🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 شفیعه گر تویی بانو ، ندارد ترس محشرها 💢
سلام ای دختر موسی ، سلام ای فوق باورها
سلام ای سرو ِ در سایه ، سلام ای سایه ی سرها
چه در غیرت ،چه در عفت ، چه با این عمر کوتاهت
تو دادی پیروی از مادران را یاد دخترها
کریمه گر تویی بانو ،کجا دستی شود خالی
شفیعه گر تویی بانو ، ندارد ترس محشرها
پناه آرند بر صحن و سرای با صفای تو
همین که می شود بی تاب زهرا قلب نوکرها
دری در شهر قم باز است از جنت به روی ما
چه غم داریم اگر بسته شود بر ما همه درها
دل ما لحظه ای در قم ، دل ما لحظه ای مشهد
که گفته جَلد یک بامند در عالم کبوترها
فقط کار دعاهای رضاجان و شما باشد
اگر که گشته این کشور، حریف کل کشورها
یکی دلتنگ در طوس و یکی دلتنگ تر در قم
امان از این جدایی ِ برادر ها و خواهر ها
ندارد درد تو اصلا ، طبیبی جز رضا آری
دوای درد خواهر هاست ، دیدار برادر ها
سرت بالاست تا محشر ، ندیدی گر چه سلطان را
ولی آورده ای بهرش ، به همراهت تو یاور ها
هزاران بار شکر حق ، چه جایی آمدی بانو
همه زنها و مردانش ،کنیزانند و نوکرها
در این شهر ولایی نیست حرف کینه ی حیدر
به جز فضل علی را کس نمی گوید به منبر ها
صدایت کس نکرده خارجی یا خارجی زاده
ندارد قصد تکفیر ِ تو را الله اکبر ها
تو مهمانی ، تو مهمانی ، تو مهمانی ، تو مهمانی
نباید در خرابه دفن گردی مثل کافر ها .....
.........
چه در شام و چه در کوفه ، چه در قم گشت این ثابت
که در این سلسله هستند زهرا ، کل دختر ها
✅محمد حسین رحیمیان مهر ۱۴۰۳
#مدح_حضرت_معصومه
#مرثیه_حضرت_معصومه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 با همان چادری که بر سر توست می شود خلق را شفاعت کرد 💢
نور تو بر زمین اصابت کرد
عرش را غرق بُهت و حیرت کرد
باد با شاخه های سبز امید
کوچه ی شهر را نظافت کرد
بین " احساس" و "عقل" دعوا بود
این دو را " دل " به صلح دعوت کرد
صفحهی حُسن تو ورق می خورد...
دفترت عشق را روایت کرد
ابر ، دنبال تو به راه افتاد
آسمان در پی تو حرکت کرد
هر کجا حرف از بزرگی شد
باید از شوکتِ تو صحبت کرد
لایقِ جلوه ات نبوده کسی
حدِّ آن را خدا رعایت کرد
ماهبانوی مُلک ایرانی...
مِهر تو در دلم حکومت کرد
قم ، اگر عُشُّ آلِ احمد شد
خاکِ آن را دَم تو ، تُربت کرد
فاطمهبودنت مُسَجَّل شد
نامت این حُکم را کفایت کرد
وصف معصومه شرح عصمت توست
پاک شد هر که با تو بیعت کرد
یا رضا ، یا رضای هر شبهات
شیعه را غرق در رضایت کرد
با همان چادری که بر سر توست
می شود خلق را شفاعت کرد
قسمِ آخر دعای منی
" فاطمه؛ اِشْفَعیلَنای" منی
ای کریمه! کرامتت علنیست
همه جا از عنایتت سخنیست
هر که یکبار خورده نان تو را
گفته که سفرهداریات حسنیست
هیبتت ، آفتابِ ظلمت ماست
کار آئینهی تو شبشکنیست
عصرِ شعری که در حریم تو بود
خوشترین ساعت هر انجمنیست
سنگفرش حیاطِ صحن شدن
بهترین آرزوی هر بدنیست
کار من پیچ خورده..،کاری کن!
گره هر قَدر کور ، وا شدنیست
من به همسایگیت مفتخرم
همهی ذوق من به هموطنیست
نسل در نسل..،در جوار توایم
عجمیزادهی دیار توایم
مثل جَدَّم غلام خواهم شد
صاحبِ احترام خواهم شد
قالیات را به دوش من بگذار...
خادمی خوشمرام خواهم شد
پادشاهیست مُزد نوکری ات
با تو عالیمقام خواهم شد
قطره ، قطره به پات خواهم ریخت
رفته ، رفته تمام خواهم شد
کوه خضر تو ، کوه طور من است...
با خدا همکلام خواهم شد
با علیکت..،بریز خون مرا
کشتهی یک سلام خواهم شد
هرچه نَفْسم درندهخو باشد
در حریم تو رام خواهم شد
اذنِ گنبد به زاغ اگر بدهی
جَلد این پشتبام خواهم شد
طُعمه هایم اگر که گندم توست
عاشق هرچه دام خواهم شد
آهوی طوس یا کبوتر قم...
تو بگو هر کدام..، خواهم شد!
دمِ بابالجواد میافتم
فرش راه امام خواهم شد
با تو آن حاجتِ روا هستیم
زائر مشهدالرِّضا هستیم
فصل دلتنگیات زمستانیست
چشمهایت همیشه بارانیست
آسمانت اسیر شب شده است
گرچه دور و برت چراغانیست
آنقَدَر قلب تو پر از غم شد
قدر یک آه در دلت جا نیست
بی خبر بودن از پدر..،سخت است
نامه ات دلخوشی زندانیست
حسرتت ، دیدن برادر بود...
لحظهها،لحظه های پایانیست
سم به جانت نشسته بانوجان
چشم امّید تو به فردا نیست
باز هم شُکر ، خانه ات امن است
کُل قم در پی نگهبانیست
کافری با لگد نزد به دری...
رسم همشهریات مسلمانیست
" دُوُّمی داد زد سرِ زهرا "
نعرهاش،نعره های شیطانیست
پای نامحرمی به کوثر خورد
چکمه روی کلامِ قرآنیست
آه! با او چِقَدر بد کردند
چادرش را همه لگد کردند
✅بردیا محمدی ۱۴۰۳
#مدح_حضرت_معصومه
#مرثیه_حضرت_معصومه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 باز هم یک فاطمه از درد بین بستر است 💢
با وضو از دیده تر مینویسم فاطمه
مثل فضه مثل قنبر مینویسم فاطمه
باطن الله اکبر مینویسم فاطمه
هستی موسی بن جعفر مینویسم فاطمه
تا قیامت آفتاب روشن دین فاطمه ست
نور زهرا! صبر زینب !جمع در این فاطمه ست
حضرت معصومه ی طاهاست! عصمت را ببین
محملش نور است نور الله عزت را ببین
سجده اش را بنگر و اوج عبادت را ببین
جان سلطان است این بانو! کرامت را ببین
بین راه مشهد و قم ما کرم لازم شدیم
سائل خورشید و ماه حضرت کاظم شدیم!
خم شده در محضر بانو قد پیغمبران
ای فدای خواهری او تمام خواهران
مادری کرده رضا را خوبتر از مادران
اوست تا روزی رسان پس خوش بحال نوکران
هرزمان دلتنگ زهرا میشوم قم میروم
میل مشهد میکنم پا میشوم قم میروم
چندروزی هست تب دارد نگاهش بر در است
آنقدر غم خورده و غم خورده خیلی لاغر است
درد دوری از تمام درد و غم ها بدتر است
باز هم یک فاطمه از درد بین بستر است
اینچه غوغاییست یا رب که میان قم بپاست
این دم آخر به لبهایش رضا جانم رضاست
رفته بین هربیابان در هوای دلبرش
روی ناقه بینمحمل سایبان دارد سرش
شکر! نامحرم ندیده هیچکس دوروبرش
یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش
درد پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست
پای بی بی زخمی از خار مغیلان نیست نیست
در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید
با لب تشنه رضای خویش را بی سر ندید
دور تا دور خودش چشم بد لشگر ندید
غارت چادر ندید و غارت معجر ندید
عمه اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود
بین آن نامردهای پست تنها مانده بود
✅سید پوریا هاشمی
#مدح_حضرت_معصومه
#مرثیه_حضرت_معصومه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 لحظهی جان دادنت گفتی رضا 💢
ای علمدارِ بزرگان در قیام
حضرتِ بنتُ الامام، اُختُ الامام
ایکه الگوی بزرگِ مکتبی
اولین بانوی بعد از زینبی
در ره مولا چنان زهرا شدی
در وفا چون زینب کبرا شدی
همنوا با کشتههای کربلا
همصدا با راسِ روی نیزهها
عشق را فریاد کردی هرطرف
تا که قم را کردهای اُختُ النَّجف
با احادیث و روایاتِ وِلا
خوب زهرا را شناساندی بما
تو فقیه اهلبیتِ عصمتی
تو ولایت را نشانِ عترتی
در سخن حقاً دلیری کردهای
شیعیان را تو غدیری کردهای
در ره ایمان علَم برداشتی
در صفِ علم و عمل گُل کاشتی
در عمل گفتی بما غوغا کنید
حوزههای علمیه برپا کنید
از عداوتها نترسیدی همی
هیچ کم نگذاشتی در دین دَمی
درسها از بندگی دادی بما
خوب سبک زندگی دادی بما
شیوهی رزمندگی برپا ز توست
پرچمِ روح خدا بالا ز توست
هر دفاع از دین و قرآن میشود
با تو در دنیا و ایران میشود
ای حیاتت آبروی کربلا
راهبردت بود سوی کربلا
ای پیامآور به اهل عالمین
یاد دادی بر همه، راه حسین
پا نهادی جای پای فاطمه
کشتهها دادی برای فاطمه
سِیر در کوی تکامل کردهای
با حرامیها تقابل کردهای
کازاری نابرابر دیدهای
کشتهی هجده برادر دیدهای
دیدهای در خون شناور، یارها
پیشِ چشمِ خونفشان، گلزارها
خواهران را اشکباران یافتی
خویش را مسموم و نالان یافتی
چاره را در راه قم دیدی و بس
راه زینب را پسندیدی و بس
راه تو در امتداد زینب است
قافله سالار، یادِ زینب است
یاد کردی از اسیرانِ حرم
بر زمین جسمِ دلیران حرم
آه بانو، زانچه در پِی دیدهای...
هیجده سر بر سرِ نی دیدهای؟
کِی چهل منزل اسارت رفتهای؟
منزلی را با جسارت رفتهای؟
شهرِ قم، کوتاهی از یاران نکرد
سنگباران جای گلباران نکرد
دیدهای دشنامِ خاص و عام را
دیدهای بزمِ شرابِ شام را
بسکه گرییدی ز چوبِ خیزران
نشر دادی اشک را بر دیگران
کردهای دِق از حجابِ آستین
گشت روحت طایرِ خلد برین
لحظهی جان دادنت گفتی رضا
لحظهای بر دیدن خواهر بیا
✅محمود ژولیده مهر ماه۱۴۰۳
#مدح_حضرت_معصومه
#مرثیه_حضرت_معصومه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