🏴◽️🏴◽️🏴◽️🏴◽️🏴
✳ جنبهی سیاسی مجلس امام حسین بالاتر از جنبههای دیگر است
🔻 گریه بر #امام_حسین سلام الله علیه و مصائب ایشان عامل احیای اسلام و زندهماندن نهضت امام حسین سلام الله علیه و تشیع است. #امام_خمینی رحمة الله در تعبیری میفرمایند: این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا. نه سیدالشهدا احتیاج به این گریهها دارد و نه این گریهها خودش فینفسه کاری از آن میآید. این مجلسها مردم را همچون مجتمع میکنند و یک وجهی میدهند. این جنبهی #سیاسی این مجالس، بالاتر از همه جنبههای دیگری است که هست. این که بعضی از ائمهی ما میفرمایند که برای من در منابر روضه بخوانند، بیخود نمیگویند ائمهی ما به اینکه هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه و گریهکردن به خودش بگیرد، اجرش فلان مقدار است. مسئله، مسئلهی گریه نیست، مسئله، مسئلهی تباکی نیست، مسئله، مسئلهی سیاسی است که ائمهی ما با همان دید الهیای که داشتند، میخواستند که ملتها را با هم #بسیج کنند و یکپارچه کنند. از راههای مختلف اینها را یکپارچه کنند تا آسیبپذیر نباشد.
👤 #استاد_محمدرضا_عابدینی
📚 برگرفته از کتاب #ادب_عاشقی
📖 صفحه ۹۳
◽️🏴◽️🏴◽️🏴
@pellake8
✳ جنبهی سیاسی مجلس امام حسین بالاتر از جنبههای دیگر است
🔻 گریه بر #امام_حسین سلام الله علیه و مصائب ایشان عامل احیای اسلام و زندهماندن نهضت امام حسین سلام الله علیه و تشیع است. #امام_خمینی رحمة الله در تعبیری میفرمایند: این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا. نه سیدالشهدا احتیاج به این گریهها دارد و نه این گریهها خودش فینفسه کاری از آن میآید. این مجلسها مردم را همچون مجتمع میکنند و یک وجهی میدهند. این جنبهی #سیاسی این مجالس، بالاتر از همه جنبههای دیگری است که هست. این که بعضی از ائمهی ما میفرمایند که برای من در منابر روضه بخوانند، بیخود نمیگویند ائمهی ما به اینکه هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه و گریهکردن به خودش بگیرد، اجرش فلان مقدار است. مسئله، مسئلهی گریه نیست، مسئله، مسئلهی تباکی نیست، مسئله، مسئلهی سیاسی است که ائمهی ما با همان دید الهیای که داشتند، میخواستند که ملتها را با هم #بسیج کنند و یکپارچه کنند. از راههای مختلف اینها را یکپارچه کنند تا آسیبپذیر نباشد.
👤 #استاد_محمدرضا_عابدینی
📚 برگرفته از کتاب #ادب_عاشقی
📖 صفحه ۹۳
@pellake8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 روزی که آیتالله جوادی آملی خاک بر سر ریخت!
🌹هنگام دفاع مقدس آیتالله جوادی آملی جبهه مشرف شده بودند تا ملاقاتی با بسیجیان داشته باشند؛ در میان رزمندگان، نوجوان باصفایی بود که ۱۴ سال داشت.
پایین ارتفاع چشمهای بود و باران گلوله از سوی عراقیها میبارید؛ لذا فرماندهان گفتند برای وضو هم به آنجا نروید. بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید.
هنگامی که آیتالله جوادی تشریف آوردند، دیدند که آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه میرفت برای وضو. بسیجیان هر چه فریاد زدند نرو خطرناک است، آن نوجوان گوش نکرد.
آخر متوسل شدند به این عالم وارسته، حضرت آیتالله جوادی آملی که آقا! شما کاری بکنید. آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا میروی؟ گفت میروم پایین وضو بگیرم. گفتند پسر عزیزم! پایین خطرناک است. فرماندهان گفتند میتوانی تیمم کنی. شما تکلیفی ندارید. همان نماز با تیمم کافی است.
نوجوان نگاهی بسیار زیبا به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخند زیبایی زد و گفت بگذارید حاج آقا نماز آخرمان را با حال بخوانیم و رفت وضو گرفت و یک نماز باحالی خواند و برگشت.
دقایقی بعد قرار بود عدهای از بسیجیان بروند جلو و با عراقیها درگیر شوند. اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود. یکی دو ساعت بعد آیتالله جوادی را صدا کردند و گفتند حاج آقا بیاید پایین ارتفاع. دیدند جنازهای آوردند. آیتالله جوادی آملی نشستند و دیدند همان نوجوان با همان لبخند زیبا پرکشیده و رفته.
آیتالله جوادی آملی کنار جنازهاش روی خاک نشستند، عمامه از سر برداشتند و خاک بر سر مبارکشان ریختند و گفتند: جوادی! فلسفه بخوان؛ جوادی! عرفان بخوان. امام به اینها چه یاد داد که به ما یاد نداد؟!
من به او می گویم نرو و او می گوید بگذار نماز آخرم را با حال بخوانم. تو از کجا می دانستی که این نماز، نماز آخر توست؟!
#بسیج