eitaa logo
پاسخ شبهات و پرسش ها - متن
286 دنبال‌کننده
60 عکس
38 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش: اگر خلافت، غصب نمی‌شد و امام علی(ع) بلافاصله بعد از پیامبر اکرم(ص) به حکومت می‌رسید، وضعیت تاریخ اسلام چه می‌شد؟ پاسخ: ما دقیقاً نمی‌دانیم اگر غصب خلافت توسط حزب سقیفه رخ نمی‌داد، کل روند تاریخ بشریت، چه می‌شد ولی می‌دانیم که شیطان، بیکار نمی‌نشست و بالأخره با مقداری تأخیر، شورش‌هایی بر ضد حکومت علی(ع) و اولادش به راه می‌انداخت و بعد هم نبردهای حق و باطل با فراز و نشیب‌هایی تداوم می‌یافت و شاید گاهی برخی از ائمه(ع) از قدرت ساقط می‌شدند و گاهی به قدرت باز می‌گشتند و گاهی عدل و شرع را در جامعه اجرا می‌کردند و گاهی نمی‌توانستند. این تصور که اگر اصحاب پیامبر (ص) در آزمون ولایت رفوزه نمی‌شدند، قطعاً دنیا به بهشت تبدیل می‌شد، درست نیست زیرا امتحانات دیگری در قدم‌های بعدی پدیدار می‌شد و شیطان به پاتک و حملات دیگری دست می‌زد و گاهی در حملاتش موفق می‌شد. آری اگر خلافت از همان آغاز غصب نمی‌شد، شورش منافقان به تأخیر می‌افتاد و کفّه‌ی مؤمنین تا مدت‌ها سنگین‌تر باقی می‌ماند و ما امروز به جای اینکه فقط 4 سال و 9 ماه را به عنوان حکومت امیرالمؤمنین(ع) و الگوی عدالت بشناسیم، از یک تجربه مثلا 60 ساله‌ی حکمرانی معصومان(ع) برخوردار بودیم و دستمان خیلی پُرتر بود. اگر خلافت، غصب نمی‌شد شاید امیرالمومنین(ع) 30 سال حکومت عادلانه داشتند و در آن مدت، وضعیت خوبی برقرار بود و الگوی ارزشمندی برای بشریت بر جای می‌ماند ولی احتمالاً ایشان سرانجام به دست یکی از منافقین شهید می‌شدند و بعد هم امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم سی سال حکومت میکردند ولی منافقین، شورش می کردند و امام حسين(ع) شهيد می‌شد و در دوره‌های بعدی هم گاهی ائمه(ع) از قدرت ساقط می‌شدند و گاهی به قدرت می‌رسیدند و مثلا دوره 11 امام بیش از 250 سال می‌شد و هنگامی که نوبت به مهدی(عج) می‌رسید احتمالاً باز هم مجبور به غیبت می‌شدند. به طور کلی، هر نسلی دارای آزمایش‌های خاص خود است. نباید خیال کنیم اگر صحابه در آزمون‌ها موفق می‌شدند لزوما نسل بعدی هم موفق می‌شدند. خداوند می‌فرماید: أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یتْرَکوا أَن یقُولُوا آمَنَّا وَهُم لَا یفْتَنُونَ؟! وَلَقَد فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم فَلَیعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ (سوره عنکبوت؛ آیات 2 و 3) ترجمه: "آیا مردم گمان دارند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان می‌کنیم)؛ باید علم خدا درباره کسانی که راست می‌گویند و کسانی که دروغ می‌گویند تحقق یابد" دشمنی ابلیس با بشر تمام نمی‌شود. او روی هوس‌ها، تنبلی‌ها، حسادت‌ها، لجاجت‌ها و قدرت‌طلبی بشر سرمایه‌گذاری می‌کند و خدا اجازه داده که اهل باطل گاهی در این دنیا به پیروزی‌های ظاهری و موقتی برسند و مؤمنان به شکنجه و قتل گرفتار آیند تا هرکسی ایمان و استقامتِ خود را عملاً شکوفا کند و منافقان نیز نفاق خود را آشکار کنند. قرآن می‌فرماید: أَم حَسِبَ الَّذِینَ ... بقیه را در لینک زیر مطالعه فرمایید: http://pasokhha57.blogfa.com/post/30 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
