eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.9هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
7هزار ویدیو
148 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
❛📷❜ ●بـازهـم‌زائـرتـو‌نیسـتم‌از‌دور‌سـلام✋🏻 | °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
°.•⏳•.° نـمـاز اۅل وقـت‌یعنے مـن بـیـن‌دنـیـا و مادیـاتـش‌وخـدا "خـدا" رۅانتخاب‌ڪردم..🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقـام معظـم رهبرۍ: ‌●برجـام رو بھ اوڹ صورتۍ ڪھ عمـل شـد بنـده خیـلۍ اعتـقادۍ نداشتـم وبـارهـا بھ مسـئولین ایـن ڪار(اقاۍرئیس‌جمهـور و وزیـر محتـرم خارجـه) مـواردۍ رو تذڪر دادیـم.... | °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
مقـام معظـم رهبرۍ: ‌●برجـام رو بھ اوڹ صورتۍ ڪھ عمـل شـد بنـده خیـلۍ اعتـقادۍ نداشتـم وبـارهـا بھ
°~🗞💰‌‌‌~° برجام بازی بُرد بُـردۍ بـود⇣ ⇦عـزت را بـرد ! ⇦هستھ ای را بـرد ! ⇦حاج‌قاسم را بـرد ! ⇦فخری‌زاده را بـرد ! ‌⇦اقتصــاد را بـرد ! 💵 دیگرچھ مانـده‌تاهمـہ‌داراییماڹ‌بـرود؟!😏
30[shia-leaders.com].mp3
2.96M
🕊⁐𝄞 هـرچۍ میگـیره‌دلـم‌روزوشبـا ارومم‌میڪنه‌بـایـادشـما↻ میبوسـم‌قبـرتونـوآۍشهـ♡ـدا 🎙سیدرضانریـمانۍ | °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
♥️هوالمحبوب♥️ 💌#رمان_هدیه‌ی_اجباری 🕗#قسمت_هجدهم بابا بذار بخوابم. ديشب درست نخوابيدم. - پاشو صب
♥️هوالمحبوب♥️ 💌 🕗 روسري گلدار سفيد با گلهاي ريز آبيرنگ رو مدلدار دور گردنم بستم، تونيك آبيرنگم رو پوشيده بودم و آرايش ملايمي روي صورتم نشسته بود. چادر رنگي گلدار كرم رنگم رو از روي صندلي برداشتم و بهسمت هال رفتم. مامان روي مبلهاي صورتيرنگمون نشسته بود و كوسن سفيدرنگش رو هم توي دستش گرفته بود. بابا هم كنارش روي مبل نشسته بود. روي مبل روبهروشون نشستم. سرم رو پايين انداخته بودم و با نوك پا به تاروپود قالي ضربه ميزدم. با شنيدن صداي زنگ آيفون، سكوت بينمون شكسته شد. مامان چادر گلدارش رو سر كرد و بابا آيفون رو جواب داد. من هم كنار مامان ايستادم. چند ثانيه بعد صداي هستي اومد. - عمو سعيد اين يكي واحدشونه بفرماييد. با چند ضربه به در و باز شدن در توسط بابا، اول خانم ميانسال و خوشقيافهاي كه مانتوي بلند مشكيرنگي پوشيده بود و روسري كرمرنگي به سر داشت و تارهايي از موهاي دكلرهشدهش رو از روسريش بيرون انداخته بود، وارد شد. پشت سر اون هم مرد ميانسالي با كتوشلوار سورمهاي و بلوز سفيدرنگ از در داخل شد كه چهرهي جذاب و گيرايي داشت. بهنظر مرد سالخورده و جاافتادهاي مياومد كه توي زندگي تجربه زيادي كسب كرده. بعد از اون هم هستي با لبخند پهن روي صورتش وارد شد، مانتو آبيرنگش رو با شلوار و شال سفيدرنگي پوشيده بود. پشت سرشون هم دختر كمسنوسالي كه حدوداً ١٦ -١٧ساله ميزد بههمراه پسربچهاي موفرفري واردشدن. بعد از اون هم احسان همراه با دستهگل و شيريني بزرگي وارد شد. بابا با آقاي ميانسالي كه فكر ميكنم پدر احسان بود دست داد و روبوسي كرد. خانوم ميانسال هم با مامان روبوسي كرد و بعد هم به من دست داد و توي يه نگاه از سرتاپاي من رو برانداز كرد. هستي جلو اومد و به بابا سلام كرد، مامان رو بوسيد و من رو توي بغـ*ـل گرفت. - سلام دوست عزيزم، زنداداش آينده، احوالت چطوره عروس خانوم؟ با حرص توي آ*غـ*ـوشم محكم گرفتمش و زير گوشش گفتم: - عروسخانوم و كوفت! - آخي خجالت ميكشي؟ خواستگاري كه خجالت نداره، بعداً بايد خجالت بكشي! از زير چادر نيشگوني ازش گرفتم كه چشمهاش رو روي هم گذاشت و با لبخند زوركي گفت: - حداقل شب خواستگاري خودت رو نشون نده! از توي آغـ*ـوش هم بيرون اومديم. به مادر احسان سلام دادم، اون هم در جواب سلامي داد. با اشاره و تعارفات مامان، پدر و مادر احسان و هستي روي مبل نشستن. خواهر احسان هم با من و مامان دست داد و با سلام و احوالپرسي روي مبل نشست. كوچولوي موفرفري بانمك هم بهسمتم اومد و گفت: شما بايد دوست آبجي هستي باشيد! دستم رو روي سرش كشيدم و گفتم: - شما هم بايد داداش كوچولوي هستي باشيد. بابا كنار پدر احسان روي مبل نشست. من و مامان هم روي صندليهاي ميزبان نشستيم. اول از همه سلام و احوالپرسيها شروع شد و بحث سمت شغل بابا و پدر احسان كشيده شد، بعد از اون صحبتهاي اقتصادي كه معمولاً بين آقايون مرسومه. با جمله بابا فضا كمي رسميتر شد. - خب آقاي ايراني شغل شما چيه؟ احسان روي مبل جابهجا شد و با صداي مردونهش گفت: - من وكالت خوندم و درحالحاضر وكيل پايه يك دادگستري هستم. شانس بزرگي كه توي زندگيم داشتم اين بود كه توسط يكي از دوستانم به شركتي معرفي شدم كه به دنبال وكيل جوون و مسئوليتپذيري بودن. رئيس شركت من رو ديدن و از من خوششون اومد و الان حدود يه سال و نيمي ميشه كه توي شركت مشغول به كارم. بابا سري تكون داد و در جواب گفت: موفق باشي! و احسان متواضعانه تشكر كرد. مامان زير گوشم گفت كه برم چايي بيارم. از روي صندلي بلند شدم، چادرم رو سفت گرفتم و بهسمت آشپزخونه رفتم. چايي داخل قوري رو روونه استكانهاي كمر باريك ميكردم كه هستي كنار گوشم گفت: - اينقدر خوشگل نميكردي، دل اين پسرخاله من برات رفت! پوزخندي زدم و گفتم: - هستي من استرس دارم. ميترسم كه همهچي درست پيش نره. - نه عزيزم، به اميد خدا كه همهچي خوب پيش ميره. توكل به خدا كن! - ميگما فكر كنم خالهت زياد از من خوشش نيومده، خيلي بد نگاهم ميكنه! - نه اخلاق خالهم همينجوريه، خيلي زود با كسي صميمي نميشه. نگران نباش. - خيلهخب بيكار نباش، شيرينيا رو توي ظرف بچين. ✍نویسنده: مهسا عبدالله زاده °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f.👆
