eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
409 دنبال‌کننده
18 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ای جان به جانِ هر چه عزیز ست بازگرد💢 آقاست هر که محضر تو می شود بلند شد پست آنکه از برِ تو می شود بلند بر سینه می زنیم همینکه به روضه ات تا عرش بوی عنبر تو می شود بلند از سینه آمده ست به یاریِ تو به لب این ناله نیست ، لشکر تو می شود بلند ای جان به جانِ هر چه عزیز ست بازگرد اینجاست ، تیغِ کافر تو می شود بلند وقت اذان نیامده و بینِ کربلا از غم صدای اکبر تو می شود بلند بدجور حرمله به گلو می کند نگاه بر دستها که اصغر تو می شود بلند اول سرِ تو را به زمین شمر می زند بعداً به پنجه حنجر تو می شود بلند دیگر تمام می شود این لحظه کارِ شمر وقتی که دستِ مادر تو می شود بلند نیزه اگر چه دوخت تو را بر زمین ولی با ضربِ نعل ، پیکر تو می شود بلند تقصیرِ تازیانه شد از اختیار نیست گودال اگر که خواهر تو می شود بلند ✅حامد آقایی- محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 در دل قافله غوغاست پیاده نشویم 💢 کربلا آخر دنیاست پیاده نشویم قتله گاه تو در اینجاست پیاده نشویم بگو عباس کمی بیش تأمل بکند تشنگی منتظر ماست پیاده نشویم در دل لشکر کوفه، پسر شیر خدا کینه ی حضرت باباست پیاده نشویم چشم تا چشم فقط خوار مغیلان دارد این چه خاکی و چه صحراست پیاده نشویم کودکت در بغل مادر خود می لرزد در دل قافله غوغاست پیاده نشویم حرمله، شمر و سنان، خولی و اخنس ای وای لشکر کوفه مهیاست پیاده نشویم بین لشکر سخن از غارت و از سوختن است تازه این اول غمهاست پیاده نشویم ✅حسن کردی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 دوبیتی و رباعی شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا 💢 نگر بر این دل خونم حسین جان ز غم های تو محزونم حسین جان بود تا لحظه های آخر عمر اطاعت از تو قانونم حسین جان ♦️♦️ الا ای نور چشمان برادر در این جا تو ببینی شور محشر ببینی بر روی نیزه سرم را صبوری کن صبوری کن تو خواهر ♦️♦️ رسد بر ما در این جا ظلم بسیار ببینی از عدوی من تو آزار صبوری کن تنم بینی روی خاک شوی ای خواهرم این جا عزادار ♦️♦️ در این دشت بلا هستم پریشان رسد بوی جدایی زین بیابان از این ترسم گل زهرا حسینم ببینم پیکرت پامال اسبان ♦️♦️ با حسینم آمدم در کربلا گشته ام در این زمین غم مبتلا زین زمین بوی جدایی می رسد ترسم از این که شوم از او جدا ✅رضا یعقوبیان محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 بانی اطعام روضه،مجتبای فاطمه است 💢 با اجازه از خداوند تعالای حسین اول ماهی زدم دل را به دریای حسین بادبانِ عشق وا شد،ناخدا آماده است باز کشتی نجات شاه راه افتاده است در غمش اهل زمین و آسمان گریان شده رخت خونین حسین از عرش آویزان شده شخص حیدر پای کارِ نصب پرچم آمده سینه‌زن‌ها! یا علی..،ماه محرم آمده کشته ی اشک است اربابی که شد آقای ما کیف دارد دسته‌جمعی گریه‌کردن‌های ما خالی از احساس بودم..،از غمش پُر می شوم مطمئنم عاقبت با لطف او حُر می شوم من میان هروله پرواز را حس می کنم رخت از تن می کَنَم تا یاد عابِس می کنم بر لبم شور شهادت را عسل کن آخرش جان جُونت نوکر خود را بغل کن آخرش حضرت زهرا خودش دنبال کار نوکر است پیرهن مشکی نوکر دستدوز مادر است ناله ی ما امتداد ناله های فاطمه است بانی اطعام روضه،مجتبای فاطمه است چای مجلس از فُراتِ شاه تامین می شود این عَلَم‌ها با پر جبریل تزئین می شود بین هیئت کربلایش را زیارت می کنیم شب به شب با انبیا در روضه شرکت می کنیم دختری‌ شیرین‌زبان اعجاز را آغاز کرد نُطق لالِ مجلسِ ما را رقیّه باز کرد آی نوکر ! رزق اشکت را از آب‌ آور بگیر کربلای اربعین را از علی اکبر بگیر کاش خون ما بریزد در دیار کربلا شیرخوار ما فدای شیرخوارِ کربلا ... بین آن خاکی که شاه‌ تشنه‌لب از حال رفت ناگهان از ذوالجناح افتاد..،تا گودال رفت مادر پهلو شکسته طاقت دیدن نداشت این تنِ سر نیزه‌خورده پشت و رو کردن نداشت ✅بردیا محمدی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 نذر عزای شب دوم ماه محرم زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها 💢 سرزمینِ کربلا غم در دلم انداخته آسمانش کوهِ ماتم در دلم انداخته ای عزیزِ مادرم با خواهرت چیزی بگو خاکِ اینجا...درد؛ هر دم در دلم انداخته هر چه می بینم تو را دلشوره میگیرم حسین(ع) حنجرت داغِ دمادم در دلم انداخته صحبتِ آهسته ات با خاکِ اینجا نیمه شب غصه هایِ هر دو عالم در دلم انداخته بر رقیه(س)-جان،نوازش هایِ بیش از حدّ تو غربتی پیوسته، کم کم در دلم انداخته حرف هایت با علی-اکبر(ع)، عجب بیتابیِ إرباً إربا...نامنظم در دلم انداخته بوسه هایت بر گلویِ نازکِ طفلِ رباب(س) حسّ بغض و اشکِ نم نم در دلم انداخته زل زدی بیتاب بر عباس(ع) و این طرزِ نگاه بیقراری هایِ مبهم در دلم انداخته این نگاهِ ممتد و پنهانی ات بر معجرم لحظه لحظه حالِ دَرهم در دلم انداخته در سرم افتاده روز و شب فقط فکرِ وداع بسکه نام ِ کربلا؛ غم در دلم انداخته! ✅مرضیه عاطفی محرم۱۴۰۲ F.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 کربلا گفتی و یکباره دلم ریخت حسین 💢 با مدینه چقدر؟ فاصله دارد اینجا فکر آشفتگی قافله دارد اینجا کربلا گفتی و یکباره دلم ریخت حسین از جدائی تو قلبم گله دارد اینجا این بیابان چقدر خار مغیلان دارد خبر از پای پُر از آبله دارد اینجا این سرازیری تل دل نگرانم كرده همچنان سعی و صفا هروله دارد اینجا بادهایش دمِ مغرب چه غبار آلوداست سخن از کف زدن وهلهله دارد اینجا تو بیا زیرِ زره پیرُهن تنگ مپوش عده ای قاتل بی حوصله دارد اینجا حیف ِ ترکیبِ رخت نیست که تغییر کند؟ سر بریدن ز قفا مسئله دارد اینجا ترسم آخر سرِ یک بوسه مرا پیر کنی خبر از نیمه شب و نافله دارد اینجا پایِ گیسویِ تو موهام همه گشته سپید گیسوان من وتو قائله دارد اینجا از نظر بازی این قوم دلم می لرزد غارت چادر و معجر صله دارد اینجا غبغب ناز علی را زنظر پنهان كن وای بر حال رباب حرمله دارد اینجا ✅قاسم نعمتی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💢 سبک زمزمه  ورود کاروان به کربلا 💢 داره قرار از  دله عقیله میره ایشالا خیمه هایی که زدی آتیش نگیره ایشالا هیچکس ، غصه ی یار نگیره ایشالا هیچ پای برهنه ای به خار نگیره ایشالا عصر دهم ذبح نکنن برادرمو ایشالا عصر دهم به هم نریزن این حرمو ایشالا عصر دهم نریزن اشک مادرمو‌    عزیز زهرا حرمت ، حرم بمونه تا به ابد تو خیام ، بیدار نشه کسی با لگد ♦️بند دوم عباس که اومد،    بهش بگو علمدار برا دل رباب ، یه چند تا مشک ، اضافه بردار کمون به دستی ، یه کمی اون طرف تر نگاشو دوخته به سپیدیه گلوی اصغر  ایشالا عصر دهم عمود خیمه دست نخوره ایشالا عصر دهم کسی سر تو رو نبُره ایشالا عصر دهم شمر نیست اونی که دستِ پره  ، عزیز زینب عزیزم ، دلشوره داره خواهر تو می میرم ، رو نیزه ها بره سر تو ✅ناصر دودانگه محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💢 سبک زمزمه ورود کاروان به کربلا 💢 : تا رسید به کربلا ، رو به آسمون گرفت از صدای گریه هاش ، قلب کاروون گرفت گریه کرد و گریه کرد ، گریه کرد و گریه کرد زینب و که دید بازم ، واسه گریه جون گرفت نگار آوردم اهل و عیالم و‌ سر قرار آوردم زینبمو کربلا با وقار آوردم دور و برش یه عالمه سوار آوردم ثواب آوردم شیش ماهه‌مو رو دستای رباب آوردم بچه هامو دونه دونه سیراب آوردم سکینه‌مو بدون اضطراب آوردم قتلگاهمو ببین اشک و آهمو ببین شوق سرجدا شدن تو نگاهمو ببین تو دل شب اومدم من باز زینب اومدم بچه های بی کس و بی پناهمو ببین پناه ندارن من که برم دخترا تکیه گاه ندارن اسیر میشن با این که هیچ گناه ندارن طاقت رفتن جلوی نگاه ندارن قرار ندارن بی من و عباس دورشون حصار طاقت رفتن پیش نیزه دار ندارن دخترا پای دویدن رو خار ندارن ✅وحید عظیم پور-بهرام صیادی محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💢 سبک زمینه ورود کاروان به کربلا 💢 "سربند" یا ثاراللهِ و بن ثاره قلبم از عشق تو بی قراره یه تسبیح - تربت باهامه ضریح تو - میون دستامه دلم تنگه - شاهد این حرفام - بارون اشکامه فدای خشکی لبات / حسین جان ۳ جوونی ما به فدات / حسین جان ۳ کی میبریم به کربلات حسین جان ۳ الهی جونم به فدات // حسین جان ۳ ♦️♦️ خیمه ها به احتزار در اومد انتظار کربلا سر اومد رسیدن  روو بال ملائک حسین با اصحابش یکایک با اولادِ حضرت زهرا حلّت به فنائک فریاد یا محمدا واویلا واویلا واویلا شده قیامتی به پا واویلا واویلا واویلا حسین رسید به کربلا واویلا واویلا واویلا ♦️♦️ اومده زیر نور مهتاب خواهر گریون توو آغوش ارباب میگه زینب ای عشق خواهر بمیرم من برا تو برادر کنار تو هستم از امشب تا لحظه ی  آخر الهی خواهرت برات بمیره حسین جان حسین جان نباشه ماتم تو رو بگیره  حسین جان حسین جان بعد تو زینبت دیگه اسیره حسین جان حسین جان ✅داوود قاضی محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 بزن به خاک علم را که کربلا اینجاست 💢 - رسید قافله در کربلا و ثارالله به ماه طایفه اش رو نمود:بسم الله بزن به خاک علم را که کربلا اینجاست بگو به خواهرمان که قرار ما اینجاست نگاه کن به حرم..با تو عالمی دارند تو پیششان که بمانی،مگر غمی دارند؟ رقیه پیش تو دلخوش ترینِ دوران است به روی دوش تو بر مسند سلیمان است علم به دست تو تا هست،ساقی لشکر سکینه را چه خیالی ز غارت معجر؟ رباب خیره به دریا و حال شیدایی تمام دشت شده مات صوت لالایی بنفسی انت عزیزم..تو تکیه گاه منی به روز بی کسی ام ملجاء و پناه منی ته مسیر همینجا و این بیابان است و ظهر روز دهم روز عید قربان است علیِ اکبر من روی خاک می افتد به برگ های تنش جای چاک می افتد امانت حسنم می شود چو گل پرپر دوباره زنده شود روضه ی در و مادر گلوی طفل مرا،تیر می شود همدم چگونه بعد علی تا به خیمه برگردم؟ کنار علقمه خون می شود به پا عباس و دست های تو از تن شود جدا عباس تو بر زمین که فتادی،حرم به هم ریزد کنار پیکر تو مادرم به هم ریزد به حال و روز من و تو بلند می خندند به روی تک تک اعضات شرط می بندند تو نیستی که ببینی چقدر بدحالم تو نیستی که ببینی اسیر گودالم برای ذبح سرم استخاره می گیرند و جان محتضرم،چند باره می گیرند ✅آرمان صائمی محرم 1403 T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 اولین بار است اصغر را سفر آورده ام 💢 خیر را مِن‌باب نابودی شر آورده‌ام خاندانم را به امداد بشر آورده‌ام با بروز آشکار وجه ثاراللهی‌ام کربلا را از دل تاریخ در آورده ام داغ، هرچه دارد این صحرا خریدارم به دل دل که جای خود برای دوست سر آورده‌ام چشم کوفه کاش دنبال زر و زیور نبود تا ببیند کاروانی از گوهر آورده‌‌ام طفل بودم با دعایم کوفه باران میگرفت من چه حاجاتی که در این شهر برآورده‌ام نامه‌هایی که فرستادند همراه من است کودکان را از جفاشان بی‌خبر، آورده‌ام چه نیازی هست به خورشید و ماه کربلا کاروانی با خود از شمس و قمر آورده ام هم برای خاکهای داغ این صحرا بدن هم برای آن تنور داغ سر آورده‌ام بعد عباسم بنا دارم علمداری کند خواهرم را بیشتر از این نظر آورده ام اکبرم را، اکبرم را، اکبرم را، اکبرم آن که از جان خواهم او را بیشتر آورده‌ام کاش شرمنده نگردم آخرش پیش رباب اولین بار است اصغر را سفر آورده ام اشک، بیش از خون، ز دین حق حفاظت میکند دختران را از پسرها بیشتر آورده ام تا نبیند صورت حوریه ها را آفتاب از ملائک سایه ای از بال و پر آورده ام ✅گروه شعر یا مظلوم محرم۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💢 سبک زمزمه ورود کاروان به‌ کربلا 💢 آبی بنوش خسته رسیدی به نظر آبی بنوش ... وا می کنی بار سفر  ... آبی بنوش گلوی خشکت بشه تر ... خونی بریز بالا بمونه علمت خونی بریز قربون جود و کرمت خونی بریز بلا نبینه حرمت الهی که به خیمه ت نشه جسارت الهی که خیمه هات نره به غارت کسی نره از این خیمه ها اسارت... ♦️♦️ خیمه بزن فدای خیمه زدنت خیمه بزن اینجا به دور از وطنت خیمه بزن ای قربون اومدنت شأن تو کاش نشه فراموش کسی کاش سر تو نره تو آغوش کسی ... گوشواره ای کم نشه از گوش کسی ... الهی تو خیمه ت جز قرار نباشه ... پای کسی اینجا روی خار نباشه رو لب ... علیکن بالفرار نباشه ... ✅ناصر دودانگه-محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 سه ساله دخترم، بر دوشِ سقایم چه غم دارد 💢 خدایا خود تو شاهد باش، بس غم می‌رسد از راه به هر منزل غمی تازه، به قلبم می‌رسد از راه منم صاحب حرم اما، شدم دور از حرم حالا... که بیرون رانده اند، اَنبوهِ ماتم می‌رسد از راه شدم منزل به منزل، دور از بیتِ تو آواره به سویم از اَجل پیکی،  دمادم می‌رسد از راه به هر منزل فرود آیم، نظر بر آسمان دارم چو بابایم علی، اَخبارِ مرگم می‌رسد از راه ز طفلِ شیرخواره، تا جوانِ هیجده ساله غمِ جان دادنِ آنان، به یادم می‌رسد از راه بساطِ فتنه برپا هست و من راهیِ گودالم رضای توست که، تنها به دادم می‌رسد از راه منم آماده ی غربت، حرم آماده ی محنت ولی هیهات از ذلت، به گوشم می‌رسد از راه عطش ریزد اگر بر لب، اَسیری گر روَد زینب یقین دارم که از سویت، اَمانم می‌رسد از راه به هر منزل که میاُفتد نگاهم در نگاهِ او نوای غربتِ خواهر، به جانم می‌رسد از راه سه ساله دخترم، بر دوشِ سقایم چه غم دارد پس از این است که، آهِ یتیمم می‌رسد از راه صدای مادرم زهرا، به گوشم گاه می پیچد که قرآن خواندنَت، از نیزه هردم می‌رسد از راه من و این جمعِ یارانم، تو و این اشک بارانم به دیدارِ تو آیا وصلِ جانم می‌رسد از راه؟ سَرم را روی نِی بنگر، تنم را زیر سُم، دانم... که قطعه قطعه جسمم، قتلگاهم می‌رسد از راه تمامِ هستی اَم گردد، فدایت روز عاشورا که خونخواهِ شهیدانِ محرم می‌رسد از راه به کعبه ظلم شد اما، به صاحب کعبه اَفزونتر یقین دارم، که روز انتقامم می‌رسد از راه ✅محمود ژولیده محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💢 سبک زمینه یا شور ورود کاروان به‌ کربلا 💢 غم عالم زده خیمه بین قلب من وسط این بیابون داداش خیمه نزن زینتِ عرشی و رو خاکا نیست جای تو دلم آشوبِ تا روز عاشورای تو اینجا میشه خزون تک تک گلهای باغمون نمی مونه واسه خواهرت یه ستاره تو هفت آسمون اینجا غوغا میشه خواهرت تک و تنها میشه قسم به جدایی میبینم پیکرت جدا جدا میشه یابن الزهرا حسین مظلوم کربلا یا حسین ♦️♦️ پدرم روضه ی این خاک و خونده برام میبینم غارت هستیم رو  پیش چشام میبینم من همین جا با قلب بی قرار پیکرت میشه تشییع با نعل ده سوار عالم تو مشتِ تو اینجا میبُرند انگشت تو با نعلای تازه میکوبن اینجا بر سینه و پشت تو ای بی کفن حسین میگیرن تو رو از من حسین همین جا دستای زینبُ می بنده دست دشمن حسین یابن الزهرا حسین مظلوم کرببلا حسین ✅میثم مؤمن نژاد-محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💢 سبک زمزمه يا زمینه ورود کاروان به کربلا 💢 خاک اینجا - غربت داره داغ اینجا - بی تکراره اینجا اصغر - پرپر میشه اینجا ارباب - بی سر میشه اینجا دل آواره میشه / مشک عباس پاره میشه توو خاکِ اینجا صحبتِ / غارتِ گوشواره میشه آه ای آقای بی کفن ۴ ♦️♦️ اینجا اشکا - میشه جاری روی نیزه - میره قاری اینجا زینب - میره از حال اینجا ارباب - میره گودال اینجا زینب میشه اسیر / آقام توو گودال میشه پیر آخ که اینجا تنِ حسین / جا میشه بینِ یه حصیر آه ای آقای بی کفن ۴ ✅احسان نرگسی محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 این زمین بوی جدایی می‌دهد، اینجا کجاست؟ 💢 دیده را فکر جدایی از تو دریا می‌کند هیچ میدانی غمت خون بر دل ما می‌کند این زمین بوی جدایی می‌دهد، اینجا کجاست؟ درد و غم اینجا دلم را باز پیدا می‌کند یک صدای گریه می آید به گوشم آشناست از زمانی که رسیدم گریه زهرا می‌کند تا که از کرب و بلا گفتی تو، دلواپس شدم غصه دارد در دل من خیمه برپا می‌کند دختر کوچک‌ترت هم، مضطرب گشته حسین در میان خیمه ها با اشک غوغا می‌کند کاش برگردیم در آن خانه‌ای که سوخته ورنه با اهل و عیالت کوفه بد تا می‌کند خوب میدانم گلویت تشنه می‌مانَد حسین راه حلقت را نوک سر نیزه‌ای وا می‌کند از همین امروز می بینم که شمر بی ادب چکمه را بر استخوان سینه‌ات جا می‌کند از سرِ فرصت سرت را می‌بُرند و می‌بَرند یکنفر سر را یکی من را تماشا می‌کند ✅محمود اسدی -محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷  
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 آن شب خدا به خلقت او افتخار کرد 💢 زینب رسید کرببلا اقتدار داشت ... او نیز  با خدای حسینش قرار داست آیینه بود و دور خود آیینه دار داشت زانوی اکبراست گواهم ، وقار داشت آمد حسین فاطمه را ماندگار کرد آن شب خدا به خلقت او افتخار کرد راه وصال را به خداوند ساده کرد از جلوه های فاطمی اش استفاده کرد بر یاری امام غریبش اراده کرد ... از ناقه ها سه ساله ی خود را پیاده کرد نام خیام محترمش را حرم گذاشت بر چشم خاک زینب کبری قدم گذاشت بر روی عرش سایه ی او‌مستدام بود او را قمر ترین دو عالم غلام بود پرده نشین خیمه به دور از عوام بود حتی ملک ندیده که زینب کدام بود مانند مادرش که ز کوران حجاب داشت در پرده بود محمل او هم نقاب داشت در خیمه نه ، که در دل ارباب جا گرفت از خاک پای دوست شدن شد بها گرفت جای همه ز میکده جام بلا گرفت تنها نبود ، دور و برش را خدا گرفت از بس اصیل بود چو ایل و تبار خویش چون او کسی نرفت به قربان یار خویش از بین روضه های مجسم عبور کرد تا خاطرات غربت خود را مرور کرد دلشوره را گرفت و ازآن خیمه دور کرد گویا دوباره حضرت زهرا ظهور کرد مادر که هست قافله ای هست پایدار تاریخ ، زن ندیده به خود با چنین وقار آه از دمی که سوخت پناه پیمبران آن خیمه ای که سوخت دل مادری در آن فرمود:  گوشواره درآرند گوهران پای برهنه ، خار مغیلان و دختران آتش به جان ما زد علیکن بالفرار آه از دمی که پرده نشین شد شترسوار بند دل امام زمانش گسسته بود او دست بسته نیست ولی دست بسته بود حتما دلیل داشت نمازش نشسته بود با شمر همسفرشدن او‌را شکسته بود با یک لباس کهنه که شد پاره پاره رفت با گوشواره آمد و بی گوشواره رفت می رفت سوی شام به همراهی سران گرما زده ،شکسته شکسته نفس زنان دورش کسی نبود به جز خولی وسنان از صبح تا غروب معطل شد عمه جان قلبش شکست از غم زخم زبان شهر ... زینب کجا و مجلس نامحرمان شهر ✅ناصر دودانگه- محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 با احترام به غزل ماندگار و بی نظیر حضرت لطیفیان با مطلع: کاروان سلاله های خدا 💢 کاروان ستارگان سحر کاروانی ز روز روشن تر به زلالی آب و آیینه به لطیفی برگ نیلوفر صاحبان جلالت توحید وارثان لطافت کوثر اهل تسلیم و اهل اعطینا تا فصل لربک وانحر یک به یک این تبار معروفند به نبردی همیشه با منکر حیدرانی که میرسند از راه در پی فتح صد جهان خیبر پسران قبیله‌ی‌ کوهند دختران عشیره‌ی گوهر مردهاشان مقلدان علی بانوان پای منبر مادر در عبورند با طمأنینه چون نسیم از کویر پهناور آری آزادگان سبک‌بالند نیست باری به دوششان جز سر عاشقانند و می‌شوند مدام همگی‌شان فدای یکدیگر گوییا می‌روند سوی منا گوییا آمدند از مشعر روشنایی راه از ازلند تا رسیدن به عرصه‌ی محشر حوریان حوالی زهرا شیرهایی ز تیره‌ی حیدر همه‌ی پیرهایشان عاشق همه‌ی کودکان جگرآور مرگ بازیچه‌‌است در نظر کودکانی چنان علی اصغر مرحبا از اذان بلند شود گر موذن شود علی اکبر آخر کاروانشان ساقی اول کاروانشان ساغر مثل پروانه‌اند گرد حسین همه جمعند حول این محور دختر مرتضی‌ست بر ناقه در حجابی ز نور چون معجر در زمان نزول اجلالش پای عباس پله‌ی آخر حق نگهدار این همه دلدار حق نگهدار این همه دلبر ✅سید محمد حسینی (زخم حسینی) محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 مناجات محرمی مهدوی ورود کاروان به کربلا 💢 وقتی که تو برای همه نور رحمتی از چه همیشه ساکن صحرای ظلمتی غافل شدیم از تو که این گونه ای طرید بیش از هزار سال تو در بند غیبتی تنها شدی چرا پدر مهربان ما در خیمه های بی کسی ات غرق محنتی ای مجری عدالت حیدر ظهور کن پر شد بدون تو همه جا بی عدالتی آقا بیا که رزق حلالی نمانده است در فکر ثروتند همه با چه قیمتی!؟ حق می دهم اسیر هزاران بلا شویم وقتی غریب عصر، گرفتار غربتی حالا که پای عمه به کربوبلا رسید دیگر نمانده در دل تو صبر و طاقتی داری کنار عمه به خود لطمه می زنی گویا به فکر روز دهم، عصر غارتی آقا نه اینکه ماه محرم، تمام سال صبح و مساء تو شاهد عصر جسارتی آقا بگو به عمه که قدری صبور باش امروز در کنار محارم، تو راحتی عمّه هنوز پیکر بی سر ندیده ای بر حنجر حسین ندیدی جراحتی از کعب تازیانه که حرفی هنوز نیست نشنیده ای هنوز تو سبّ و اهانتی در ازدحام و کوی یهودی نرفته ای از رقص و هلهله تو نداری شکایتی ✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 خاک این دشت چرا قوَّت پایم را بُرد 💢 جانِ زینب ، به لبم آمده جانم چه‌کنم نگرانم  نگرانم  نگرانم  چه‌کنم خاک این دشت چرا قوَّت پایم را بُرد قدمی تا که زدم رفت توانم چه‌کنم تاکه دلشوره نکشته است مرا دستم گیر بازگردان و به محمل بنشانم چه‌کنم دور تا دور فقط خنجر و تیغ و تیر است بند آورده تماشاش زبانم چه‌کنم نگران توام و ضجه‌زدن‌های رُباب فکر این حنجر و آن تیر و کمانم چه‌کنم نگران تو و زانو زدنت پیش علی وای دلواپس آن نیزه‌زنانم چه‌کنم دست من نیست اگر هِی به زمین می‌اُفتم فکرِ این خیمه و زنهای جوانم چه‌کنم آی برگرد مدینه که نگویم در راه بعد تو همسفرِ شمر و سنانم چه‌کنم آه برگرد که در شام نگویم به سرت بینِ یک شهر پُر از زخم زبانم چه‌کنم مادرم گفته به حلقت دو سه تا بوسه زنم جان زهرا نتوانم نتوانم چه‌کنم ✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۴/۱۶ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ترسم که روزی آید در این زمین غمبار 💢 از این دیار بگذر ای ماه آسمانی ترسم که در فراقت من را به غم نشانی ای سرو قامت من ای ماه طلعت من چون ماه قامتم را زین غم مکن کمانی دارم امید صبحی تا غنچه را ببینم بگذشته در سلامت از این شب خزانی ترسم که اکبرت را از این زمین ببینم با دست خود بچینی بر جامه ای یمانی صوت تلاوت تو لالایی شب من ترسم که این شبم را تا شام غم کشانی ای ماه بی نظیرم ای جلوه منیرم ای وای اگر بمانم ای وای اگر نمانی ترسم که روزی آید در این زمین غمبار از شمر و زجر و خولی گیرم ز تو نشانی ✅داریوش جعفری- محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 اولین بار می رسد امروز پای زینب به کربلای حسین 💢 در بیابانی از عطش لبریز کاروانی غریب می آید از لب هر کجاوه ای با آه ناله ی یا مجیب می آید کاروانی ز مکه برگشته آمده تا که حج تمام کند کعبه دنبال قافله آید تا به این قبله استلام کند پای خورشید خسته تاول زد بسکه دنبال نور قافله بود آسمان با تمام وسعت خویش خاک پای عبور قافله بود کربلا در دلش چه غوغایی ست که بهارش ز راه می آید برسانید بی پناهان را که جهانْ تکیه گاه می آید بر تن ناقه ها حریر بهشت گرمی آفتاب بی تآثیر مشک ها سلسبیل می بردند بادها بود تحت امر امیر دور ماه قبیله وقت نزول آسمانی پر از محارم بود لشکری تا فدای او بشود فقط از او اشاره لازم بود چه صفی بسته اند زانوها تا رکاب پرِ عقیله شوند هیجده تا ستاره آمده اند سایه سار سرِ عقیله شوند آفتاب آمده به پابوسِ ماه در پرده ی حیای حسین اولین بار می رسد امروز پای زینب به کربلای حسین ✅حسن کردی محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 خاک اینجا بوی خون میده حسین 💢 چه بلایی قراره سرم بیاد؟ نمیخوام اشک برادرم بیاد! چرا باید وسط خیمه زدن صدای ناله مادرم بیاد؟ نگا کن بچه ها ترسیدن حسین همشون تو شک و تردیدن حسین اینا از برگ گلم لطیف ترن تا حالا رو خاک نخوابیدن حسین هنوزم دیر نشده بیا بریم هر جایی به غیر کربلا بریم با تو از اینجا بریم درست تره؟ یا با نامحرما از اینجا بریم خودتم میدونی پا به پات میام مثه سایه دنبال عبات میام مگه زینب میتونه رهات کنه؟ قتلگاهم که بری باهات میام حاضرم سرم بره سر تو نه پیکرم کبود شه پیکر تو نه مگه ترسی دارم از تازیونه بزنن ولی برابر تو نه خاک اینجا بوی خون میده حسین آخر کارو نشون میده حسین نمیخوام تو باشی اون کشته ای که زیر سم اسبا جون میده حسین ✅علی ذوالقدر -محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 سـرتاسـروجـودمرا غم گرفته است 💢 این جاکجاست ای گل زهرا به مابگو گـرکـربـلاست، بامن غم مبتلابگو سـرتاسـروجـودمرا غم گرفته است ازاین زمیـن محنت ودردو بـلابگو داری دعـا بـه زیـرلب وآه می کشی زیـن آه سینـه سـوز برایم بیابگو درگوش ذوالجناح چه گفتی که شدملول من که غریبـه نیستم ای آشنا بگو این جا اگرکه وعـده گه توست باخدا بامـن زوصل دوست برای خدابگو با آن که گفته اند برایم زماجرا من صبرمی کنم توازاین ماجرابگو صف بستـه انـد دربرمـا نیـزه دارها یحیـای اهل بیت ازاین نیـزه هابگو یک باغ لاله این همه گلچین دگـرچـرا ای باغبـان برای من ازلالـه هابگو کردی اشاره ای به من ازقتلگاه خویش دیگرنگفتـه بودمت ازایـن منابگو تنهاامیـدو دلخوشیم درجهـان تویی بی توچگـونـه زنـده بمانم بیابگو بااشک وآه ونـاله «وفایی» تمام عمر از زینب وحسیـن وغـم کـربـلابگو ✅سیدهاشم وفایی- محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 کربلا کرب و بلا هست فقط با زینب 💢 بعد بسم‌اللهِ ما هست تعالی زینب آیت‌الله علی  آیتِ عُظمی زینب هاجر و آسیه نه  مریم و حوا هرگز بنویسید فقط حضرت زهرا زینب خرج یک صفحه از اوصافِ بلندش شده است که فقط نقش کند جوهرِ دریا زینب زینتی داشت اگر ، نام علی نامش بود خوب گفتند که ای اُم‌ِابیها زینب هرچه گفتیم از او در خورِ شأنش ، هیهات هرچه خواندیم خدا گفت که حاشا زینب کربلا کرب و بلا نیست فقط بی زینب کربلا کرب و بلا هست فقط با زینب ذوالفقار علوی پیش دَمَش کم آورد آنکه زد ریشه‌ی هر کاخ ستم را زینب مرتضی گفت: تویی فاطمه  یا اینکه منی نفست گرم به هر خطبه‌ی غرا زینب کس ندیده‌است تو را  خاصیتِ نورِ شماست هست هر جلوه‌ی حق دیدنی  الّا زینب نور که سایه ندارد که به آن دیده شود چشم محجوب کجا  نورِ معلا زینب ظلمتی هم اگر آمد که شما جلوه کنید که ببینند چه کرده است به دنیا زینب قدم اول خود را سرِ دنیا زدی و... ...قدم بعد روی زانوی سقا زینب نسل در نسل همه  نسل حسینیم اگر هفت پُشتم همه گفتند فقط یا زینب سینه‌ی ماست حسینیه‌ی غمهای دلش نفسِ ما جگرِ ما تپشِ ما زینب ✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۴/۱۶ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 اهل کوفه! پسر فاطمه مهمان شماست 💢 کوفیان! راه نبندید عذابش نکنید پسر فاطمه را تند خطابش نکنید مثل او هیچ کسی سر به بیابان نگذاشت طرد کردید بیایید عتابش نکنید وسط کرب و بلا خیمه زد از ناچاری به زور نیزه و شمشیر مجابش نکنید تیشه بر ریشه ی این شهر زند نفرینش کوفه را این همه خوش رنگ و لعابش نکنید اهل کوفه! پسر فاطمه مهمان شماست جلوی چشم زن و بچه خرابش نکنید طلب آب اگر کرد برایش ببرید و خجالت زده از روی ربابش نکنید به علی اصغر او هم که شده رحم کنید عاطفه داشته باشید جوابش نکنید آمد از باب هدایت که ثوابی بکند نبریدش سوی گودال کبابش نکنید او عزیز است نباید تنش عریان گردد دیگر از زمره ی کفار حسابش نکنید سر بر روی نی اش هم به حیا ماخوذ است وارد مجلس ننگین شرابش نکنید نکند زینب کبری به اسیری برود کوفه تا شام گرفتار طنابش نکنید ✅علیرضا خاکساری محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در شب دوم محرم 💢 آقا دوباره قلب تو غرق عزا شده در سینه ات حسینیه ی غم به پا شده با داغ روی داغ به همراه قافله قلب تو هم مقیم زمین بلا شده حق می دهم‌که اشک تو تبدیل شد به خون جدّت حسین راهی کرب وبلا شده داری ورود قافله را می‌کنی مرور با داغ های عمه دلت آشنا شده وقتی که پای عمه شده آشنای طف لبریز آه و ناله و سوز و نوا شده گویا که لحظه ای که رسیده به کربلا بر داغ های روز دهم مبتلا شده حالا به دور عمه صفی از محارم است از محملش به سمت حرم کوچه وا شده حالا میان اکبر وعباس وقاسم است دردش به یک نگاه حسینش دوا شده می بینی ای غریب جهان چند روز بعد زینب اسیر درد هزاران جفا شده بر روی تل نظاره کند سوی قتلگاه رأس حسین زینت سر نیزه ها شده وای از زیارت تن عریان و بی کفن جسمش میان‌ گودی مقتل رها شده در وقت بوسه روی رگش می کند نگاه هر استخوان پیکر او جا به جا شده ✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 گفت برگردیم ای جانِ برادر...جانِ من! 💢 آمدند از عرش حق؛ دور و برت محشر شده خیمه برپا کرده ای و خواهرت مضطر شده قلبش از جا کنده شد وقتی رسیدی کربلا قلبش از دلواپسی پیوسه شعله ور شده خواهر است و درد را میخوانَد از چشمان تو دردِ غربت داری و چشمانِ خواهر "تر" شده دوست میدارد برادرزاده هایش را عجیب جانش از دلشوره، درگیرِ غمی دیگر شده بیقرارِ این صدای دلنشین است و مدام سخت بیتابِ اذان هایِ علی اکبر(ع) شده لحظه لحظه مَشک را لبریز می‌بیند از آب حالِ سقّای حرم از هر زمان بهتر شده مادرانه بوسه زد...آرامش جانِ رباب(س)- دستهای کوچک و گرم ِ علی اصغر(ع) شده میرود خندان رقیه(س)‌جان در آغوش حسین(ع) عمه زینب(س) خیره سمتِ این پدر-دختر شده عمه زینب(س) خاک را برداشت استشمام کرد بوی خون میداد و آغازِ غم ِ حیدر(ص) شده گفت برگردیم ای جانِ برادر...جانِ من! بیقرارم!... بیقرارِ پیکرت مادر شده * خواب دیدم زخمی و با تشنگی جان میدهی خواب دیدم حنجرت مجروح با خنجر شده پیکرت که بود روزی زینتِ دوش نبی(ص) خواب دیدم روی خاک افتاده و بی سر شده! ✅مرضیه عاطفی محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 اما جدا ز خواهر، خیمه مزن حسین جان 💢 از کربلا به گوش است، آه و نوای زینب صوت حزین رسد از، سوزِ صدای زینب بر جان و دل نشسته، دلشوره های زینب آید به آه سوزان، صوت رسای زینب   اینجا کجاست ما را آورده ای برادر گویا به سوی مقتل، رو کرده ای برادر اینجا چقدر دارد، بوی عزا و محنت این دشت و کوی و صحراست، غرقِ غم و مصیبت  انگار میدمَد از، هر سو پیامِ حسرت برگرد ای برادر، از این دیارِ غربت این منظره که باشد، در پیشِ دیده ی من،  اینهاست باغ و بستان، یا نیزه های دشمن؟! یاران پیِ شهادت، همچون تو بیقرارند از چهره ها عیان است، با تو قرار دارند آیا سپاهَت اینجا، باید علَم گذارند این کودکانِ کوچک، تابِ عطش ندارند مقصد اگر همینجاست، حرفی دگر نداریم ما اختیار خود را، دست تو می سپاریم امروز این جوانان، با حرمتِ فراوان  گَردند با محبت، دورِ زنان و طفلان اکبر رکاب گیرد، با احترام از جان عباس دارد آغوش، تا کار گردد آسان امروز احترام عترت بجاست اما فردا بجاست یا نه، این احترام؟ حاشا! روزیکه سایه ی تو، روی سرم نباشد حرمت دگر برای، اهل حرم نباشد وقتی وجود پاکِ، تو در برم نباشد دیگر حرم برای، کس محترم نباشد آنروز روز سختی است، بر اهلبیت عصمت ناموسِ حق کجا و همراهیِ عدویت آیا نِدایم آنروز، از کس جواب گیرد؟ آیا کسی سراغ از، حالِ رباب گیرد؟ آندم کجاست اکبر، بر من رکاب گیرد؟ گویا سرِ تو جا در، بزم شراب گیرد قتل است و بعد غارت، ای وای از اسارت در مجلس حرامی، ای وای از جسارت هر جا که تو بخواهی، خیمه بزن حسین جان اما جدا ز خواهر، خیمه مزن حسین جان من نزد تو بمانم، تو پیشِ من حسین جان این ناله چیست آید: ای بی کفن حسین جان مادر سخن بگوید، انگار از دل من... زین پس کجاست عباس، جز پیشِ محمل من؟ هم مرکبِ تو گویا، از راه گشته خسته هم ناقه ی من اینجا، دیگر به گِل نشسته آیند این خَواتین، پایین چو دسته دسته گویند از چه گویی بانو، ز دستِ بسته؟ ما را مگر اسیری، زینجا برند تا شام؟ گفتی که آتش و سنگ، بر ما زنند از بام؟ واللهِ هر چه باشد غم، ما حذر نداریم در راهِ عشقِ دلبر، خوف از خطر نداریم حتی اگر مسیری، جز ترکِ سر نداریم دست از حسینِ زهرا، یک لحظه بر نداریم این است اگر ز کوفه، مهمانیِ حسینت جانِ تمامیِ ما، قربانیِ حسینت ✅محمود ژولیده-محرم۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 شب دوم ورود کاروان امام حسین به کربلا 💢 سرزمین درد و غم اسمش بُوَد کرب و بلا این زمین بی تاب کرده قلب زینب را چرا قتلگه را دید یک لحظه به پیش چشم خویش غارت  پیراهن  و  دزدیدن  خلخال  را دید در گودال دنبال سری بی پیکر است پیکری جا  مانده  زیر  آفتاب  نینوا لحظه ای شش ماهِ را دید و گلوی پاره اش مادری آشفته و بدحال را در خیمه ها هق هق گریه ، کسی تاب و توانش رفته بود پیکر پاشیده ای را دید بر روی عبا از کفن حرفی میان آمد دلم لرزید و دید یک تن عریان را در لا به لای بوریا سنگ باران بود و غوغایی درون معرکه ارباً اربا کودکی افتاده زیر دست و پا لحظه ای دیدم دو طفلم را فتاده بر زمین تن به روی خاک و اما سر به روی نیزه ها تیر در چشم و ترک افتاده بر فرق کسی میزند فریاد با فرق شکسته یا اخا کودکان را در غل و زنجیر دیدم یک به یک پیش روی کودکان سرهای از پیکر جدا در خرابه کودکی سر مینهد بر سنگ سرد میزند سوسو درون یک خرابه بی صدا آمدم در خویش و چنگم را زدم بر زلف صبر خوانده ام شعر حماسی در دل این ماجرا پیش من چیزی به جز زیبایی بی حد نبود زینب است و جایگاهی برتر از صبر و رضا ✅سجاد احمدیان- محرم۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