eitaa logo
پاورقی
471 دنبال‌کننده
231 عکس
55 ویدیو
31 فایل
پاورقی حاوی یادداشت‌‌ها و نکات مهم آموزشی و پژوهشی در عرصه‌ی سیاستگذاری پژوهشی، مهارت‌های پژوهشی، مباحث اخلاقی فرهنگی و اجتماعی، اولویت‌های پژوهشی، معرفی کتب فاخر دینی، فلسفی و اخلاقی ▫️برای ارتباط با مدیر به شناسه زیر مراجعه کنید: ✅ @sadramah
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی (۱) رضا بابایی «یادداشت/ note»، کوتاه‌ترین سازۀ نوشتاری است. پس از یادداشت، «مقاله/ essay» و پس از آن کتاب است. سابقۀ مقاله‌نویسی به قرن شانزدهم میلادی می‌‌رسد و نخستین نوشتارها در این قالب، به قلم میشل مونتنی فرانسوی(۱۵۳۳-۱۵۹۲) و فرانسیس بیکن انگلیسی(1561-1626) است؛ اما یادداشت‌نویسی، پیشینه‌ای طولانی‌تر دارد؛ زیرا اکثر رساله‌های کوتاه علمی در گذشته‌های دور و نزدیک، شبیه همین قالب نوشتاری است. همانندی‌های یاداشت با مقاله و ‌کتاب، ‌کم نیست؛ مثلا یادداشت نیز مانند مقاله باید «مسئله‌محور» باشد، نه «موضوع‌محور». همچنین یادداشت‌ باید همچون ‌کتاب و مقاله، ساختارمند و به نثر معیار باشد. با وجود این، یادداشت ویژگی‌هایی دارد ‌که آن را از هر قالب دیگری جدا می‌‌کند. برخی از آن ویژگی‌ها به این شرح است: ۱۴۰۲/۰۴/۱۱ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی(۲) رضا بابایی سه ویژگی یادداشت یک. اگر بخواهیم قالب‌های نوشتاری را با انواع شعر فارسی مقایسه کنیم، کتاب مانند قصیده یا مثنوی بلند است، مقاله مانند غزل، و یادداشت همچون رباعی. در یادداشت، نویسنده باید در زمینی کوچک، خانه‌ای بسازد که همۀ بخش‌های یک سازۀ مسکونی را دارا است. در کتاب یا مقاله، زمین بیشتری در اختیار نویسنده است. بنابراین در مهندسی نوشتار و چینش مطالب، دستش بازتر است؛ اما یادداشت‌نویس مانند معماری است که باید در زمینی به مساحت چهل متر مربع، خانه‌ای بسازد که اتاق خواب و پذیرایی و آشپزخانه و حمام و سرویس بهداشتی و دیگر امکانات یک سکونت‌گاه ‌کامل را داشته باشد. دو. در هیچ نوشتاری، سرعت قلم نباید بیشتر از سرعت فهم خواننده باشد؛ اما در یادداشت، سرعت قلم در چینش مطالب و پیشبرد مباحث، باید مقداری بیشتر از سرعت آن در مقاله و ‌کتاب باشد. بنابراین یادداشت، قالبی مناسب برای محافظه‌کاری یا چرب‌زبانی و زیاده‌گویی نیست؛ بلکه به دلیل کوتاهی و دامنۀ محدودش، نیاز بیشتری به صراحت و صلابت قلم دارد؛ چنانکه زبان رباعی نیز صریح، گویا، سرراست و ‌کوبنده است. قلم در یادداشت، ضرباهنگی تند و شتابان دارد و لحظه‌ای چشم از مقصد خود برنمی‌دارد. بنابراین با هر سطر و بلکه با هر کلمه ‌که می‌نویسد، یک گام به مقصدش نزدیک‌تر می‌شود. به همین دلیل، صریح‌ و ر‌ک‌گو است و پیوسته بر فهم خواننده تازیانه می‌زند تا در میانۀ راه به خواب نرود. تازیانه‌های قلم در یادداشت، از بازی‌های زبانی آغاز می‌شود و تا آرایه‌هایی همچون طنز و غافل‌گیری خواننده و هجوم ناگهانی بر پیش‌فرض‌های او پیش می‌رود. سه. در یادداشت، حتی یک کلمۀ زائد، عیب محسوب می‌شود؛ اما در مقاله تا چند پاراگراف ‌کم‌فایده هم بخشوده است. ایجاز و اختصار، به قدری در یادداشت اهمیت دارد ‌که بهتر است آراستگی آن در پیراستگی باشد. کلمات زائد در یادداشت، سرعت‌گیر و دشمن تمرکز است. تمرکز خواننده در یادداشت، بسیار مهم است؛ زیرا در یادداشت، نویسنده فرصتی برای جبران ندارد. اگر خواننده‌ای در فهم عبارتی یا جمله‌ای یا بندی در یادداشت، دچار مشکل شود، مانند خواننده‌ای است که فصلی از یک کتاب را نفهمد و از آن بگذرد. بنابراین، تا می‌توان باید از عواملی که تمرکز او را بر هم می‌زند، پرهیز کرد و مهم‌ترین آنها، کلمات و عبارات زائد یا کم‌فایده یا کژتاب است. ۱۴۰۲/۰۴/۱۱ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی(۳) رضا بابایی پنج ویژگی یادداشت یک. یادداشت‌نویسی، همان نکته‌گویی است در چهرۀ نوشتاری. پس نام دیگر یادداشت‌نویسی، نکته‌نویسی است. فرق یادداشت با مقاله، فرق «نکته» با «مطلب» است. «مطلب» را در مقاله می‌گویند و «نکته» را در یادداشت. نکته، مغز مطلب است و از این رو یادداشت نیز باید نغز باشد. در یادداشت‌ها هم می‌توان «مطلب» گفت یا «نظریه‌» پرداخت؛ اما نخست باید آن مطلب یا نظریه را به «نکته» و «تلنگر» تبدیل کرد؛ یعنی آن را چنان پوست‌کنده و فشرده ساخت که به نظر نغز و تازه بیاید. اگر نوشتن را به میدان جنگ تشبیه کنیم، یادداشت‌نویسی مانند جنگ‌های چریکی و پارتیزانی است، و ‌کتاب و مقاله شبیه جنگ‌های کلاسیک. دو. یادداشت‌ها ممکن است در حد افق‌گشایی یا مقدمه‌چینی یا مسئله‌سازی باشند؛ برخلاف مقاله یا کتاب که نباید پرسش‌ها را بی‌پاسخ بگذارند و بگذرند. گاهی یادداشتی، طرح پرسشی یا مسئله‌ای است بدون حل آن. سه. کوتاهی و خوش‌خوانی این قالب، یادداشت‌‌نویس را قادر می‌سازد که طی یادداشت‌های فراوان و در زمانی کوتاه، دربارۀ مسائل متعدد و گوناگون بنویسد. چهار. یادداشت‌نویس، بیش از تتبع و جست‌وجو در منابع، نیاز به نشانه‌ها و ذهن تحلیل‌گر و نکته‌یاب دارد. همان‌قدر که قالب مقاله و کتاب در خدمت محققان است، یادداشت به کار متفکران و تحلیل‌گران می‌آید. پنج. معمولا با تجزیۀ مقالات نمی‌توان آنها را به چند یادداشت تبدیل کرد؛ زیرا هر یادداشت، ساختاری کامل دارد، اما معمولا اجزای یک مقاله یا کتاب، وابسته و پیوسته به یک‌دیگرند. یادداشت، هر قدر هم ‌که ‌کوتاه است، نباید ناقص الخلقه باشد. یادداشت سالم، همۀ اجزای یک نوشتار کامل را دارد؛ از اشاره به ضرورت مسئله تا استدلال و نتیجه. خطای رایج در میان برخی نویسندگان، این است که گمان می‌کنند مقاله، بخشی از کتاب است و یادداشت بخشی از یک مقاله. هرگز! یادداشت و مقاله و کتاب، سه قالب با سه هویت و با سه ساختار متفاوت است. ۱۴۰۲/۰۴/۱۳ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی(۴) رضا بابایی پنج ویژگی یادداشت یک. اقتضای این قالب، زبانی صمیمی‌ و دوستانه و اندکی متفاوت است و همین، گفت‌وگو را آسان‌تر می‌کند. بنابراین، زبان معیار در یادداشت، با زبان معیار در مقاله و کتاب، اندکی فرق می‌کند و این فرق بیشتر در میزان صمیمیت و بازتاب صادقانه‌تر شخصیت نویسنده در متن است. بر این پایه، کتاب از مقاله رسمی‌تر است و مقاله از یادداشت. دو. قالب یادداشت، مخاطبان بیشتری دارد؛ هم به دلیل کوتاهی آن و هم به دلیل محتوا و موضوعی که معمولا برای یادداشت‌نویسی برمی‌گزینند. برخلاف مقاله و کتاب، مخاطب یادداشت، گروهی خاص از طبقات اجتماعی یا علمی نیست. خوانندۀ یادداشت، به چیزی بیشتر از سواد خواندن و اندکی فرهیختگی و دردمندی نیاز ندارد. سه. برخی نویسندگان، اعماق را می‌جویند و برخی زوایا و گوشه‌ها را. قالب‌های مقاله و کتاب، بیشتر به کار نویسندگان گروه اول می‌آید و قالب یادداشت برای نویسندگان گروه دوم، کارایی بیشتری دارد. چهار. ساختار یادداشت، باید هنری‌‌تر باشد تا بتواند به مقصود برسد؛ چنانکه زمین شما هر قدر کوچک‌تر باشد، باید در نقشۀ مهندسی ساختمان، هنرمندانه‌تر عمل کنید تا به آنچه می‌خواهید برسید. لازمۀ ساختار هنری، تخلف از شیوه‌های رایج و دست‌مالی‌شده در ورود به بحث و خروج از آن است. یادداشت، به دلیل کوتاهی و نقشۀ مهندسی آن و نیز به دلیل محتوای نکته‌‌سنجانه‌اش، باید از ادبیاتی آوانگارد نیز برخوردار باشد؛ یعنی مؤلفه‌های ادبی یا هنری یا سَبکی آن، قوی‌تر باشد. بنابراین یادداشت‌نویسی، فقط از عهدۀ کسانی برمی‌آید که افزون بر ذهن تحلیل‌گر، قلمی توانمند نیز دارند. پنج. ارجاعات مکرر به منابع، یادداشت را دچار اختلال می‌‌کند؛ بر خلاف مقاله و کتاب که بخشی مهم از اعتبار آنها، در تعداد منابعشان است. این تفاوت، از آنجا آب می‌خورد که محتوای یادداشت، از جنس «نکته» و «تحلیل» است و یادداشت‌نویس، نکته‌گو است؛ اما محتوای مقاله، از نوع «مطلب» است و مقاله‌نویس، یا باید نظریه‌پرداز باشد یا در پرورش نظریه‌ای، مهارت و دانش کافی داشته باشد. ۱۴۰۲/۰۴/۱۹ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی(۵) رضا بابایی پنج ویژگی یادداشت یک. با ورود وبلاگ‌نویسی و سپس استاتوس‌نویسی در فیسبوک به جهان نوشتاری فارسی‌زبانان، یادداشت‌نویسی در ایران وارد مرحله‌ای تازه شد و در گروه‌های موبایلی، اوج گرفت. اما هنوز اکثر نویسندگان در این گروه‌ها، از یادداشت برای «مطلب» استفاده می‌کنند و نیز توانایی عبور از نثر معیار را ندارند؛ در حالی که گروه‌های مجازی، بیشتر مناسب یادداشت‌نویسی است و یادداشت، جای نکته‌گویی است نه شرح و بسط مطالب علمی. همچنین ادبیات یادداشت، باید فاصله‌اش را با نثر معیار، تا حدی حفظ کند. در واقع یادداشت‌نویس، اجازه و امکان بیشتری برای دخالت دادن خصلت‌های فردی خود در نوشتارش را دارد. بنابراین می‌توان «یادداشت» را شخصی‌ترین قالب نوشتاری نیز شمرد. ما به تعداد مقاله‌نویسان، سبک ویژه نداریم؛ اما علی القاعده باید به شمار یادداشت‌نویسان، سبک یا شبه‌سبک داشته باشیم. دو. بزرگ‌ترین خطری ‌که یادداشت‌نویسی را تهدید می‌‌کند، انشانویسی است. فرق انشا با یادداشت در توانایی و مهارت نویسنده در پرورش مطلب است. انشانویس، معمولا زیاده‌گو، بیهوده‌گو، مقلد، تکراری‌نویس و گرفتار ‌کلیشه‌های زبانی و محتوایی است. انشانویس، حتی در انتخاب موضوع و عنوان، چشم به دست دیگران دارد. شکل هندسی انشا نیز معمولا خط ممتد است. اما یادداشت‌‌ها گاهی ساختار چندضلعی دارند و گاهی زاویه‌ای نادیده را می‌‌کاوند و در ‌کاوش‌گری نیز از صفر شروع نمی‌‌کنند؛ بلکه از جایی آغاز می‌‌کنند ‌که دیگران سرانجام به آنجا رسیده‌اند. بدین ترتیب، هر یادداشت خشتی در دیوار دانش است. اما ‌کار انشانویس شمردن خشت‌های دیوار یا بازی با آنها است. سه. آن مقدار که یادداشت به طنز و شوخی نویسنده با خواننده نیاز دارد، مقاله و کتاب نیاز ندارد. اگر طنازی قلم در ‌کتاب و مقاله، مستحب است، در یادداشت واجب است؛ زیرا ادبیات یادداشت، ادبیات گفت‌وگو است، نه ادبیات سخنرانی و خطابه. گفت‌وگو بدون طنز و شوخی، منازعه است؛ اما سخنرانی بدون طنز و شوخی هم سخنرانی است. چهار. در یادداشت، نویسنده نباید گارد معلمی یا استادی بگیرد و حتی نباید خیلی جدی و رسمی باشد؛ بلکه باید خشم و نفرت و عشق و هیجان و دیگر حالات روحی و شخصی‌اش را –به صورت کنترل‌شده– در نوشته‌اش آشکار کند. پنج. پایان‌بندی استادانه در یادداشت، از اهمیتی فوق العاده برخوردار است؛ مثل رباعی که به‌واقع در مصرع چهارم متولد می‌شود؛ یعنی آغاز واقعی او در پایان او است. شروع‌های متفاوت نیز – مانند شروع طوفانی یا رندانه یا غافل‌گیرانه یا طنازانه – از امتیازهایی است که مجال آن در یادداشت، بیشتر است. ۱۴۰۲/۰۴/۲۵ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi