حوصله هیچکس رو جز خودم ندارم. الان میخوام برم هرچی غذای ناسالم هست بخرم و بترکم و به هیچیو هیچکس هم فکر نکنم. اشکالی نداره، فردا روز بهتریه ذاتا.
ببخشید انقدر چیزای رندوم برات فرستادم و پیویت رو زخمی کردم، آخه لاو لنگوئجمه.
God knew if I didn't have contradicted twisted complicated melancholic feelings I'd be unstoppable!
ترس برداشتهام، فکر میکردم حرف نداشتنم موقتی باشد، نبود، نیست. تنها کسی که بدون واهمه با آن حرف میزنم خودم هستم، آن هم گهگاهی.