کانال رسمی پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
#یک_داستان_خواندنی #حتتما_بخوانید
.
بزنطی، یــار دیریــن امام رضــا (ع)، بــه امام جــواد (ع) گفــت «برخــی از مخالفانتـان میپندارنـد کـه مأمـون بـه پـدر شـما لقـب رضـا دادهاسـت»
.
حضـرت فرمودنـد «نـه! خـدا ایـن لقـب را بـه او داد؛
چـون او در آسـمان، مورد رضا و خوشنودی خـدا بـود
و در زمیـن، مورد رضـا و خوشنودی رسـول خـدا (ص) و تمامـی امامان پـس از او...»
.
بزنطــی از جوادالائمــه (ع) پرســید «مگــر همــهی پــدران شــما چنیــن نبودنــد؟!»
.
حضرت فرمودند: «چرا»
گفت «پس چرا پدر شما از میان همۀ آنان رضا نامیده شد؟» .
فرمودنــد «زیــرا مخالفــان و دشــمنانش نیــز بــه او رضایــت دادنــد (از او خوشنود بودند)؛
همانگونــه کــه دوســتان و موافقانــش از او راضــی و خشــنود بودنــد
و بــه همیــن دلیــل از بیــن همــۀ پدرانــم، تنهــا او رضــا نامیــده شــد»
#یک_صفحه_کتاب
📚 کتاب #یک_قمقمه_دریا . محمد هادی زاهدی. به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی)
پسردنه حرم رضوی
@pesar_razavi
دوستانتان را به کانال پسرونه حرم رضوی دعوت کنید
کانال رسمی پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
#یک_داستان_خواندنی #حتتما_بخوانید ✨
.
احمد بن محمد، خدمـت امام رضـا (ع) رسـید و گفـت:
«دو ســال پیــش، از خــدا حاجتــی خواســته بــودم؛ امــا هنــوز حاجتــم بــرآورده نشـده اسـت. فکـر میکنـم خـدا نمیخواهـد جوابـم را بدهـد!»
.
امــام (ع) فرمودنــد: «ای احمــد، مواظــب بــاش کــه شــیطان ناامیــدت نکنـد؛ امام باقـر (ع) میفرمودنـد: ’بنـدۀ مؤمـن از خـدا حاجتـی میخواهـد. خــدا بــرآوردن حاجتــش را به تأخیــر میانــدازد تــا صــدای او را بشــنود‘...»
.
آنـگاه بـه احمـد رو کردنـد و فرمودنـد:
«بـه مـن بگـو اگـر بـه تـو قولـی بدهـم، آیـا بـه مـن اعتمـاد میکنـی؟»
.
احمـد گفـت: «فـدای شـما شَـوم، اگـر بـه قـول شــما اعتمــاد نکنــم، بــه چــه کســی میتوانــم اعتمــاد کنــم؟! شــما حجّــت خـدا در میـان مـردم هسـتید...»
.
حضـرت فرمودنـد: «پـس بایـد اعتمـادت بـه خـدا بیشـتر از اعتمـاد بـه مـن باشـد؛ چراکـه او خـودش بـه تـو وعـدۀ اسـتجابت داده اســت»
.
.
.
.
.
#یک_صفحه_کتاب
#اعتماد_به_خدا 📚 «یک قمقمه دریا». محمد هادی زاهدی. به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی)
@pesar_razavi
کانال رسمی پسرونه حرم امام رضا علیه السلام
#یک_داستان_خواندنی🍃
امام کاظم (ع) به مردی سیاه پوست که چهرهی زیبایی نداشت رسید.
بر او سلام کرد و نزدش نشست و مدتی با وی گفت وگو کرد.
سپس فرمود «اگر حاجتی داری بگو تا آن را برآورده کنم»
در این هنگام شخصی گفت «سرورم شما با منزلتی که دارید نزد این مرد میآیید و از نیازهایش سؤال میکنید؛ در حالی که او به شما محتاج تر است!»
.
امام (ع) فرمود:
«او بنده ای از بندگان خداست که بنابر حکم قرآن، برادر ماست و در زمین حرکت میکند. با او از یک پدر هستیم. شاید روزگار ما را نیازمند او کند و پس از آنکه بر او بالیدیم، ما را در برابر خود متواضع ببیند»
.
.
.
📚 اکبرپور، حبیب الله، ۱۳۸۱. معجزات امام کاظم علیه السلام. مشهد: نشر دقت
#امام_موسی_الکاظم #ولادت
پسرونه حرم رضوی
@pesar_razavi