🌺داستان ازدواج نرجس خاتون مادر امام زمان (عج)
🟢 قسمت هفتم:
آرزوی دیدار واقعی یار
مدتی گذشت؛ ملیکا دوست داشت همسر و امام خود را واقعی ببیند اما او کجا و حسن به علی کجا. در ضمن میان رومیان و مسیحیان همچنان جنگ است، پس دیدار و ازدواج در چنین شرایطی سخت خواهد بود.
در رویایی ملیکا از خواسته قلبی خود که دیدار بود گفت. امام بشارت داد که لحظه دیدار نزدیک است. امام گفت: در آیندهای نزدیک قیصر روم برای مبارزه با مسلمانان لشکری را آماده و روانه میکند. در آن لشکر کنیزانی نیز وجود دارند که به امور سپاهیان برسند. تو لازم است همراهشان باشی. عاقبت این جنگ پیروزی مسلمانان و اسیر شدن رومیان است. زمانی که به اسارت گرفته میشوی تو را همراه دیگر کنیزان به شهر بغداد میبرند تا در آنجا بفروشند.
تو به هر معاملهای رضایت نده. هر زمان شخصی از سوی ما و با نامهای از طرف ما برای خرید آمد و به تو نامه را داد، راضی باش و با او همراه شو چرا که تو را به سمت ما میآورد …
#امام_زمان
#داستان_نرجس_خاتون
#قسمت_هفتم
ᘜ⋆⃟݊🥀•✿❅⊰━━━•─
@patoghedokhtarane