eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
570 دنبال‌کننده
21 عکس
7 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 زهرا در آغوش تو شد زهرا؛ خدیجه! 💢 ای مهربان بانوی پیغمبر خدیجه ای محو خلق و خوی پیغمبر خدیجه ای قدرت بازوی پیغمبر خدیجه ای قوت زانوی پیغمبر خدیجه مداح تو پیغمبر و زهرا و حیدر تو کیستی بانو!؟ هزار الله اکبر در اول وصفت زبان از پای افتاد در مدح تو عقلم به جایی قد نمی‌داد مثل تو در اسلام الهی بیشتر باد سلمان، ابوذر، مالک و عمار و مقداد مدیون تو هستند دینداری‌ِّشان را از نان تو دارند نام جاودان را مدح تو را باید که پیغمبر بگوید یا غیر او صدیقۀ اطهر بگوید شاعر چرا گوید؟ چرا ابتر بگوید؟ شاعر دگر خاموش تا حیدر بگوید ای مادر حوریۀ دنیا! خدیجه! زهرا در آغوش تو شد زهرا؛ خدیجه! وقتی رسول‌الله در میدان جنگ است، در پشت جبهه یاوریِّ تو قشنگ است گفتی به ما دنیای بی اسلام، ننگ است دل بی علی دل نیست آری تکه‌سنگ است ثروت اگر که خرج دین باشد می‌ارزد وقف امیرالمؤمنین باشد می‌ارزد اسلام اگر بعد از هزار و چارصد سال امروز بیش از هر زمان دارد پر و بال امروز اگر داریم حبّ احمد و آل امروز اگر از ترس، کافر می‌شود لال امروز اگر تدبیر دشمن بی‌نتیجه‌ست از لطف نام حیدر و نان خدیجه‌ست درد رسول‌الله را تسکین تو بودی در عاشقی هم قابل تحسین تو بودی بیداری اسلام را تضمین تو بودی الگوی زهرا در دفاع از دین تو بودی ایثار تو فاطمه را ایثارگر کرد جان را برای جان مولایش سپر کرد زهرا در آتش سوخت تا حیدر بماند تا فتنه‌های دشمنان ابتر بماند در شعله‌ور شد، محسن و مادر... بماند مرثیۀ مکشوف میخ در بماند اف بر تو ای دنیا که هستم از تو خسته دستان حیدر بسته شد، زهرا شکسته زهرا به زینب داد درس استقامت تا او شود الگوی صبرِ در مصیبت اما امان از لحظه‌های تلخ غارت زینب تک و تنهاست؛ آن هم در اسارت یک دست بر سر داشت تا معجر نیفتد دست دگر بر ناقه تا دختر نیفتد ✅حمید رمی فروردین ۱۴۰۲ ‌t.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 میزدم در وسط شعله صدا مادرجان...💢 دم آخر به برم زود بیا مادرجان تا کنم سفره دل پیش تو وا مادرجان همه اعضای تنم مثل تنت آب شده بین بستر بنگر حال مرا مادرجان سوخت چون خانه تو خانه و کاشانه من میزدم در وسط شعله صدا مادرجان سوختن ارثیه مادری ماست ولی صورت حور کجا شعله کجا مادرجان نه فقط آن شب و نه آن صحنه، خدا میداند روضه خوان تو شدم در همه جا مادرجان یاد کردم ز کتک خوردن تو ،تا گفتند میزدند پیرزنی را زجفا مادرجان گفته بودم به همه مادر مارا کشتند قنفذ و ضرب غلافش به خدا مادر جان گفته بودم به همه بعد پییمبر شده بود کار تو گریه به هر صبح و مسا مادرجان گفته بودم به همه رکن تو را بشکستند با همان ضرب در و ضربه پا مادرجان گفته بودم به سرت پارچه ای می بستی بعد از آن واقعه کوچه چرا مادرجان گفته بودم به همه ناحلة الجسم شدی شبهی ماند فقط از تو به جا مادرجان گفته بودم به همه مادر ما غش میکرد دم به دم بود چنین حال شما مادرجان گفته بودم که شکست و به روی خاک افتاد گوشوار تو زسیلی جفا مادر جان گفته بودم که از آن هیزم نیم سوخته، هست نزد ما ،تا برسد مهدی ما مادر جان ✅محمد مبشری T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢 امام جواد(ع)-مقتل-آرزوی انتقام از قاتلین مادرش حضرت زهرا(س) 💢 زكریا بن آدم مى‏گوید: خدمت ‏حضرت رضا (علیه السلام) نشسته ‏بودم كه امام جواد(علیه السلام)را پیش او آوردند. پس آن حضرت از چهار سال كمتر بود. حضرت جواد(علیه السلام) دست هایش را بر زمین نهاد، سرش را به طرف آسمان ‏بلند كرد و در فكرى عمیق فرو رفت. امام رضا(علیه السلام) فرمود: جانم ‏فدایت چرا در فكرى؟ امام جواد(علیه السلام) فرمود: به آن چه درباره مادرم ‏زهرا(علیها السلام) انجام شد، مى‏اندیشم. به خدا سوگند، حق قاتلانش آن است كه ‏اگر دستم به آن ها برسد، آنان را سوزانده، تكه تكه كنم و ریشه‏شان را بر كنم. در این هنگام، امام رضا(علیه السلام) او را در آغوش ‏كشید، میان دو چشمش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فدایت، به‏راستى كه تو لایق امامت‏ شیعه هستى. 🔷متن عربی: وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیِّ عَنْ زَكَرِیَّا بْنِ آدَمَ قَالَ: إِنِّی لَعِنْدَ الرِّضَا إِذْ جِی‏ءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ ع وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِینَ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَطَالَ الْفِكْرَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا ع بِنَفْسِی فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ فَقَالَ فِیمَا صُنِعَ بِأُمِّی‏ فَاطِمَةَ أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِیَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْیَمِّ نَسْفاً فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا یَعْنِی الْإِمَامَةَ. ✅منبع:  🔹إثبات الوصیة: 184. 🔹بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏50، 59   ✅با توجه به مبحث فوق : آن فرقه که تیشه به نخل ولا زدند آتش به درب خانه شیر خدا زدند با ثامن الائمه جواد الائمه گفت با تازیانه مادر ما را چرا زدند T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢شهادت پیامبر صلی‌الله‌علیه از زبان حضرت فاطمه سلام‌الله 💢 برخیز از بستر بیا پیغمبری کن برخیز و زهرا را بجایت بستری کن برخیز از بستر که غم با ما نماند برخیز باباجان علی تنها نماند در بسترت اُفتاده‌ای فریاد کردم بابا مخواه امروز دشمن شاد گردم آهی کشیدم پیشِ تو جبریل اُفتاد نالیدم از حال تو میکائیل اُفتاد دستم به رویت خورد خیلی داغ بودی خیلی برای محسنم مشتقاق بودی کمتر تقلا کن نیافتم در کنارت این چشم را وا کن نیافتم در کنارت جان حُسینت باز هم مهمان ما باش پیشِ علی در شهر سنگربان ما باش کمتر بخوان روضه حسینِ بی کفن را نگذاشتی بردارم از سینه حسن را ما گِرد تو گریان و دلشادند جمعی جمعی دو رو و  در پِیِ بادند جمعی جمعی منافق رأیِ مردم جمع کردند در خانه هیزم روی هیزم جمع کردند بابا وصیت کن به منزل‌های این شهر بعد تو ای وای از ارازل‌های این شهر بابا وصیت کن سفارش کن برایم از کوچه‌های تنگ خواهش کن برایم خیلی سفارش کُن به در بر چوب ، مسمار بابا سفارش کن مرا بر سنگِ دیوار تا مادری در پیش طفلانش نیافتد آتش به جانِ بیت‌الاحزانش نیافتد در را سفارش کن به رویم در نکوبند مسمار را  بر بارِ نیلوفر نکوبند از خانه تا مسجد نگردانند ما را بابا وصیت کن نسوزانند ما را ✅حسن لطفی ۴۰۲/۰۶/۲۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 علی نشسته به بستر شبیه فاطمه اش 💢 علی جمال خدا و جلال زهرا بود علی ولی خدا بود و وال زهرا بود علی نفس نفس زندگی فاطمه بود علی برای پریدن دو بال زهرا بود تنور فاطمه را گرم کرد عشق علی علی خمیره‌ی نان حلال زهرا بود نبود خلقت کامل کسی به جز زهرا دم از علی زدن اما کمال زهرا بود قرار بود که دائم دم از علی بزند علی رسالت زهرا و آل زهرا بود علی به سجده اگر رفت و شکر لله گفت تمام شکر علی در قبال زهرا بود علی نبود برای کسی به جز زهرا علی که مُلکْ و مَلِک بود مال زهرا بود علی و فاطمه بهر هم آفریده شدند و مادر و پدر عالم آفریده شدند سلام عرش بر امّ الکرم ، ابالایتام علی و فاطمه یا ذالجلال و الاکرام علیست پیکر اسلام و فاطمه صدرش صیام ، حیدر و زهراست لیلة القدرش ابالحسن که فقط بود یار ام حسن بدون فاطمه اش لم یکن له کفوا علی نماز فرادا نخواند با زهرا علی دمی تک و‌ تنها نماند با زهرا علی دلش شده تنگ ضریح فاطمه اش علی نشسته به بستر شبیه فاطمه اش چه بستری که هنوز عطر یار را دارد به خون نشستن هجده بهار را دارد آهای بستر دلخون بگو چه ها دیدی رد غلاف و رد تازیانه را دیدی نگفت خس خس سینه‌ش اسیر دود شده به تو نگفت چرا صورتش کبود شده چطور موی حسن زودتر سفید شده چطور محسن من پشت در شهید شده بیا برات بگویم چقدر پر دردم زمان غسل تنش به خدا که دق کردم برای غسل تنش سخت بود کار علی سیاه بود تنش مثل روزگار علی که هرچه شستمش آن زخم میخ بند نشد که بعد فاطمه کارم بگو بخند نشد نگفت پشت همان در چطور سوخته است چرا برای حسینش کفن ندوخته است بگو وصیت زهرا چه بود با زینب نگفت از سر و روی کبود با زینب نگفت زینبم آخر اسیر خواهد شد نگفت از غم گودال پیر خواهد شد نگفت داغ عروسم رباب را چه کند نگفت غصه‌ی بزم شراب را چه کند ✅وحید عظیم پور T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢 امام جواد(ع)-مقتل-آرزوی انتقام از قاتلین مادرش حضرت زهرا(س) 💢 زكریا بن آدم مى‏گوید: خدمت ‏حضرت رضا (علیه السلام) نشسته ‏بودم كه امام جواد(علیه السلام)را پیش او آوردند. پس آن حضرت از چهار سال كمتر بود. حضرت جواد(علیه السلام) دست هایش را بر زمین نهاد، سرش را به طرف آسمان ‏بلند كرد و در فكرى عمیق فرو رفت. امام رضا(علیه السلام) فرمود: جانم ‏فدایت چرا در فكرى؟ امام جواد(علیه السلام) فرمود: به آن چه درباره مادرم ‏زهرا(علیها السلام) انجام شد، مى‏اندیشم. به خدا سوگند، حق قاتلانش آن است كه ‏اگر دستم به آن ها برسد، آنان را سوزانده، تكه تكه كنم و ریشه‏شان را بر كنم. در این هنگام، امام رضا(علیه السلام) او را در آغوش ‏كشید، میان دو چشمش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فدایت، به‏راستى كه تو لایق امامت‏ شیعه هستى. 🔷متن عربی: وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیِّ عَنْ زَكَرِیَّا بْنِ آدَمَ قَالَ: إِنِّی لَعِنْدَ الرِّضَا إِذْ جِی‏ءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ ع وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِینَ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَطَالَ الْفِكْرَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا ع بِنَفْسِی فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ فَقَالَ فِیمَا صُنِعَ بِأُمِّی‏ فَاطِمَةَ أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِیَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْیَمِّ نَسْفاً فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا یَعْنِی الْإِمَامَةَ. ✅منبع:  🔹إثبات الوصیة: 184. 🔹بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏50، 59   ✅با توجه به مبحث فوق : آن فرقه که تیشه به نخل ولا زدند آتش به درب خانه شیر خدا زدند با ثامن الائمه جواد الائمه گفت با تازیانه مادر ما را چرا زدند T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 زهرا قدش خم می شود بعد از رسول الله 💢 مهمان که دعوت می کند پیغمبر اکرم بر او محبت می کند پیغمبر اکرم ما هم که اینجاییم مهمانان او هستیم حتما عنایت می کند پیغمبر اکرم حاجت بخواه از محضر پیغمبر رحمت قطعا اجابت می کند پیغمبر اکرم از خوبی اش باید بگویم چهارده قرن است دارد هدایت می کند پیغمبر اکرم چون بر حسینش گریه کردیم از ثواب خود تقدیم امت می کند پیغمبر اکرم با دست خود مزد تمام سینه زن ها را  امشب کرامت می کند پیغمبر اکرم دست از کتاب و اهل بیت اش بر نمیداریم وقتی وصیت می کند پیغمبر اکرم با "کُلُّنا واحد" که فرمودند پس محشر ما را شفاعت می کند پیغمبر اکرم با اینکه دوریم از مدینه این دل زائر قصد زیارت می کند پیغمبر اکرم ! سیلی به زهرایش زدن مزد رسالت بود ؟؟؟ فردا شکایت می کند پیغمبر اکرم با فاطمه بعد از رسول الله بد کردند بال و پر پروانه را عمدا لگد کردند هیزم فراهم می شود بعد از رسول الله آتش مجسم می شود بعد از رسول الله روزی صحن پاک چشم مادر سادات باران نم نم می شود بعد از رسول الله مانند ماهی که قدش عمری هلالی شد زهرا قدش خم می شود بعد از رسول الله حتی بلای جان زهرای عزادارش مسمار در هم می شود بعد از رسول الله تا بشکند دستی که احمد بوسه زد بر آن قنفذ مصمم می شود بعد از رسول الله خورشید روی حضرت حوریه تاریک از سیلی محکم می شود بعد از رسول الله دیگر به خود این خانه روی خوش نمی بیند دل ها پر از غم می شود بعد از رسول الله مثل مدینه کربلا هم می شود بلوا قحطی آدم می شود بعد از رسول الله پنجاه و اندی سال شام هر شب زینب اندوه و ماتم می شود بعد از رسول الله طفلی که روزی زینت دوش پیمبر بود افسوس درهم می شود بعد از رسول الله بین دو نهر آب نحرش می کنند آخر دنیا جهنم می شود بعد از رسول الله بعد از رسول الله دلهامان مکدر شد در روضه های روضه خوانها حرف معجر شد ✅ علیرضا خاکساری T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 چه داغِ عظیمی به زهرا رسیده 💢 هنوز ای پدرجان تنت بر زمین است میان سقیفه سخن اینچنین است که از قومِ ما رهبرِ مسلمین است نه از خانه ی وحی رهبر گزینیم که خود، جانشینِ پیمبر گزینیم ببین چیست، بعد از تو مزد رسالت ز خودکامگان منحرف شد خلافت رها شد ولایت، رها شد امامت ز خط نفاق اینچنین شیطنت شد بجای عدالت، عیان سلطنت شد پس از تو ز عصمت نمانده نشانی ز قرآن و عترت نمانده نشانی ز احکامِ دینت نمانده نشانی به دلهای امت نمانده ترحم به لبهای زهرا نمانده تبسم نه در غم، خدا را توکل نمایند نه فرمانِ ما را تحمل نمایند به تخریب و آتش توسل نمایند ببین چادر خاکی اَم را پدرجان نگاهی، دلِ شاکی اَم را پدرجان فراق تو از سینه آتش فشانده غمی سخت بر جانِ زهرا نشانده علی را به خانه نشینی کشانده چه داغِ عظیمی به زهرا رسیده چه ارثِ غریبی به مولا رسیده نه تنها به کوچه بمن راه بستند که حرمت ز ناموس حیدر شکستند همه عهد و پیمان پس از تو گسستند در خانه‌ی تو به آتش کشیدید به رخسار زهرای تو خش کشیدند فدک را ز دستانِ زهرا ربودند رهِ دشمنی را به سیلی گشودند هجومِ بدی بر حریمت نمودند ز روی تنِ خسته ام رد شدند و تماشاچیان نیز مرتد شدند و نه مانده سلامت دگر روی زهرا نه دنده، نه سینه، نه پهلوی زهرا نه در عافیت مانده بازوی زهرا چگویم که بارم زمین ماند بابا که ثلثی ز نسلم چنین ماند بابا ترا خواندم آندم به قلب غمینی علی را بخواندم به صوت حزینی زدم ناله از درد، فضه خذینی بیا محسنم را ز مسمار کشتند ترا گوئی آنان، دگر بار کشتند زدم دست و پا من اگر زیر این در حسینم زنَد دست و پا زیر خنجر ز سمِ ستوران شود لِه مکرر سرِ او به نیزه، سوی شام عازم اسیری رود زینبم بی محارم ✅محمود ژولیده شهريورماه ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 یک ماه دیگر صبر کن، محسن می آید 💢 ای کوکب نورانی اقبال زهرا بعد از تو بابا وای بر احوال زهرا درد یتیمی مرا فی الفور حل کن مثل گذشته دختر خود را بغل کن دلسوزِ غم هایت شدم یک عمر بابا اُم أبیهایت شدم یک عمر بابا یک عمر بر اینگونه داغی برنخوردم قرآن بخوان قدری برایم تا نمردم بر وصله های چادرم که دوست داری... بابا قسم خوردم نگویی رهسپاری قدری نگاهت را به چشمانم بیانداز بنشین... برایت نان تازه می پزم باز این نانجیبی که لَیَهجُر گفت اینجا خیلی غضب دارد، بدش می آید از ما پیشم بمان تا حرمتم محفوظ باشد کاشانه ی پر برکتم محفوظ باشد آتش بگیرد چادرم؟! باور ندارم ریحانه هستم، تاب میخ در ندارم از غربت حیدر، نمردن درد دارد با بار شیشه، ضربه خوردن درد دارد بابا بمان تا دختر تو پر گشاید یک ماه دیگر صبر کن، محسن می آید با رفتنت وای از من و از آه سینه کارم فقط گریه است دیگر در مدینه ✅محمد جواد شیرازی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 مثل سیّد حسنت ، گَرم بغل کن من را... 💢 شاخه‌‌ی طبع خزان‌دیده‌ی من بار نداشت چشم آلوده ی من فرصت دیدار نداشت رو به مهتاب نشد روزنه ای باز کنم قفسِ ظلمت من رخنه ی دیوار نداشت چَنگ انداخته ام دامنِ تنهایی را منِ بی‌کَس‌شده از بس که کس و کار نداشت آه ! آدینه ی بی تو شده آئینه ی دِق کاشکی جمعه تواناییِ تکرار نداشت در بساطم چه کنم کهنه‌کلافی هم نیست... یوسف گمشده‌ام گرمیِ بازار نداشت آبروریزیِ من شُهره‌ی آفاق شده مثل من هیچکسی وضعِ اسفبار نداشت از سَرِ بی خِرَدی قلب تو را می شکنم وَرنه این عاشقِ بی فکر که آزار نداشت گریه کردم که مگر بار مرا هم بخری... دلم  _این ظرف ترک‌خورده_  خریدار نداشت! امـــر کن! یک نفری پای غمت می میرم تا نگویند که فرمانده ی من یار نداشت مثل سیّد حسنت ، گَرم بغل کن من را... یا کریمی که عروجش غمِ آوار نداشت لحظه‌ی آخرم ای کاش کنارم باشی... چه کند گر که مریض تو پرستار نداشت شیوه‌ی مَرگ مرا شاهِ نجف می داند سَر تمّار به جز نخل علی ، دار نداشت این دلِ دربه‌درم تنگِ حسین است فقط کربلا رفتن من این‌ همه اصرار نداشت! جان آن مادرِ افتاده دمِ در ، برگرد آنکه با قامت خم طاقت پیکار نداشت ▪️ شیشهٔ عُمر علی با لگدی سخت شکست لااقل کاش درِ سوخته ، مسمار نداشت ✅ بردیا محمدی مهر‌ماه ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 ♦️بی تابی فاطمه(س) در وفات مادر و بشارت پیامبر(ص) به وی♦️ 💢امام صادق علیه السّلام فرموده: هنگامى كه حضرت خدیجه رحلت نمود فاطمه علیها السّلام كه كودكى بیش نبود دائماً خود را به رسول خدا علیه السّلام نزدیك مى‏كرد و در اطراف او مى‏گشت و مى‏گفت: اى رسول خدا! مادرم كجاست؟ ولى پیامبر به او پاسخى نمى‏داد و فاطمه به دنبال كسى بود كه بتواند پاسخ این سؤال را از او بگیرد، و پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم نیز در فكر بود كه چه جوابى به او بدهد، در این حال جبرئیل بر او نازل گردیده و گفت: خداوند مى‏فرماید: به فاطمه سلام برسان و به او بگو كه مادرت با آسیه همسر فرعون و مریم دختر عمران، در خانه‏اى است كه در بهشت قرار دارد و دیوارهاى آن از طلا و ستونهاى آن از یاقوت سرخ است.و فاطمه مى‏گفت: خدا سلام و سلامتى است، و سلام و سلامتى از او و به سوى اوست.💢 ♦️متن عربی: 💢 رُوِیَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ خَدِیجَةَ لَمَّا تُوُفِّیَتْ جَعَلَتْ فَاطِمَةُ تَلُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ تَدُورُ حَوْلَهُ وَ تَسْأَلُهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَیْنَ أُمِّی فَجَعَلَ النَّبِیُّ ص لَا یُجِیبُهَا فَجَعَلَتْ تَدُورُ عَلَى مَنْ تَسْأَلُهُ وَ رَسُولُ اللَّهِ لَا یَدْرِی مَا یَقُولُ فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ إِنَّ رَبَّكَ یَأْمُرُكَ أَنْ تَقْرَأَ عَلَى فَاطِمَةَ السَّلَامَ وَ تَقُولَ لَهَا إِنَّ أُمَّكِ فِی بَیْتٍ مِنْ قَصَبٍ كِعَابُهُ مِنْ ذَهَبٍ وَ عُمُدُهُ مِنْ یَاقُوتٍ أَحْمَرَ بَیْنَ آسِیَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ وَ مَرْیَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَیْهِ السَّلَامُ.💢  🔹الخرائج « الخرائج و الجرائح، ج 2 ص 529 شماره 4.» 🔹و مراجعه شود به:عوالم العلوم، ج 11 ص 114 ب 3 ح 1- 🔹امالى شیخ طوسى، ج 1 ص 178- بحار الانوار، ج 16 ص شماره 1. T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢 امام جواد(ع)-مقتل-آرزوی انتقام از قاتلین مادرش حضرت زهرا(س) 💢 زكریا بن آدم مى‏گوید: خدمت ‏حضرت رضا (علیه السلام) نشسته ‏بودم كه امام جواد(علیه السلام)را پیش او آوردند. پس آن حضرت از چهار سال كمتر بود. حضرت جواد(علیه السلام) دست هایش را بر زمین نهاد، سرش را به طرف آسمان ‏بلند كرد و در فكرى عمیق فرو رفت. امام رضا(علیه السلام) فرمود: جانم ‏فدایت چرا در فكرى؟ امام جواد(علیه السلام) فرمود: به آن چه درباره مادرم ‏زهرا(علیها السلام) انجام شد، مى‏اندیشم. به خدا سوگند، حق قاتلانش آن است كه ‏اگر دستم به آن ها برسد، آنان را سوزانده، تكه تكه كنم و ریشه‏شان را بر كنم. در این هنگام، امام رضا(علیه السلام) او را در آغوش ‏كشید، میان دو چشمش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فدایت، به‏راستى كه تو لایق امامت‏ شیعه هستى. 🔷متن عربی: وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیِّ عَنْ زَكَرِیَّا بْنِ آدَمَ قَالَ: إِنِّی لَعِنْدَ الرِّضَا إِذْ جِی‏ءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ ع وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِینَ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَطَالَ الْفِكْرَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا ع بِنَفْسِی فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ فَقَالَ فِیمَا صُنِعَ بِأُمِّی‏ فَاطِمَةَ أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِیَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْیَمِّ نَسْفاً فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا یَعْنِی الْإِمَامَةَ. ✅منبع:  🔹إثبات الوصیة: 184. 🔹بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏50، 59   ✅با توجه به مبحث فوق : آن فرقه که تیشه به نخل ولا زدند آتش به درب خانه شیر خدا زدند با ثامن الائمه جواد الائمه گفت با تازیانه مادر ما را چرا زدند T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