💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 روضه جانسوز حضرت خدیجه سلام الله علیها 💢
▪️اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ اَلسَّلام ُعَلَیک یا رسول الله آجرک الله فی مصیبه ام المومنین ، اَلسَّلام ُعَلَیک یا فاطمه الزهرا آجرک الله فی مصیبه امک ...▪️
صدا زد اسما ، هر دختری، شبی که خونه ی شوهر میره محتاج مادره،من نیستم شب عروسی فاطمه ام رو ببینم،جای من براش مادری کن ..." پنج سال ازین وصیت به اسما گذشت، شب زفاف فاطمه و علی که رسید ،پیغمبر فرمود همه برن" همه رفتن،آمد به دیدن این زن و شوهر، دید اسما کنار زهرا ایستاده" اسما مگه نگفتم همه برن،عرضه داشت یا رسول الله ،وصیت خدیجه بود" اینجا بمونم کنار فاطمه" تا نام خدیجه اومد بازم پیغمبر گریه کرد، اسما رو دعا کرد . یه چیزی بگم و عرضم و تمام کنم ،دیگه تو این شبا مقدمه نمی خوای، شب آخر دهه ی اوله ،دیدید چقدر زود تمام شد دهه ی اول، اسما هم رفت با علی و فاطمه خلوت کرد پیغمبر ،گفت علی دستتو بده، زهرا جان تو هم دستتو بده بابا جان ،دست زهرا رو گذاشت تو دست علی ؛ نگفت این دختر منه، فرمود : "هذه ودیعه الله و ودیعه الرسوله" علی این امانت خداست ..." (فهمیدی چی میخوام بگم؟!!) خود پیغمبر فرمود هر امانتی دو شرط داره، اول اینکه امانت رو از هر کی گرفتی به همون برگردونی، اما شرط دوم امانت اینه" اگه امانتو سالم گرفتی ، سالمم پس بدی ..." (کجا رفت دلت؟!!) علی امانت و از پیغمبر گرفته بود، به خود پیغمبرم امانتو داد . دل شب امانتو گرفته بود ،دل شبم امانت و برگرداند، اما شرط دوم نمی دونم با دل علی چه کرد" این امانتی که تحویل گرفته بود دیگه پهلو شکسته نبود ... صورتش کبود نبود ... سینه اش سوراخ نشده بود ... اما امانتی که شب دفن به پیغمبر داد ،یه جای سالم تو بدنش نبود ...
یا زهرا ...
✅استاد میرزا محمدی
#مرثیه_حضرت_خدیجه_سلام_الله
#متن_روضه
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
بیت الحسن پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل.mp3
1.35M
🔹روضه جانسوز حضرت خدیجه سلام الله علیها
🔹استاد میرزا محمدی
#مرثیه_حضرت_خدیجه_سلام_الله
#متن_روضه
👇👇👇👇👇👇
T.me/paygahsher
✅بیت الحسن( پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 روضه و توسل به اُم المؤمنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها 💢
امشب شبِ رحلت خدیجه ی کبری است،مادرِ فاطمه ی زهرا سلام الله علیها،به این بهانه، هم عرض ادب کنیم خدمت خدیجه ی کبری سلام الله علیها و هم عرض ادب کنیم خدمت حبیبه ی خدا،فاطمه ی زهرا سلام الله علیها...بگیم:بی بی جان!بحق مادرت امشب بیا برا ما مادری کن،شب دهم ماه مبارکِ رمضانِ،چشم به هم بزنیم شب های قدر هم میرسه،فاطمه جانم!...با جرأت بگیم: مادر،مادر! بحق مادرت خدیجه ی کبری،که هر چه داشت در راه خدا داد،ثروتش رو بخشید،برایِ یاریِ دینِ خدا،بحق مادرت خدیجه ی کبری،که تا همسر رسول خدا شد،زن های قریش بهش دیگه اعتنا نمیکردن،رهاش کردن....
گذشت تا به فاطمه حامله شد،رسول خدا اومد تویِ خونه،دید خدیجه داره با کسی حرف میزنه...با کی داری صحبت میکنی؟ گفت: فرزندی که در رَحِم دارم،مونسم شده،با من تکلم میکنه...غم مخور مادر که غم خوارت منم؛اگر زن های غریش رهات کردن،بهت اعتنا نمیکنن،غصه نخور تو فاطمه رو داری مادر، همون جا رسول خدا بشارتِ ولادتِ فاطمه رو بهش داد،وقتی که هم میخواست فاطمه اش رو به دنیا بیاره،فرستاد بیان کمکش کنند زن های قریش،گفتند:تو مارو قبول نکردی،همسرِ یتیمِ ابوطالب شدی،ما هم نمی آییم کمکت،.....لیاقت نداشتن،شایستگی نداشتن،یه وقت بی بی دید،چهار زنِ بهشتی اومدن دورش رو گرفتن،کمکش کردن،فاطمه اش رو به دنیا آورد،هستیش رو برای خدا داد،خدا هم گوهری مثل فاطمه بهش عطا کرد....
روزهای آخرِ عمرش گفت:فاطمه جان! برو به بابات بگو لباسی که موقع نزولِ وحی به تن داشت،کفنِ من قرار بدید،همین طور هم شد،اسماء بنت عُمِیس میگه: دیدم لحظات آخر تو بستر داره گریه میکنه،گفتم:بی بی جان! چی شده؟ شمارو که رسولِ خدا وعده ی بهشت داده،چرا گریه می کنید،فرمود:گریه ام برا خودم نیست،برا دخترم فاطمه است،شب زفافِ دخترم نیستم براش مادری کنم...اسماءمیگه،گفتم:اگر من بودم،به جای شما مادری میکنم...بی بی خوشحال شد،دعام کرد،از دنیا رفت...
رسول خدا لباسش رو کفنِ خدیجه قرار داد،همین که قبر آماده شد،با دستِ مبارکش بدنِ همسرِ مهربانش رو گرفت،داخلِ قبر خوابانید،کفن رو کنار زد،طرف راست صورتش رو روی خاک ها قرار داد...سیدها! این ماجرا تکرار نشد،تا مدینه،دلِ شب علیِ مرتضی بدن فاطمه اش رو غریبانه غسل داد،حنوط کرد،کفن کرد،با چه دلی برداشت بدنِ فاطمه رو نمی دونم،آماده ی دفن،به دو نفر نیاز داره،یک نفر باید بدن رو سرازیرِ قبر کنه،یک نفر باید بدن رو بگیره داخل قبر بخواباند،فاطمه مَحرمی جز علی نداره،همین که بدنِ فاطمه رو سرازیرِ قبر کرد...*
که ناگه از لحد نوری بر آمد
نمایان دستی از پیغمبر آمد
چو گُل به خاک نشانم نهالِ خسته ی تو
علی فدایِ تو و پهلویِ شکسته ی تو
به بازوان ورم کرده ات بگریم من
و یا به صورتِ نیلی و چشمِ بسته ی تو
زهرا جان!....
*ان شاالله این شب ها تذکره هامون رو امضا می کنند میریم مدینه،اونجا از نزدیک عرض ادب می کنیم و ناله می زنیم،اما با این یه جمله هم دلها بره کربلا،بمیرم برای میوه ی دلت،که نازنین بدنش کربلا سه روز و دو شب روی خاک ها ماند،حسین....." مُلْقی ثَلاثا بِلا غُسلٍ وَلا کفَنٍ " حسینی ها! بدون کفن هم نبود..*
کفنی داشت زخاک و کفنی داشت زخون
تا نگویند حسین بن علی بی کفن است
استخوانی اگر از سینۀ او ماند بجا
آن هم از ضرب سُمّ اسب، شکن در شکن است
*حسین.....خدایا به اشک چشم گریه کن های ابی عبدالله،فرج امام زمانمان برسان....
✅حاج مهدی سماواتی
#مرثیه_حضرت_خدیجه_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#متن_روضه
@paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸🔸💠
بیت الحسن پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل .mp3
1.67M
🔹روضه شب رحلت جانسوز حضرت خدیجه سلام الله علیها
🔹حاج مهدی سماواتی
#مرثیه_حضرت_خدیجه_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#متن_روضه
👇👇👇👇
@paygahsher
✅بیت الحسن( پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 یا اُمُّالْمُؤمِنین سلاماللهعلیها 💢
پس از احمد اگر نازل شود پیغمبری دیگر
نمیآید شبیه همسرِ او همسری دیگر
زنی از جنسِ «اَعطَیناک» بین نازَنان تنهاست
که محشور است آنجا ابتری با ابتری دیگر
کنار همرکابش «یاعلی» گفت و به جنگ جهل
نرفت از سنگرِ همسنگرش در سنگری دیگر
علی با ذوالفقارش زور بازوی پیمبر شد
و این زن با وفا و مِکنتش شد حیدری دیگر
به دور شمع پیغمبر نمیبینیم تا محشر
به جز بال و پرِ پروانهاش خاکستری دیگر
به جز دامانِ پاک او که رحلِ نور اعطیناست
نجوشیدهست در عرش برین هم کوثری دیگر
به غیر از دفترِ مدح طلاکوبش که قرآن است
نخورده مُهرِ «اُمُّالْمُؤمِنین» بر دفتری دیگر
اگر جا میشود دریا میان کاسهای لبپَر
بگو داریم غیر از اُمّزهرا مادری دیگر
زنی که میفروشد نور عقبی را به دنیایش
نخواهد داشت جز شیطان و آلش مشتری دیگر
زنی که جای «اُمُّالْمُؤمِنین» اُمُّالحَسَد شد رفت
نخواهد رفت بغض بچههایش از سری دیگر
✅رضا قاسمی فروردین ۱۴۰۲
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_خدیجه
#مرثیه_حضرت_خدیجه_سلام_الله
T.ne/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 تقدیم به حضرت خدیجه به امید گوشه چشمی 💢
گرفته بود هوای دل پریشانش
نشسته بود غبار اجل به دامانش
صبور بود و شکایت ز روزگار نکرد
ولی هزار محن بود بین چشمانش
کنار بستر او فاطمه به سر میزد
خدیجه بود و تب و گریه های پنهانش
چقدر پیر شده بانوی رسول الله
زنی که بود زمین و زمان بفرمانش
قرار شد کفن مصطفی تنش باشد
شکست پشت رسول خدا ز هجرانش
کفن شد و بدنش خاک شد خداراشکر
حسین بود غم سینه سوز پایانش
گذشت دور فلک، عصر روز عاشورا
درآن میانه حسین بود و جسم عریانش
حسین بود و سنان بود و نیزه ای بی رحم
کشید پنجه روی گیسوی پریشانش
هوا ز جور مخالف چون قیرگون گردید
کسی برید سرش را میان طوفانش
هزاربار صدا زد که تشنه آبم
بغیر چکمه نیامد به کام عطشانش
همانکه برد سر شاه را روی نیزه
کشیده زد به رخ خواهر هراسانش
✅سيد پوریا هاشمی فروردین ۱۴۰۲
#مرثیه_حضرت_خدیجه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 زهرا در آغوش تو شد زهرا؛ خدیجه! 💢
ای مهربان بانوی پیغمبر خدیجه
ای محو خلق و خوی پیغمبر خدیجه
ای قدرت بازوی پیغمبر خدیجه
ای قوت زانوی پیغمبر خدیجه
مداح تو پیغمبر و زهرا و حیدر
تو کیستی بانو!؟ هزار الله اکبر
در اول وصفت زبان از پای افتاد
در مدح تو عقلم به جایی قد نمیداد
مثل تو در اسلام الهی بیشتر باد
سلمان، ابوذر، مالک و عمار و مقداد
مدیون تو هستند دینداریِّشان را
از نان تو دارند نام جاودان را
مدح تو را باید که پیغمبر بگوید
یا غیر او صدیقۀ اطهر بگوید
شاعر چرا گوید؟ چرا ابتر بگوید؟
شاعر دگر خاموش تا حیدر بگوید
ای مادر حوریۀ دنیا! خدیجه!
زهرا در آغوش تو شد زهرا؛ خدیجه!
وقتی رسولالله در میدان جنگ است،
در پشت جبهه یاوریِّ تو قشنگ است
گفتی به ما دنیای بی اسلام، ننگ است
دل بی علی دل نیست آری تکهسنگ است
ثروت اگر که خرج دین باشد میارزد
وقف امیرالمؤمنین باشد میارزد
اسلام اگر بعد از هزار و چارصد سال
امروز بیش از هر زمان دارد پر و بال
امروز اگر داریم حبّ احمد و آل
امروز اگر از ترس، کافر میشود لال
امروز اگر تدبیر دشمن بینتیجهست
از لطف نام حیدر و نان خدیجهست
درد رسولالله را تسکین تو بودی
در عاشقی هم قابل تحسین تو بودی
بیداری اسلام را تضمین تو بودی
الگوی زهرا در دفاع از دین تو بودی
ایثار تو فاطمه را ایثارگر کرد
جان را برای جان مولایش سپر کرد
زهرا در آتش سوخت تا حیدر بماند
تا فتنههای دشمنان ابتر بماند
در شعلهور شد، محسن و مادر... بماند
مرثیۀ مکشوف میخ در بماند
اف بر تو ای دنیا که هستم از تو خسته
دستان حیدر بسته شد، زهرا شکسته
زهرا به زینب داد درس استقامت
تا او شود الگوی صبرِ در مصیبت
اما امان از لحظههای تلخ غارت
زینب تک و تنهاست؛ آن هم در اسارت
یک دست بر سر داشت تا معجر نیفتد
دست دگر بر ناقه تا دختر نیفتد
✅حمید رمی فروردین ۱۴۰۲
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_خدیجه
#مرثیه_حضرت_خدیجه_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مصایب_کوفه_و_شام
t.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 نذر وفات أم المؤمنینِ دو عالم
حضرت خدیجه سلام الله علیها 💢
از آن عشقِ بدونِ نقص در حیرت اگر بودی
برایش در مقام ِ همسری زینت اگر بودی-
-دلیلش جذبهٔ ایمان و خُلقِ مهربانش بود
پیاپی با پیمبر(ص) عاشقِ صحبت اگر بودی
دلت میخواست اسلام ِ محمد(ص)بهترین باشد
برای دین به فکرِ وقفِ اموالت اگر بودی
مسلمان پروری کارِ خودت بود و به دنبالِ
تجارت، یا که رونق دادنِ ثروت اگر بودی
أمیرالمؤمنین تنها علی(ع) بود و به این علت
موافق با مرامش بوده؛ با حضرت اگر بودی
ولایت در مسیرِ فتنه و شبهه نمی افتاد
اگر بودی و در تبلیغِ آن حجّت اگر بودی
در آن نُه سالگی، ٱم أبیها(س) نیز مادر داشت
در آن نُه سالگی، با قلبِِ پُر مهرت اگر بودی-
-دلش آرام بود و دور بود از بغض و دلتنگی
کنار دخترت زهرا(س)؛ شبِِ «وصلت» اگر بودی
حسن(ع)سیلی به مادر را نمیدید و جوان می ماند
هوادارانه در آن کوچهٔ خلوت اگر بودی
نمیدانم چه حالی داشتی در آتش ِ کینه
گرفتارِ چهل نامردِ بیغیرت اگر بودی
زمین افتاد و «در» بر رویِ بارِ شیشه اش افتاد
تومیرفتی به جای فضه(س)آن ساعت اگربودی
زمان رفت و زمینِ کربلا در انتظارت بود
شبی با کاروانِ خسته در حرکت اگر بودی
فقط میخواستی کام ِحسینت(ع)بی عطش باشد
تمام عمرِ خود، دنبالِ یک حاجت اگر بودی
تک و تنها، عطش، گودال، خنجر، سر، قفا، نیزه
به صورت میزدی لطمه! در آن هیئت اگر بودی
یقیناً میسپردی جان اگر میدیدی اَش عریان
به روی تل پریشان شاهدِ غارت اگر بودی
در آغوش تو زینب(س) زار میزد داغ هایش را
غروبِ روزِ عاشورا در آن غربت اگر بودی
بهشتِ چادرِ تو سرپناهِ کودکان میشد
میانِ خیمه در آن عصرِ پُر وحشت اگر بودی!
✅مرضیه عاطفی فروردین ۱۴۰۲
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_خدیجه
#مرثیه_حضرت_خدیجه_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
♦️ اشعار ولادت با سعادت آقا امام حسن مجتبی علیه السلام ♦️
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 شیعیان حسنی در همه جا معلومند 💢
چقَدَر کار حسن بردنِ دل ، دلبری است
چقدَر روز جمل معنی جنگاوری است
در جمل شمّه ای از رزم حسن را دیدند
ورنه بازوی حسن مثل پدر حیدری است
هرکجا نام حسن آمده زهرا هم هست
پسر اولِ زهرا چقدَر مادری است
می شناسند ملائک همگی روی زمین
خانه اش را که شب و روز پر از مشتری است
جبرئیل آمده هربار به پابوسی او
افتخارش درِ این خانه فقط نوکری است
دستِ ما نیست اگر عاشقِ نام حسنیم
همه اش کارِ همان خالقِ بالاسری است
از شب تیره چه غم ، روی حسن را داریم
ماه را ، صورتِ نیکوی حسن را داریم
چه گدایان زیادی که ندارند کریم
ما گدایان حسن کوی حسن را داریم
گفته بودی که بگویم به تو از حبل متین
باز کن چشم و ببین ، موی حسن را داریم
مثل بادیم ، به هر کوی و گذر می گذریم
ذکر برداشته هوهوی حسن را داریم
مثل شمعیم که در عشقِ حسن ذوب شدیم
در دل خود همه سوسوی حسن را داریم
شیعیان حسنی در همه جا معلومند
هرچه باشد همه جا بوی حسن را داریم
✅محسن ناصحی- فروردین۱۴۰۲
#ولادت_امام_حسن_مجتبی
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 حسن قشنگترین واژه درجهان من است 💢
عجیب نیست که دائم سر زبان من است
حسن قشنگترین واژه درجهان من است
اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم
زبان برای همین کار در دهان من است
همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله
پس از علی ولی الله در اذان من است
گدای سفره ی او بوده اند اجدادم
همین بزرگترین فخر خاندان من است
به تیره روزی شب های خویش مفتخرم
برای اینکه حسن ماه آسمان من است
غم نداری خود را نمیخورم هرگز
چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است
مرا به شاعر درگاه او شناخته اند
هزار شکر که در شهر این نشان من است
قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست
ولی محبت او برتر از توان من است
اگر چه جان جهان شد برای ما اما
همیشه گفته حسن جان حسین جان من است
✅سجاد روانمرد -بهار ۱۴۰۲
#ولادت_امام_حسن_مجتبی
#مدح_و_مناجات_با_امام_حسن_مجتبی
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
💢 شادمان است دل حیدر و زهرا و رسول 💢
نیمه ی ماه خدا ماه به دنیا آمد
اولین گل پسر حیدر و زهرا آمد
غرق لبخندو چه آرام در آغوش نبی...
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی...
صف به صف فوج ملائک همه در حال نزول
شادمان است دل حیدر و زهرا و رسول
نام نیکوش حسن جلوه ی رحمان و رحیم
من غلام بن غلام، اوست کریم ابن کریم
کرم و جود و سخا ،مات کرامات حسن
همه عالم شده مبهوت کمالات حسن
مادرش فاطمه و باب گرامیش علی
سبط اکبر نوه ی پاک و گرامی نبی
قلم از مدح و ثنای تو شده سرگردان
بنویسد زکدامین کرمت آقا جان...
سفره دار کرم ای باب نجات و برکات
بر گل خنده و بر مقدم پاکت صلوات...
✅رضا احدزاده
#ولادت_امام_حسن_مجتبی
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔹🔸