eitaa logo
پیامکی از بهشت
32 دنبال‌کننده
110 عکس
34 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🍀🌼🌺🌼🍀💐 آمده اما من نرسید به داد این دل سرگشته یار من نرسید خداکند که بمیرم در این غریب از این که گذشت و نگار من نرسید سوال می کنم از خود شبیه هفته ی قبل چرا پناه دل بی قرار من نرسید؟؟ کنار زار می زنم...از بس زمان سرشدن من نرسید تمام ایل و تبارم فدای آمدنش امید آخر ایل و تبار من نرسید و دیگری گذشت اما دوای زخم دل من نرسید خداکند برسد باخودش مرا ببرد تمام زنان را به کربلا ببرد... 💐🍀🌼🌺🌼🍀💐 @dashtejonoon1 💐🍀🌼🌺🌼🍀💐
‏کشتی نوح نشد منتظر هیچ کسی این حسین است که با خود همه راخواهد برد ‎
.. شهید؁بودکہ‌همیشہ‌ذکرش‌این‌بود، نمےدونم‌شعرخودش‌بودیاغیر... یابن الزهرا.. یابیایک‌نگاهۍبہ‌من‌کن.... یابهہ‌دستت‌مرادرکفن‌کن.. ازبس‌این‌شهیدبہ‌امام‌زمان(عجل‌اللہ‌تعالے فرجہ)علاقہ‌داشت‌.. بہ‌دوست‌روحانۍخودوصیت‌مۍکند. اگرمن‌شهیدشدم‌دوست‌دارم‌כرمجلس ختم‌من‌توسخنرانۍکنۍ.. روحانۍمۍگوید: ماازجبهہ‌برگشتیم‌وقتۍآمدیم‌دیدیم عکس‌شهیدرازده‌اند.. پیش‌پدرومادرش‌آمدم‌گفتم: این‌شهیدچنین‌وصیتۍکرده‌است‌آیامن مۍتوانم‌درمجلس‌ختم‌اوسخنرانۍکنم آنان‌اجازه‌دادند.. درمجلس‌سخنرانۍکردم‌بعدگفتم‌ذکر شهیداین‌بوده‌استـــ: یابن‌الزهرا.. یابیایک‌نگاهۍبہ‌من‌کن✨ یابہ‌دستت‌مرادرکفن‌کن🌿 وقتی‌این‌جملہ‌راگفتم،یک‌نفربلندشدو‌ شروع‌کردفریادزدن.. وقتۍآرام‌شدگفت: من‌غسال‌هستم‌دیشب‌آخرها؁شب بہ‌من‌گفتندیکۍازشهدافردابایدتشییع شودوچون‌پشت‌جبهہ‌شهیدشده‌است بایداوراغسل‌دهی... وقتۍکہ‌مۍخواستم‌این‌شهیدراکفن‌کنم دیدم‌یک‌شخص‌بزرگوار؁واردشد.. گفت:بروبیرون‌من‌خودم‌بایداین‌شهیدرا کفن‌کنمـ .. من‌رفتم‌دروسط‌راه‌باخودگفتم‌این شخص‌کہ‌بودوچرامرابیرون‌کرد !؟ باعجلہ‌برگشتم‌ودیدم این‌شهیدکفن‌شده‌وتمام‌فضا؁ غسالخانہ‌بو؁عطرگرفتہ‌بود.. ازدیشب‌نمۍدانستم‌رمزاین‌جریان‌چہ‌بود. اماحالافهمیدمـ.. نشناختم.. منبع: کتاب‌روایت‌مقدس‌صفحہ ⁹⁶ بہ‌نقل‌ازنگارنده‌کتاب"میر مهر" حجة‌الاسلام‌سید‌محسن پوراقایی 🏴 @pelakkhakii 👈👈🕊🌷
آیا بر کشتنِ من تشویق می کنید ❔❕ طبری از قول ابی مخنف به نقل از عبدالله بن عمار از شرکت کنندگان در قتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام گوید : آنگاه پیادگان از راست و چپ محاصره اش کردند و حسین از چپ و راست به آنها حمله کرد تا پراکنده شدند. او پیراهنی از ابریشم و عمامه ای بر سر داشت. به خدا قسم هرگز محاصره شده ای این چنین، ندیده بودم. که فرزندان و اهل بیت و یارانش کشته شده باشند و او با شهامت و شجاعت و استواریِ هرچه تمام تر به دفاع برخیزد! به خدا قسم پیش از او و پس از او همانندش را ندیدم که پیادگان از چپ و راستش همچون بز های گرگ زده پراکنده می شدند! ابومخنف به نقل از صعقب بن زبیر و او از حمید بن مسلم، گوید : حسین جبّه ای از حریر بر تن و عمامه ای بر سر داشت و خضاب کرده بود، درحال پیاده، همچون سواری شجاع و تیزهوش می جنگید و راه دشمن را می بست و می گفت : آیا بر کشتن من تشویق می کنید؟ هان! به خدا قسم شما هیچ بنده ای از بندگان خدا را پس از من نمی کشید که خدا از قتل او خشمگین تر از قتل من باشد. به خدا قسم من امیدوارم که خداوند با خواری شما مرا گرامی بدارد و انتقامم را به گونه ای که درنیابید از شما بستاند... 🕟 گوید : آنگاه مدتی از روز گذشت که اگر مردم قصد کشتن او را داشتند انجامش می دادند ولی هریک منتظر دیگری بود و دوست داشت که این کار به دست غیر او انجام شود که شمر فریاد زد : وای بر شما! منتظر چه هستید؟ او را بکشید! مادرانتان به عزایتان بنشینند! ◾️ گوید : مردم از هرسو به آن حضرت یورش بردند و شریک تمیمی دست چپش را هدف گرفت و دیگری گردن آن حضرت را نشانه رفت. سپس بازگشتند و آن حضرت برمی خاست و می افتاد که سنان ابن انس بر او یورش برد و نیزه اش زد و به خولی بن یزید گفت سرش را جدا کن. خولی چون خواست چنین کند سست شد و لرزید. سنان به او گفت : خدا بازوانت را بشکند و دستانت را جدا کند! و خود پیاده شد و سر آن حضرت را برید و به خولی سپرد. ابومخنف از قول حضرت صادق علیه السلام روایت کند که فرمود : «حسین علیه السلام هنگامی که به شهادت رسید سی و سه زخم نیزه و سی و چهار زخم شمشیر در بدن داشت» 🏴 ترجمه معالم المدرستین ؛ جلد سوم؛ صفحات ١۵۵ و ١۵۶ 🔴سفارش این کتاب👇🏻 @Aghayabnalhasan @Allameaskari