قدیمی‌ترین نسخه زیارت شریف عاشورا: نسخه قدیمی‌تر زیارت عاشورا که در "کامل الزیارات" تألیف ابن قولویه قمی(ره) آمده و مرحوم علامه امینی (ره) بانی نشر آن شدند آمده تفاوتهایی با متنی که در مفاتیح است دارد. تفاوت اصلی نسخه قدیمی‌تر با نسخه رایج زیارت عاشورا در برخی از عبارات لعن است. عبارات لعن در نسخه رایج رایج زیارت عاشورا به صورت زیر است : " اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِيَ ثُمَّ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِي سُفْيَانَ وَ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة... " اما در نسخه ای که در قدیمی‌ترین منبع این زیارت یعنی کامل‌الزیارات آمده لعن‌ها به صورت زیر است: " اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ نَبِيِّكَ بِاللَّعْنِ ثُمَّ الْعَنْ أَعْدَاءَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ وَ أَبَاهُ وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة " ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص179 گفتنی است علامه مجلسی (ره) هر دو نسخه بالا را در بحارالانوار آورده است. درباره ارجحیت نسخه قديمي‌تر زيارت عاشورا بر نسخه رایج ، يك مقاله مستند و علمی در مجله کتاب قیم یزد نشر شده كه لينك دانلودش در مطلب زير یافت می شود: http://masalnews.ir/4956/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D9%88-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%85/ عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
🔶 اگر امام حسن(ع) صلح نمی‌کرد چه می‌شد؟🔶 اگر امام حسن صلح نمی‌کرد، معاویه می‌آمد کوفه را فتح می‌کرد، آن چه را می‌خواست قتل عام می‌کرد و می‌گفت: این‌ها قتله [قاتلان] عثمان هستند، آن‌هایی که باید بمانند، روایاتی که در فضائل حضرت امیر (ع) و اهل بیت (ع) است و تا امروز در صحاح و مسانید هست، آن‌ها قتل عام می‌شدند، در این جنگ فرهنگی، ارتش امام حسن(ع)، ارتش پیامبر (ص) کشته می‌شدند، به نام چه؟ [خونخواهی عثمان]، حجر بن عدی بعد از صلح بر امام حسن(ع) وارد شد، به قدری پریشان است، گفت... (الله اکبر [الآن] می‌گویم چه گفت) گفت: «ا‌لسلام علیک یا مُذِل المؤمنین» حضرت گفت: «چرا این حرف را زدی؟» گفت: «به خدا قسم حب شما مرا واداشت بر این حرف»، گفت: «برای حفظ تو این کار را کردم. برای حفظ شما [شیعیان]» [امام حسن] صریح [می‌گوید]. این یک حرف امام حسن است که می‌گوید من اگر صلح نمی‌کردم، [معاویه] می‌آمد، به نام این که این‌ها قاتلان عثمان هستند همه این‌ها را می‌کشت، یک خطبه نهج‌البلاغه امروز در دست ما نبود. یکی از آن روایت‌هایی که در صحاح و سنن و مسانید هست در دست ما نبود، اصل ظریف در دست ما نبود، سیره علی(ع) در دست ما نبود، سیره صحیح پیامبر در دست ما نبود، تفسیرهای صحیح قرآن در دست ما نبود، همه را این‌هایی که امام حسن(ع) نگاه داشت به ما رساندند. این یکی از اسرار صلح امام حسن(ع) است. یکی دیگر: شما لابد شنیده‌اید، قطعا شنیده‌اید. همه‌مان شنیده‌ایم. وقتی که زینب را به اسیری بردند... (الله اکبر... الله اکبر... دختر پیامبر را)، در مجلس یزید، به یزید خطاب کرد: «یابن ا‌لطلقاء» گفت: «تو