•وقتـۍدارۍتـوخیابوڹ‌راه‌میرۍ یهونـگات‌به‌نامحرم‌میوفته‌👀 وتوسرتومیندازی‌پایین⇣ باایـن‌ڪارت‌امـام‌زمان‌ 'عـج' سرشـوبـالامیگـیرهツ ... °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
•وقتـۍدارۍتـوخیابوڹ‌راه‌میرۍ یهونـگات‌به‌نامحرم‌میوفته‌👀 وتوسرتومیندازی‌پایین⇣ باایـن‌ڪارت‌امـام‌ز
✨ ⃟°.• بھ هَر ڪۍ میخواۍ حاݪ بِدۍ↶ حال بِده... اما به شیطون حاݪ نَده...☝️🏻 از هَر ڪۍ میخوای حال بِگیری↶ حال بِگیر... اما حال امام زَمانت(عج) رو نَگیر…!☝️🏻 حاج‌حسین‌یڪتا🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•『بخـٺ‌بـازایـداز اڹ‌در ڪھ یڪی‌چـوڹ‌تـودرایـد روۍزیباۍتـودیـدن‌ دردولـت‌بگشـایـد』• •سالروز زمینی‌شدنت مبارڪ رفیق| °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|•✨•| ••ایـتایۍمتفاوت‌راتجربھ‌ڪنید⇣ | °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانۍمنتشࢪ‌نشده‌از ‌《شـھـیدمحسن‌فخࢪۍ‌زاده》 دربارۀ 《سࢪداࢪحاج‌قاسم‌سلیمانۍ》 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
°.•⏳•.° -اللہ اڪبـر یعنے چے؟ + یعنے اونـقـدر"خـ∞ـدا" واسـہ‌تُ بـزرگ باشـہ‌ڪہ تـا‌ اللہ اڪبـر اذان رۅ شنیدۍ بـرۍواسـہ نـمـاز...🌱 ❤️
●وقتۍ ضـارب علۍ را بـاچـاقوزد🔪 ماپیڪرغـرق‌خـونش‌را بھ‌ ڪنـاری ڪشیدیـم پیـرمردۍآمـدوگفـت :↶ "خـوب شـد؟همیـن‌ومۍخواستۍ؟ بھ تـوچھ ربـطۍ داشـت؟ چـرا دخـالت ڪردی؟" علۍبـاصداۍضعیـفی‌گفـت↶ 『حـاج‌آقـافڪرڪردم‌دختـرشماسـت، مـن‌ازنامـوس‌شـمادفـاع‌ڪردم☝️🏻』 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
●وقتۍ ضـارب علۍ را بـاچـاقوزد🔪 ماپیڪرغـرق‌خـونش‌را بھ‌ ڪنـاری ڪشیدیـم پیـرمردۍآمـدوگفـت :↶ "خـوب شـ
‌‌•-🕊⃝⃡♡-• تنهاراهِ‌رسیدن بھ ⇠سـعـادت فقـــط بنـدگۍِخُــ♡ــداسـت..! شهیـد امربھ معـروف علۍخلیـلۍ🕊 ...
✿بسمــ ربـــــ الشــهدا والصدیقین✿ . هرهفتہ‌مهمان‌شهداۍ یڪ‌استان هستیم ⚘این‌شب‌جمعہ‌بـہ‌نیابت از شما بزرگواران‌مهمان‌شهداۍاستان‌خراسان‌جنوبی شهرستان بیرجند هستیم . ممنون از همراهے شما🙏
‌‌•-🕊⃝⃡♡-• زندگــی ⇦از شہادت آغاز می‌شود آنانڪھ یڪ‌عمرمرده‌اند ، یڪ‌لحظہ‌هم‌شهیدنخواهندشد🥀 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
‌‌•-🕊⃝⃡♡-• مـانـدیـم وشـمـا بـال گـشـودیـدازایـن شـهـر🕊 رفـتـیـدبہ جایـےڪہ ببینیـد خدا را ...🌱 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f