eitaa logo
پیامهایی از آسمان
223 دنبال‌کننده
2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
6 فایل
پیامهایی که از طرف خالق برای مخلوق آمده است... ارتباط با مدیر @hamsafar_asmani
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 💠 پنج نكته درباره تهمت‏ 🔸1. يكى از گناهان است. 👈 تهمت آن است كه درباره برادر مسلمان، چيزى گفته شود كه در او وجود . 🖌 امام على (عليه السلام) مى‏فرمايد: المُؤمِنُ لا يَغُشُّ اخاه و لا يَخُونُهُ و لايَخذُلُهُ وَ لا يَتَّهِمُهُ‏ (بحارالانوار) مؤمن برادر مؤمنش را گول نمى‏زند، به او خيانت نمى‏كند، او را خوار نمى‏سازد و به او تهمت نمى‏زند. 🔸2. تهمت زدن به هركسى حرام است و نسبت به مرده و هركسى كه نمى‏تواند از خود دفاع كند، گناهش بيشتر است. 🔸3. تهمت، مانند تهمت زدن، حرام و از گناهان كبيره است و بايد از كسى‏كه تهمت به او مى‏زنند دفاع كند و اگر قدرت ندارد يا فايده ندارد، بايد ترتيب اثر ندهد. 🔸4. اگر كسى تهمت به كسى زده باشد و او مطلع شده باشد بايد او را راضى كند تا توبه او قبول شود و اگر مطلع نشده باشد، در توبه رضايت او شرط ؛ ولى علاوه بر لزوم و براى او بايد اگر قدرت دارد آن تهمت بنمايد و اگر قدرت بر اين كار ندارد بايد به واسطه تعريف او و امثال آن به اندازه ممكن جبران آن خسارت را بنمايد. 🔸5. در مقابل تهمت، جرم و گناه است.
🤔 ❔این شبهه را وهابی ها خیلی می کنند که چرا حضرت زهرا واسه باز کردن درب خانه آمد و بین و دیوار قرار گرفت ❗️چرا خود امام علی واسه باز کردن درب نیامد ❕❕ ✅ 👌نخست باید توجه کرد ، آن چه كه از برخي از روايات استفاده مي شود آن است که حضرت فاطمه سلام الله عليها نزديك در ورودي منزل نشسته بود و با ديدن عمر و همراهان وي، در را به روي آنان بست. ❕مرحوم عياشي در تفسير، شيخ مفيد در الإختصاص و... نوشته اند ؛ « عمر گفت: برخيزيد تا پيش او (علي) برويم، پس ابوبكر، عمر، عثمان، خالد بن وليد، مغيرة بن شعبة، ابوعبيد جراح، سالم مولي ابوحذيفة، قنفذ و من به همراه او راه افتاديم، چون نزديك خانه رسيديم، فاطمه آنان را ديد و لذا در را بست و شك نداشت كه بدون اجازه نخواهند شد، عمر در را كه از شاخه هاي خرما ساخته شده بود، با لگد شكست، سپس وارد خانه شدند و علي را بيرون آوردند در حالي كه كمرهاي خود را بسته بودند. » 📚 تفسير العياشي، ج2، ص67 _ الاختصاص ص 186 _  بحار الأنوار، ج 28، ص 227 ❕و در روايت سليم نيز آمده ؛ « عمر آمد تا به خانه رسيد، فاطمه پشت در نشسته بود، سرش را بسته بود و بدنش از غم از دست دادن پدر نحيف و لاغر شده بود، عمر در را كوبيد و گفت: اي پسر ابوطالب! در را باز كن، فاطمه فرمود: اي عمر به ما چه كار داري؟ ما را با مصيبتي كه گرفتارش شده ايم تنها بگذار. عمر گفت: در را باز كن وگرنه آن را به آتش مي كشم. فاطمه فرمود: آيا از نمي ترسي كه وارد خانه ما مي شوي، عمر بازنگشت و آتش خواست و آتش را بر در خانه افكند و آن را سوزاند.» 📚 كتاب سليم بن قيس، ص 864 💠از سوی دیگر حضرت صديقه احتمال می داد كه جمعيت بدون اذن داخل منزل نخواهند شد؛ چون نص قرآن است كه بدون اجازه وارد خانه كسي نشويد: «اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هايي غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد اين براي شما بهتر است شايد متذكّر شويد و اگر كسي را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!» بازگرديد اين براي شما پاكيزه تر است و خداوند به آنچه انجام مي دهيد آگاه است!. ( نور 27_28) 👌و از طرفي خانه انبياء احترام ويژه اي دارد كه كسي حق ورود بدون اجازه ندارد ؛ « اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هاي پيامبر داخل نشويد مگر به شما داده شود.» ( احزاب 53) ❕و شكي نيست كه خانه حضرت صديقه طاهره خانه پيغمبر محسوب مي شود همانطوري كه در تفاسير متعدد اهل به این مساله اشاره شده است که جهت آگاهی به پست بعد توجه شود ✔️ ❕افزون بر اين تصور اين بود كه با توجه به موقعيت حضرت زهرا (سلام الله عليها) و احترام رسول اكرم مردم با ديدن حضرت صديقه خجالت بكشند و متعرض نشوند همچنان كه عدّه اي با صداي حضرت صديقه برگشتند. ❕« عمر همراه عده اي به طرف خانه فاطمه آمد و در را كوبيد، فاطمه با شنيدن سر وصداي جمعيت با صداي بلند و همراه گريه فرياد زد: اي رسول خدا چه مصيبت هايي پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه مي بينيم. گروهي با شنيدن گريه فاطمه دلشان به درد آمد و با گريه آنجا را ترك كردند؛ اما عمر با گروهي ديگر باقي ماندند. 📚 الإمامة والسياسة، ابن قتیبه ، ج 1، ص 16 ❕بنابراين حضرت صديقه طاهره، هنگام هجوم، با ديدن عمر و همراهانش در را بست و نزديك دَر ايستاده بود و احتمال نمي داد كه با وجود آن حضرت متعرض خانه شوند و اين بي شرمي مهاجمان بود كه خانه و اهل آن را رعايت نكردند و به قول سلمان فارسي ؛ « كرديد و نكرديد و ندانستيد كه چه كرديد.» 📚بحار الانوار ج 28 ص 193