در ادبیات قرآنی، این صیرورت و حرکت الی الله است که به تمدنها اصالت میدهد و نه یکجانشینی؛ کمااینکه نه ماده و کالبد، که این معناست که به تمدنها ماهیت میدهد. چه بسا روستاهای بیبهره از هر نوع مظاهر مادی و کالبدی پیچیدهای که در فرهنگ قرآنی، بستر مدنیت و تمدن هستند و بالعکس، چه بسا کلانشهرهای غول آسایی که از منظر قرآنی، قریهای بیش نیستند (قبلا در یادداشت شهر از منظر قرآن ادله این ادعا تقدیم گردید). طریق مشایه و ایام اربعین، بهترین شاهد مثال برای فهم این موضوع است. مسیری که در سرتاسر آن هیچ کلانشهر و شهر بزرگی دیده نمیشود و برخلاف تعریف تمدن از منظر غربیها، پیوسته در شدن و حرکت تعریف شده است و نه در یکجانشینیهای آنچنانی. ولی چنان از معانی متعالی مملو است که در هیچ کلانشهری از غرب تا شرق عالم نمیتوان این حجم از جریان و سریان تمدن و مدنیت را مشاهده نمود.
🔹میلیونها زائر، با پای پیاده و در گرمای بالای ۴۰ درجه، چنان متمدن در کنار یکدیگر و برادرانه و خواهرانه زیست میکنند و چنان بدون هر نوع چشمداشت مادی و به دور از هر نوع سازماندهی پیچیده اجتماعی از یکدیگر میزبانی مینمایند که برای پروپاگاند پیچیده تمدن معاصر غرب، چارهای جز بایکوت گستردهی حاصل از حیرت تام و تمام آنها باقی نگذاشته است. البته حق هم دارند که چنین حیران باشند، چون برخلاف باورهای آنها و برخلاف آنچه سالها در مقالات و کتابهایشان نوشتهاند اینجا تمدنی نمود یافته است که دلیل گردآمدن انسانها در کنار یکدیگر، نه رفع نیازهای اقتصادی و تبادلات مادی است و نه مبادلات محصولات کشاورزی و غیره؛ بلکه اینجا مفهوم متمایز و ماوراییِ "حُب" به بهانهای برای گردآوردن میلیونها انسان و شکلگیری تمدنی متمایز تبدیل شده است؛ آن هم خاصترین و خواستنیترین حُب؛ "حب الحسین یجمعنا" کلید فهم تمدن اربعین است و طریق مشایه در ایام اربعین بهترین تمرین مدنیت است اما نه مدنیّت پیچیده و ماده محوری که در مدینهها و آرمانشهرهای غربی برایمان تعریف کردهاند بلکه مدنیّت بسیط و معنامحوری که جز با قواعد بعد از ظهور، نمیتوان به فهم تمام و کمال آن نائل آمد.
#تمدن_اسلامی
#اربعین
بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb
گاهی باید همان شاخهای را ببری که رویش نشستهای
روزهای منتهی به انتخاب کابینهی دولت جدید در مجلس، دعوایی در مورد گزینهی وزارت راه و شهرسازی مطرح شد که ایشان با بلندمرتبهسازی و تراکمهای بالا موافق است و این سیاست با خانه و خانهداری و نیاز روحی زن در خانه تضاد دارد و...
این چالش را با همهی این وزرا به نحوی داریم و خواهیم داشت. اما دقت کنید این چالشها از سر نافهمی، خیانت، منفعتطلبی و الخ نیست که با توپ و تشر و پیش کشیدن ژورنالیستی عوارض و تبعات، بخواهیم با این اشخاص سرشاخ شویم. (بماند که گاهی خودم هم مرتکب میشوم!)
اصولاً مدیران بر پایهی مشهورات علمی پذیرفته شده که از دانشگاهها سر درآورده عمل میکنند و به مبانی آن مشهورات دست نمیزنند. از نظر ایشان مبانی، تکیهگاه عمل ایشان است و اگر خدای ناکرده تکیهگاه سُست و مردّد شود، در تصمیم و عمل بلاتکلیف و سردرگم میشوند؛ پس هیچ چون و چرایی را در بارهی مبانی نمیپذیرند. از نظر ایشان اینجور تردیدها مصداق بریدن شاخهای است که رویش نشستهای.
در همین امر شهرسازی، پایهی توسعه بر کلانشهرهای بیسروته است. و یک مدیر اجرایی که وسط انبوهی از پروژههای عظیم در حال انجام و نیمهتمام مسئولیت را به عهده گرفته، جایی برای تأمل و توقف نمیبیند و همهی موفقیت خود را در آن خلاصه میکند که از ریلگذاری موجود حفاظت کند و فقط کارها را به اتمام برساند.
اصلاً تأمل و تشکیک در مبانی و مشهورات علمی کار اهل تفکر و صاحبان نظر است؛ کار مدیر اجرایی که نیست. شاید سؤال درست این باشد که بپرسیم جای اهل تفکر در کوران عمل این ورزاتخانهها و سازمانها کجاست؟ در کجا به تشکیکها و تأملات این جماعت وقعی گذاشته میشود؟ چه مکانیزمی وجود دارد تا نتایج تفکر آنها در آن سازمان جاری شود و روندهای اشتباه در کف میدان عمل اصلاح شوند؟
سؤال بعدی: آیا اصلاً یک وزیر با آن همه مسئلهی اجرایی، هیچ خود را در مقابل مسئلهی تمدنسازی و تحول بنیادینی که نام انقلاب اسلامی با خود آورده است قرار میدهد؟ برای خود مسئولیتی در قبال آن تصور میکند؟ یا تنها فکر و ذکرش در بهترین حالت رفع و رجوع مسائل روزمره است؟
انقلاب اسلامی با تأمل و بازنگری در همین مبانی، در همین مشهورات و مقبولات عِلمی امتداد پیدا میکند. تأملات و بازنگریهایی که به تغییر ریلها منتج شود. و این تأملات از جایی آغاز میشود که جناب وزیر از خودش بپرسد:
- کی گفته که باید همه راه حلها حول محور کلانشهرهای بزرگ شکل بگیرد؟ شاید همین کلانشهرها منبع مشکل و بیعدالتیها باشند...
- چرا باید آموزش علم در مدارس به این ترتیب باشد و چرا به ترتیب دیگری نباشد؟ مثلاً چرا درس ریاضی و علوم فرع بر درس تاریخ و دینی نباشند. اینهمه اهمیت به درس ریاضی از کجا شروع شده؟
- کی گفته که بر ورزش قهرمانی سرمایهگذاری کنیم و چرا ورزش پهلوانی را ترویج نکنیم؟
- کی گفته که اقتصاد کشور الّا و لابد باید روی کاکل بنگاههای هیولا و هلدینگهای هزاردست بچرخد؟! چرا اقتصاد کوچک و محلی را پرورش ندهیم و ترمز بلندپروازیها و جاهطلبیهای سرمایهسالارانه را نکشیم؟
خب البته چنین وزیر و مدیری را در خواب شاید بشود ملاقات کرد. اصلاً شاید این انتظار از وزرا و مدیرانشان زیادی باشد و شاید سادهانگارانه است.
درستتر این است که این سؤالات در همان خرابآبادی مطرح شود و پاسخ بگیرد که هرچه وزیر و وکیل و مدیر است از آنجا صادر میشود؛ همان نهادی که چه با پسوند اسلامی، چه بی پسوند اسلامی، سر در آبشخور علمی غرب دارند و از جای مبارک هم تکان نمیخورند.
واقعاً این سؤالات باید آنجا باید مطرح شود و جواب بگیرد و بعد جواب را مثل هلو تقدیم گلوی وزرا و مدیران و... کرد.
خلاصه اینهمه گفتم که گفته باشم: هرچه میکشیم از این دانشگاهها است... غضنفر نظام اسلامی دانشگاهها هستند؛ باید یقهی آنها را چسبید.
