eitaa logo
🗃کانال pdf کلاس اولی ها1️⃣
9.2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
5.7هزار فایل
❥︎❀اللهم‌عجل‌اْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج ❥︎❀ ✅تدریس pdf⬅️ ✅کاربرگ‌ های خلاق ارسال محتوا بدون ذکر منبع حرام است⛔ برای گروههای کلاسی باذکرصلوات‌برای‌شادی‌روح‌پدرم🥀🙏 📋نماینده‌فروش‌محصولات‌ آموزشی‌صیانت‌وتاک📌 @foroshghah_amozeshi ثبت‌سفارش حق‌وردی @Hhh232
مشاهده در ایتا
دانلود
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من قربون تک تک اون فرشته کوچولوها برم🥺🥺 مرسی از محبت و لطف دوستان گل 🌹 ممنون که باعث دلگرمی ماهستین🥰😘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
35.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نحوه صحیح املا گفتن و ترکیب کار کردن با بچه ها 👌👌👌 @pdfavaliha
کاربرگ 👌 ارزیابی تا نشانه س @pdfavaliha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 او اول 🌸 و غیر اول او هستم و او هستم یک کمی کمرو هستم میام تو توت تو انگور آخر آلو هستم صدای من تو کوزه است هر کس منو ندونه آخر کار میمونه 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 داستان خانم رحمت یکی بود یکی نبود توی یه جنگل بزرگ همه ی حیوونا با هم زندگی میکردن اونا همیشه مراقب هم دیگه بودن صبح ها با هم کار میکردن و تلاش میکردن و شبها هر کسی توی لونه ی خودش استراحت میکرد. یه شب که هر کسی توی لونه اش بود یه حییون بد جنس وارد جنگل شد و باغ و گل و گلستون جنگل رو خراب کرد . فردا صبح وقتی همه ی حیوونا باشادی اومدن برای شروع کار دیدن گلها ی زیبای جنگل پر پر شدن و خراب شدن . همگی خیلی ناراحت و پر غصه رفتن پیش سلطان جنگل تا با هم مشورت کنن اونا میدونستن وقتی توی کارها با هم مشورت کنن اون مشکل حل میشه . شیر فکری به ذهنش رسید به گرگ جنگل گفت آقای گرگ میتونی به ما کمک کنی و شبا توی جنگل نگهبانی بدی تا اگه کسی جنگل ما رو خراب نکنه . و اگه دیدی کسی خواست این کارو انجام بده با یه علامت به همهی حییوونا بفهمون که خطری هست و ما به کمکت بیایم . گرگ قبول کرد و گقت من شبا مراقبم و اگر احساس خطر کردم بلند و کشیده فریاد میزززنم اوووووو اوووووووووو اووووووووووووو تا شما متوجه بشید و به کمکم بیاید @pdfavaliha