پسر آزاد کرده جّد من هستی»، چون پیامبر وقتی فتح مکه را کرد گفت: «اذهبوا فانتم الطلقاء» آزاد کرده پیامبر هستند، پس حضرت زینب به یزید می‌فرماید، آزاد کرده ما هستید، حضرت [امام حسن (ع)] فرمود: اگر من صلح نمی‌کردم، [معاویه] می‌آمد مرا می‌گرفت و آزاد می‌کرد... «فأکون... (این لفظ امام حسن است، گوش کنید)... فأکون سُبّة علیٰ رقاب بنی هاشم أبد الدّهر.» تا آخر روزگار بنی امیه می‌گفتند که امام حسن و امام حسین(ع) آزاد کرده معاویه هستند. نه این که نمی‌کشت، بعد می‌کشت. ولی اول آزاد می‌کرد، این‌ها را داشته باشید هنوز هم، باز حرف داریم، [امام حسن (ع)] صلح کرد. [حضرت] در صلح نامه نوشت... یکی از چیز‌ها این بود که امام حسن و امام حسین(ع) نزد او شهادت نمی‌دادند، یعنی خلافتش را قبول نداشتند. معنایش این است. این یک، [دیگر این که] خراج داراب جرد (داراب جرد را با جنگ نگرفته بودند. لذا وارد فَیء بود) در صلح آمده که خراج داراب جرد را باید بدهد به فرزندان آن‌هایی که در رکاب حضرت امیر در جمل و صفین کشته شدند. [همان] ایتام را. این یکی از شرط‌ها بود. شرط دیگر، کسی را بعد از خودش خلیفه نکند، کار مسلمان‌ها به خود مسلمان‌ها واگذار شود. این‌ها را همه نوشته، [معاویه] همه را امضا کرد و داد. [معاویه] آمد در نُخَیله بالای منبر رفت. اولاً که حضرت امیر را لعن کرد، حضرت امام حسن(ع) گفت که «من حسنم، مادرم فاطمه است، جّده‌ام خدیجه است، جّدم رسول خداست. تو مادرت هند جگرخوار است، پدرت ابوسفیان است... «لعن الله الأمنا حسبا [خدا از میان ما آن کسی را که حسب پست‌تری دارد لعنت کند]»، همه اهل مسجد گفتند که: «آمین». هر که از ما حسبش پست‌تر باشد لعنت بر او. این یک حرفی بینشان رد و بدل شد، حالا [در این جا] امام حسن (ع) نشسته و معاویه بر بالای منبر [بود]، بعد گفت که: «ألا و إنّ الحسنَ بن علي قد اشترطَ عليّ شروطاً، كلها تحت قَدَمَيَّ هاتين» [حسن بن علی] شرط‌هایی با من کرد، همه‌اش زیر دو پای من است. خودش را معرفی کرد. این یک. بالاتر از این [هم] هست، گفت:«إنّي ما قاتَلتکم لِتُصَلّوا و لا لِتَصوموا...» من با شماها ای اهل کوفه جنگ نکردم که نماز بخوانید [و روزه بگیرید]، شما این کار را می‌کنید. «... و أنّما قاتَلتُکُم لِأتأمَّرَ عَلَيْكُم» من با شما جنگ صفین و همه این‌ها [کردم] برای این که بر شما حاکم بشوم. پس حضرت امام حسن(ع) کاری کرد معاویه خودش را لخت نشان مردم داد تا به امروز. این بعضی از آثار صلح امام حسن(ع) است. پس اگر این صلح نبود کربلا هم نبود. حضرت سیدالشهداء را هم می‌کشت، کربلا هم نمی‌شد. پس این بعضی از آثار صلح امام حسن (ع) است. ✅ جهت استماع به صوت سخنرانی علامه به آدرس زیر رجوع کنید👇 🌍 https://alaskari.org/fa/سخنرانی%e2%80%8cهای-علامه-عسکری/اگر-امام-حسن-ع-صلح-نمیکرد-چه-میشد؟/ . 🔶 @alaskari_farsi 🔶 @alaskari_farsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴توضیح جالب درباره آیه حجاب در قرآن ... در آیات متعددی به حجاب اشاره شده از جمله آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور که در این کلیپ مورد اشاره قرار گرفته است. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