@pasdarfarhang
تبلیغ و ضدّ تبلیغ
کار صداوسیما در دو ماه محرم و صفر، از افراط در پخش برنامههای محرمی، شبیه نومسلمان تازهکاری است که همهی زورش را جمع کرده تا ثابت کند که مسلمان شده و ایمان آورده. عهد کرده تا جایی ادامه بدهد که مخاطبانش بگویند: باشه بابا قبول! شورَش را درآوردی! تو مسلمانی! خیلی هم مسلمان! اصلاً تو کاتولیکتر از پاپ! کوتاه بیا! دست از سرمان بردار!
حتماً خود کارگزاران صداوسیما آمار دارند و میدانند در این دوماه چهقدر مخاطبشان اُفت میکند. واقعاً چرا باید مخاطب، مثلاً یک هفته مانده به اربعین گزارش زندهی وضعیت تردد زائران اربعین را در بیش از 5 شبکه! همزمان دنبال کند؟!
واقعاً این مدیران را چه میشود؟ کسی بهشان تهمت ضد امام حسین بودن زده؟! یا با کسانی کَل انداختهاند که رویشان را در عاشقیت کم کنند؟!
چند سالی است که در طول دو ماه محرم، تمام شبکههای صداوسیما زیر سایهی عاشورا میرود. چیزی که در سنت و زندگی آیینی ما هم با این افراط مرسوم نبوده و عزای سیدالشهدا به همان دههی اول و نهایتاً یک روز اربعین محدود میشد. اما تلویزیون جمهوری اسلامی دو ماه تمام برنامههایی را، آن هم با نازلترین محتوا و کاملاً بی توجه به ماهیت و اقتضای رسانهی تصویری پخش میکند. برنامههای یکسره حرّافی و یا گزارشهای دارای کمترین ارزش خبری. کاش این حجم عظیم برنامه، دست کم از یک جامعیت معرفتی در مقولهی عاشورا و حضرت سیدالشهدا بهره داشت و در فرعیات احساساتبرانگیز اینهمه فرو نمیشد. در این دو ماه، تلویزیون دربست میشود برای اقشار مذهبی. بلکه آنها را هم دلزده میکند و دربست میشود برای هیأتیها! و بر همان نقیصهای که سالها است دامن هیآت را گرفته، پافشاری میکند: درآوردن گریهی مردم و بس.
برنامههایی مثل طریق، از سرگذشت، با حسین حرف بزن و امثالهم تنها بر یک ارتباط عاطفی و رمانتیک - و نه عاشقانه - تکیه کردهاند و نظام منطقی و عاقلانهی تفکر عاشورایی را نادیده میگیرند. یک نفر را جلوی دوربین بنشان تا حرف بزند و حرف بزند و حرف بزند. یک مجری هم در کمین تا لحظات عاطفی و اشک دم مشک گوینده را با نحوهی سؤالاتش شکار کند و... پرچمی و تبرّک چیزی بیاورند و یک دل سیر اشک و آه! که بله، ما عاشقیم. اما والله مخاطب بین عواطف عمیق و بازی با احساسات میتواند تفکیک کند. والله از اینها تفکر تمدنساز درنمیآید.
تفکر عرفانی شیعه مهمترین پارادایم فکری است که میتواند با تفکر مدرن سرشاخ شود و بر آن غلبه کند و نظمی نو برپا سازد. اما ببینید متولیان تبلیغات ما دارند با این یَل مردافکن چهطور تا میکنند!
التفات بفرمایید که برجستهترین رسانهی تبلیغاتچی ما دارد یک تصویر خشک و محدود و بسیار قشری از دستگاه معرفتی شیعه به مخاطبش ارائه میکند. همهی معنویت شیعه و عرفان بلندپرواز ما در مسئلهی عاشورا، آن هم قسمت مصیبت و شکست و اشک عاشورا خلاصه نمیشود. این هم کمفروشی به مخاطب است و هم ظلم به معتقدات ما.
و در پایان کلام گهربار آن کارگردان درجه یک همین تی وی، استاد کمال تبریزی را یادآور میشوم که فرمود:
مهمترین عاملی که علیه نظام جمهوری اسلامی تبلیغ میکند، خود نظام جمهوری اسلامی است.
@pasdarfarhang
هدایت شده از اندیشهجویان استاد حسن عباسی
🔰 «کسب» اجتماعی، چگونه انسان را رهن و گروگان می سازد و خود او هم متوجه این اسارت نمی شود:
🔹 اغلب انسانها، به خاطر عدم محاسبه در تمايلات و خواستههاى خود، در دامهاى پولادين زندگى مىكنند و با تمام سادهلوحى يا رياكارى، نامش را «زندگى آزادانه» مىگذارند!
✍️ علامه محمدتقى جعفرى
@Hasanabbasi_students
هدایت شده از استاد علوی تهرانی
رفتار امت در روزهای پس از حیات پیامبر (ص)
روایت حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه از رفتار امت
پیامبر(ص) پس از نزول آیه ۲۶ سوره اسراء دهکده فدک را به دخترشان، حضرت فاطمه(س) بخشیدند. هنگامیکه ابوبکر به خلافت رسید با استناد به روایتی از پیامبر(ص) مبنی بر اینکه «پیامبران از خود ارث نمیگذارند»؛ فدک را به نفع دستگاه خلافت غصب کرد.
حضرت فاطمه(س) پس از غصب فدک توسط ابوبکر و بیسرانجام ماندن دادخواهیشان به مسجدالنبی رفتند و خطابهای خواندند که به خطبه فدکیه (نام دهکده) و یا خطبه لمّه معروف شد. حضرت در بين گروهى از زنان «لُمّه» نزد ابوبكر رفته و به سرزنش او پرداختند.
این خطبه مجموعه ای کامل از معارف است که بر ایجاد وحدت و دوری از تفرقه در جامعه تاکید کرده است.
خطبه با حمد و سپاس از خداوند آغاز میشود و به یگانگی خداوند و خلقت عظیمش گواهی میدهد. پس از آن به نبوت حضرت محمد(ص) اشاره میکند که خداوند بهوسیله ایشان موانعِ دیدهها را برطرف و مردم را هدایت کرده است. سپس حضرت فاطمه(س) خطاب به مردم میگویند: «شما پرچمداران امر و نهی و حاملان دین و وحی و مبلغان او به سوی امتها هستید» و به آنها گوشزد میکنند که خداوند بزرگ برای تزکیه نفس آنها و هدایتشان امامت و عواملی نظیر حج، نماز، زکات، عدالتورزی و نظایر اینها را مقرر فرموده و شایسته است که از خداوند بدانچه امر کرده و از آنچه بازداشته اطاعت کنند.
پس از آن حضرت از کینه ورزیها و دشمنیها نسبت به پیامبر(ص) میگویند تا به رحلت ایشان میرسند و واکنش مردم پس از حیات حضرت را اینگونه توصیف میکنند:
«آنگاه که خداوند برای پیامبرش خانه انبیاء و آرامگاه اصفیاء را برگزید، علائم نفاق در شما ظاهر گشت، و جامه دین کهنه، و سکوت گمراهان شکسته، و پست رتبهگان با قدر و منزلت گردیده، و شتر نازپرورده اهل باطل به صدا درآمد، و در خانههایتان بیآمد، و شیطان سر خویش را از مخفیگاه خود بیرون آورد، و شما را فراخواند، مشاهده کرد پاسخگوی دعوت او هستید، و برای فریب خوردن آمادهاید، آنگاه از شما خواست که قیام کنید، و مشاهده کرد که به آسانی این کار را انجام میدهید، شما را به غضب واداشت، و دید غضبناک هستید، پس بر شتران دیگران نشان زدید، و بر چیزی که سهم شما نبود وارد شدید.
این در حالی بود که زمانی نگذشته بود، و موضع شکاف زخم هنوز وسیع بود، و جراحت التیام نیافته، و پیامبر به قبر سپرده نشده بود، بهانه آوردید که از فتنه میهراسید، آگاه باشید که در فتنه قرار گرفتهاید، و بهراستی جهنم کافران را احاطه نموده است.
این کار از شما بعید بود، و چطور این کار را کردید، به کجا روی میآوردید، در حالی که کتاب خدا رویاروی شماست، امورش روشن، و احکامش درخشان، و علائم هدایتش ظاهر، و محرّماتش هویدا، و اوامرش واضح است، ولی آن را پشت سر انداختید، آیا بیرغبتی به آن را خواهانید؟ یا به غیر قرآن حکم میکنید؟»
سپس یاران پیامبر(ص) را مخصوصا مورد خطاب قرار می دهند که در برابر ظلم سکوت کرده اند و به آنها هشدار می دهند که در اخلاقشان بیوفایی دیده میشود و آنچه انجام میدهند در برابر چشمان خدا قرار دارد.
حضرت فاطمه(س) در پایان این خطبه رو بهسوی قبر پیامبر(ص) میکنند و شرایط دشوار و تأسفبار پس از حیات ایشان را اینگونه توصیف میکنند:
«بعد از تو خبرها و مسائلی پیش آمد که اگر بودی آنچنان بزرگ جلوه نمیکرد.
ما تو را از دست دادیم مانند سرزمینی که از باران محروم گردد و قوم تو متفرّق شدند، بیا بنگر که چگونه از راه منحرف گردیدند.
هر خاندانی که نزد خدا منزلت و مقامی داشت نزد بیگانگان نیز محترم بود، غیر از ما.
مردانی چند از امت تو همین که رفتی، و پرده خاک میان ما و تو حائل شد، اسرار سینهها را آشکار کردند.
بعد از تو مردانی دیگر از ما روی برگردانده و خفیفمان نمودند، و میراثمان دزدیده شد.
تو ماه شب چهارده و چراغ نوربخشی بودی، که از جانب خداوند بر تو کتابها نازل میگردید.
جبرئیل با آیات الهی مونس ما بود، و بعد از تو تمام خیرها پوشیده شد.
ای کاش پیش از تو مرده بودیم، آنگاه که رفتی و خاک تو را در زیر خود پنهان کرد»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📝 واحد پژوهش بنیاد فارِس المؤمنین
@Fares_ir
هدایت شده از سید محمدرضا موسوی
ما یتیمیم
خالی است جای دست نوازش گر حمایتگر تو
ای پدر
ببین امتت را. ببین کودکان یتیم غزه را. ببین فغان مادران غزه را. ببین فتنه پشت فتنه و سیل بلا را
دریابمان
یا رسوالله
اللهم نشکو الیک فقد نبینا
و غیبة ولینا
و شدت الفتن بنا
#یا_رسول_الله
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Soleimany_ir @mohebdesign
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸رابطۀ تراکم شهرها و اخلاق شهروندان🔸
ابنخلدون، که از اولین جامعهشناسهای جهان است، میگوید تراکم خانهها، موجب فساد اخلاقی است. بین شدت تراکم و میزان عفت و حیا در جامعه، یک نسبت معکوس وجود دارد.
این تراکمی که ما در شهرها داریم، مضر به اخلاق است، مضر به تولید است. بیاییم مردم را از این خانههای داخل شهر منتقل کنیم به خارج؛ اما نه اینکه آنجا را دوباره تبدیل کنیم به واحدهای مسکونی؛ به اینصورتی که الآن شهرک زدند. آن هم هیچ دردی را درمان نمیکند! کاری کنیم که در آنجا بچهها بتوانند حرفه داشته باشند، کار بکنند، اشتغال ایجاد شود. امروزه ما اشتغال را گذاشتیم مخصوص دکتر شدن و مهندس شدن! دکتر شدن و مهندس شدن ٣٠ سال طول میکشد! یعنی طرف تا سیسالگی باید صبر کند! با این تحریکاتی که ما داریم، با این وضعیتی که ما داریم، بسیاری از جوانان قبل از ازدواج آلوده میشوند! در صورتی که اگر مردم در کنار باغ، زندگی و کار کنند، خیلی از مشکلات حل میشود.
@haerishirazi
جولان تحجرهای مدرن
متن حاضر را در صفحهی اینستاگرام آقای "رضا صائمی" که منقّد سینما است خواندم. با همهی محتوایش موافق نیستم، اما برای موج شوم سخنرانیهای انگیزشی موهومی که دستهای تازهبهدوران رسیدهی جاهطلب بیمارِ دیده شدن انجام میدهند، به حدّ کافی توهینآمیز هست. به همین خاطر در آن دست نمیبرم و عیناً بازنشر میکنم:
"هیچ دانشی به اندازه روانشناسی در ایران به کثافت کشیده نشد و اعتبارش به ابتذال فرو نریخت به ابتذال شر و انحطاط شِر و وِر... چنان در میان میانمایگیها گیر کرده که حالا مهمترین رسالتش نجات خود از این منجلاب است... از مبتذل شدن شأنیت و وجاهت علمیاش یک مشت بیسواد سوداگری که سود از سوگزدگی مردم میبرند و بلاهت میخرند با رویافروشیهای موهوم و به نام جلسات انگیزشی از حال بد خَلق برای خود کیسه میدوزند بدون هیچگونه بینش جامعهشناختی و فهم عمیق و دقیق از علوم انسانی با حرفهای قشنگ، جفنگ یاوهبافیهای خود را به خیالبافیهای افراد گره میزنند و در نهایت بر پریشانی آنها میافزایند. روانشناسی زرد خودش یک درد است... دردی که اگر درمان نشود روان ملت را ویران میکند. ویرانتر!
بیچاره افرادی که پای این نطقهای بیمنطق و این حرفهای بیربط و شیادانه مینشینند و با احساس درماندگی و سرخوردگی و خودخوری یقه خویش را بیش از پیش میگیرند و گمان میکنند اگر ناکامی و کم و کاستی در زندگیشان یا شخصیتشان وجود دارد خود مسبب آن هستند و اگر به زعم خویش رشد نکردهاند خودشان مقصرند و بس. اینها بیش از آنکه به فکر کامیابی ملت باشند، در خدمت توجیه ناکامیهای قدرتاند... ملت را مقصر میکنند تا ناکارآمدی قدرت را تطهیر کنند. چشمشان را به ساختارهای معیوب و مفلوک و مسدود جامعه و ساز و کارهای فساد و تبعیض و ناکارآمدی و ناعدالتیهای نهادینه شده و نهادهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی فشل و سیاستگذاریهای غلط و فقرآفرین و اختلاسها و دزدیها و فساد گسترده اداری و حتی تفاوت فردی و محیطی و خانوادگی و دهها مؤلفه دیگر که خارج از اراده فردی آدمها وجود دارد میبندند تا رشد را صرفاً محصول همت فرد بدانند.
گفتمان ابتذال هر روز خود را در ذهن و زبان و ضمیر جامعه بسط میدهد تا با ترویج اندیشههای بیریشه پلشتیهای جامعه را بپوشانند و از فلاکت موجود سیاستزدایی کنند. ما در زمانه هجوم تحجرهای مدرنیم که به اسم دانش بر تشویش مردم میافزایند این کاسبان روان که اغلب شهوت شهرت دارند. خود نیازمند درمانند خود نماد و نشانهای از نرمال نبودن...
این یکی [اشاره به ویدئوی سخنرانی یک خانم به اصطلاح تراپیست] که در ژست آرتیست به کسوت تراپیست درآمده و در ستایش غم با ادا و عشوه سخن میگوید شومنهای شامورتیبازی که شأن دانش را میشکنند و به قر و قمیشهای خود گره میزنند تا به گمان خود گره از مشکل خلق وا کنند. به اسم یاریگری به یارگیری مشغولند و سلامت روان دیگران را پای سلبریتی شدن خود هزینه میکنند. نام این تراپی نیست؛ تِر زدن به اعتبار دانش به نام تراپیست است."
راستی یک سؤال: اخیراً جاهطلبی و برتریجویی از ضدّ ارزش به ارزش تبدیل شده؟!
https://eitaa.com/pasdarfarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽احیای ارتباط عرصه تجسمی انقلاب و فضای دانشگاهها/دوسالانه هنر انقلاب برگزار میشود
🔸مدیر انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس گفت: ماموریت مجموعه ما تولید آثار فاخر در سطح حرفهای است اما از جهت نخبه یابی و تعامل با بدنه دانشگاه و اینکه مبانی فکری انقلاب در عرصه هنر مورد توجه قرار بگیرد، نیاز به پژوهش و مطالعات دانشگاهی و استفاده از پایاننامهها داریم.
🔗 مشروح این خبر را اینجا مشاهده بفرمایید:
🔗 B2n.ir/q89460
سگ هار را اگر بخواهی با ضربات کوچک از پا دربیاوری، میتوانی موفق بشوی. اما طول میکشد. باید پای یک زدوخورد فرسایشی بایستی و زخمهای کاری او را به جان بخری. هر ضربهی کوچک سگ را هارتر و درندهتر میکند و زخم بدتری به تو میزند. هرچه بیشتر از جان خودش بترسد، غیر قابل کنترلتر میشود.
یا باید تصمیم بگیری که خطر کشندهی این ضربهها را تاب بیاوری،
یا باید یک ضربه، چنان مهلک به او بزنی که کارش را تمام کند... یا لااقل فلجاش کند.
#نصرالله
#انتقام
#خون_در_برابر_خون
https://eitaa.com/pasdarfarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان ادیبانه و شورانگیز سیدهاشم صفیالدین در گرامیداشت شهید سیدحسن نصرالله
https://eitaa.com/pasdarfarhang
پاسدار فرهنگ | ابوسلمان متولیان
سخنان ادیبانه و شورانگیز سیدهاشم صفیالدین در گرامیداشت شهید سیدحسن نصرالله https://eitaa.com/pasd
دوستان با عرض پوزش از اتاق فرمان اطلاع دادن که این سخنان مربوط به یکی از شخصیتهای دیگر لبنان است و این پست اشتباه منتشر شده
از همهگی پوزش میطلبم.
⭕️به همت انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس
پوستر"ققنوس" منتشر شد
✅ به گزارش روابط عمومی بنیاد فرهنگی روایت فتح،پوستر"ققنوس" به همت انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح درپاسداشت و ادای احترام به مقام دبیرکل فقید حزب الله لبنان شهید سید حسن نصرالله منتشر شد.
❇️ این اثر توسط محمد حسین مویدی و به سفارش انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس تولید و جهت استفاده عموم منتشر گردیده است.
🔺علاقمندان جهت دریافت نسخه باکیفیت و اصلی این اثر، می توانند به کانال رسمی بنیاد فرهنگی روایت فتح به نشانی bonyaderevayatefath@ در پیام رسان های بله و ایتا مراجعه نمایند.
#ققنوس
#انجمن_هنرهای_تجسمی_انقلاب_و_دفاع_مقدس
@bonyaderevayatefath
هدایت شده از خبر فوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا سال ۲۰۴۰ میلادی / چرا هیچ کاری نکردید؟
@AkhbareFori
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
خاک و خدا
🔹آیت الله جوادی آملی: "نزدیكترین حالت بنده به خدا وقتی است كه در حال سجده باشد و گریه كند؛ انسان هر چه به خاك نزدیك شود به خدا نزدیكتر میشود".
🔹یکی از دلایلی که انسانها در شهرهای سنتی در مقایسه با شهرهای معاصر، معنویت و عبودیت بیشتری داشتند همین موضوع بود؛ شهرهایی که هم با شاکلهی عمدتا خاکی و هم با الگوی توسعه افقی، دائما انسان را در معرض مواجهه با خاک و زمین قرار میدادند، همان زمینی که به تعبیر قرآن کریم منشا انسان است: "هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡض: او شما را از زمین پدید آورد"(هود/۶۱).
🔹اما کلانشهرهای معاصر با دور کردن انسان از زمین و خاک، و سکنی دادن انسان در ارتفاع، و همچنین با جایگزینی انواع مصالح مختلف به جای خاک و گِلی که شاکلهی اصلی شهرهای سنتی بود، دیگر نمیتوانند بستر مناسبی برای نزدیکی بنده به خدا باشند. چنین شهرهایی مصداق شهر/ثروت و شهر/قدرت هستند و نه شهر/عبودیت.
بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb
پاسدار فرهنگ | ابوسلمان متولیان
این نمایشگاه را از دست ندهید
بازدید از نمایشگاه پوستر و تصویرسازی «همچنان طوفان» برای مثل بنده، تجربهی باارزشی بود. این نمایشگاه با تحکّم به من یاد آورد که کیفیت آفرینش اثر آرتیستی چهقدر مهم است. در یک اثر تأثیرگذار، ایده، کمپوزسیون (ترکیببندی)، ترکیب رنگ، لیاوت (چیدمان متن) و کیفیت اجرا، هر کدام اهمیت ویژهای دارند و باید با وسواس انجام شوند. یاد آورد که محتوا یک طرف، اما نحوهی اجرا بسی از آن مهمتر است؛ وگرنه اثربخش نیست. به یادم آورد که شهید آوینی در جایی گفته بود ما در تولید هنری باید به دنبال تحول فرهنگی باشیم و حقیقتاً استعداد ایجاد تحول، در آرت وجود دارد؛ چه برسد به هنر.
منتها از آنجا که جریان هنری انقلاب بدجوری گرفتار پروپاگاندای سطحی، احساساتزده و عجولانه است، آثار آرتیستیاش بسیار ضعیف و پیش پا افتاده از آب در میآیند و همین شده که گاهی حس ناامیدی و بیاثری بر ما غالب میشود. تا جایی که به این خیال میافتم اگر اسلحهبهدست بودیم و میتوانستیم چند گلولهای شلیک کنیم، مفیدتر میبودیم. جریان شتابزده و غیر تخصصی هنر انقلاب، با کارهای گلدرشت و ضعیف بدجوری به خودش لطمه میزند و از اثربخشی در دنیا و بر مردم هم باز مانده است.
نمیدانم چرا، اما نمایشگاه همچنان طوفان نشانم داد که قدرت بسیار بزرگی در آرت نهفته است و کاملاً میتواند یک جریان جهانی را علیه اسرائیل ایجاد کند. منتها این ما هستیم که هنوز نمیتوانیم این انرژی را آزاد کنیم... ما خود حجاب خودیم و باید از میان برخیزیم.
خدا دوستان عزیزی را که همت کردند و یکییکی آثار طراحان و گرافیستهای کشورهای مختلف را جمع کردند، حفظ کند و توفیق دهد؛ به معنای واقعی کلمه هنر کردند.
به همهی فعالان فرهنگی و طراحان و آرتیستها توصیه میکنم از این نمایشگاه در گالری حوزهی هنری دیدن کنند.
https://eitaa.com/pasdarfarhang
هدایت شده از حوزه هنری انقلاب اسلامی
مسیر تماشایی از «آسماننگارهها» تا «تجسم یک حماسه»
🔹«محمدعلی رجبی دوانی» اندیشمند، نویسنده، پژوهشگر حوزه فلسفه هنر، زیباییشناس و از مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است، اما بیشتر از همه، یک نگارگر است که به اندیشه پشت هر اثر هنری آگاه است و این را از منشا اثر بودن و جمعآوری آثار هنرمندان عرصه #تجسمی و انعکاس آن آثار در کتابی چون «آسماننگارهها» میتوان دریافت.
🔹«اگر قرار باشد راهی صحیح برای هنر نقاشی ایران پیدا شود، باید از درون هنر نگارگری بیرون آید. حال این راه با چه شیوه و سبکی باید از دلِ هنر نگارگری استخراج شود، مسئلهای است که آن را آینده روشن میکند. نگارگری میتواند مضامین #انقلاب_اسلامی را بهخوبی بیان کند. این هنر با طبیعت ایران و ایرانی بسیار متناسب و قابل درک و پذیرش برای مردم ماست.
📌متن کامل یادداشت را در این لینک بخوانید.
🆔 @hozehonari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سؤال درست این نیست که آیا جنگ میشود یا نمیشود؟
سؤال درست این است که آیا ما آمادهی جنگ هستیم؟
آیا در این سیوپنج سال مثل "نوگل بهار" زیستهایم یا مثل "مرد کارزار"؟
https://eitaa.com/pasdarfarhang