🔰 سلام و احترام
قبول باشه طاعات و عبادات شما
یکی از موضوعات و مولفه های روانشناختی که خیلی هم در رابطه باهاش صحبت میشه عزت نفس است.
در این چند پست سعی کردم مطالب کاربردی و کوتاه نسبت به این موضوع را بارگذاری کنیم.👆
🔰سرگرمی ها و سرمايه ها
🎮 سرگرمى ها براى بيكاره هاست. بازى ها براى آواره هاست.
🎮 آنها كه جايى دارند و آنها كه كارى دارند و آنها كه به مهمانى دعوت شده اند و لباس ضيافت پوشيده اند، ديگر با توپ ها و با بازيچه ها كارى ندارند.
🎮 اينها نه بازيگرند و نه بازيچه و نه تماشاچى. اينها رهرو هستند و به تحرك ها رسيدهاند و از تنوع ها گذشته اند.
🎮 اينها راه را مى بينند و وقت كم را مى بينند و اين است كه شب و روز مى كوشند و آرام ندارند.
🎮 اين است كه همه خوردن و خوابيدن و حركت هاى بى حاصل شان بايد حاصلخيز بشود و بار بياورد.
🎮 هيچ ديده ايد كه كسى خانه اى بزرگ ساخته باشد و در قرضش مانده باشد، چگونه روز و شب مى دود و چگونه حتى در مهمانى هايش در جست و جوى كار خويش است؟
🎮 انسان، بى نهايت سرمايه دارد و بى نهايت راه دارد و فقط هفتاد سال وقت براى تجارت، آن هم، نصفش خوراك و پوشاك و مسكن و نصفش مقدمات اينها.
🎮 واى به روزى كه بقيه اش هم بشود صرف نمايش دادن اينها! كه ديگر سرمايه ها از دست رفته اند يا راكد مانده اند و احتكار شده اند و يا از دست رفته اند و زيان شده اند.
❛❛ عینصاد
📚 رشد | ص ۳۴
╭✤ @Einsad ✤╮
باغبان یا نجار؟
نجار، قبل از اینکه شروع به ساختن چیزی کند، باید نقشۀ دقیق همهچیز را بکشد. او پیش از اینکه یک صندلی بسازد، دقیقاً میداند نتیجۀ کارش چه خواهد شد و اگر به اندازۀ کافی مهارت و تجربه داشته باشد، هیچ خطایی رخ نخواهد داد.
اما باغبان چطور؟ او هم همۀ تلاشش را میکند، به جزئیترین نشانهها توجه دارد و بهترین شرایط را برای رشد گلها و گیاهانش فراهم میکند. اما با وجود این، نمیتواند تعیین کند که درختی که کاشته، یا گلی که پرورش داده، چه شکلی خواهند شد. باغبان، برخلاف نجار، همیشه منتظر چیزهای پیشبینینشده است. یک روز صبح از خواب بیدار میشود و میبیند درختها زودتر از چیزی که انتظار داشت شکوفه کردهاند. یا میبیند گلدانِ سرسبزی ناگهان پژمرده شده است.
بعضی از پدر و مادرها میخواهند برای بچهشان نجار باشند. از همان کودکی نقشۀ راه موفقیت او را پیش خودشان کشیدهاند. پسرم باید دانشمند شود، دخترم باید پزشک شود و بعد لحظه لحظۀ زندگی کودکشان را مثل نجارها با خطکش و پرگار و گونیا اندازه میگیرند. آنها تحت هیچ شرایطی اجازه نمیدهند این برنامه به هم بریزد، اما نکتۀ بزرگی را فراموش کردهاند: نجارها با چوب بیجان کار میکنند، ولی بچهها نهالهای زندهاند.
آلیسون گوپنیک، نویسندۀ کتاب علیه تربیت فرزند، میگوید باید برای بچهها باغبان بود. باید به آنها توجه کنیم، شرایط رشد و بالندگیشان را فراهم کنیم، اما بدانیم که آنها باید راه خودشان را بروند. با بازی، زندگیکردن را بیاموزند و با شلختگی و بههمریختگی، اهمیت نظم و برنامهریزی را درک کنند. و یادمان نرود که مرغوبترین میز و صندلیها هم هیچوقت شکوفه نخواهند داد.