eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
409 دنبال‌کننده
18 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢گرچه بستند سرت را به نخِ قنداقه‌ات💢 هِی کتک خورد زنی پشتِ تو و هِی اُفتاد پشتِ تو  مادرِ بی شیر پیاپی اُفتاد نگران بود نسیمِ خنکی هم نوَزد باد هروقت  گذر کرد سر از پی اُفتاد گرچه بستند سرت را به نخِ قنداقه‌ات باز تا نیزه تکان خورد سر از نِی اُفتاد سر در آغوشِ رُباب و دو سه ساعت بعدش نیزه‌دارِ تو به او گفت : سرش کی اُفتاد؟! ✅حسن لطفی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 گفت بابا؛ یاورت این دفعه اصغر میشود 💢 روزگارم در پناه تکیه ات سر می شود دست، بر خاک سیاهم می زنم زر می شود بچهء شاگردِ پرچم دوز را، مردی شده! خوش بحالش مثل نوکرهات، نوکر می شود فرش خود را می فروشم خرج هیئت می کنم برکت ولخرجی ام، صدها برابر می شود هروله کردم، پس از آن گریه می چسبد فقط خستگی سینه زن با گریه اش در می شود عقل را ول کرده ام، خواب و خوراکم روضه است مجلس دیوانه ها یک جور دیگر می شود پهلوی هر روضه، چایِ قند، پهلو میخورم اشک هایم آبِ جوش این سماور می شود مزه دارد دستپخت آشپزهایت حسین! بانی دیگ غذایت شخص مادر می شود چوب و هیزم دیدم و یاد تنور افتاده ام سوختم از غصهء آن سر که لاغر می شود دخترم خورده زمین و پای او زخمی شده از رقیه خواستم!... عشقش مکرر می شود آب می نوشم ولی در استکانم آتش است تشنگی کربلا با آب، بدتر می شود پیش زهرا آب را بستند بر اهل حرم این خبر دارد به داغی سخت، منجر میشود گریه کرد و از میان خیمه پا بیرون گذاشت گفت بابا؛ یاورت این دفعه اصغر میشود نه حسن داری کنارت، نه علمداری حسین گر بمانم در حرم، محسن مکدّر میشود یک علیِّ اکبر تو شد هزار و یک علی پس علیِّ اصغرت هم چند لشکر میشود ✅رضا دین پرور محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 دست و پا دیگر نزن با دست و پای کوچکت 💢 بین دست خود گرفتم دست های کوچکت دست و پا دیگر نزن با دست و پای کوچکت خیمه ها سعی و صفا و مروه ات شد قتگاه خون تو ریخت عزیزم در منای کوچکت من تو را بستم که راحت باشی و اما نشد درد داری دردسر شد حجم جای کوچکت خیر الهی که نبیند حرمله تا روز حشر تیر یل کش را زده در بین نای کوچکت گریه می خواهی کنی خس خس گلویت می کند کُشت بابا را همین قدری صدای کوچکت باز مانده چشم تو از شدت ضربه ولی ناز خوابیدی علی زیر عبای کوچکت من در آغوش رقیه می کنم گریه برات تسلیت داد به من صاحب عزای کوچکت ✅مجید احدزاده محرم ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 با تکه ای قنداقه طفلم را کفن کردم 💢 خون از لبان چاک چاکش پاک می کردم با دست خود شش ماهه ام را خاک می کردم شرمنده ی شش ماهه ام هستم خبر دارید ؟ چشمان بازش را خودم بستم خبر دارید ؟ هرگز نکرده هیچ کس کاری که من کردم با تکه ای قنداقه طفلم را کفن کردم بالای سر مشغول تلقین دادنش بودم خیره به رگ های ظریف گردنش بودم در گوشش استرجاع را با لحن غم خواندم آن جا به تنهایی نمازش را خودم خواندم من هم وجودم رنگ و بوی محتضر دارد بابای بچه مرده از حالم خبر دارد چشم انتظار لحن باباگفتنش بودم از روز میلادش به فکر جوشنش بودم می خواستم روزی عصای دست من باشد آینده داماد عموجانش حسن باشد حالا تمام هستی ام در گور خوابیده داغش به روی خیمه خاک مرده پاشیده یادم نرفته آن ترک هایی که بر لب داشت یادم نرفته روزهای آخری تب داشت لرز سرش ؛ ضعف تنش آتش به جانم زد با هر تلظی کردنش آتش به جانم زد از مادرش هم نیز کاری بر نمی آمد از فرط بی حالی صدایش در نمی آمد از وصله ی جان دل بریدن گریه هم دارد از این و آن منت کشیدن گریه هم دارد بیش از بقیه حرمله خیلی عذابم کرد تیر سه شعبه عاقبت خانه خرابم کرد از کشتن ما حرمله هرگز نشد خسته امد برای کشتن طفل زبان بسته ای کاش مثل اکبرم من را صدا می زد طفل عزیزم روی دستم دست و پا می زد دیگر رباب از فکر او بیرون نمی امد راحت سه شعبه از گلو بیرون نمی امد در راه دین شش ماهه مثل مادرم دادم در راه خیمه بود یاد محسن افتادم با حسرت دیدار او عمری برادر سوخت محسن ؛ همان که پشت در همراه مادر سوخت ✅علیرضا خاکساری محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 اگر که قبر تو پیدا کنند من چه کنم؟ 💢 زِ هر تکانِ لبت هر چه آب ،شرمنده زتشنگیِ تو قلب کباب ، شرمنده فقط به مادر تو عرض می کنم که نشد نشد که آب بنوشد رباب ، شرمنده  کسی ندیده که یک مرد پیشِ همسرِ خود شود به صورت ِ از خون خضاب شرمنده سپاهِ کوفه ببین روی من زمین انداخت شد عاقبت پسرِ بوتراب ، شرمنده  شتابِ تیرزیاد وگلوی تو نازک به چوبِ تیر، گلو خورده تاب ،.. شرمنده پسر ببین پدرت را هنوز می لرزد به پشتِ خیمه روم با شتاب ، شرمنده  اگر مراسمِ دفنت سریع گشته ببخش شدم ز غصه ای در اضطراب ، شرمنده اگر که قبر تو پیدا کنند من چه کنم؟ به زیرِ خاک همینجا بخواب ، شرمنده تنِ تو ، پهنیِ نیزه؟! خدا به خیر کند اگر به نیزه تنت شد عذاب ، شرمنده عزیز ِ غیرتی ام ،دیده بسته ای، نشوی زمحملی که شده بی حجاب ، شرمنده ✅قاسم نعمتی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 بابا و یک پسر پسری که دو تکه شد 💢 از سمت خیمه آمده اخبار تازه ای  از گاهواره آمده سالار تازه ای عباس هم در علقمه تکبیر می کشد جای عمو رسیده علمدار تازه ای  نامرد های کوفه بترسید از این پسر چون آمده است حیدر کرار تازه ای صد مرده زنده میشود از نام اعظمش عیساست یا که احمد مختار تازه‌ای اعجاز طفل ما به کلام و کتاب نیست  رو کرده است بر همه آثار تازه ای آقا بلند کرد علی‌ را و خطبه خواند آغاز شد کلام گهربار تازه ای میگفت رحم بر پسر تشنه ام کنید "مُنّوا علیَّ" گفت به اصرار تازه ای ناگاه قاتلش روی زانو نشان گرفت آماده بود حرمله بر کار تازه ای تیری که خورد بر گلویش داغ داغ بود این تیر بود یا نوک مسمار تازه ای؟! بابا و یک پسر پسری که دو تکه شد مظلوم تازه ای و گرفتار تازه ای دیدی دومرتبه ز عبا خون تازه ریخت؟! بالا گرفت روضه دشوار تازه ای حجم سه شعبه بیشتر از صورت علی ست این ضرب تیر ساخته رخسار تازه ای ✅سید پوریا هاشمی-محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 در نجف ویزای زُوّارِ تو امضا می‌شود 💢 آتشِ عشقِ حسینی در دلم تا سر گرفت قابِ عکسِ دودمانم رنگِ خاکستر گرفت از طفولیَّت به من گفتند اربابم تویی! عشقِ تو از تک تکِ گهواره‌ها ، نوکر گرفت هیچ کس را دستِ خالی رد نکردی ، خوش‌مرام! هرچه دارد سائلِ درمانده ، از این در گرفت آنقَدَر ذکر حسین از حَنجرِ من شد بلند می توان از تار‌هایش چوبه ی منبر گرفت بیرقت را نصب کردم ، غُصه هایم عَزل شد رقصِ پرچم ، ماتم از این قلب‌ِ غم‌پرور گرفت فرش های روضه قالیِ سلیمانِ من است تا نشستم روی آن دیدم که روحم پر گرفت نامسلمان‌ را وَهَب‌کردن فقط کار تو بود... ای که طرزِ کُشتنِ تو گریه از کافر گرفت آبروریزی که کردم ، پشتِ من بودی حسین! هر زمانی بد شدم ، لُطفت مرا در بَر گرفت سور و ساتِ گریه را زهرا فراهم می کند اشکِ خود را باید از مهریه‌ی مادر گرفت در نجف ویزای زُوّارِ تو امضا می‌شود کربلای اربعین را باید از حیدر گرفت خونِ طفل شیرخوارت تا ابد تضمین ماست شیعه حُکم بخشِش‌اش را از علی‌اصغر گرفت ▪️ حرمله با یک سه‌شعبه حلق او را پاره کرد حنجرش شکلی شبیهِ مشک آب‌آور گرفت آه ! عمقِ قبرِ اصغر بیشتر می شد اگر فکرِ نبش‌قبر را می شد از این لشکر گرفت ✅بردیا محمدی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢یادشان رفت که اکملتُ لکُم حکم خداست💢 پشت کردند به حق؛خواب معیّت دیدند ظلم را منجی کلّ بشریت دیدند درسقیفه پیِ شورای ولایت بودند آن جماعت که در این کار؛مزیّت دیدند شُور کردند و زدند و طلب حق کردند فعل خود را همه از خیری نیّت دیدند کدخدا ساخته ها؛ کیسه سفارش دادند خویش را شاه و جهان راهمه رعیت دیدند غصب شد حق علی؛کثرت بَخٍ گوها منفعت را همه در عرض تهیّت دیدند انتخابات نشد ......؛ رآی به غاصب دادند بعد؛ این کرده خود را زمشیّت دیدند یادشان رفت که اکملتُ لکُم حکم خداست این سخن را فقط از حیث وصیت دیدند یادشان رفت که معصوم ولایت دارد در خرابات؛ بنای حکمیّت دیدند لاجَرَم بعدنبی آل نبی پیر شدند بسکه از مردم آن شهر  اذیت دیدند الغرض قصه تاریخ پر از تکرار است باز هم فتنه گران؛خواب  منیت دیدند پس مبادا که ز نو؛دیده گوهربارشود «نکند مکر بنی ساعده تکرار شود» ▪️▪️▪️▪️ کوه ها نیز از این واقعه پرواکردند زیرسنگینی این داغ کمر تا کردند فاطمه طبق ادلّه فدکش را می خواست باز قانع نشدند و اگر ؛امّا کردند خانه ای را که ملک اذن گرفتش به دخول آه؛ آن روز؛ درش را به لگد وا کردند اَبتران کوثر قرآن تورا چشم زدند باز ؛امّا جلوی آینه؛ حاشاکردند کعبه مولاست ولی رکن امامت زهراست باهمین علم همه حمله به زهراکردند بارشیشه به زمین ریخت و لبخند زدند پابه ماهی نفسش رفت و تماشاکردند ثلث سادات جهان کشته شد و بعداز آن «سند تیر به اصغر زدن امضا کردند» حرف اصغرشد و دل گفت که بیچاره رباب چقَدَر با جگرسوخته بد ؛تا کردند پشت خیمه ؛پسِ در؛ قلب دو مادر می سوخت در پسِ هردو عجب معرکه برپاکردند لحظاتی پس از آن کوفه تماشاچی شد چشم ها رو؛به سوی محمل زنها کردند باد باخود خبر غنچه پرپر آورد نیزه حرمله هم سیب عطش در آورد ✅سعید توفیق T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 ما به این نوکرِ دربار تو بودن شادیم 💢 پای این سفره به پایت چقدر افتادیم ما از آن روز که در بند توایم آزادیم ما همه گوشه نشینان خرابات توایم از غمت خانه خرابیم، ولی آبادیم ما محال است که از عشق تو دلسرد شویم ما ندیدیم تو را، باز به تو دل دادیم از تو جز خوبی بسیار ندیدیم حسین خودمانیم ولی ما که پر از ایرادیم ارث اجدادیِ ما نوکری این خانه است تا ابد جیره خورِ خیرِ همان اجدادیم یادی از ما بکنی یا نکنی حرفی نیست ما به این نوکرِ دربار تو بودن شادیم پشت ما که همه جوره به تو گرم است حسین ما بدهکار شما در همه ی ابعادیم جز همین اشک نداریم برایت چیزی با همین گریه به غم های تو، از عُبّادیم به خدا نام تو هم دیده ی ما را تر کرد مادرت خواست که در گریه به تو استادیم تا ابد گریه ی آرام حرام است به ما سالیانیست که در روضه پر از فریادیم آب خوردیم به یاد جگر سوخته ات یاد خشکی لب اصغر تو افتادیم حرمله خیر نبیند که تو را حیران کرد بیش از آن تیر و کمان، دلخور از آن صیادیم ✅وحید محمدی ۳۰ شهریور ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 راه قدس از کربلا رد می شود 💢 روزهای غم فزا رد می شود هر طلسمی با دعا رد می شود بی جهت هیئت نمی آیم سحر یار از این دولت سرا رد می شود من بقربان کسی که ناشناس از کنار بینوا رد می شود فضل او دائم به سائل می رسد دائم از کویش گدا رد می شود گاهی آقا در نجف یا سامراست گاهی از صحن رضا رد می شود از میان صد هزاران رود نیل بی عصا موسای ما رد می شود بند پوتین وصالت را ببند سختی این جنگ ها رد می شود تیغ جراحی به دست غزّه است حال عالم خوب دارد می شود عهد نشکن ای فلسطین! "فَاستَقِم" آتش این اژدها رد می شود "عُسر" ما "یُسر" است و "فتح" ما "قریب" از سر دنیا بلا رد می شود بر سر حرف شهید آوینی ام راه قدس از کربلا رد می شود پشت هم از روی دست مادران طفلِ رفته در "کُما" رد می شود **** ای رباب از گوش تا گوش علی تیر تیزی بی هوا رد می شود زجر دارد می کشد مقتل نویس! می نویسد از قفا ... رد می شود خیمه ها را یک به یک آتش زدند زینب از آن لابلا رد می شود معجرش رفته خجالت می کشد آشنا، نا آشنا رد می شود از کنارش جای عباس و حسین شمر بی شرم و حیا رد می شود ✅رضا دین پرور مهر ماه۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 دوبیتی - زبان حال  حضرت رباب سلام الله علیها 💢 چرا قهری مگر تقصیر دارم بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم کفِ آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نیزه پایین   شیر دارم 🔹🔹 دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد ببین که شانه‌ام مویِ تو دارد در آغوشم فقط پیراهنِ توست لباس تازه‌ات بویِ تو دارد 🔹🔹  نمی‌آید پس از توخواب ، ای کاش... که می‌مُردم منِ بی تاب ای کاش دوباره شیر آوردم ولی حیف... نمی‌خوردم پس از تو آب ای کاش 🔹🔹  مرا آزار با زنجیر می‌داد به من نان‌خشک با تحقیر می‌داد زنِ شامی مرا سوزاند وقتی کنارم طفل خود را شیر می‌داد 🔹🔹  دوباره روضه می‌گیرم عزیزم در این ویرانه می‌میرم عزیزم دوباره حرمله رد شد از اینجا دوباره خشک شد شیرم عزیزم 🔹🔹  نگفتند آه داغِ بچه دیده‌است نگفتند از بلا پُشتش خمیده است ولی گفتند این تازه عروسان عروسِ فاطمه مویش سفید است 🔹🔹  گُلِ یاسِ مرا از ساقه بستند مرا با ریسمان بر ناقه بستند نمی‌ماندی به نیزه چاره کردند سَرَت را با نخِ قنداقه بستند 🔹🔹 چه حسرت‌ها چشیدم بچه‌ام را چه سختی‌ها کشیدم بچه‌ام را کنارِ بچه‌های  نیزه دارش به رویِ نیزه دیدم بچه ام را ✅حسن لطفی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 دعا کن..،منم بیام پیش خودت 💢 خو گرفتم با غم در به دری این روزا سهم منه خون‌جگری من دیدم..،بَسّه دیگه..،خدا کنه داغ شیرخواره نبینه مادری غم تو پامو توو این بلا کشید کارِ من ببین که تا کجا کشید من چجوری تووی سایه بشینم بدن بابات سه روز گرما کشید منو سوزوندی با آتیشِ خودت دعا کن..،منم بیام پیش خودت چی می شد فقط یه بار می خندیدی با همون دندونای نیش خودت! کاشکی می شد بزنم صدات،علی الهی رباب بشه فدات،علی یه بارَم شده به خواب من بیا دل من یه ذرّه شد برات،علی! گریه هات هنوز تووی گوش منه انگاری سرت رویِ دوش منه قدر یک لحظه ازم دور نمیشی قنداقِ خونیت توو آغوش منه! یادمه توو خیمه آشوب شده بود یادمه لبت مثه چوب شده بود وقت دست و پا زدن‌هات..،پسرم! دل مادرت لگدکوب شده بود مادر تو آرزومنده هنوز رو لبت حسرت لبخنده هنوز شب به شب ذبح تو ، کابوس منه... سر تو به تار مو بنده هنوز مثه شیشه‌خرده له شده تنم اونکه اشکش دمِ مشکشه ،منم! اگه رو نیزه‌ای..،تقصیر منه قبر تو نشد عمیق‌تر بکَنم حتی دیدنت منو راضی می کرد دست باد موهاتو نازنازی می کرد تا منو دقم بده..،جلو چشام حرمله با گهواره‌ات بازی می کرد چه بلایی که نیومد سر تو جلوی تو میزدن خواهرتو چشم نیمه‌بازتو می بستی کاش! سر بازار نبینی مادرتو دوس ندارم تو رو مأیوست کنم با هزار گلایه مأنوست کنم حالا قدِّ تو ازم بلندتره... میشه خم بشی..،میخوام بوست کنم! ✅بردیا محمدی ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 مناجات محرمی با امام زمان عج در شب هفتم محرم 💢 از چه دعای آمدنت مستجاب نیست این زندگی بدون تو غیر از عذاب نیست در انتظار دیدن تو، صبر تا به کی؟؟؟ دیگر قرار رفته و در سینه، تاب نیست کم گریه کرده ایم برای ظهور تو در آسمان دیده، برایت سحاب نیست دستم بگیر تا که بمانم به راه تو بر استواری ام که حساب و کتاب نیست وقتی میان مجلس روضه نشسته ام در فتنه ها دگر به دلم اضطراب نیست حالا که در فراق تو بی چاره گشته ایم چاره به غیر روضه ی بی بی رباب نیست می گفت اصغرم، گل لب تشنه ام بخواب در خیمه ها برای تو یک قطره آب نیست این رعد و برق و چک چک باران و جوی آب پیش نگاه  ِحسرت تو جز سراب نیست یک تن نگفت حرمله ی پست و رذل را ملعون، نزن،که کشتن کودک ثواب نیست زد یک سه شعبه بر تو و قلب من و حسین بهتر از این برای عدو، انتخاب نیست حالا به روی نیزه شدی داغ دائمم حقّ  ِلبان خشک تو این آفِتاب نیست پایین بیا و در بغلم خواب  ِ ناز کن بر روی نی که اصغر من جای خواب نیست از بس که خورده ای به زمین از فراز نی چاره به غیر  ِ بستن تو با طناب نیست ✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)محرم۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 اگر اجازه دهی روضه‌خوان شوم امشب 💢 به این غبار، نگاهی که آفتاب شود بسوز قلبِ مرا، کز غمت مُذابّ شود دوباره رویِ تو را آسمانِ جمعه ندید کدام جمعه، جمالِ تو ماهتاب شود؟ برای آمدنت، شب به شب دعا کردم اشاره کن به دعایم که مستجاب شود زمان به خاطرِ ما دیر دیر می‌گذرد برایِ خاطرِ تو کاش پُرشتاب شود امیدِ گریه، مرا هم صحابه‌ی خود کن که آسمانِ نگاهم پر از سحاب شود نباید اشکِ تو بر صورتِ زمین بچکد سرشکِ چشمِ تو بایست که گلاب شود من آمدم که سلامِ مرا جواب دهی سلام می‌کنم و وای اگر جواب شود اگر اجازه دهی روضه‌خوان شوم امشب که قلبِ سوخته‌ات بیشتر کباب شود برایِ کودکِ خود آب خواست امّا حیف همین دلیل بر این شد، حسین آب شود بگویم از شررِ خنده‌های حرمله‌ای که پاسخِ شرر گریه‌ی رباب شود و شیرخواره پس از این ز نیزه خواهد دید که دستِ مادرِ او بسته در طناب شود ✅محمد علی بیابانی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 مناجات محرمی با امام زمان عج در شب هفتم محرم 💢 آه بساطم به غیرِ آه ندارد کلبه‌ی خانه‌ی ویرانه سرپناه ندارد قطره‌ای از اشکِ تو کافیست ببینیم روشنیِ خیمه‌یِ ما ماه ندارد شیعه به‌ دنبالِ لطف توست کجایی شیعه به ‌غیر از تو تکیه‌گاه ندارد ما همه جمعیم در این روضه نشستیم خصم نگوید علی سپاه ندارد من که خودم را فروختم به پشیزی هیچ‌کس اینقدر اشتباه ندارد حرف زیاد است ولی مثلِ دوتا بیت هیچ گدا نامه‌ای به شاه ندارد گرچه سیه رو شدم ، غلام تو هستم خواجه مگر بنده‌ی سیاه ندارد؟ شُکر خدا را که در پناه حسینیم عالم از این خوبتر پناه ندارد روی دو دستش گرفت رو به همه زد آب دهیدش اگر ، گناه ندارد رو به همه زد ولی هِلهله کردند گفت که لب میزند سلاح ندارد خشک شده شیر ، آب هم که نیامد حال ، رباب است و غیرِ آه ندارد ✅ حسن لطفی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 ای منتقم ببین که رباب است منتظر 💢 ای آفتاب شیعه کجایی أبالغریب کی می شود که رخ بنمایی أبالغریب در بین روضه بر لب ما دم به دم دعاست تا بشنویم از تو صدایی أبالغریب آقا خودت برای ظهورت دعا نما ما را بس است داغ جدایی أبالغریب حق را به لعل تشنه ی اصغر قسم دهم دیگر امام شیعه بیایی أبالغریب حق را قسم به حنجر پاره دهم که تو دیگر شوی ز غصه رهایی أبالغریب ای منتقم ببین که رباب است منتظر بر زخم قلب او تو دوایی أبالغریب بنگر که آب بر لب تشنه شده حرام در کربلا نمانده حیایی أبالغریب تیر از گلوی طفل، بکش جای جدّ خود تنها قرار خون خدایی أبالغریب بنگر رباب دیده گلش را به روی نی دیگر نخورده آب و غذایی أبالغریب ✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)محرم۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 رو زدم بر حرمله گفتم علی، جان می‌دهد 💢 گفتم از آبی که می‌نوشند حتی اسب‌ها مرهم لب‌های بی‌جانش کنم اما نشد آنقدر گفتم که منوا مادرم هم گریه کرد خواستم یک جرعه مهمانش کنم اما نشد رو زدم بر حرمله گفتم علی، جان می‌دهد رو زدم شاید پشیمانش کنم اما نشد  بچه‌ام را تشنه بر دستم گرفتم خواستم آن جماعت را پریشانش کنم اما نشد خون چکید از این عبا و مادرش از هوش رفت آمدم با تیر پنهانش کنم اما نشد پشت خیمه خاک کردم دستپاچه لااقل مخفی از چشمِ سوارانش کنم اما نشد جای زخم ناخنش بر گردن من مانده است زخم آوردم که درمانش کنم اما نشد   تیر وقتی خورد بر حلقش ، نگاهش خشک شد هی تکان دادم که گریانش کنم اما نشد ✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۴/۲۱ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 بچه ها را برای دفع بلا بیمه ی طفل بی زبان بکنید 💢 چشم خود را ستاره دان بکنید متبرک به آستان بکنید مثل گلدسته ها روی گنبد دست را سمت آسمان بکنید دود اسپند برایتان خوب است صد بلا رفع ازین مکان بکنید آب کوثر در این سماورهاست جرعه ای چای نوش جان بکنید گره در زندگی  اگر دارید به عزیز خدا بیان بکنید اصلا اینجا محل عاشقی است دست در دست استکان بکنید اهل دنیا بیاید سود اینجاست نکند آخرت زیان بکنید خیر امواتتان که منتظرند ...یا حسینی ، نثارشان بکنید بچه ها را برای دفع بلا بیمه ی طفل بی زبان بکنید زیر سایه برید مادرها چادر مشکی سایبان بکنید   نگذارید بچه تشنه شود تر لب شیرخوارگان بکنید گریه ای کرد اگر که طفل شما یک اشاره به روضه خوان بکنید تیر آمد تمام حنجر سوخت ای بمیرم که قلب مادر سوخت ✅مجید احدزاده ۱۴۰۳/۴/۲۱ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 الهی خونت خراب شه حرمله 💢 یه جوری دل منو سوزوندی که تا قیامت از دلم غم نمیره هر چی رو ببخشم و یادم بره خنده هات حرمله یادم نمیره شیرخوارم کاری به کار تو نداشت مثل من چشای بارونی نداشت تشنگی یه کاری کرده بود باهاش حتی واسه جون دادن، جونی نداشت یه روز خوش نبینی توو زندگیت شادیا برات عذاب شه حرمله ربابُ خونه خراب کردی چرا !؟ الهی خونت خراب شه حرمله حالا با چه رویی تا حرم برم ؟ جلوی خیمه نشسته مادرش غنچه که طاقت طوفان نداره نامسلمون به یه پوست بنده سرش جواب ربابُ حالا چی بدم ؟ نگه واسم یه گل پرپر آورد دلشوره دارم ازم سئوال کنه کی علیم دندون شیری درآورد !؟ دیگه زینب داره از راه می رسه حرمله خاتمه غائله کن جدمون محشر ازت نمی گذره باشه هر چه قدر می خوای هلهله کن ! برای کشتن من نیازی نیست مثل شمری بره خنجر بیاره از گلوی پسرش با چه دلی ! یه پدر می تونه تیر در بیاره ✅وحید قاسمی- محرم۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 نشسسته حرمله در صدر کاخ با لبخند 💢 قرار شد برود کار بوتراب کند فرات را سر بدخواه خود خراب کند قرار شد برود با لب ترک خورده هزار حرمله را از خجالت آب کند امیدوار به این است مادر اصغر قرار نیست کسی طفل را جواب کند سه شعبه ای به دوراهی رسیده و باید میان کودک و باباش انتخاب کند چه انتخاب که با کشتن پسر ، بابا برای دادن جان خودش شتاب کند سه شعبه از گلوی او بزرگتر باشد کسی بیاید و این غصه را حساب کند نشسسته حرمله در صدر کاخ با لبخند بدا به حالش اگر شکوه ای رباب کند . ✅شهریار سنجری -محرم۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 باز هم پیراهنِ دامادی‌اش را دوختم 💢 آب آوَرد از فراتِ اشک، سقایی که نیست زنده ماندم باز، با هوی مسیحایی که نیست باز هم پیراهنِ دامادی‌اش را دوختم دل‌خوشم هر روز با رویای فردایی که نیست آه ای گهواره‌ی خالی!، صبوری کن کمی طفلکم خوابیده روی دستِ بابایی که نیست خنده‌هایش، گریه‌اش، آهنگِ بابا گفتن‌اش باز گوشم شد طلبکارِ صداهایی که نیست باز هم باران گرفت و مشک‌ِ چشمم پاره شد از عطش می‌ترسم، از روزِ مبادایی که نیست رودِ خشکِ اشک، دارد ماهی‌ام را می‌کُشد می‌سپارم این تَلَظّی را به دریایی که نیست قبرِ این بی‌شیرخوار این‌جاست، جای خالی‌اش قتلگاهم بی‌علی آن‌جاست، هر جایی که نیست مُرده در دنیای مقتل‌هام، دنیایی که هست زنده‌ در دنیای رویاهام، دنیایی که نیست ✅رضا قاسمی محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 آه رباب با دل دشمن چه می‌کند 💢 آن تیر غیر ناله و شیون چه می‌کند آتش گرفته وقت دویدن چه می‌کند خشکیده از عطش همه‌ی سروهای باغ با تشنگی شکوفه گلشن چه می‌کند تو واضح است جنگ نداری و خصم با لبخندت این دلیل مبرهن چه می‌کند افتاده زخم در گذرش بر تن نسیم تیر سه‌شعبه وقت رسیدن چه می‌کند چیزی به غیر بوسه ندیده‌‌ست حنجرت با نرمی گلوی تو آهن چه می‌کند گامی به سوی حرمله گامی سوی رباب مرد اینچنین شکسته شود زن چه می‌کند پنهان اگر چه خواست تو را در عبای خود با تیر این علامت روشن چه می‌کند گریه، گلایه، صبر ندانم که مادرت هنگام دیدن تو به مدفن چه می‌کند با اشک‌های مادر تو سنگ هم گریست آه رباب با دل دشمن چه می‌کند ✅سید محمد حسینی(زخم حسینی) محرم۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 دفن حضرت شاهزاده علی اصغر علیه السلام 💢 گریه بر جان دادنش افلاک کرد خون زیر حنجرش را پاک کرد کند با شمشیر قبر کوچکی.. از لحد کوچکترش را خاک کرد تیر جا خوش کرده ای بر حنجر است ذبح اکبر بود و  نامش اصغر است تاج گل از قبر او شرمنده بود قدش از یک شاخه گل کوچکتر است آه از این سینه ی پر خون بکش ناز از این غنچه ی گلگون بکش مادرش از دیدنش جان می دهد تیر را آهسته تر بیرون بکش ... دفن شد آن دیده ی دریایی اش خاک شد شرمنده ی زیبایی اش وقت تلقین علی اصغر رسید اسمع افهم شد دم لالایی اش ... قبر شد کاشانه اش شرمنده ای از غبار خانه اش شرمنده ای جای طفلت داخل گهواره بود از تکان شانه اش شرمنده ای ✅ناصر دودانگه-محرم ۲۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 حلقوم اصغر را برید از گوش تا گوش 💢 دُرّ گونه ؛ زیبا و سپید: از گوش تا گوش گلبوسه تنها می دوید از گوش تا گوش هر بار که بابا بغل کرد اصغرش را دست نوازش می کشید از گوش تا گوش در گوش جبرائیل بی شک روضه خوانده وقتی خداوند آفرید از گوش تا گوش "روح الامین" را از شب هفتم بگویید باید تصاویری کشید از گوش تا گوش فردای محشر "گردنش" باشد "مدالش" دارد نشان طفل شهید از گوش تا گوش جای تورق گریه باید کرد زیرا می آورد "شیخ مفید" از گوش تا گوش... با اینکه قد و قامتش در تیررس بود یکباره فرمانی رسید از گوش تا گوش از خستگی خوابیده بود آشفته اش کرد تیری که نازش را کشید از گوش تا گوش تیری که راحت حرمله آن را رها کرد حلقوم اصغر را برید از گوش تا گوش چون برگ پاییزی سرش از نیزه افتاد باد خزان وقتی وزید از گوش تا گوش وقتی رباب از حنجر او یاد می کرد با گریه ناخن می کشید از گوش تا گوش ✅علیرضا خاکساری - محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 شیر خواره نماد غربت اوست 💢 از لبش خون گرم جاری بود حرمله گرم می گساری بود گلویش تیر بی هوا خورده گوش تا گوش طفل را برده مانده یک قطره شیر در کامش جای شیر است تیر در کامش آتش افتاد روی قلب پدر پیش چشمش چه کرده تیر سه پر شیر خواره نماد غربت اوست سند غربت شهادت اوست می‌رود تا حرم ولی گریان حجت الله حق شده حیران بی نشان می سپاردش بر خاک تا نگردد ز نیزه سینه چاک آن سه روزی که شاه در گودال بدنش زیر گام ها شد پامال بدن شیر خواره اش  چه شده؟ صورت ماه پاره اش چه شده؟ نعل مرکب چه کرده با بدنش مانده آیا نشانه ای ز تنش ظلم این تیر بی نهایت بود هدیه از دوره ی خلافت بود ✅حسن کردی محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷 💢 کسی اینجا حواسش نیست به حال و روزِ ما مادر 💢 ندیدم هرچی می‌گردم یه دونه آشنا مادر کسی اینجا حواسش نیست به حال و روزِ ما مادر کنار نیزه‌ها بودم که اُفتادی تو آغوشم هوامو داشت تو کوچه یه سنگِ بی‌هوا مادر برای دیدن بچه‌م سنان با بچه‌هاش اومد تماشا کرد ما رو باز میون کوچه‌ها مادر من‌و پشت سرِ نیزَت به هر‌جا می‌برن باهم  می‌دونن که باید باشه همیشه بچه با مادر زن شامی سرِراهم به طفلش شیر می‌دادش منم رد می‌شدم خوندم برا بچش دعا مادر ضعیفم کرده بی خوابی  نحیفم کرده غم خورن تنور خولی انداخته  من و از اشتها مادر عبایی که به روت بودش تو جنسای حراجی بود ولی دیدم که خونِت هست هنوزم رو عبا مادر به دستام این طنابه که نشه بردارمت از راه اگه یک دفعه اُفتادی به زیر دست و پا مادر به نیزدار گفتم که کمی هم استراحت کن برای عمه گفتم که  گرفته درد پا مادر تو رو یک تیر راحت کرد من اما مضطرب موندم تو رو تیر از نفَس انداخت  من‌و هم از صدا مادر صدای تارای صوتی‌ت هنوزم توی گوشم هست شنیدم ضربشو از دور سه‌شعبه خورد تا مادر سرت توی بغل بودو تنت اما روی دوشش سه‌شعبه با خودش کرده گلوتو جابجا مادر شراب و خیزان بود و همینکه داشت می‌اُفتاد سرِ باباتو برداشتم من از طشت طلا مادر لباس مندرس داریم هنوزم جای شکرش هست حواسا پرتِ باباته نه پرتِ دخترا مادر به پشت پرده‌ها هستن زنای اهل این مجلس عروس فاطمه اما شده انگش نما مادر ✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۴/۲۱ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 صدای گریه ی اصغر غم رباب شده 💢 رباب بود و غمی که سرش خراب شده صدای گریه ی اصغر غم رباب شده خراب کودک او عالم است و یک‌ لحظه رباب خیر ندید از همین خراب شده زن است و دلخوشیش نغمه نغمه لالایی رباب نغمه ی لالاییش عذاب شده حسین کودک خود را گرفت از مادر شتافت سمت فراتی که خود سراب شده برای قطره ی آبی به دشمنش رو زد گرفت آب ؟ نه اما حسین آب شده حسین ماند و غمی نونهال در آغوش چه غنچه ای است درآغوش گل گلاب شده کدام صفحه تاریخ را رقم زد تیر کدام پرسش تاریخ را جواب شده حسین یاد غم داغ پشت در افتاد دویاره کشتن شش ماهه فتح باب شده‌ ✅محسن ناصحی- محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 اما ز پشت خیمه کسی گفت: ای رباب... 💢 تیری که بر گلوی علی جای آب شد از خونِ او محاسنِ منهم خضاب شد پنجاه و چند سال ز بدر و حنین رفت گفتند خونِ خیبر و خندق حساب شد این طفلِ تشنه لب، سندِ غربت من است تیری مکید و بر روی دستم بخواب شد شد پاره پاره مثل فدک، حلقِ نازکش ذبحی عظیم پاره ی قلب رباب شد آغوشِ من، اگرچه شده قتلگاه او لبخند میزند! جگرِ من کباب شد "لا تُحرِ قَلبی" از طرف خیمه میرسد گوید سکینه: زَهره ی قلبم مذاب شد گوید رقیه: بند دلم پاره شد بیا... ای نازنین برادرِ من، وقت خواب شد اما ز پشت خیمه کسی گفت: ای رباب... تعجیل کن، که روی علی در نقاب شد یک عده نیزه دار، به دنبال غارتند بشتاب که، مزارِ علی هم خراب شد بر نیزه، راسِ کودک شش ماهه جا نشد زینب که دید، در دل او انقلاب شد بر سر زنان، تمام زنان جیغ می‌کشند زهرا شنید و خونجگرش بوتراب شد سرها به نیزه رفت و بدنها بخاک ماند با اینکه دفن کشته ی اهل عذاب شد ✅محمود ژولیده-محرم۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 پسرم ذبح شد از حرمله منت نکشیدم 💢 من غیورم به خدا ناله به ذلت نکشیدم پسرم ذبح شد از حرمله منت نکشیدم سر اولاد مرا در بغلم زنده بریدند من ولی رو به خدا دم به شکایت نکشیدم شمر هو کرد ، سنان عربده زد ، حرمله خندید هیچ روزی به خدا اینهمه غربت نکشیدم گلوی اصغر و بازوی مرا تیر به هم دوخت تیر را از گلوی دوخته راحت نکشیدم تیر شرمنده‌ی من شد عمر سعد ولی نه چه بلاها که از این حجم قساوت نکشیدم بروم خیمه ، بمانم ، بروم دشت ، چه سازم من سر اکبر خود این همه حیرت نکشیدم چشم من خورد به چشمان رباب آه کشیدم آه از هیچ کس اینطور خجالت نکشیدم ✅وحید عظیم پور -محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 به قبر فاطمه نیزه نخورده/علی رو نیزه ها بیرون آوردن 💢 . ندیده بود از ما غیر خوبی همونی که رسید بعدش لگد زد نه اینکه من بگم ، تو نامه گفته جدای از لگد ، حرفای بد زد . چقدر آتیش آوردن پشت در که تموم خونمون خاکستری شد تمومه خونواده غصه دارن چراغ زندگیمون بستری شد . یه دنیا خستگی رو شونه هاشه واسه اینه نمیتونه بخوابه دقیقا حالت خواب و بیداریش شبیه فردای طفل ربابه . دوتا از برگ گل نازک تری که یکیشون میخ یکیشون تیر خورده به این زخم گلو و زخم سینه میاد که انگاری شمشیر خورده . نوه مادر بزرگ و دوست داره علی اصغر میمیره واسه زهرا هزارتا هم شباهت داشته باشن یه فرقی هست که گریه ام میره بالا . به قبر فاطمه نیزه نخورده علی رو نیزه ها بیرون آوردن لبای خشک و خونیش رو که دیدن همه پایین نیزه اش آب خوردن . ✅علیرضا وفایی (خیال) فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