eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
409 دنبال‌کننده
19 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 کربلا از قدمت یافت شرافت زینب 💢 زینت پنج تن آل ولایت زینب کربلا از قدمت یافت شرافت زینب با تو در کرببلا عشق به پایان نرسید ناجی مرحله ی سخت امامت زینب عصمت از بردن نام تو به عصمت برسد چیست عصمت به خدا خاک سرایت زینب امتحانی ز ازل بود که الله گرفت با شهادت ز حسین و به اسارت زینب ما کجا شرح یکی از همه اوصاف شما شرح اوصاف تو باشد به قیامت زینب سایه انداخته بر دین نخی از چادر تو مریم از درس تو آموخت نجابت زینب کوفه در عمر خودش مثل تو زن دید؟ ندید آفرین بر جگر کوه بلاغت زینب مثل چشمان پر از خون تو در عصر دهم که چنان رفته به دنبال زیارت، زینب؟ یافتی در دل آن دشت به خون آکنده آن پراکنده تن غرق جراحت زینب ✅حسن کردی بهمن ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در بستر 💢 عطر سیب صحن دلبرم میاد بخدا همینه باورم..،میاد نفسای آخره..،مطمئنم دم آخری برادرم میاد دست غم تو رو ازم جدا کشید زینب از دوری تو چیا کشید من چجوری زیرِ سایه جون بدم... وقتی جسم تو سه روز گرما کشید از عذابِ بعدِ تو نترسیدن نیزه‌ها امونتو می بُریدن روی تل دست و پا گُم کرده بودم... دست و پا که میزدی می خندیدن کاش اینا خداشونو عوض کنن دین بی بهاشونو عوض کنن خدا لعنتش کنه..،فکر کی بود نعل مرکباشونو عوض کنن! دور خیمه‌های تو غُلغُله بود چشم بد دور و بر قافله بود خولی و شمر و سنان..،جای خودش بددهن تر از همه حرمله بود حرمله عذاب بی اموون میداد مشک عباسمونو نشوون میداد تا که دِقِّمون بده..،گهواره رو جلو چشمای رباب تکوون میداد کوفه زخم دلمو نمک می زد سنگ غم آئینه‌مو محک می زد نزدیکِ محلّه‌ای که درس دادم... منو شاگرد خودم کتک می زد کوچه های تنگ و اون همه فشار... هتک حرمتِ منو به‌روم نیار منی که پرده‌نشین بودم یه عُمر با سرِ بازارِ برده ها چیکار؟! یه بُزُرگی..،زندگیش خراب میشه دلِ سنگَ‌م واسه اون کباب میشه بخدا روم نمیشه سوال کنم... آستینِ پاره مگه حجاب میشه؟! مرهم هیچ‌کسی التیام نبود شونه ای پناه گریه‌هام نبود اون همه بلا توو کربلا دیدم... هیچ مصیبتی شبیه شام نبود داغ بی حسابشو یادم نیار اون همه عذابشو یادم نیار مستای شامی چه بی حیا بودن... مجلس شرابشو یادم نیار اگه با غم تو همدم می شدن این حرامیا هم آدم می شدن میدونم زیر سر خیزرونه... دندونات یکی یکی کم می شدن باید این شب‌و به روز بدل کنم مشکل فراقِمونو حل کنم حالا که تو نیستی پیشم..،بایدَم یادگار مادرو بغل کنم ✅بردیا محمدی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 نیمه ی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت 💢 تا که کهنه پیرهن در دستهایم جا گرفت نیمه ی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت روضه خوانت بوده ام یک سال و نیم ای بی کفن از صدای ناله ی زینب دل دنیا گرفت گودیِ زیر دو چشمم! یادگار گودی است تا که شمر آمد به مقتل کار دل بالا گرفت جای سالم در تنت پیدا نکردم، لا جرم خواهر غمدیده ی تو بوسه از رگ ها گرفت هر کسی در کربلا از هر کجایی کینه داشت انتقام خویش را از ما بنی الزهرا گرفت دست نامحرم به روی خواهرت تا شد بلند بر فراز نیزه خون چشمان سقا را گرفت تا که بر گهواره ی نیزه بخوابد اصغرت مادر بی شیرخواره نغمه لالا گرفت… ✅محمدحسین مهدی پناه T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 دیگر بیا آب از سر زینب گذشته 💢 عاشق همیشه قسمتش حیران شدن بود پاره گريبان ، بی سر و سامان شدن بود اول قرار ما دو تا قربان شدن بود رفتی و سهم من بلا گردان شدن بود  یکسال و نیم آتش گرفتن سهم من بود تقدیر پروانه از اول سوختن بود  یکسال و نیم از رفتن تو گریه کردم با هر نخ پیراهن تو گریه کردم خیلی برای کشتن تو گریه کردم با خنده های دشمن تو گریه کردم  هر شب بدون تو هزاران شب گذشته دیگر بیا آب از سر زینب گذشته گفتم به عبدالله که یاد قَرَن کُن کمتر کنارم صحبت از باغ و چمن کُن این آخر عمری مرا رو به وطن کُن من را میان کهنه پیراهن کفن کُن  با قاسم و عباسم و اکبر بیائید من را بسوی کربلا تشییع نمائید  آخر مرا در غصه ی ایام بُردند با خاطرات سیلی و دُشنام بُردند بين همان شهری که بزم عام.. بُردند این آخر عمری مرا در شام ... بُردند پروانه ها خاکسترم را جمع کردند از زیر سایه بسترم را جمع کردند حالا دگر بال وپري دارم،ندارم در آتشت خاكستري دارم،ندارم من سايه بالاي سرم دارم ندارم چيزي بجز چشم تري دارم ندارم آنقدر بين كوچه ها بال و پرم سوخت آنقدر بعد كربلا موي سرم سوخت باور نخواهي كرد با اغيار رفتم باچادري پاره سر بازار رفتم خيلي ميان كوچه ها دشوار رفتم با ناسزاي تند نيزه دار رفتم يادم نرفته دست بر پهلو گرفتم با آستينم با چه وضعي روگرفتم يادم نرفته دور تو جنجال كردند جمعيتي را وارد گودال كردند آن ده سواري كه تورا پامال كردند در بين خيمه غارت خلخال كردند دير آمدم كاري ز دستم بر نيامد سرنيزه شمر از تن تو در نيامد دير آمدم ديدم سرت دست كسى رفت عمامه بيغمبرت دست كسى رفت هم گوشوار دخترت دست كسى رفت هم "نازنين انگشترت" دست كسى رفت ضجه زدن هايم مرا راضي نمى كرد . ✅محمدجواد پرچمی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 من خواهر توام بیا در برم حسین 💢 ای نور دیده من و تاج سرم حسین یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین در زیر آفتاب ببین بسترم حسین نام تو گشته زمزمه آخرم حسین بالاسر همه تو دم آخر آمدی بالین هر شهید به چشم تر آمدی با زانو در کنار علی اکبر آمدی بر دیدن سه ساله خود با سر آمدی من خواهر توام بیا در برم حسین یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم در طول آن مسیر رکابی که داشتم در زیر سایه تو حجابی که داشتم دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم دیدی چه شد  مقنعه و معجرم حسین یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد یک نیمه روز امید دلم ناامید شد هجده گلم مقابل چشمم شهید شد از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد داغت هنوز هم نبود باورم حسین هر دم به یاد حنجر تو گریه میکنم بر زخم های پیکر تو گریه میکنم دارم به جای مادر تو گریه میکنم یاد وداع آخر تو گریه میکنم گفتی به خواهرت که بمان در حرم حسین گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد تو دست و پا زدی و زدم بر سرم حسین منکه به جز تو پشت و پناهی نداشتم دیدم تو را غریب و سپاهی نداشتم تو زیر پا و تاب نگاهی نداشتم جز رو زدن به شمر که راهی نداشتم شرمنده توام چه کنم خواهرم حسین هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی (ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی گویا غربب بودی و مادر نداشتی) قربان غربتت پسر مادرم حسین نگذاشتند گریه بر آن پاره تن  کنم نگذاشتند سایه ای بر آن بدن پکنم نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم کاری برای یوسف بی پیرهن کنم میخورد خاک پیکر تو در برم حسین ما را پس از تو خار شمردند کوفیان بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان نان علی مگر که نخوردند کوفیان از من چه آبرو که نبردند کوفیان دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت صبر و قرار از دل زین العباد رفت کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین بر عکس کوفه هلهله کردند شامیان خنده به اشک قافله کردند شامیان ما را اسیر سلسله کردند شامیان تحقیر پیش حرمله کردند شامیان از هر که بگذرم از او نگذرم حسیم بزم شراب و مجلس اغیار و خواهرت چوب یزید و لعل لب خشک و اطهرت بگذار بگذریم چه آورد بر سرت خیلی دلم تنگ شده بهر دخترت بعد از تو من صداش زدم دخترم ،حسین ✅عبدالحسین میرزایی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 بهرم آماده کن امشب کفن ، ای بی کفنم 💢 روز وشب از غم تو اشک فشانم چه کنم روح من پر زده ،ای روح و روانم چه کنم کوه صبرم ولی از غصه تو آب شدم کربلا برده همه تاب و توانم چه کنم من گل گلشن زهرا و علی بودم لیک دست بیداد چنین کرده خزانم چه کنم داغ عباس و علی اکبر و قاسم یک سو از غم کودک شش ماهه ندانم چه کنم از همان لحظه که گفتی جگرم می سوزد گشته پیوسته دگر آه و فغانم چه کنم تا قیامت خجل از مادر خود فاطمه ام نشد آخر به لبت آب رسانم چه کنم کاش می شد که به یاد بدن عریانت زیر این تابش خورشید بمانم چه کنم نگهت از ته گودال مرا کشت حسین از نگاه تو هنوزم نگرانم چه کنم کاش می شد به سر خاک تو مانند رباب بهر تو روضه گودال بخوانم چه کنم بین غمهای دلم هیچ کجا شام نشد رقص پای سر تو برده امانم چه کنم داغ زهرای سه ساله به خدا پیرم کرد شاهدم گشته همین قد کمانم چه کنم سر تو ، طشت طلا، چوب جفا، بزم شراب این همه داغ نشسته است به جانم چه کنم یک زن و این همه غم، چشم فلک حیران است چه کنم مادر غمهای جهانم چه کنم بهرم آماده کن امشب کفن ، ای بی کفنم که دگر رهسپر باغ جنانم چه کنم ✅علی سلطانی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 جان کندنم چه سخت شد این روز آخری 💢 نه همدمی نه مونسی و یار و یاوری جان کندنم چه سخت شد این روز آخری یک سال و نیم هست که هی می‌خورم زمین مثل کبوتری که ندارد دگر پری گرچه جلال و شوکت من ارث مرتضاست ارثیه قد خم من هست مادری عبداله این تن و بدن خسته مرا تا زیر نور شعله خورشید می‌بری؟ پاشو حسینم آمده رد و بدل کنیم درد دل و گلایه خواهر برادری در گنجه لای بقچه لباسیست رنگ خون برخیز تا که مونس من را بیاوری می‌خواهم از فراق شکایت کنم به او در سینه‌ام غمی ست که او هست مشتری من را زدند خب به فدای سرت حسین هر کس رسید در تو فرو کرد خنجری سرنیزه‌ای که بر کمرت خورد روی اسب بعداً کمانه کرد به کتف کبوتری عباس اگر که بود غصه‌ای نبود دیگر نمی‌ دوید کسی پشت دختری در شام و کوفه پا قدم ما الهه‌ها رونق گرفت کاسبی شال و روسری خوشحال باش موی مرا هیچکس ندید خوشحال باش دست نخورده است معجری ✅حسین قربانچه ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 قبل جان دادن ، برادر می رسد ... 💢 بر حسین بن علی آیینه دار زین أب یا زینت پروردگار کرد کسب فیض از او، اقتدار می نویسم نام او را با وقار یک نفر اما هزاران لشکر است ذوالفقار در نیام حیدر است گرچه دورش لشکری ولگرد  بود شیر بانویی که غوغا کرد بود یک تنه فرمانروای درد بود نام زینب داشت اما مرد بود  اقتدارش اقتدار مکتب است زهره ی زهرا و حیدر زینب است صبر ، تربیت شد از ایمان او شد نجابت دست بر دامان او عاشقی که عشق شد حیران او او که بود ؟عباس شد قربان او محضرش عرض ارادت می برم نام او را با طهارت می برم نور بود‌ و نور را سر کرد او شام رفت و فتح خیبر کرد او با خطابه کار حیدر کرد او کربلا را کربلا تر  کرد او در اسارت شوکتی شاهانه داشت بانویی که جوهر مردانه داشت خاطرش هرجا مکدر بوده است کاشف الکربش برادر بوده است محضر ارباب، بهتر بوده است قبله ی او روی دلبر بوده است از ازل بوده ست  قربان حسین جان زینب بسته بر جان حسین ... خم نشد هرچه سر بر نیزه دید هم رسالت بود با شاه شهید کوچه کوچه بار غربت را کشید با صلابت بود ، در بزم یزید در خرابه حالتش تغییر کرد داغ طفلی ، عمه اش را پیر کرد روزگار،  آن زینب مرد آفرین قد خمیده بود ظهر اربعین از شکسته بودن او ، بس همین: آمد استقبال او ام البنین ... گفت : زینب را ندیدم، او کجاست ؟! این شکسته کیست ؟ خیلی آشناست گفت : مادر  نیمه جان برگشته ام زینبم من ، قد کمان  برگشته ام آه... بی شیرین زبان بر گشته ام سوی تو مرثیه خوان برگشته ام کوچه کوچه بود بر دستم  طناب واردم کردند در بزم شراب .... پیر گشتم ، شرم دارم از بیان من کجا و مجلس نامحرمان بین  تشت زر ، بزرگ خاندان با که بگویم مست بود آن میزبان چوب بر روی لب یارم نشست خیزران که نه ، ولی  دندان شکست ... یاد آن یار قدیمی گریه کرد ... چشم او با هر نسیمی گریه کرد داشت اوضاع وخیمی گریه کرد بعد از او یک سال و نیمی گریه کرد شب به شب بر آنچه دیده ضجه زد یاد رگهای بریده ضجه زد ... بوسه زد  بر پاره ای از پیرهن گریه کرد از آنکه خود دارد کفن زد به سینه گفت: ای عریان بدن رفتنی ام ، کشته ی صد پاره تن .... مثل ظهر اربعین بد حال بود مدفن او  شام نه ، گودال بود محتضر  دارد میان  سینه آه بر نمی دارد اگر از در ، نگاه هست چشمش وقت جان دادن به راه صورتش چرخید سمت قتلگاه دارد این قصه به آخر  می رسد قبل جان دادن ، برادر می رسد ... ✅ناصر دودانگه ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 درد شلاق و نیزه ها کُشتش! 💢 چون کویرِ بدون باران بود سیلی صورتش نمایان بود همه موهای او پریشان بود بیقرار حسینِ عطشان بود کفنی پاره مانده در مُشتش درد شلاق و نیزه ها کُشتش! حال و روزی عجیب و درهم داشت در رجب غصهء مُحرّم داشت گرچه در زینبیه مَحرم داشت دم آخر، حسین را کم داشت حرز زهرا "وَ اِن یَکادَش" بود لحظه های وداع، یادش بود قلب زارش ز کار می افتاد یاد حلقوم یار می افتاد بین آن نیزه زار می افتاد پیش ده تا سوار می افتاد آنهمه شور و شین را کشتند زنده زنده حسین را کشتند یوسفش را که برنگرداند و پیکرش بین گرگ ها ماند و شب شد و عرش را که لرزاند و یا اُخیَّ اِلیَّ می خواند و زیر نیزه شکسته تب می کرد آب از خواهرش طلب می کرد بین هفت آسمان قمر می سوخت خیمه ها تا دم سحر می سوخت دل زهرای خونجگر می سوخت در میان تنور، سر می سوخت بعد آن بی حیایی دشمن مطبخ خانه اش نشد روشن تنِ بی سایه بان عوض شده بود نیّت ساربان عوض شده بود لحن زجر و سنان عوض شده بود سر و وضع زنان عوض شده بود گوش های بدون زیور، وای! دختران بدون معجر، وای! مُشت و سیلی ز پیش و پی خورده سنگ عُشاقِ مُلک ری خورده بعد هر گریه، کعب نی خورده پیش او یک سپاه، مِی خورده ناله هایش به آسمان رفته بین بازار شامیان رفته بی علمدار خود، کشیده عذاب رفته در کوچه ها بدون نقاب شده آب از غم و جنایت آب خواب گهواره دیده مثل رباب چون رباب ز جنگ، برگشته... صورتش بوده رنگ، برگشته رنج دیده میان دستهء خود خار دیده به پای خستهء خود زخم خورد از سرِ شکستهء خود مُشت خورد از دو دست بستهء خود دیده با چشم خواب آلوده قاری اش را شراب آلوده گذرش در خرابه ها افتاد دم دیوار، بی عصا افتاد سر که آمد، طبق جدا افتاد دختری از سر و صدا افتاد مثل بابا شکست حرمت او جای بوسه نداشت صورت او ✅رضا دین پرور ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ما همگی نوکریم ، سرور ما زینب است 💢 شاکله‌ی اِنَّما ، قابِ دعا زینب است گنج نهان جهان ، سِرِّ خدا زینب است اُسوه‌ی ایوب‌ها ، وقت بلا زینب است بر لب ما بهترین ، زمزمه "یا زینب" است ما همگی نوکریم ، سرور ما زینب است شوکتِ سادات ماست ، فخر مقامات ماست متن حکایات ماست ، شرح بیانات ماست جلوه‌ی آیات ماست ، مرجع حاجات ماست ترس مناجات ماست ، شوق عبادات ماست جَنَّت و نار است او ، خوف و رجا زینب است دُرِّ گران‌سنگ حِلم ، بین صدف دیده شد در دل دریای صبر ، موج شعف دیده شد دفتر خِلقت نوشت: لوح شرف دیده شد پای ضریح دمشق ، شاه نجف دیده شد زائر هر روزِ آن ، شخصِ اَبازینب است مَست سبوی اَزَل ، در طلبِ این خُمَم شعله به جانم بکش ، فکر بکن هیزُمم جَلدِ همین گنبدم ، عاشق این گندمم مکّه ی من سوریه است ، حاجیِ این خانُمم کعبه ی عُشّاق را ، سنگ بنا زینب است از برکات علی ، هیچ فقیری نماند پای همین سفره ها ، فاطمه ما را کشاند دست گدا را گرفت ، پیش حسن‌جان رساند سائل این خانه را ، نزد حسینش نشاند کارِ پذیرایی از ، این همه با زینب است محور عرش است او ، اهل جنان شاهدند ساحت صبر است او ، مُلک و مکان شاهدند راوی فتح است او ، نُطق و بیان شاهدند مادر اشک است او ، گریه‌کنان شاهدند اهل بکا واقفند ، اُمِّ بُکا زینب است مایه ی آرامشش ، بوده صدای حسین سایه ی امنیتش ، بوده عبای حسین زندگی‌اش وقف شد ، وقف برای حسین هرچه که در چَنته داشت ، کرد فدای حسین قُلّه ی ایثار گفت: کوهِ وفا زینب است واژه ی مظلوم را ، اول غربت نوشت هرچه بلا دیده بود ، وقت اسارت..، نوشت قصه‌ی اندوه را ، با چه شهامت نوشت با قلم گریه اش ، شعر مصیبت نوشت روضه‌ی منظوم در ، کرببلا زینب است اهل و عیال حسین ، در دل آزار بود کوفه و شامات بود ، کوچه و بازار بود در دل نامحرمان ، کارِ حرم زار بود تا خودِ بزم یزید..، شمر جلودار بود همسفر خولی و ، حرمله ها ، زینب است در وسط بزم کُفر ، ساحت ایمان شکست حرف کنیزی که شد ، قلب یتیمان شکست با لگد خیزران ، حُرمت قرآن شکست ضربه چنان سخت بود ، آن همه دندان ..،شکست دغدغه‌ی قاریِ تشتِ طلا..،زینب است ✅بردیا محمدی ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 تقدیم به پیشگاه زینب کبری سلام الله علیها 💢 او شریک نهضت خون خدای داور است در خرابه ، شام و کوفه ذوالفقار حیدر است شوکت شعر حماسی از شجاعت های اوست هر حماسه بی حضور نام زینب ابتر است غمگسار حیدر  و آُمِ اَبیهایش بخوان  بر سر شیر خدا لطفش چو لطف مادر است آسیه حدی ندارد ، مریم حوا کجا غیر زهرا مادرش از کل عالم برتر است فاطمه گر بهر احمد کوثر جاری  بُوَد در دل آیات حیدر این عقیله کوثر است دختر پیغمبر و اُمِ علی و زوج او فاطمه در فاطمه تفسیر  این نام اور است گر چه در گودال افتاد عشق اما بعد از این پرچم نهضت به روی دوش این پیغمبر است مثل بید از خطبه هایش روبهان بگریختند دختر  شیر خدا  نه ، او علی دیگر  است سرشکستن از غم ارباب فتوایش بُوَد او فقیه من بُوَد این گونه فقهی بهتر است عاشقانش خاک را با یک نظر زر می کنند خوب میدانم که عشقش کیمیای احمر است زینت  کل  عوالم حیدر  است  اما  ببین زینت مولی الموالی بودن این دختر است ✅سجاد احمدیان- بهمن ماه ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔲 نوحو علی البنات 🔲 🔹21 ماه رجب سالروز شهادت مادر عطش بی بی حضرت رباب (س)رو خدمت امام زمان عج تسلیت عرض می نماییم. 🔹به اندازه وسعمان تلاش کنیم برای احیا کردن عزای حضرت رباب 👇👇👇👇 @paygahsher ✅بیت الحسن( پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )