eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
409 دنبال‌کننده
19 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 در کعبه ذات سرمد در گوش تو اذان گفت 💢 فضل تو را خداوند با کعبه در نهان گفت اسرار خلقتت را با مصطفی عیان  گفت حکم اطاعتت را بی پرده هر زمان گفت در کعبه ذات سرمد در گوش تو اذان گفت با یاد چشم مستت صد توبه را شکستم روزی بده مرا که  روزی خور تو  هستم با خط خوش علی را مستانه میکشد عشق بر جلد و قاب و ظرف پیمانه میکشد عشق بر بال خود چه  زیبا پروانه میکشد عشق بر تارک بتانش بتخانه میکشد عشق در چشم چون شرابت خود را خدا ببیند با دست خود همیشه زلف تو را بچیند بعد از ابد علی هست قبل از ازل علی زیست الیاس و خضر و موسی غیر از علی کسی نیست نه خالق و نه مخلوق ماهیت علی چیست در پرده مانده ذاتش پی برده کس علی کیست؟ از داغ کفر و ایمان عاشق شدم برستم پر کن پیاله ام را بدجور تشنه هستم اعظم تر از تو آیت در چنته ی خدا نیست مرهم تر از غم تو در زندگی دوا نیست سایم به پای تو سر این سجده ام خطا نیست از ذات حضرت حق ذاتت به حق جدا نیست‌ در آسِمانِ تاریک  ماه شب خدایی "با"را تو نقطه هستی خال لب خدایی نزدیک تر ز جانی  در چشم ها نهانی در مشرق و به مغرب در جلوه ها عیانی نبض زمین خاکی ما فوق هر بیانی دست خدا تو هستی پس خالق جهانی در دست تو یقیناً مولا زمام دهر است ته مانده ی سبویت رزق تمام دهر است ای آدم نخستین یا مظهر العجائب ای لوح و عرش و کرسی یا صاحب الکواکب ای اسم اعظم حق یا قبله المکاتب ای آرزوی دیرین  یا لیله الرغائب کرّار غیر فرّار  رب جلی ستودت باشد که کور گردد چشمان هر حسودت بر سِرِّ ذات ایزد مولای ما علیم است او قبله ی مسیحا  خضر ره کلیم‌ است نون و القلم به دستش صورتگری کریم است او خود حجاب خویش و ذاتش به حق قدیم است جز ماسوا غلامش ما بنده ایم او شاه او امر خالق است و روح تمام ارواح بر تخت حضرت حق روی زمین نشستی آن رب که روز محشر بینم به حق تو هستی عالم ز جام تو مست از جام حق تو مستی نرخ هزار یوسف با عشوه ای شکستی هو قبل اسم حیدر  کج فهمی و خطا نیست عالِم به اسم یاهو غیر از علی بگو کیست؟ چون صاعقه شکافد لشگر ز ذالفقارت بالاتر از سیاهی  گیسوی تاب دارت معراج بوده احمد چون سایه در کنارت باید خدا بگوید  از قصه ی انارت عشقت چو نار و من هم سوزم میان این نار عاجز منم ز وصفت اغراق میزند جار باید تو را بخوانم شاهد تویی و مشهود با خود به گفت و گویی ساجد تویی و مسجود از خود به خود سفر کن مقصد تویی و مقصود ما را تو آفریدی عابد تویی و معبود بی پرده ذات حق را با چشم دل  بدیدی این بندگی مبارک از خود به خود رسیدی زلفت به باد دادی  به به چه بوی سیبی عالم همه دچارت  محبوب هر حبیبی درمان چرا بخواهم آنجا که تو طبیبی از بس بزرگ هستی در چشم ها غریبی بس کن دگر ز مستی کم فضل خود نهان کن یک ذره از خودت را بر آدمی عیان کن ✅سجاد احمدیان‌- زمستان ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 به سینه می‌کوبم سنگِ آستان تو را 💢 زمینِ تشنه بغل کرده آسمان تو را که قطره‌ای بچشد مزّه‌ی جهان تو را نوشته‌اند به توصیفِ وحی، فصل به فصل پیمبرانِ اولوالعزم، داستان تو را مناره‌های فلک با "انا ولی‌الله" رسانده‌اند به گوشِ زمان اذان تو را سرِ گرسنه به بالین گذاشتی هر شب ولی گرسنه ندیدند میهمان تو را نگاهِ حسرتِ گندم دخیل بسته به جو که بوسه داده ضریحِ تنورِ نانِ تو را ندیده‌اند ضعیفان نگاهِ خشمت را و دشمنانِ خدا روی مهربان تو را مجالِ خواندنِ نهج‌البلاغه در عرش است کسی نمی‌فهمد در زمین زبان تو را به ردّ شمس قسم، یک اشاره‌ات کافی‌ست که قاصدت برساند به ما زمان تو را فرشتگانِ سبک‌بال در زمین جمع‌اند که تا نجف برسانند زائران تو را قسم به ایوانت روبروی باغ بهشت به سینه می‌کوبم سنگِ آستان تو را ✅رضا قاسمی بهمن ماه ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 وعده ی اهل ولا، سیزده ماه رجب 💢 عرش را داده بها، سیزدهِ ماه رجب وعده ی اهل ولا، سیزده ماه رجب از دل کعبه نمایان شده بر اهل زمین وجه باقی خدا، سیزده ماه رجب ما به شکرانه ی ناز قدمش معتکفیم عشق شد قسمت ما، سیزده ماه رجب بهترین بنده رسیده است اگر که شده است بهترین وقت دعا، سیزده ماه رجب چه بسا از برکاتش، برسد دست گدا... روزی کرب و بلا، سیزده ماه رجب صدفِ قلب کسی که شده دُرّش حیدر فاطمه کرده سوا، سیزده ماه رجب سیزده، آیت نور است برای عشاق بهره مند است ازین نور تمام آفاق کعبه بر غیر علی سینه دریده؟ هرگز دلم از بندگی اش، دست کشیده؟ هرگز باب هر علم، علی باشد و لقمان حتی به الفبای علومش نرسیده هرگز هر که از جام علی مست شد و عاشق شد باده ای خوش تر از آن را نچشیده هرگز جز به شوق نجف و دیدن انگور ضریح بین سینه دل تنگم نتپیده هرگز علی آن است که بهتر ز غلامان خودش جامه ای بهر خودش هم نخریده هرگز یک نفر بود و گل سر سبد خلقت بود مثل او را به خودش خاک ندیده هرگز علی آن جلوه ی نورانی ذات صمد است "قل هو الله احد" را سندی مستند است ذکر مدحش به لب جن و ملک گل کرده به علی ختم رسل نیز توسل کرده نه فقط تکیه ی عرش است به دستان علی آسمان با نظرش، حفظ تعادل کرده بارها گشت نبی بی کس و با یک لشگر... یک تنه حیدر کرار، تقابل کرده به همه خیر رساند و به همه روزی داد از همه طعنه شنیده است و تحمل کرده سفره دار کرمش بود حسن، با این حال خودش از نان جوی خشک، تناول کرده پدری کردنِ بر اهل ولا را ز ازل حضرت حیدر کرار تقبل کرده آن که زهرا به وجودش شده خرسند، علیست برترین اصل، در آیین خداوند علیست شد علی، معجزه و آیت عظمای نبی شد صدایش شب معراج تسلای نبی دیگران راه دگر رفته ولی شیر خدا قدمش بود فقط جای قدم های نبی بود احمد همه جا مست تماشای علی بود حیدر همه جا مست تماشای نبی در شب فتنه که بودند پی قتل رسول همه دیدند که خوابیده علی جای نبی شد ابالفضل اگر یک تنه سقای حسین پدرش بود فقط یک تنه سقای نبی بِعَلیٍ... بِعَلیٍ... بِعَلیٍ... بِعَلی... بود ذکر بِعَلی، ذکر گوارای نبی علی از هر جهتی بی مثل و تک بوده نام او نام خداوند تبارک بوده لشگر از جنگ هراسان شده، می پرهیزد او سه دفعه ولی از جای خودش برخیزد شاهکاری که علی کرد به جنگ احزاب شعف و شور مرا یکسره برانگیزد کار دشوار که می گشت، نبی بی وقفه با توکل به خدا روی به حیدر می زد عجبی نیست اگر پشت ندارد زرهش هیچ کس نقل نکرده است علی بگریزد تا علی نعره زند رو به صفوف دشمن سپر و تیغ و زره روی زمین می ریزد به چنین جلوه ی طوفانی و غرنده ی خود بر همه، فخر و مباهات نماید ایزد حق به دستان علی قدرت خود را رو کرد پسر عبدود افتاد و ملک هو هو کرد علی آن است که طبق سند روز غدیر نزد هر مؤمن و هر مؤمنه ای هست امیر علی آن بنده نوازی است که هنگام جلوس بنشیند عوض مرد غنی، نزد فقیر علی آن است که تا طفل یتیمی در شهر نشود سیر، به والله نمی خوابد سیر علی آن است که بر پیرهنش وصله پُر است گرچه دارد ز عوالم همه را در تسخیر علی آن است که با نور ولایش یک عمر کرده دل های محبان خودش را تطهیر علی آن است که گرچه حرمش در دل ماست دل ما را به فراق نجفش کرده اسیر "ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر؟!" حیدر کیست؟! درک او کار به جز فاطمه ی اطهر نیست ✅محمد جواد شیرازی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 به جان حسن جان ، سوامان نکن 💢 سلام ای به شیران جگر یا علی تو یکتایی از هر نظر یا علی همه آبروها و آوازه ها ! دوعالم تن است و تو سر یا علی تو ای ماندنی از ازل تا ابد که هستی ؟  خدایی مگر یا علی بدون تو حج و صلات و صیام ضرر در ضرر در ضرر یا علی همین که شود حرف تو خم شوند همه عرشیان تا کمر یا علی خدا منتظر هست تا احمدش بگوید سحر تا سحر یا علی عجب رتبه ای ، شهر علم نبی ندارد به غیر از تو در یا علی که بهر خداوند و پیغمبرش شبیه تو بوده سپر یا علی ؟ که هستی که چون فاطمه مادری فدای تو کرده پسر یا علی که هستی چرا هر که بدخواه توست به هر کس بگوید پدر ، یا علی نیارزد به خاک سم دُلدُلت دو صد کوه از سیم و زر یا علی بیارزد دمی در نجف ماندنم به یک عمر سیر و سفر یا علی ببین له شدم زیر بار گناه مرا زیر ایوان ببر یا علی به جان حسن جان ، سوامان نکن بیا باز دَرهم بخر یا علی کریما بیا کم محلی نکن به مهمان ِ روز پدر یا علی ..... اگر ختم قرآن کنم بارها ثوابش رسد تازه بر یا علی ✅محمد حسین رحیمیان - بهمن ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 سفره ی شب های قدرم را حسن انداخته 💢 هر لباس کهنه قبل از سال نو پشت در است سائل این خانه اما کهنه کارش بهتر است آی صاحبخانه پس کی نونوارم می کنی؟ پیش خوبانت اگر رسوا شوم درد سر است سفره آماده است، اما میهمان آماده نیست آه باران بهاری! چشم خشکم نوبر است لطف کن چوبم بزن، ردّم کنی دق می کنم آبرویم ریخت پیش هر که این دور و بر است خاک ویرانم ولی حتماً به دردت میخورم آنکه بُرده سود، از خاک خرابه زرگر است آنقدر بخشیده ای خشم تو یادم رفته است آنچه غفلت دارم از آن، ترس روز محشر است نفس، عمری بندگی های مرا در بند کرد نفس را در هم شکستن، کار شاه خیبر است زودتر پرونده ی ما را بده دست علی حاصل صوم و صلات روزه داران حیدر است زیر ایوان طلایش، قبله سرگردان شده حرف انگور نجف در سجده مستی آور است بسکه محتاجم علی را با حسن دادم قسم چون گره را باز کردن، کار سبط اکبر است سفره ی شب های قدرم را حسن انداخته او که در دست کریمش، رزق سال نوکر است عاقبت روزی بقیعش مثل مشهد می شود گرچه حالا چشم ها از غربت آنجا تر است یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر آنکه از آتش فراری داده من را مادر است مادر ما را زدند و دست مولا بسته بود آه حیدر از همان میخی است که روی در است زینبش با آه و ناله گفت ای همسایه ها اینکه می سوزد در آتش، دختر پیغمبر است فاطمه با خنجری کُند از حسینش دل برید حنجرش آتش گرفت اما صدا بی جوهر است خیمه اش در شعله و در شعله دامن سوخته دختری که سوخته دستش به روی معجر است پیش مادر سر جدا شد، سر در آورد از تنور شانه زد زهرا بر آن مویی که پُر، خاکستر است ✅رضا دین پرور فروردين ماه ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 کل شب های مرا اَحیا حسابش می کنند 💢 قطره ی ناچیز را دریا حسابش می کنند ذره هم باشد اگر اینها حسابش می کنند این طرف که قدر نشناسند اما ان طرف نوکر ارباب را آقا حسابش می کنند مادری که کودکش را می فرستد روضه ها فضه ی  انسیه الحورا حسابش می کنند یک ریال نذری ما را هزاران می کنند یک قدم را عاقبت صد جا حسابش می کنند آب هرکس می خورد با یاد لبهای حسین مثل عباس علی سقا حسابش می کنند آب با خود می برم آتش نیاید سمت من اشک امروز مرا فردا حسابش می کنند منبر مدح امیر المومنین بودم به عمر یا علی های مرا مولا حسابش می کنند از غم عشق علی, زهرا حمایت می کند  گر یکی آورده ای صدتا حسابش می کنند با حدیث ناب پیغمبر علی آبای ماست کل بچه شیعه ها بابا حسابش می کنند قبل خواب هرشب علی را ما صدا کردیم پس  کل شب های مرا اَحیا حسابش می کنند قتل ناموس از هزاران مرگ هم بد تر است زندگی نه،مرگ تدریجی در این دنیا حسابش می کنند ✅مجید احدزاده ۱۴۰۳/۱/۸ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢  خوب و بد ما را علی امشب خریده 💢 گفتند هرکس تا دم این در میاید.. هرکس که باشد پاک از آن در میاید! باید مرا امشب ببخشی نه نیاور! این‌کارهای سخت از تو برمیاید از اول شب منتظر بودی بیایم گفتی اگر دیر آمده آخر میاید موی سپیدم را ببین نزدیک مرگم از مرگ خود گفتن به من دیگر میاید باور نمیکردم که تحویلم بگیری مولا مگر به دیدن نوکر‌ میاید؟! این سنگ بی قیمت فقط از برکت تو.. آمد به جایی که فقط گوهر میاید ما مرد و زن ها نوکران اهل بیتیم اینجا فقط فضه فقط قنبر میاید خوب و بد ما را علی امشب خریده خیر علی حتی به خشک و تر میاید نام علی بر لب بیار و در نجف باش هی در بزن! هی در بزن! حیدر میاید العفو یارب بالحسین العفو العفو گفتم حسین و باز حرف سر میاید * از گوشه گودال پاشو شمر آمد دارد ته گودال با خنجر میاید با خنجرش هی میزند روی لبانت دارد صدای ناله ی مادر میاید ذبح تو کار چند ضربه پشت هم بود هی ضربه ها از قبل محکم‌تر میامد قتل تو قتل صبر بود ای داد بیداد هرکس تورا با شیوه ای نو زجر میداد ✅سید پوریا هاشمی فروردین ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 شب قدری ، جامون حرم خالیه ... 💢 غریبم غریبم  ، چه اقبالیه حرم رو ندیدن چه بدحالیه تو مسجد نشستم بیاد نجف شب قدری ، جامون حرم خالیه ... نشد قسمت ما زیارت بیایم نجف واسه عرض ارادت بیایم آدم انتظار از رفیقش داره رفیقت نبودیم ، عیادت بیایم  تویی که دل از عاشقا می بری به وقتش مارو کربلا می بری حساب  ما که آشناتیم سواست تو به قاتلت هم غذا می بری ... تو رفتی و مردی به نام تو موند تو کوفه،  جوابه سلام تو موند هنوز بسته های معیشت به پاست خودت رفتی اما مرام تو موند سر سفرمون نون و خرما بزار هوای نجف رو به دلها بیار سلام دادم از دور ، چی میشه توام یه پابوسی واسم بزاری کنار یه خرده هوای حسین بسمه سحرها دعای حسین بسمه نیازی به معراج ندارم که من یه پایین پای حسین بسمه ... به حق عزیزی که آزردنش ... که ریز بود دمی که میاوردنش بیا بگذر امشب از این روسیاه  به جسمی که روی عبا بردنش ... ✅ ناصر دودانگه ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 علی آن حاکمی که تخت شاهی را نمی‌خواهد 💢 علی را مدح باید کرد با الفاظ ربانی همانطوری که مدحش می‌کند جبریل روحانی علی مردی‌ست که ما شاعران بی هنر او را تنزّل داده‌ایم اندازه صحنی و ایوانی خداوند دو عالم در بلندایش غزل گفته و جبرائیل بهرش می‌کند هرشب ثناخوانی به دنیا پا نهاد و بعد از آن با نسل پاک او جهانِ غرق ظلمت گشت پرنور و چراغانی پیمبر چشم می‌چرخاند و میفرمود: حیدر کو؟ میان معرکه، در لحظه‌های سخت و بحرانی علی مردی‌ست که آغوش باز حق تعالی بود چگونه دست او را بست، آن بی بته‌ی ثانی؟ علی آن حاکمی که تخت شاهی را نمی‌خواهد نخواهد خورد از آب و غذای چرب و اعیانی اگرچه ناسزا می‌گفت حیدر را، زن بیوه ولی مولا برایش نان و خُرما برد پنهانی ... زبانم الکن است و ناتوانم مدحت او را غزل ظرف بزرگی نیست ای شاعر، تو می‌دانی_ _"غزل لطف خداوند است" بهر مدح او؛ اما برای مدح خاک پاش هم گفتند دیوانی ✅ایمان کریمی ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 توشرط صوم و صلاتی چرا نمی فهمند 💢 غزل برای تو یعنی گهر زدن به خطوط علی کجا و قوافیِّ نابجا و غُلوط توشرط صوم و صلاتی چرا نمی فهمند  قبول نیست بجز این عبادت مشروط به احتجاج تو شیعه صد الغدیر آورد ندیده ایم جوابی جز حرف نامربوط زنعش منکر تو بوی گند می آید چه آنکه دفن شود بین بشکه ای ز حنوط بگو به مفتی مفلوک دائم السجده قنوت کن ولی آخر تو می روی به قَنوط نصیب ماست فراز و نصیب توست نشیب نصیب ماست صعود و نصیب توست سقوط   ✅مجید احدزاده ۱۴۰۳/۰۱/۱۱ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 علی نشسته به بستر شبیه فاطمه اش 💢 علی جمال خدا و جلال زهرا بود علی ولی خدا بود و وال زهرا بود علی نفس نفس زندگی فاطمه بود علی برای پریدن دو بال زهرا بود تنور فاطمه را گرم کرد عشق علی علی خمیره‌ی نان حلال زهرا بود نبود خلقت کامل کسی به جز زهرا دم از علی زدن اما کمال زهرا بود قرار بود که دائم دم از علی بزند علی رسالت زهرا و آل زهرا بود علی به سجده اگر رفت و شکر لله گفت تمام شکر علی در قبال زهرا بود علی نبود برای کسی به جز زهرا علی که مُلکْ و مَلِک بود مال زهرا بود علی و فاطمه بهر هم آفریده شدند و مادر و پدر عالم آفریده شدند سلام عرش بر امّ الکرم ، ابالایتام علی و فاطمه یا ذالجلال و الاکرام علیست پیکر اسلام و فاطمه صدرش صیام ، حیدر و زهراست لیلة القدرش ابالحسن که فقط بود یار ام حسن بدون فاطمه اش لم یکن له کفوا علی نماز فرادا نخواند با زهرا علی دمی تک و‌ تنها نماند با زهرا علی دلش شده تنگ ضریح فاطمه اش علی نشسته به بستر شبیه فاطمه اش چه بستری که هنوز عطر یار را دارد به خون نشستن هجده بهار را دارد آهای بستر دلخون بگو چه ها دیدی رد غلاف و رد تازیانه را دیدی نگفت خس خس سینه‌ش اسیر دود شده به تو نگفت چرا صورتش کبود شده چطور موی حسن زودتر سفید شده چطور محسن من پشت در شهید شده بیا برات بگویم چقدر پر دردم زمان غسل تنش به خدا که دق کردم برای غسل تنش سخت بود کار علی سیاه بود تنش مثل روزگار علی که هرچه شستمش آن زخم میخ بند نشد که بعد فاطمه کارم بگو بخند نشد نگفت پشت همان در چطور سوخته است چرا برای حسینش کفن ندوخته است بگو وصیت زهرا چه بود با زینب نگفت از سر و روی کبود با زینب نگفت زینبم آخر اسیر خواهد شد نگفت از غم گودال پیر خواهد شد نگفت داغ عروسم رباب را چه کند نگفت غصه‌ی بزم شراب را چه کند ✅وحید عظیم پور T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 بعد از این كوفه ساكت و سرد است 💢 سرِ ما است و آستان نجف چشم ما است و آسمان نجف ما نگفتیم  غیرِ یا مولا ما نخوردیم غیرِ نان نجف هر شب قدر ؛ فاطمه شخصاً داد بر دستِ ما امان نجف بی نیازیم از همه  بجان رضا با علی از همه بجان نجف پیش غیرش نشستنم هیات که  نشستیم پیش خوان نجف هرکجا می‌روید می‌شنوید بین ایرانِ ما اذان نجف تا به  مشهد که می‌رسم دارم حسِ بودن در آستان نجف رو به ایوان طلا نگاه من است حرم مرتضی پناه  من است کس ما مرتضاست کس علی است تپش ما علی  نفَس علی است اول و انتهای عمرم اوست همه‌ی عمر، پیش و پس علی است اولین رکن ؛ اولین شمشیر آخرین مردِ داردرس علی است ما از أَتْمَمْتُ نِعْمَتی  خواندیم همه عالم کم است  بس علی است نباء و تین و انفطار و فلق کوثر و فاطر و عبس  علی است همه ایرانِ ما علی جان است از خلیج‌اش و تا ارس علی است خالی از غیرِ او شوی بچشی عشق، شوق، آرزو، هوس علی است حرف ما نیست حرفِ فاطمه است که غرض مرتضی نفَس علی است شُکر ممنون دست تقدیریم با علی آمدیم و می‌میریم بعد از این كوفه ساكت و سرد است كوفه تلخ است  کوفه پُر درد است كوفه امشب نميرود در خواب كوفه گرچه عجيب نامرد است چشمهایِ يتيمها پُر خون سرِ راهِ اميرِ شبگرد است كاسه‌ها خالی است از شير و... چهره از فرطِ گريه‌ها زرد است آه مادر ، غريبه امشب نيست نانِ ما را پدر نياورده است چند شب می‌شود نیامده است آنکه با بوسه خوابمان کرده است جگرم سوخت خونجگر شده‌ام من يتيمم يتيم‌تر شده‌ام پيرمردی كه می‌رسید اينجا مو سپيدی كه در دلِ شبها رویِ دوشش هميشه زخمی بود ردّی از بارِ كيسه‌ی خُرما در كنارِ تنور  نان می‌پخت خنده‌اش می‌ربود غمها را جایِ بازیِ ما به دامنِ او پهلوان بود و بود مَركبِ ما آه مادر بگو كجا رفته؟ آه بابا دلم گرفته بيا چهره‌اش بينِ خانه ديدن داشت حرفهایِ دلش شنيدن داشت گفت با ما كه طعنه‌ها نزنيد دستِ رد بر من و خدا نزنيد گريه می‌كرد و زيرِ لب ميگفت كه نمک رویِ زخمِ ما نزنيد روزگاری يتيم اگر ديديد خنده بر اشک بی صدا نزنيد پيشِ چشمانِ دختری كوچک سنگها را به نيزه‌ها نزنيد سرِ زنجیر هر طرف نکشید عمه‌اش را در آن عزا نزنيد اُف به آن روزگار و این دنیا وامصیبت به یَومِ عاشورا وای از  شهر بی وفا ای وای آه ؛ ای داد ای خدا ای وای کودکانی که شیر نوشیدند شیر گشتند کربلا ای وای نوه‌های علی کتک خوردند از همین جمعِ بی‌حیا ای وای کودکی زیرِ بوته در آتش دختری زیر دست‌و پا ای وای عمه می‌گفت: این عزیزِ علی است می‌زنی بی هوا چرا ای وای بچه‌های یتیم را کشتند پیرمردهای با عصا ای وای آخر انداخت نان خورِ مولا تکه‌نان پیش بچه‌ها ای وای بغض در سینه از علی دارند چقدر کینه از علی دارند ✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۱/۱۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