💠 خاطره نادرزمانی از سرنگونی مجسمه شاه توسط مردم خرمشهر
هرروز بر جمعیت تظاهر کنندگان افزوده میشد و دیگر بجای تظاهرات مخفیانه شبانه، مردم در روز روشن و در حضور ارتشیان و نظامیان هم اقدام به تجمع، راهپیمایی و شعار دادن میکردند!
یروز همه بچه های محله تصمیم گرفتیم بصورت دسته جمعی از خیابان همیشه بهار و مسجد امام علی علیه السلام به سمت خیابانهای اصلی شهر و بازار برویم و به جمع تظاهرات ملحق بشویم.
آن روز همه جوانان و نوجوانان محله خودمان و خیابان های اطراف جمع شدیم و به راه افتادیم.
در مسیر راه، مردم و بچه های محلهها و خیابانهای دیگر را هم میدیدیم که گروه گروه از کوچه و خیابانهای خودشان به سمت خیابانهای اصلی میآمدند! انگار کسی یا کسانی برنامه ریزی دقیقی کرده باشند و همه را هماهنگ کرده که در ساعت مقرر و خیابان مشخصی همدیگر را ببینیم و به سمت مرکز شهر و خیابانهای اصلی و مسیر تظاهرات برویم!
مردم به سمت میدان مجسمه شاه میرفتند و ما هم همراه آنها.
آنها با خود جرثقیل، سیم و طناب آورده بودند و به گردن مجسمه شاه انداختند و آن را از بالا به زیر کشیدند! شادی و فریادهای الله اکبر و شعارهای مردم بیشتر شده بود و همینکه مجسمه از بالا به زمین افتاد، مردم با لگ و چوب و کفش و دمپایی و هرچه به دست شان میآمد به شاه حمله، و به سر و صورتش میکوبیدند و او را لعنت میکردند!
زنان عربزبان با دمپایی او را میزدند و به صورت شاه آب دهان میانداختند و با عصبانیت به او میگفتند: "لعنة علی أبوك!" یعنی "لعنت به پدرت!!"
عقیل مزدی، دوست و همسایه روبروی منزل مان که سه سالی از من بزرگتر بود، مشغول زدن با دمپایی به سر و صورت شاه بود که یهوئی خودرو جرثقیل حرکت کرد و شاه را روی آسفالت خیابانها میکشید و مردم و بچه ها هم دنبال مجسمه شاه میدویدند و او را کتک میزدند!
آقا عقیل هم ول کن ماجرا نبود و دنبال مجسمه میدوید و با دمپایی به صورت شاه میکوبید!
راننده جرثقیل، مجسمه را کمی از زمین بالا برد اما یکی از طنابها پاره و تعادل مجسمه بهم خورد و سر شاه با پای عقیل برخورد کرد و زانویش آسیب دید و لنگ لنگان به کنار ما آمد!
بعد از اتمام تظاهرات، عقیل را با همان وضعیت به خیابان خود مان آوردیم و هرکس وضعیت لنگیدن و زیر بغل عقیل گرفتن را میدید با نگرانی میپرسید چه شده؟! عقیل تیر خورده؟!
ما هم برای اینکه همسایگان نگران نشوند، با خنده و شوخی میگفتیم: "جد شاه خیلی تند بود و آه او عقیل را گرفت!"😉
راوی: نادرزمانی ١۴٠٣/١١/١۴
📤پاسخگویان:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/5147
21.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 اجرای فوقالعاده هماهنگ نوجوونا
سرود دلنشین گروه رهپویان حرم در شب میلاد حضرت عباس (ع)
اعیاد شعبانیه مبارک🌹
📤پاسخگویان:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/5148
♦️ پادوی رسانه ای ترامپ: آقای عراقچی چرا گفتی ایران طلبکار است؟(!)
🔹روزنامه زنجیرهای هممیهن با تخطئه مواضع وزیر امور خارجه نوشت: در هر موضعگیری که مخاطب آن دولت آمریکاست؛ باید بهگونهای سخن گفت که روحیات معاملهجویانه ترامپ اقتضا میکند. وزیر خارجه نباید از طلب هایس ایران سخن می گفت (!)
