✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چه رابطه اى بین «ایمان» و «بصیرت» وجود دارد؟
🔹مسأله مهم در زندگى #انسان، این است که: #واقعیات را آنچنان که هست درک کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیشداورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید #واقعیات - آنچنان که هست - نگردد، و مهمترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهمترین تقاضاهایی که #معصومین (علیهم السلام) از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ» (خداوندا، #واقعیتها و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده)، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و #حق آن را ادا کنم.
🔹و این حالت بدون #ایمان میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و #تمایلات_نفسانى، بزرگترین #حجاب و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو #تقوا و #کنترلهواینفس، امکان پذیر نیست. لذا در «آیه ۴ سوره نمل» می خوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون» (کسانى که به #آخرت ایمان ندارند، #اعمال_زشتشان را براى آنها #زینت مى دهیم، و سرگردان مى شوند). #آلودگى در نظر آنها پاکى، #زشتیها نزد آنها زیبا، #پستیها افتخار، و #بدبختىها و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در #طریق_غلط گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند.
🔹واضح است وقتى #انسان کار زشت و #نادرستى را انجام داد، تدریجاً #قبح و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن #عادت مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند #افراد_جنایتکار و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند. این دگرگونى ارزشها، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش #سرگردان شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک #انسان دست مى دهد.
🔹جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این #تزیین به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به #خداوند نسبت داده شده است به خاطر آن است که او #مسبب_الاسباب در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود؛ آرى این خاصیت را #خداوند در #تکرار_عمل قرار داده که #انسان تدریجاً به آن خو مى گیرد، و #حس_تشخیص او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد. (دقت کنید)
🔹و اگر به #شیطان یا #هوای_نفس نسبت داده شود، به خاطر این است که #عامل_نزدیک و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت #فعل_مجهول آمده، اشاره به این است که #طبیعتِ_عمل، چنین اقتضا مى کند که بر اثر #تکرار، ایجاد حالت، #ملکه، عشق و #علاقه مى کند. با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از #دنیاپرستان_زمان خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز #ننگ و آلودگى و #رسوايى نیست.
🔹آنها لجام گسیختگى و #بىبندوبارى را نشانه «آزادى»، #برهنگى و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن»، مسابقه در #تجملپرستى را نشانه «شخصیت»، غرق شدن در انواع #فساد را، مظهر «حرّیت»، آدم کشى و #جنایت و #ویرانگرى را دلیل بر «قدرت»، خرابکارى و #غصب سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!)، به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها»، زیر پا گذاردن حقوق محرومان را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!،
🔹اسارت در چنگال #اعتیادها، #هوسها، ننگ ها و رسوايى ها را، «شکلى از آزادى»، #تقلب و #تزویر و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!، رعایت اصول #عدل و داد و #احترام به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت»، و دروغ و پیمان شکنى و #دورویى و تزویر را نشان «سیاست» می شمارند. خلاصه #اعمال_سوء و ننگین شان آنچنان در نظرشان #زینت داده شده است، که نه تنها از آن احساس #شرم نمى کنند، که به آن #افتخار و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟!
پی نوشت:
[۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸
📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳
منبع: وبسایت راسخون
#ایمان #تقوا #بصیرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فلسفه تكرار بعضی از مطالب در «قرآن مجيد» چيست؟
🔹يكی از ويژگى هاى #قرآن_مجيد اين است كه برخی از مطالب آن بارها #تکرار شده است. مانند «اصحاب الايكة» كه چند بار در «قرآن» مطرح شده است؛ اما چرا «اصحاب الايكة» در «قرآن» تكرار شده، و در چهار سوره مختلف مطرح گرديده است؟ چرا تاريخ برخى از پيامبران مانند حضرات #ابراهيم، #موسى، #نوح و #عيسى (عليهم السلام) در آيات مختلف قرآن مجيد تكرار شده است؟ فلسفه اين تكرار چيست؟
🔹جواب: علما و مفسّران به اين سؤال، دو جواب داده اند: جواب اوّل اينكه: «#تاريخ_انبياء درس هاى عبرت انگيزِ متعدّد و فراوانى دارد» و #قرآن_مجيد از زاويه هاى مختلف به آن نگريسته و ما را به آن درس ها رهنمون مى شود. به عنوان مثال، گاه از اين زاويه به داستان #حضرت_موسى (عليه السلام) نگاه مى شود كه چگونه آن حضرت در دامان فرعون پرورش يافت؛ در حالى كه او براى نابودى موسى (عليه السلام) تمام فرزندان پسر بنى اسرائيل را به قتل مى رساند و تنها دختران را زنده نگه مى داشت.
🔹آرى! اگر خداوند اراده كند عليرغم قصد فرعون، قاتل او را در دامان خودش پرورش مى دهد؛ و گاه از اين زاويه به داستان آن حضرت نگاه مى شود كه با جسارت، شجاعت، با دستى خالى و بدون سپاه و لشكر در مقابل فرعونى كه ادعاى خدايى مى كرد و همه چيز در اختيار داشت، قد علم كرد و شجاعانه دعوتش را ابلاغ نمود؛
🔹و گاه از اين زاويه به داستان آن حضرت نگاه مى شود كه با تكيه بر لطف و عنايت الهى جادوى تمام ساحران مصر را باطل كرد و آنها را وادار به تسليم نمود. بنابراين #داستان_انبياء، درس هاى مختلفى دارد و «قرآن مجيد» از زواياى مختلفی به آن پرداخته است، و در حقيقت اين امر، تكرارى نيست؛ گرچه در ظاهر تكرار شده است.
🔹جواب دوم اينكه: #فصاحت و #بلاغت اقتضاء مى كند كه #مطالبِ_مهم تكرار گردد. اينكه در «سوره الرحمن» آيه شريفه «فَبِأَىِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» تكرار شده، بدان جهت است كه خداوند متعال در اين سوره، «نعمت هاى مختلف مادّى و معنوى» را بيان كرده و پس از ذكر هر نعمتى از انسان سؤال مى كند كه كدام نعمت از نعمت هاى الهى را مى تواند انكار كند؟ نتيجه اينكه #فلسفه_تكرار، يا «پرداختن به يك موضوع از زواياى مختلف» است، يا «اهميّت آن موضوع»، سبب تكرار شده است.
📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه امام على بن ابى طالب (ع)، چ اول، ص ۲۵۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#قرآن
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد