📝محمد صدرا مازنی
💠پیشنهاد عنوان پژوهشی: نقش اخلاق رقابت در افزایش شادکامی
🔻چندی قبل گذارم به دنیای کتاب جناب آقای مولانا افتاد؛ فروشگاهی بزرگ و مدرن واقع در طبقه سوم پاساژ صفاییه.
مکانی دلچسب و جذاب که گاهی خود را به ضیافتش دعوت می کنم.
تلفن همراهم زنگ خورده بود و مشغول شنیدن یک سوال شرعی درباره محدوده اختیارات و وظایف وصی برای صیانت از ثلث اموال متوفی بودم کهرچشمم به کتاب《در ستایش اتلاف وقت》 افتاد؛ توجهم جلب شد. آن را به دست گرفته و به مطالب معرفی کتاب در پشت جلد آن خیره شدم، در حالی که همچنان مشغول شنیدن سوال پشت خط تلفن همراهم بودم.
🔻غرضم از نوشتن این چند سطر نه طرح بحثی درباره وظایف وصی است و نه قصد معرفی کتاب در ستایش اتلاف وقت را دارم، که به رسم عادت در فرصتی مناسب آن را معرفی خواهم کرد.
من از این کتاب به یاد کتابی دیگر که ۴ سال پیش در یک کتاب فروشی واقع در تهران دیده بودم افتادم؛ کتابی نوشته برتراند راسل با عنوان 《در ستایش بطالت》.
🔻ابتدا تصور کردم ترجمه و یا چاپ جدیدی از همان کتاب را پیش رو دارم؛ اما با دقت بیشتر متوجه شدم نویسنده این کتاب شخصدیگری است به نام آلن لایتمن؛ پنج فصل نخست کتاب را در مدت کوتاهی خواندم و به سراغ قفسه کتابخانه رفتم به قصد یافتن کتاب راسل. تصورم این بود که باید مدت زیادی را برای یافتنش تلاش کنم؛ اما در اولین نگاه چشمم به کتاب افتاد. دوباره مرور کردم و در صفحات میانی این کتاب موضوعی به ذهنم تبادر کرد که به نظرم رسید می تواند پیشنهادی باشد برای اهل تحقیق.
🔻سخن برتراند راسل در ستایش بطالت نه تشویق تنبلی، تن پروری، رکود و ایستایی؛ که تلاشی برای یافتن فراغت و نه به معنی مصطلح 《مدیریت اوقات فراقت》در زندگی است. فرصت دادن برای تقسیم عادلانه نشاط و امید به همگان است. اینکه بجای خوش بودن عده ای و فربه شدن جمعی اندک، همگان خوب زندگی کنند و خوش زیست نمایند. خوب بخورند و خوب لذت ببرند. از همین رو این پرسش ها به ذهنم رسید:
🔻آیا می توان رقابت را از مسابقه برای انباشت سرمایه و تکاثر و خارج کردن رقیب از صحنه و بیکار کردن اشخاص به فرصتی برای بالا بردن کیفیت کالا و خدمات و نیز افزایش نشاط و امید عمومی تبدیل کرد؟
آیا 《کار》 را که در فرهنگ دینی به بهترین تفریح توصیف شده است می توان برای همگان لذت بخش کرد؟ چگونه می توان در یک جامعه《نشاط و امید ناخالص ملی》 را جایگزین《تولید ناخالص ملی》 کرد؟ چگونه می توان محیط کار را بستر امن همگانی و نه حاشیه امنی برای درصد کمی از ثروتمندان تبدیل کرد؟ آیا می توان به جای احساس تکلیف کردن تا ارذل العمر،
به رها کردن مشاغل و واسپاری آنها به
جوانان و تقسیم ثروت به جمع بیشتری از جامعه اندیشید؟
🔻پاسخ به همه پرسش های یادشده نه در حوصله یک مقاله است و نه در توان یک محقق بلکه مساله ای چند وجهی است که از یک طرف جزو شئون حکومت و به عزم و اراده حکمرانان برای حل آن مسائل مرتبط است و از طرفی دیگر به فرهنگ عمومی وابسته است؛ با این حال به گمانم می توان تحقیقی در قالب یک مقاله درباره اخلاق رقابت نوشت و در آن به برخی از پرسش های پیش گفته پاسخ گفت. رعایت اخلاق رقابت می تواند نقش زیادی در تقویت نشاط و شادکامی و بسط عدالت اجتماعی ایفا نماید.
🔻پ.ن:
۱. جامعه باید از اشخاص با تجربه در قالب مشاوره بهره جوید.
۲. کار جهادی برای کشور ما(به ویژه در شرایط تحریم) یک وظیفه همگانی است. و این نوشته هرگز به معنی لزوم کم کردن مدت و زمان کار در شرایط فعلی نیست(اگر چه فرهنگ جهانی باید به این سمت حرکت کند)؛ بلکه بر ضرورت واسپاری امور به جوانان و تقسیم وظایف و تقویت نیروی مولد تاکید می ورزد.
#نیاز_سنجی_پژوهشی
#اولویتهای_پژوهشی
#مساله_شناسی
#اخلاق_رقابت
#محمدصدرامازنی
@masaelepazuheshi