گفتگوی دو تا جنین توی شکم مادر 👶 تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟ 👶🏻 آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم. 👶 امکان نداره. ما با جفت (بند ناف) تعذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده. 👶🏻 تازه دنیا که رفتیم شاید مادرمونم ببینیم. 👶 ولی مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش؟ 👶🏻 به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه. 👶 من که به وجود چیزی به اسم مامان اعتقاد ندارم چون تا حالا ندیدمش. 👶🏻 اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی، اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی. ⭕️ گفتگوی این دو نوزاد برای شما آشنا نیست؟ عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
مرحوم استاد فاطمی نیا (ره): 🔹استخاره و شرايط انجام آن🔹 «بخش اول» استخاره دو نوع است، یک وقتی است که انسان فقط با قلب و زبان خود از خدای متعال طلب خیر می‌كند كه استخاره‌ی اصلی هم همین است، مثلا من به دنبال کاری می‌روم و دعا ميكنم و از خدای متعال می‌خواهم که در اين كار من خیر قرار دهد. یک نوع ديگر استخاره هست که مثلا با تسبیح یا قران انجام می‌شود و اين نوع استخاره برای زمانی است که ابهام و ترديدي در گوشه‌ای از گوشه‌های قلب ما بماند كه با مشورت هم برطرف نشود، و الا در جايي كه مشورت كرده ايم و ابهام و شكي نداريم ، ديگر استخاره جا ندارد. مثلا براي دختر خانومي خواستگار آمده ، خواستگار و خانواده ايشان از لحاظ تدين و اخلاق و رفتار و ... مورد رضايت هستند و آنها را كاملا ميشناسيم، در مشورت هم به اين نتيجه رسيديم كه مورد مناسبي است، اینجا دیگر استخاره لازم نيست. 📚برگرفته از جلسه ١٠٩ سيري در صحيفه سجاديه @fateminia عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
حضرت فاطمه در چند سالگی ازدواج کردند؟ به طور کلی چون سال تولد اشخاص در قدیم ثبت نمی‌شد بعدها (در قرن دوم) که خواستند کتب تاریخ را بنویسند اختلافاتی درباره سال تولد اشخاص رخ داد. درباره سال تولد حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) سه نظر در کتب روایی و تاریخی نقل شده است: 1 - برخی از علمای شیعه می‌گویند: حضرت زهرا(س) پنج سال بعد از بعثت متولد شده‌اند که در اینصورت هنگام ازدواجشان که مدتی پس از جنگ بدر بوده باید حدود 10 سال داشته باشند.(1) 2- برخی از روایات شیعه و سنی می‌گویند حضرت زهرا(س) در سال دوم بعثت متولد شده‌اند بنابراین هنگام ازدواجشان 13 سال داشته اند(2) 3 - روایت مشهور اهل سنت اینست که حضرت فاطمه(س) پنج سال قبل از بعثت متولد شده اند بنابراین در هنگام ازدواج 20 سال داشته‌اند. شماری از علمای قدیم شیعه همچون شیخ مفید(ره) نظریه دوم را قوی‌تر می‌دانند. در میان معاصران نیز شماری از محققان از جمله استاد محمدهادی یوسفی غروی نظریه دوم را درست می‌دانند. این نظر با روایتی از امام صادق(ع) نیز مطابقت دارد(3). پاورقی: (1) کلینی، الکافی، ج 1، ص 458 (2) شیخ مفید، مسار الشیعة، ص 54 (3) حاکم نیشابوری، المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 178 ، روایت شماره 4765 (س) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: پاسخ مطلب زیر که اخیرا فردی غیرمتخصص نشر کرده و بازتاب زیادی داشته چیست؟👇 "خانه های حجاز، جز پارچه ای حائل، اساساً در نداشتند چه رسد به درِ چوبی که آتش بگیرد و مسمار داشته باشد و شکسته شود و ... امام علی (ع) نیز به خلفا مشورت داده و تحت فرمانشان به جهاد می رفت" پاسخ: مطلب بالا درباره صدر اسلام و عصر خلفا، دچار اغراق و اشکال است زیرا برآیند شواهد و مستندات روایی و تاریخی، ما را به نکات زیر می رساند:👇 1- هیچ سند معتبر تاریخی نداریم که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) تحت فرمان هیچیک از خلفا به جنگ رفته باشند. حتی خود خلفا هم تمایلی نداشتند ایشان از پایتخت (مدینه) خارج شود زیرا می خواستند تحرکات سیاسی و اجتماعی ایشان را از نزدیک، زیر نظر داشته باشند. 2- خلفا مکررا در مسایل مختلف دینی و سیاسی از امام علی(ع) سؤال می کردند زیرا همگان می دانستند که هیچیک از صحابه از نظر علم، تقوا و درایت، قابل مقایسه با امیرالمؤمنین(ع) نیستند. امام(ع) نیز به پرسشهای خلفا پاسخ می داد و هرگاه از او مشورت میخواستند، خیرخواهانه نظر و نصیحت خود را نقدیم می فرمود و از اشتباهات، نهی می کرد تا شریک در خطاها نباشد. 3- کلمه «باب» در زبان عربی لزوما به معنای «درِ چوبی و سنگین» نبوده بلکه به هرگونه «وروردی»، خواه دارای حائلی از جنس پارچه یا لیف خرما باشد یا دارای دربِ چوبی باشد یا نباشد، «باب» گفته می شد. در قدیم، درهای چوبی و سنگین، معمولا مربوط به دارالاماره(مقر حکومت)، قلعه ها(مثل خیبر) و اتاقهایی بوده که محل نگهداری اموال بودند و بسیاری از خانه های عادی، صرفا دری از جنس لیف خرما داشتند و فاقد قفل و چفت و بست بودند و برای گشودنشان تلاش چندانی نیاز نبوده است. اساسا وضعیت جغرافیا و پوشش گیاهی حجاز با ایران تفاوت داشت و چوب مناسب و کافی برای ساخت در برای عموم خانه های حجاز، به وفور یافت نمی شد اما لیف خرما فراوان بود. بنابراین گرچه ثروتمندان که خانه های مجلل داشتند میتوانستند درهای محکمی از چوب برای حفاظت از اموال خود بسازند اما این مربوط به عموم مردم عربستان که زندگی معمولی داشتند نبوده است. گاهی نیز فقط یک اتاق در خانه (مثلا یک انبار یا بالاخانه) که برای حفاظت از اموال اختصاص داده شده بود، دارای در چوبی و قفل بوده است. درباره روایاتی که حاوی فعل «اَغلَقَ» یا «فَتَحَ» هستند نیز باید دانست که همیشه به معنای «قفل کردن یا گشودنِ قفلِ در با کلید» نیست بلکه گاهی نیز به معنای بستن در بدون قفل کردن است. بنابراین درهای چوبی، محکم و سنگین، مربوط به خانه های محقر و ساده ی عموم مردم نبوده است. 4- اصل هجوم به خانه فاطمه(س) و اینکه مهاجمان، آتش آوردند، تهدید به سوزاندن خانه کردند، بدون اجازه وارد خانه شدند، مولا علی (ع) را با وضع توهین آمیزی بردند و فاطمه (س) به مهاجمان اعتراض کرده، احتجاج فرمودند، قطعی و غیر قابل تشکیک است زیرا با تواتر نقل شده است. طبق برخی نقلها، حضرت زهرا(س) گریه و شیون سر دادند و فرمودند:«آیا میخواهید فرزندانم را یتیم کنید؟!» و این بیاناتِ پر سوز و گداز، موجب گریه حاضران شد. با اینهمه برخی از جزئیات که در برخی روضه ها بیان می شود با سند معتبر نرسیده و متخصصان، در مورد ردّ یا تأییدِ «برخی از جزئیات»، اختلاف نظر دارند. به عنوان نمونه روضه مسمار (اصابت میخِ در به سینه حضرت زهرا سلام الله علیها) سندی در کتب محدثان و مورخان متقدم شیعه و سنی ندارد و حدسیّات و تصورات ذهن خلّاق برخی از افراد در صدسال اخیر است. حتی کتاب «مؤتمر علماء بغداد» که اشاره ای به روضه مسمار کرده نیز تألیف یکی از فضلای عرب در قرن اخیر است و به غلط به نام «مقاتل بن عطیه»(از علمای قرن شش هجری) نشر شده و این از سبک و ادبیات امروزیِ کتاب هویداست. روایات کتب شیعه که بحث شهادت را مطرح میکنند، اموری غیر از مسمار را به عنوان علت شهادت آورده اند. 5- رابطه مولا علی(ع) با خلفا دستکم دارای دو مرحله بوده است: در یک برهه دستگاه خلافت شیوه رویارویی با اهل بیت(ع) را در پیش گرفت که اوج آن، ماجرای متواتر و غیرقابلِ تردیدِ هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیهاست ولی پس از حدود ششماه، مرحله آتش بس و همزیستی شروع می شود که امام علي(ع) از احقاق حق در آن شرایط نومید شده بودند، زمزمه ارتداد قبایل و شورش های تجزیه طلبانه از گوشه و کنار کشور اسلامی به گوش می رسید و خلیفه نیز این دفعه از باب آشتی وارد شد و در این مرحله، امام علی(ع) برای دفع افسد و حفظ مصلحت مهمتر (امنیت، تمامیت ارضی و وحدت اسلامی) تقاضای خلیفه برای بیعت را پذیرفتند و از آن پس در نمازجمعه خلیفه حاضر می شدند و هرجا لازم بود به حاکمان مشورت می دادند یا انتقاد و نصیحت می کردند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
4_5848472158262528914.pdf
642.2K
💢 واکاوی سن حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) در آثار مورخان متقدم مسلمان؛ با تکیه بر روایات ابن‌سعد (د.230ق) ✍️سارا خاتمی؛ مجتبی سلطانی احمدی و مصطفی گوهری فخرآباد 💢چکیده سن حضرت فاطمه در منابع کهن تاریخی سنی و شیعی با اختلافی تقریبا یک دهه‌ای گزارش شده است. دیدگاه غالب اهل سنت، تولد آن حضرت پیش از بعثت است و غالبا پنج سال پیش از بعثت را به‌عنوان سال تولد ایشان ذکر می‌کنند؛ ولی شیعیان بیشتر بر پنج سال بعد از بعثت توافق دارند. پژوهش حاضر با بررسی سن حضرت فاطمه (س) در منابع متقدم با تکیه بر روایات الطبقات الکبری و مقایسۀ آن با منابع فریقین کوشیده است تا در میان این روایات مختلف، دیدگاه صحیح را معلوم کند. بر این اساس، اگرچه احتمال تولد ایشان پس از بعثت قوی‌تراست، با روایت غالب در میان شیعیان (سال پنجم بعثت) موافق نیست و تولد آن حضرت به احتمال بیشتر در سال یکم بعثت اتفاق افتاده و بنابراین،عمر ایشان حدود ٢٣ سال بوده است. 📒دو فصلنامه علمی تاریخ و فرهنگ دانشگاه فردوسی مشهد، شماره ۱۰۴، بهار و تابستان ۱۳۹۹. (سلام الله علیها) (س) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
تظاهر به لعن با ذکر نام مقدسات اهل سنت؟؟ بعضی می گویند: روایتی هست که می گوید حضرت زهرا (سلام الله علیها) در ماجرای هجوم عوامل دستگاه خلافت به خانه آن حضرت، مهاجمان و سرانِ آنها را علنی و با ذکر نام لعن فرمودند پس تظاهر به لعن با ذکر نام شخصیت های مورد علاقه سنی ها، می تواند اقتدا به سیره حضرت فاطمه (سلام الله علیها) باشد. در پاسخ می توان گفت: «شرایط رویارویی» با «شرایط آتش بس» فرق دارد. در آن زمان عده ای آتش برای سوزاندن خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) آورده بودند و می خواستند امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را با وضع زننده ای بازداشت کنند بنابراین، شرایط رویارویی بود و طبیعی بود آن حضرت هم آنها را لعن کند و افکار عمومی نیز کاملا به ایشان حق می داد که واکنش متناسب نشان بدهند. اما بعدها امام علی(علیه السلام) که مولا و مقتدای ما هستند با حزب غاصبانِ خلافت آتش بس کردند و این آتش بس تا زمان ما نیز ادامه دارد. در شرایط آتش بس، اصل بر همزیستی و ادبیات ملایم است. امام علی(ع) در شرایط آتش بس، حتی در نماز جماعت ابوبکر شرکت می فرمودند. بنابراین شرایط ما با «شرایط خاص حضرت زهرا(س) هنگام حمله به خانه ایشان»، تفاوت جدی دارد. علاوه بر این، چند روایت معدودی که «لعن با ذکر نام» را مطرح می کنند اولا هیچیک از آنها سند صحیح ندارند ثانیا در عصر حاضر مرز محفل خصوصی و عمومی خیلی کمرنگ است و لعن با ذکر نام حتی اگر در محفل خصوصی باشد، عادت می شود و مفسده دارد. اساسا اینکه «نام مقدسات اهل سنت را بیاوریم و تظاهر به لعن با صدای بلند کنیم» در هیچ حدیثی با اسناد صحیح به شیعیان توصیه نشده است و این کارها از آداب خودساخته برخی از افراد است که بعدها به اسم آداب شیعی ترویج شده است. در اینجا چند نکته باید بیان شود: 1 - وحدت شیعه و سنی که دنبالش هستیم اصلا به معنای انکار مسایل قطعی تاریخی همچون غصب خلافت نیست. 2 - برائت از ظلم مورد تایید مدافعان وحدت است اما «تظاهر به لعن با ذکر نام مقدسات سنی ها» درست نیست و اهل بیت (علیهم السلام) نیز به شیعیان اینطور تعلیم نداده اند. 3 - وحدت یعنی همزیستی و رفتار نیکو و عدم تظاهر به لعن مقدسات سایر مذاهب با ذکر نام. البته افرادی مثل یزید و شمر را با ذکر نام نیز لعن می کنیم زیرا از مقدسات هیچیک از مذاهب اسلامی نیستند. 4 - لعن در مکتب تشیع به همان شیوه ای است که در زیارتنامه هایی که از معصومین(ع) تعلیم شده است یعنی «لعن ظالمان بطور کلی». عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
سوال: آیا واقعا امام معصوم(ع) فرموده اند: " ما بزرگترها و کوچکترهایمان را به دشنام گفتن و لعن کردنِ آن دو نفر (ابوبکر و عمر) توصیه می کنیم" ؟ آیا این روایت دارای سند و متن معتبری است؟ پاسخ: ترویج اين عبارت به عنوان حدیث روا نیست زیرا درباره اینکه امام معصوم (علیه السلام) چنین عبارتی را فرموده باشند تردیدهای بسیار جدی وجود دارد : اولا: عبارت عربی این جمله اینست: "وَ نَحْنُ مَعَاشِرَ بَنِي هَاشِمٍ نَأْمُرُ كِبَارَنَا وَ صِغَارَنَا بِسَبِّهِمَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمَا" اما باید توجه کرد که این عبارت صرفا بخشی از یکی از نگارش های ضعیف از یک روایتِ چند سطری درباره گفتگوی کمیت بن زید با امام معصوم (علیه السلام) است و در ویرایش های دیگری که مثلا در کافی کلینی نقل شده این جمله وجود ندارد. بنابراین روایت مورد بحث دارای چند ویرایش متفاوت است یعنی به چند گونه نقل شده است. یکی از این گونه ها در کافی کلینی و دو گونه در رجال کشی نقل شده و عبارت مورد بحث صرفا در یکی از این ویرایش ها که در رجال محمد بن عمر کشی (قرن 4) با سند شدیدا ضعیف نقل شده است. ویرایشی که کلینی نقل کرده در کتاب الكافي جلد 8 ، صفحه 102 ، حدیث شماره 75 آمده و دو ویرایش متفاوتی که