🔹سردبیر هممیهن نوشت: «مجموعه عملکرد ششماه گذشته به صورتی بوده که جایگاه وزارت امورخارجه در حال تخفیف و تضعیف است. به نظر میرسد وزیر خارجه نیاز به توصیه جدی برای «مراقبت» دارد.
🔻پیچیدهترین حوزه سیاست خارجی، ایالاتمتحده است. همین وضعیت پیچیده و سابقه منفی است که ورود مجدد دولت به موضوع مذاکره- آنهم در شرایط حضور ترامپ- را از همیشه دشوارتر ساخته است.
🔻فراتر از آن، موضع تحکمی ترامپ در قبال کشورهای مختلف از اروپا و کانادا و پاناما تا چین و مصر و اردن، انتقال هرگونه پیامی حتی به شکل مشروط و تلویحی را با هزینههای جدی مواجه میسازد.
🔻اما فراتر از این حساسیتهای داخلی، وجه حساستر، نوع مواجهه با دولت آمریکا و شخص ترامپ است. ترامپ اصولاً بهعنوان شخصیتی غیرقابلپیشبینی، با ژستهای پوپولیستیشناخته میشود. اما همین شخصیت، واجد برخی ویژگیهای شناختهشده است. ازجمله آنکه تا حد زیادی نگاهی مبتنی بر دادوستد دارد.
🔻اصولاً یکی از استدلالهای اصلی ترامپ برای خروج از برجام، عدم بهرهمندی شرکتهای آمریکایی و انتقادهای او از دولت اوباما بابت آزادسازی اموال ایران بود.
🔻فارغ از اینکه ادعاهای ترامپ تا چه حد مبتنی بر واقعیت بود یا نبود، روشن است در هر موضعگیری که مخاطب آن دولت جدید آمریکاست؛ باید بهگونهای سخن گفت که روحیات معاملهجویانه او اقتضا میکند.
🔹نویسنده در ادامه با تحریف بیانات صریح رهبر انقلاب مبنی بر ماهیت خبیث و غیرقابلاعتماد آمریکا مدعی شد:
🔻"این بیان رهبری که چشمهایمان را باز کنیم و حواسمان باشد که با چه کسی مواجهایم، معامله میکنیم و حرف میزنیم، بیش از هرکس در مورد ترامپ معنا مییابد.
🔻در واقع، مسئولیت جدی دستگاه دیپلماسی آن است که همه ابزارها را به کار گیرد تا چنان که رهبری بیان کردهاند، شناخت لازم در مورد ترامپ و تیم او به دست آید و بر اساس آن، در جهت طراحی سیاستهای ممکن و مؤثر گام برداشت.
🔻اما متاسفانه دیده میشود وزیر خارجه بدون توجه به این الزامات، موضوعی چون آزادسازی اموال و داراییهای مسدودشده را بهعنوان «گامهایی برای اعتمادسازی» مطرح میکند؛ در حالیکه اگر اندک شناختی از روحیات ترامپ لحاظ میشد، قطعاً هر سخنی باید گفته میشد؛ جز طلب مطالبات و اموال.»!
🔹وقاحت روزنامه اجارهای و تخطئه وزیر خارجه صرفاً به خاطر یادآوری طلبکاری ایران، در حالی است که همین روزنامه پیش از این با دولتسازی در دولت، ادعا کرده بود مواضع اصولی وزیر خارجه و رئیسجمهور، کلیشهای است و مواضع اصلی دولت را باید از "دیپلمات در سایه" یعنی محمدجواد ظریف شنید(!)
🔹سردبیر این روزنامه، سردبیر نشریه صداست که شهریور ۱۳۹۹ با اشاره به تحقیر رئیسجمهور صربستان از سوی ترامپ نوشت:
🔻«از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکرهکننده میپسندد، این است: همچون برّهای در مذبح و بردهای در مسلخ. آيا اقداماتي از این جنس را بايد مايه شرمساري دانست؟ فرض كنيم سياستمدار صرب همچون متهمي در اتاق بازجويي و حتي يك برده در مقابل همتاي آمريكايي نشسته؛ اگر منافع چنين اقتضايي كند، بايد این اقدام را تمسخر كرد، يا عقلانيتي سياسي خواند؟»!
🖋محمد ایمانی
📤پاسخگویان:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/5149
پاسخگویان(کانال مرجع و جامع)
♦️ حمید رسایی خطاب به دولت:
تمام هم و غم دولت نگه داشتن یک نفر در جایگاه غیرقانونی شده است/ چرا آقای ظریف مکرر میخواهد به اروپا سفر کند؟
نماینده مردم تهران در صحن علنی مجلس شورای اسلامی:
🔹دستور جلسه مجلس باید تعیین تکلیف برای قوانین معتبر باشد.
🔹صحبتهای سخنگوی دولت نشان میدهد قانون تازه تصویب شده مجلس کشک است!
🔹این اقدامات یعنی ملاک حال و هوای رئیس جمهور است و اگر با قوانین شما حال کرد اجرا میشود!
🔹مشکل کشور بی اهمیتی و بی توجهی به قانون است.
🔹مسئله، مسئله ظریف نیست و مسئله این است که بار کشور زمین گذاشته شده است تا دوباره دست کشور در دست آمریکا گذاشته شود.
🔹تشریفات ریاست جمهوری به وزارت خارجه نامه زده است که ظریف میخواهد سفرهای مکرر به اروپا کند و برای ایشان و خانوادهاش روادید 6 ماه تا یکسال بگیرید.
📤پاسخگویان:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/5151
💠 خاطره نادرزمانی/ تظاهرات و شکستن شیشه بانک/ گرفتن حقالسکوت!
🔹برای شروع تظاهرات، بچه ها "الله اکبر" میگفتند و صدای آنها باعث میشد همه از خانه بیرون بیایند و شعار بدهند.
بعد به خیابانهای دیگر کوی طالقانی رفته و سر هر خیابان، پاها یمان را محکم به زمین میکوبیدیم و پشت سر هم فریاد میزدیم: "یا مرگ! یا خمینی!"
وقتی تعداد مان زیاد میشد، بلند فریاد میزدیم: "بگو مرگ بر شاه!" "بگو مرگ بر شاه!".
این سه شعار اصلی، رمز شروع تظاهرات بود!. همه محله ها و بازارهای خرمشهر، تجمعات و شعارهای قشنگ به زبان فارسی و عربی، و خاص خود شان را داشتند اما این سه شعار بین همه، مشترک بود.
انگار شعار "یا مرگ! یا خمینی!"، همان "سلم لمن سالمکم"، و شعار "مرگ بر شاه!"، همین "حرب لمن حاربکم" زیارت عاشورا بود.
🔹یکشب که تقریبا جمعیت ما بد نبود و حدودا ۵٠ نفری شده بودیم و در بلوار خلیج فارس تظاهرات و شعار میدادیم، یهو دیدیم یک جمعیت تقریبا ٣٠ یا ۴٠ نفره ای که همه تازهجوان و چوب و چماق دست شان بود، از سمت جاده کمربندی و پادگان دژ ارتش به سمت بلوار خلیج فارس آمدند!
اول تصور کردیم آنها چماقداران و شاهدوستان هستند و آمده اند که ما را متفرق کنند!، ولی کاری با ما نداشتند و وقتی به جمع ما آمدند خیال کردیم آنها هم یکی از گروههای تظاهرات محله ای هستند که آمده اند به ما ملحق شوند که جمعیت شان زیاد شود.
اما بعدا دیدیم آنها مسیر راهپیمایی ما را به سمت مغازه و خودرو مردم و بانک بردند و با چوب و چماق به شیشه بانک و ماشینهای پارک شده و مغازه مردم حمله کردند!
یکی دو سه نفر از تازهجوانان و بزرگترهای ما فریاد زدند اینها با ما نیستند و همراه شان نروید!
ما ایستادیم، اما آنها مشغول شکستن شیشه های بانک شدند!
درست یادم نیست که سردار شهید علی شوشتری، یا برادرش محمد شوشتری، یا علی مزرعه، یا شاید هم هادی تجبی بود که دستور حمله داد و همزمان خودش فورا به سمت آنها دوید و با فریاد بسیار بلندی گفت: "بگیرید شان!!!".
آنها هم تا دیدند ما و صاحبان ماشینها و کسانی که از صدای شکستن شیشه ها از منازل شان بیرون آمده اند و به سمت آنها میدوند، پا به فرار گذاشتند و هر کدام به سمت کوچه و خیابانی در رفتند!
خبر این قضیه در خیابان ما پیچید و به گوش خانواده ها یمان رسید و مادرم از این موضوع خیلی عصبانی شده بود و من و برادرم غلامعلی را تهدید به منع خروج از منزل کرد!. او اینقدر نگران شد که حتی از پدرم خواست او هم شبها از خانه بیرون نرود!
فرداشب، بچه ها گفتند امشب بصورت تجمع و گروهی بیرون نمیرویم زیرا ممکن است بعضی ها فکر کنند ما هم میخواهیم شیشهها را بشکنیم و بهمان حمله کنند!
گفتند امشب بصورت انفرادی و سه نفره به طرف خیابان نقدی و مسجد بوشهری ها برویم و آنجا هم تظاهرات دارند و با آنها باشیم.
من به هر بهانه ای که بود آن شب از خانه بیرون آمدم و با دو نفر از دوستان به سمت چهارراه نقدی رفتیم. هوا ابری و تاریک و نم نم باران شروع شده بود.
وقتی به نزدیکی خیابان نقدی رسیدیم دیدیم جمعیت خیلی خوبی از مردم خرمشهر در آن هوای بارانی و با چتر به تظاهرات آمده اند.
در حین راهپیمایی، چشمم به آن سمت تجمع افتاد و دیدم پدرم چتر بدست و بارانی پوشیده، مشغول شعار دادن است!.
فورا خودم را پشت سر مردم مخفی کردم که او من را نبیند و دعوایم نکند!
همینطور که شعار میدادیم و پدرم را زیر نظر گرفته بودم، متوجه شدم که انگار او من را دیده اما چترش را طوری میگیرد که من او را نبینم!
خلاصه وقتی تظاهرات تمام شد و با لباس تر به خانه برگشتم، دیدم پدرم زودتر از من به خانه رسیده و لباس راحتی پوشیده و پیش مادرم خیلی عادی رفتار میکند و انگار تظاهرات نرفته!😅 مادرم تا من را با لباس خیس دید به پدرم گفت: "بفرما! انگار اصلا دیشب بهش نگفتیم بیرون نرو!".
منم گفتم: "ننه، جای دوری نبودم!"
پدرم با تحریک ننهام با اخم به من گفت: "این وقت شب کجا بودی که اینقدر خیس شدی؟!!". بهش گفتم: "همان خیابانی که تو بودی و چتر روی سرت گرفته بودی"😉 تا این حرف را زدم، پدرم با چشم غره بهم فهماند باید پیش مادرم چیزی در مورد تظاهرات نگویم و خفه بشوم!😅
تا دیدم الان بهترین فرصت است که میتوانم از پدرم حقالسکوت بگیرم، فورا بهش گفتم: "آقا، پنجزار(۵ ریال) بهم میدهی صبح برم بامیه بخرم؟".
بابا هم که دید انگار معامله بدی نیست، سراغ جیب شلوارش رفت و یک سکه ١٠قرانی(١٠ریالی) آورد و گفت: "باقیش هم برای فراد شبت"😜 فهمیدم آقام فردا شب هم میخواهد به تظاهرات برود و پیشاپیش حقالسکوت مرا پرداخت کرد😅
شب بعد، در تظاهرات خیابان چهلمتری، پدرم را دیدم و دیگر نه من از ترس او مخفی میشدم، و نه او از ترس با خبر شدن مادرم! زیرا ۵ریال حقالسکوت آن شب من را پرداخت کرده بود😁
راوی:نادرزمانی١۴٠٣/١١/١۵
🔹 همه خاطرات نادر و دوستان:👇
https://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
🔴شبهه:
اشعار مولوی:
گفت من با دین ندارم هیچ کار
پیش من دین ها ندارند اعتبار
چون که آوردی هر دین جدید
اختلاف بیشتر آمد پدید
کینه ها ودشمنی بسیار شد
جنگهای مذهبی تکرار شد
خون مردم ریخت بر روی زمین
بارها و بارها با نام دین
من به این علت ندارم دین وکیش
تانریزم خون همنوعان خویش
(خلاصه شده)
🔵پاسخ:
1️⃣ چنین شعر سخیفی در اشعار مولوی وجود ندارد، و تنها ملحدین برای رسیدن به اهداف پلید خود، این دروغ ها را به فرد دین داری مثل مولوی نسبت می دهند.
2️⃣ دین برنامه زندگی از سوی خداوند برای انسانهاست، او خالق و بنابراین مالک و اختیار دار انسان است و تنها او حق قانون گذاری برای ما را دارد. عقل انسان هم چون تمام مفاسد و مصالح دنیوی و اخروی را نمی تواند تشخیص بدهد نمی تواند برنامه کاملی به انسان ارائه دهد.
3️⃣ ادیان آسمانی مثل یهودیت، مسیحیت و اسلام، در واقع یک دین بیشتر نیستند و آن اسلام و تسلیم در مقابل خداوند است، هر چند یهودیت و مسیحیت دین کاملی نیستند و دچار تحریف هم شده اند.
4️⃣ دین اسلام دعوت به صلح و محبت بین انسانها می نماید، جهاد هم برای مواقع ضرورت واجب شده است، مثلا برای دفاع از جان و مال و ناموس مسلمین، یا برای مبارزه با حکومتهای طاغوتی ظالم.
5️⃣ حکم اسلام هم مطابق حکم عقل قطعی است، دین امری فطری و عقلانی است، عقل به دور از هوا و هوس حکم به پیروی از دین می کند.
6️⃣ اگر عقل می گوید زندگی نیک در همزیستی با دیگران است، دین هم همین را می گوید. دین تنها کشتن کفار معاند و مغرض و کفاری که با مسلمانان می جنگند و به مردم ضعیف ظلم می کنند را جایز می داند، نه تمام کفاری که از روی جهالت اسلام را قبول نکرده اند.
7️⃣ دین خون تمام کفار را هدر نمی داند، بلکه دین برای هدایت همه مردم، از جمله کفار ضعیفی آمده است که در دست حکومتهای فاسد اسیرند، دین دشمن حکومتهای طاغوتی است که مانع رسیدن حق به مردمند.
8️⃣ صلح و مدارا با همنوعان دستور دین است، اما ما از دوستی با کفار و تکیه به آنان و وابستگی به آنها منع شده ایم.
🖋پاسخ به شایعات و شبهات مجازی
📤پاسخگویان:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/5153
#پرسه_در_فضای_مجازی
🔺تحریف و تقطیع صحبتهای لاریجانی در مصاحبه اخیر توسط رسانههای کثیف!!
🔸چیزی که واقعا لاریجانی گفته: بالاخره یک روز باید به FATF بپیوندیم، اما آنروز احتمالا بعد از لغو تحریمها خواهد بود چون پیوستن به FATF در شرایط تحریمی خیلی نمیتواند موثر باشد!
🔺حالا مقایسه کنید با تیتری که رسانهی کثیف و شارلاتان "انتخاب" زده.
🖋کیهان
📤پاسخگویان:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/5154
پاسخگویان(کانال مرجع و جامع)
♦️ تروریسم و FATF:
سخن نادرست سخنگوی دولت
🔹سخنگوی دولت درباره FATF گفته است: "نیاز است که ثابت کنیم که با گروههای تروریستی در جهان مراوده نداریم".
🔻این سخن، چقدر غیر کارشناسی است و نشان می دهد که برخی مدیران ارشد دولت اصلا توجیه نیستند.
🔹اولا FATF اصلا با بانیان و حامیان اصلی تروریسم یعنی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و برخی دولت های اروپایی، کاری ندارد، ولو مرتکب کشتار بیش از ۵۰ هزار نفر و بی خانمانی و آوارگی دو میلیون نفر در غزه شده باشند.
🔻ثانیا، حاکمان نااهل FATF (مدعیان مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم)، به موازات تامین گروه های تروریستی، دفاع ملت ها از موجودیت خود در فلسطین و لبنان و عراق و یمن در برابر اشغالگران را به عنوان "تروریسم" تعریف کرده اند.
🔹تعریف تروریسم و مصداق یابی آن در FATF بر عهده همان موسسان و تامین کنندگان گروه های تروریستی است که سازمان منافقین، کومله و پژاک، الاحوازیه، تندر، جند الشیطان، داعش و احرار الشام را فربه کرده و به جان ملت های منطقه انداختد.
🔻گویا سخنگوی دولت، اصلا در جریان ابعاد موضوع نیست، وگرنه هیچ دلیلی ندارد که کشور قربانی تروریسم و فرمانده مبارزه با تروریسم داعش در منطقه، بیگناهی(!) خود را برای موسسان و حامیان گروه های تروریستی اثبات کند، بلکه طلبکار ماجراست.
🔹طرف قربانی، هزینه داده و سربلند در مبارزه با تروریسم، نباید وارد بازی متهمان وقیح ماجرا شود. FATF، محکمه ای ساختگی است که مجرمان سابقه دار، برای فرار به جلو، و مجازات دوبل قربانیان ترور یا مقاومت کنندگان در برابر آن به راه انداخته اند.
🔻نکته پایانی اینکه جنایتکاران حاکم بر FATF به هیچ وجه، استقلال رای و شرط گذاری درباره مصداق تروریسم را نمی پذیرند.
🖋 محمد ایمانی
📤پاسخگویان:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/5156
💠 خاطره نادرزمانی/ حکومت نظامی و کتک خوردن مرد ٣٠ ساله!
تقریبا همه محلهها و بازارهای خرمشهر هرشب تظاهرات داشتند و مردم و مخصوصا جوانان با شور بیشتری شرکت میکردند.
انگار رژیم ستمشاهی چارهای جز اعلام حکومت نظامی، و ممنوعیت تجمع بیش از ٣ نفر، و منع تردد در ساعات تعیین شده، نداشت و روز به روز بر جمعیت تظاهرکنندگان افزوده میشد.
ارتشیها پیش از ساعت اعلام حکومت نظامی، در خیابانها با فاصلههای چند متری کنار هم صف میکشیدند و مستقر میشدند. هر سه چهار سرباز با هم مراقب چند خانه بودند که وقتی زمان شروع ممنوعیت تردد فرا میرسد، نگذارند کسی از منزلش خارج شود!
پدرم در راهرو و از لای درب منزل، خیابان و ارتشیها را دید میزد و اوضاع را مراقبت میکرد و تا سر و صدایی بلند میشد و میدید سربازها به کسی گیر دادهاند، او درب را باز میکرد و به دروغ به آنها میگفت: "این آقا منزل شان خیابان بعدی و نزدیک است و تا بخواهد حکومت نظامی شروع شود به خانهاش رسیده". سربازها هم که نمیتوانستند همه مردم را بازداشت کنند، مجبور میشدند طرف را رها کنند که هرچه زودتر و قبل از موعد به منزلش برسد.
یکشب که تقریبا نیم ساعتی از شروع ممنوعیت تردد گذشته بود، سر و صدای آخ و ناله و کتک خوردن یک نفر در خیابان مان بلند شد و تا پدرم درب منزل را باز کرد سرباز پشت درب دستگیره را محکم کشید و در را بست و با فریاد گفت: "بیرون نیاااا!!!"
لحظهای بعد کسی را محکم به درب خانه مان کوبیدند و تا لنگهی در باز شد او را به داخل خانه ما پرت کردند و درب را هم محکم بستند!
او یک جوان تقریبا ٣٠ساله ای بود که از ظاهر و صحبت کردنش مشخص میشد کمی ساده است. بیچاره را حسابی کتک زده بودند!. پدرم بهش گفت: "منزلت دوره است یا نزدیک؟". گفت: "خانه ما اینجا نیست، از هرطرف میرفتم ارتشی ها بودند و خواستم از بلوار خلیج فارس بروم به سمت کمربندی اما به خیابان شما هلم دادند!". پدرم بهش گفت: "من باها شون صحبت میکنم که اجازه بدهند بروی، ولی خیابان بعدی باز هم میگیرند و کتکت میزنند!". او گفت: "اشکال نداره و باید حتما به خانه بروم، خانمم باردار است و اگر دیر بشود میترسد!". پدرم بهش گفت: "ممکن است بازداشت و تفتیشت کنند، چیزی که با خودت نداری!؟".
در حینی که داشت زیپ کابشنش را باز میکرد و چیزی از زیر پیراهنش در میآورد با ترس گفت: "فقط این کاغذها را یک نفر در راه به من داد و گفت اینها را جایی بریز و مراقب باش ارتشیها نبینند!". پدرم تا کاغذها را دید با عصبانیت بهش گفت: "مرد احمق!! با اینها آمدی وسط سربازها؟!!". پدرم فوری کاغذها را ازش گرفت و به من داد و گفت: "پشتبام ببر و در تنور قایم کن!".
ما یک درام(بشکه) فلزی ٢٠٠ لیتری را نصف کرده و پشتبام گذاشته بودیم و بعنوان تنور برای کباب کردن ماهی ازش استفاده میکردیم.
خلاصه تا پدرم درب حیاط را باز کرد، یکی از سربازان اسلحه ژ٣ را به سمت پدرم گرفت و یکی دیگر سعی کرد پدرم را به داخل هل بدهد و درب را ببندد! اما پدرم مقاومت کرد و خودش را به عصبانیت زد و همینطور که کابشن آن جوان کتکخورده را گرفته بود و از خانه به بیرون میکشید گفت: "این مردک دیوانه چیه که شما به منزل ما هل دادهاید؟!! شما از قیافه اش نمیبینید او دیوانه و عقبافتاده است؟!! اگر بلایی سر ما آورد چی؟!!" ارتشیه یک نگاهی به پدرم و یک نگاهی به آن جوان بیچاره انداخت و یک سیلی محکمی بهش زد و گفت:"پدر سوخته!! چرا دروغ گفتی که اینجا خانه ماست؟!!!". دو سه سرباز که همراه ارتشیه بودند تا دیدند فرمانده شان سیلی زد، آنها هم با مشت و لگد به جان آن بیچاره افتادند و حسابی کتکش زدند!!.
پدرم به شان گفت :"نزنیدش، بیچاره دیوانه است و منزل شان در جاده کمربندی است!". ارتشیه پشت یقه او را گرفت و رو به سمت جاده کمربندی کشاند و هلش داد و یک لگد محکمی هم به پشتش کوبید و گفت: "کره خر!! گمشو برو خونه تون!!"
ارتشیه من و پدرم را به داخل خانه هل داد و درب منزل را هم محکم بهم کوبید!
وقتی داخل راهرو آمدیم با لبخند به پدرم گفتم: "آقا، خوب از دست اینها نجاتش دادیا"😝.
آقام خندید و گفت: "چه نجاتی؟!! بدبخت این همه کتک خورد! اینها خود شان خسته شدند و رهاش کردند وگرنه اگر حال داشتند تا صبح میزدنش!!"😅
راوی: نادرزمانی١۴٠٣/١١/١۶
🔹 همه خاطرات نادر و دوستان:👇
https://pasokhgooyan.blogfa.com/category/6
♦️ به مناسبت اظهارات تأملبرانگیز سخنگوی دولت!!
خانم مهاجرانی! منظورتان این است به آمریکا و اسرائیل ثابت کنیم حامی تروریسم نیستیم؟!
🔸سخنگوی دولت گفت: تصویب نشدن لوایح پالرمو و CFT بانکهای ما را زمینگیر کرده است لازم است که ثابت کنیم پولشویی نمیکنیم، همکاری سازمانیافته با تروریسم نداریم.
🔻وی در اظهاراتی تعجببرانگیز اظهار داشت: برای اینکه در این فرآیند گیر نکنیم و مبادلات بانکی ما با کشورهای دوستی که با آنها کار میکنیم از جمله کشورهای حوزه اوراسیا و بریکس برقرار شود، لازم است که ثابت کنیم پولشویی نمیکنیم، همکاری سازمانیافته با تروریسم نداریم و به گروههای مانند بوکوحرام و غیره به هیچ عنوان کمکی نمیکنیم اتفاقاً با اقدامات ضد بشری آنها کاملاً مخالف هستیم.
🔸این اظهارات عجیب در حالی از زبان سخنگوی دولت بیان شده است که تسلط و نقش غرب در طراحی سازوکار FATF و حضور اسرائیل در این سازمان، تعریف و تفسیر تروریسم از نگاه این سازمان را بیش از گروهکهای تروریستی همچون بوکوحرام به سمت گروههای مقاومت همچون حزبالله، انصارالله، حماس و... اطلاق میکند.
🖋کیهان
📤پاسخگویان:
https://eitaa.com/pasokhgooyan/5158