eitaa logo
پسر حاجی😌
98 دنبال‌کننده
30 عکس
190 ویدیو
2 فایل
کشکول مجازی منقولات و منویات پِسَر حاجی🫡 نقدی، نظری، مطلبی بود @rahaei_mt در خدمتم
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ خادمه علی.mp3
1.6M
ای خادمه علی السلام علیک خادمه عالمه علی ای خادمه علی صاحب معجزه ای از نفس فاطمه علی 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ @pesar_hajii | پِسَر حاجی😌
*درشهادت مظلومانه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا( سلام الله علیها)* تا قیامت دل اخیار ز داغت سوزد ملکوت و در و دیوار ز داغت سوزد می زند شعله به جان ها شرر آتش و در دلم از آه شرر بار و زداغت سوزد سینه سوخته آماج گه ضربه در فلک و گنبد دوار ز داغت سوزد تیره شد روز علی (ع) در غمت ای دخت نبی (ص) کعبه و یثرب و زوار ز داغت سوزد زینبین و حسنین از غم تو اشک فشان مرتضی چشم گهر بار زداغت سوزد تا ابد کعبه سیه پوش و مقام است حزین نخل ها با دل هشیار ز داغت سوزد آخر ای زهره گیتی که شدی در دل خاک انجم و ثابت و سیار ز داغت سوزد اندر این بزم عزا دیده مهدی گریان با دل و دیده خونبار ز داغت سوزد روز و شب دُرّ گُهر از صدف دیده روان دل احباب وفادار ز داغت سوزد محفل ما شده آتشکده از طور غمت تا (رهائی) شود از نار زِ داغت سوزد (اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) @pesar_hajii | پِسَر حاجی😌
*(داستان روشنایی)* دهه هفتاد زمانی که بود و دوران ابتدایی رو طی می‌کردم ی مقطعی خیلی برق می‌رفت و شام خوردن ما مصادف با قطعی برق می‌شد، مجبور بودیم از این وسیله برای نوردهی به محیط خونه استفاده کنیم. البته روی دیوار اتاقای مختلف خونه نصب شده بود و یکی هم به صورت سیار در نقاط مورد نیاز جابجا می‌شد. حتی یادمه بابا یکیش رو هم تو مغازه داشت و معمولا پاییز و زمستونا که بعده نماز ی مقدار بیشتری مغازه بود و از قضا برق می‌رفت استفاده می‌کرد. خیلی فضای شاعرانه و رمانتیکی به خونه می‌داد، یاد فیلم‌های اروپایی می‌افتادم که تلویزیون از کانال ۱ و ۲ اونموقع سیاه و سفید پخش می‌کرد و این سکانس‌های نیمه تاریک داخلش بود می‌افتادم، واقعا هم جالب بود و هم مقداری مخوف! خلاصه که این وسیله خیلی پر کاربرد بود و گره گشا، وسیله‌ای گازی که بهش می‌گفتن روشنایی! یا روی دیوار نصب شده بود ک مستقیم به گاز شهری وصل بود و یا روی پیک نیک بسته شده بود و قابل جابجایی. مواقعی که می‌رفت کاربرد داشت و به خاطر عدم مدیریت برق این مشکلات بوجود می‌اومد. این روزها که در مسیر هستم و دهه چهارم عمرم رو طی می‌کنم، دوباره فضای و برق رفتن رو داریم می‌بینیم، در [ دولت ] امیدواریم که تدبیری به واسطه‌ی حضور مدبرین در تیمشون بکنند. ایشون هم سعی دارند مثل رحمت الله علیه مردمی و خدوم باشن. خدا رحمت کند فرید معصومی‌ و امثالهم رو جوونی که دلسوزانه در این مسیر نخبگیشو برای مردم هزینه کرد و پرکشید. @pesar_hajii | پِسَر حاجی😌
امام فرموده بودند: حق توهین به متهمان را ندارید، فقط به حکم شرع عمل کنید. در مدرسه رفاه، هر غذایی که برای امام و خودمان می‌پختیم، به دستگیرشدگان هم می‌دادیم! امام همیشه می‌گفتند: به تکلیف شرعی‌تان عمل کنید، دقیق باشید و از چیزی نترسید. وقتی این برخوردهای امام را می‌دیدم، به یاد مرحوم نواب می‌افتادم که با صلابت می‌گفت: «ای پسر پهلوی! ما بالاخره روزی همه شما را به درک واصل می‌کنیم» امام مرجع، فقیه و فیلسوف و از شجاعتی به مراتب بسیار بیشتر از همه رجل سیاسی و مذهبی برخوردار بودند و در اجرای حدود اسلام ذره‌ای تردید به خود راه نمی‌دادند و همین را هم از ما می‌خواستند. و اما در مورد برخورد جانیان، ناجی در موقع اعدام گریه می‌کرد و می‌گفت: به او دستور داده بودند اگر 50 هزار نفر را هم بکشد، باید اوضاع را کنترل کند! او هم مثل هویدا و نصیری تقصیرها را به گردن بقیه می‌انداخت. جوکار، رئیس ساواک قم، مرحوم خلخالی را خیلی اذیت کرده بود. موقعی که او را آوردند، گریه می‌کرد و می‌گفت: می‌دانم حکم اعدام‌ام صادر شده است! مرحوم خلخالی گفت: از خودت دفاع کن و او گفت دفاعی ندارم! برای خودم از همه جالب‌تر دستگیری تیمسار مجیدی، کسی بود که مرحوم نواب و دوستانش را محاکمه کرده بود. بسیار آدم بی‌شرم و جسوری بود. هویدا حتی حاضر نشد با مادرش هم ملاقات کند و می‌گفت: کسی را ندارم! خیلیها با این بهانه که او را باید زنده نگه داشت تا بسیاری از حرفها را بزند، سعی داشتند جلوی اعدام او را بگیرند. نصیری را هم که مردم حسابی کتک زده و سر و کله‌اش را شکسته بودند، مثل بچه‌های پنج شش ساله التماس می‌کرد؛ @pesar_hajii | پِسَر حاجی😌
پسر حاجی😌
امام فرموده بودند: حق توهین به متهمان را ندارید، فقط به حکم شرع عمل کنید. در مدرسه رفاه، هر غذایی که
امام فرموده بودند: حق توهین به متهمان را ندارید، فقط به حکم شرع عمل کنید. در مدرسه رفاه، هر غذایی که برای امام و خودمان می‌پختیم، به دستگیرشدگان هم می‌دادیم! امام همیشه می‌گفتند: به تکلیف شرعی‌تان عمل کنید، دقیق باشید و از چیزی نترسید. وقتی این برخوردهای امام را می‌دیدم، به یاد مرحوم نواب می‌افتادم که با صلابت می‌گفت: «ای پسر پهلوی! ما بالاخره روزی همه شما را به درک واصل می‌کنیم» امام مرجع، فقیه و فیلسوف و از شجاعتی به مراتب بسیار بیشتر از همه رجل سیاسی و مذهبی برخوردار بودند و در اجرای حدود اسلام ذره‌ای تردید به خود راه نمی‌دادند و همین را هم از ما می‌خواستند. و اما در مورد برخورد جانیان، ناجی در موقع اعدام گریه می‌کرد و می‌گفت: به او دستور داده بودند اگر 50 هزار نفر را هم بکشد، باید اوضاع را کنترل کند! او هم مثل هویدا و نصیری تقصیرها را به گردن بقیه می‌انداخت. جوکار، رئیس ساواک قم، مرحوم خلخالی را خیلی اذیت کرده بود. موقعی که او را آوردند، گریه می‌کرد و می‌گفت: می‌دانم حکم اعدام‌ام صادر شده است! مرحوم خلخالی گفت: از خودت دفاع کن و او گفت دفاعی ندارم! برای خودم از همه جالب‌تر دستگیری تیمسار مجیدی، کسی بود که مرحوم نواب و دوستانش را محاکمه کرده بود. بسیار آدم بی‌شرم و جسوری بود. هویدا حتی حاضر نشد با مادرش هم ملاقات کند و می‌گفت: کسی را ندارم! خیلیها با این بهانه که او را باید زنده نگه داشت تا بسیاری از حرفها را بزند، سعی داشتند جلوی اعدام او را بگیرند. نصیری را هم که مردم حسابی کتک زده و سر و کله‌اش را شکسته بودند، مثل بچه‌های پنج شش ساله التماس می‌کرد: من بی‌گناه هستم و هر کاری که کرده‌ام به دستور شاه بوده است! هیچ‌کس مثل مهدی رحیمی از خودش دفاع نکرد. او از همه شجاع‌تر بود و گفت: من مطیع امر اعلیحضرت بودم و چاره‌ای جز اطاعت از مافوق نداشتم! البته اصلاً هم باور نمی‌کرد قرار است اعدام شود و تا دم مرگ منتظر بود اوضاع برگردد. از از اعضای و یاران 📚 منبع؛ پژوهشکده تاریخ معاصر @pesar_hajii | پِسَر حاجی😌
283385602_1453070844.mp3
3.67M
وقتی با تربت کاممو برداشتن، راهی جز عشقش واسه من نگذاشتن 😔 @pesar_hajii | پِسَر حاجی😌
[درباره بسیجیان مخلص جان بر کف] در راه خدا آنکه کند جان خود ایثار بسیجیست در راه هدف آنکه بود زنده و هشیار بسیجیست در معرکه آنکس که دهد سر به ره دوست سازد سپر تیر بلا پیکر خونبار بسیجیست هنگام دفاع از حرم و مملکت خویش هر سو چو ژیان شیر کند حمله به کفار بسیجیست الگوی صفا مهر و وفا بین رفیقان هم زاهد و عابد به شب و جلوه‌ی پیکار بسیجیست قرآن به کف اندر ره اسلام و پیمبر در عرصه‌ی هیجا بکند حمله‌ی کرّار بسیجیست گر جام شهادت زِکف دست بنوشد آنکس که کند شکر دو صدبار بسیجیست در حفظ حریم وطن و طاعت رهبر آنکس که کند قد علم و دفع زِ اشرار بسیجیست جانم بفدای قدم آنکه چو جان داد سر داشت به دامن شه ابرار بسیجیست می‌گفت رهایی که همین فخر مرا بس کاندر قلم رشحه‌ی اشعار بسیجیست (اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی) @pesar_hajii | پِسَر حاجی😌