کشی نقل کرده در رجال الکشی، صفحات 206 و 207(روایت های شماره 261 و 263) قابل دسترسی و مقایسه با یکدیگرند. ثانیا: علت ضعیف بودن سند این روایت آنست که دستکم سه تن از واسطه های نقل این عبارت، از سوی رجال شناسان عالیقدر شیعه متهم به ضعف و غلو (انحراف از تشیع از سنخ افراطی گری) شده اند بنابراین سندش به شدت ضعیف است. یکی از این سه واسطه «محمد بن {الحسن بن} جمهور العمی{القمی}» نام دارد که شیخ طوسی فرموده که «غالی»(افراطیِ منحرف) بوده و نجاشی(رجال شناس طراز اول شیعه) درباره او فرموده: «ضعیف فی الحدیث، فاسد المذهب» (رجال الطوسی، ص364 و رجال النجاشی، ص337) واسطه دیگری که در زنجیره سند این روایت دچار اتهامات سنگین است «اسحاق بن محمد البصری» نام دارد که شیخ طوسی تصریح کرده که این راوی نیز «متهم به غلو» است(رجال الطوسی، ص384) و نجاشی فرموده که این راوی «معدن التخلیط» است (رجال النجاشی، ص74) یعنی «روایات یا عقاید درست و نادرست را با هم مخلوط می کرده و نشر می داده است». نفر سوم در زنجیره سند «نصر بن صباح» نام دارد که نه تنها وثاقتش اثبات نشده بلکه کشی و نجاشی تصریح کرده اند که از «غالیان» (شیعه نمایانِ منحرف) بوده است.(رجال الکشی، ص17 و رجال النجاشی، ص428) البته نفر چهارمی نیز در زنجیره سند حضور دارد که نامش «موسی بن بشار الوشاء» است و درباره وثاقت یا عدم وثاقتش هیچ اطلاعاتی در اختیار نداریم یعنی «وثاقتش نامعلوم است». طبیعی است اگر چهار حلقه از یک زنجیره پنج حلقه ای غیرقابل اعتماد باشند چنین زنجیری به شدت غیرقابل اتکا خواهد بود. بنابراین سند این عبارت، از نظر علمای رجال شیعه غیرقابل اعتماد ارزیابی می شود. ثالثا: شیوه ای که اهل بیت(ع) در دعاها و زیارتنامه های معتبر به ما آموخته اند اینست که به جای «اینکه نام مقدسات اهل سنت را بیاوریم و تظاهر به لعن آنها کنیم» از شیوه زیر پیروی کنیم: 1- لعن ظالمان به صورت کلی 2 - خوشرفتاری با اهل سنت و مدارا با آنان 3- بیان واقعیات تاریخ و مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) به صورت استدلالی، مستند و به دور از فحاشی اساسا «تظاهر به لعن» با ذکر نام «مقدسات اهل سنت» در هیچ حدیث صحیح الإسنادی توصیه نشده و نباید ادعا کرد که اهل بیت(ع) چنین توصیه ای فرموده اند. شیوه «تظاهر به لعن مقدسات اهل سنت با ذکر نام»، غالبا ناشی از سلیقه شخصی برخی از افراطی های شیعه نما یا کسانی است که احیانا در برخی لحظات ، احساساتشان بر عقلشان غلبه می کند و برای درست کردن ابرو ، چشم را کور می کنند. به طور کلی باید رفتار شیعیان مصداق آیه شریفه «قولوا للناس حُسنا» (بقره:83) باشد. این آیه، خوشرفتاری با عموم مردم (خواه شیعه یا سنی یا مسیحی و ..) را توصیه فرموده است. طبیعی است اگر کسی به نام تشیع بخواهد «تظاهر به لعن مقدسات اهل سنت» کند ، از این آیه شریفه تخطّی کرده است. در پایان توجه خواننده محترم را به سخنی که سید رضی در نهج البلاغه از امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) نقل کرده جلب کنیم که فرمود: « اِنّي أكره لكُم أن تكونوا سبّابين » ترجمه: «برای شما ناپسند دارم که دشنامگو باشید»( نهج البلاغه، خطبه 206 از چاپ صبحی صالح) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis