😎 میخواهم یک اعتراف بکنم! آن روزها که به مدرسه میرفتم،
گاهی پیش میآمد صبحها بهشدت خوابم میآمد و دلم نمیخواست از خانه بیرون بروم؛
روزهایی که اوضاع اینطوری بود، وقتی مدیر را در مدرسه میدیدم، با خودم میگفتم:
«خوش به حالش، در یک اتاق جدا مینشیند و کسی کاری به کارش ندارد.
پس اگر بعضی از صبحها خوابش بیاید خیلی راحت میتواند بخوابد! آن وقت ما دانشآموزها باید اولِ صبح برویم سر کلاس ریاضی و ادبیات و عربی بنشینیم!»
👨🏫 ماجرا از این قرار است که شخصیت آقای مدیر در کتاب «مدیر مدرسه» معلمی است که از تدریس و سروکلهزدن سر کلاس خستهشده و حالا تصمیم گرفته برود مدیر مدرسه بشود؛ چون فکر میکند اگر مدیر باشد دیگر کسی کاری به کارش ندارد و راحت میشود،
اما من پیشاپیش به شما میگویم که اصلاً هم چنین خبرهایی نیست.
آقای مدیر روزهایی چنان عجیب و سخت را در مدرسه تجربه خواهد کرد که صدبار در دلش با خودش میگوید کاش همان معلم میماند و...
🔻 برای خواندن متن کامل خواندنی به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=23720
#معرفی_کتاب 📚
#مدیرمدرسه
#جلال_آلاحمد✍
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran
📆 در سال ۱۹۴۸، نیروهای رژیم صهیونیستی به روستای طنطوره در نزدیکی حیفا حمله میکند
که تعداد زیادی از اهالی روستا در این حمله کشته میشوند و تعدادی نیز روستا را ترک میکنند. داستان «من پناهنده نیستم» از همین جا آغاز میشود.
📒 داستان زندگی داستانی که از زاویهدید یک دختر نوجوان آغاز میشود، در طول قصه رشد میکند و از نوجوانی به جوانی و میانسالی و پیری میرسد،
اما در تمام این سالها حقیقتی همراهش است؛ زادگاهی که یک شب بهاری برای همیشه ترکش کرده.
رقیه از این خانه به آن خانه میرود، اما همیشه وطنش را بر شانههایش حمل میکند.
📜 داستان رقیه فقط به حوادث تاریخی محدود نمیشود. نویسنده، خواننده را به اعماق زندگی میبرد. رقیه از خوراکیهای محلی میگوید،
در مورد جزئیات گلدوزیهای لباس زنان فلسطینی مینویسد.
هر روز صبح روزنامه میخرد تا کاریکاتورهای «ناجی علی» را ببیند و همین جزئیات است که باعث میشود داستان چیزی فراتر از روایت ساده تاریخ باشد و به صفحات خشک آن رنگ تازهای ببخشد.
🔻 برای خواندن متن کامل خواندنی به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=23632
#معرفی_کتاب 📚
#من_پناهنده_نیستم
#رضوی_عاشور✍
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran
🌍 «یک تکه زمین کوچک»، داستان پسر نوجوانی به نام کریم است
که آرزو دارد ستاره فوتبال، هنرپیشۀ مشهور و طراح بازیهای رایانهای شود
و مثل همۀ نوجوانها آرزوهای بزرگ و متنوعی در سرش میپروراند.
تفاوت کریم با بقیه نوجوانها در یکی از آرزوهای لیست آرزوهایش است؛
چیزی که اغلب نوجوانهای معمولی دنیا به آن فکر نمیکنند.
«زنده بمونم، حتی اگر قراره گلولهای بهم بخوره، به جاییم بخوره که خوب شدنی باشه.
به سر یا ستون مهرههام نخوره، انشاءالله.» کمتر نوجوانی در دنیا به این فکر میکند که گلوله به کجای بدنش اصابت کند...
🔻 برای خواندن متن کامل خواندنی به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=23631
#معرفی_کتاب📚
#یه_تکه_زمین_کوچک
#الیزابت_لرد✍
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran