eitaa logo
پیوندخوبان
198 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
5.2هزار ویدیو
89 فایل
ترویج فرهنگ مهدویت وخدمت به استان قدس مهدوی
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ چه عاملی موجب می شود که بعضی مسلمانها به جایی برسند که حتی قرآن را هم دروغ بدانند؟ راه جلوگیری از این انحراف چیست؟ 🌷 امام خامنه ای: گاهی اوقات ما و خطای ما و کج روی ما موجب می شود که پناه بر خدا به تکذیب ما انزل الله مبتلا بشویم؛ ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ اَسآءُوا السّوأَی ٰ اَن کَذَّبوا بِآیاتِ الله. راه علاج هم مراقبت است؛ باید مراقبت کنیم؛ باید نظارت کنیم بر خودمان، بر مجموعه مان، انگیزه مان را افزایش بدهیم، کارمان را متراکم تر کنیم، پُرکاری، پرهیز از لغزشگاه ها، خلاصه در یک جمله ؛ ، که در ماه رمضان [به عنوان] فلسفه و غایت روزه شناخته شده، به همین معنا است . یعنی مراقبت از خویش؛ دائم باید مراقب خودمان باشیم. البتّه خطاب این حرفها در درجه ی اوّل به خود بنده است؛ همه مان مسئولیم. (25/3/1395) ✍️ شرح: و یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی پند 224 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
هدایت شده از سبک زندگی متقین
✅ از علی آموز ... 🔹 آیا حکمت برای کسی که اهل شهوترانی و گناه است، سودی دارد؟ 🌷 امام علی (ع): محال است كه عقلِ در بندِ شهوت، از حكمت سود ببرد. ✍️ شرح: از آنجا که انجام هیچ شهوانی عاقلانه نیست، پس تا وقتی که انسان می کند و در بند شهوترانی است، کارهایش کاملاً عاقلانه نشده و او بر اساس حکمت و عقلانیت عمل نمی کند. پس وقتی همه را ترک کرد، همه کارهایش عاقلانه می شود و آن گاه حکمت برایش سودمند خواهد بود. بنابراین حکمت فقط بعد از ترک است که برای انسان سودمند می شود. 📖 حرامٌ عَلى كُلِّ عَقلٍ مَغلولٍ بِالشَّهوَةِ أن يَنتَفِعَ بِالحِكمَةِ. 📚 دانشنامه عقايد اسلامي، ری شهری، ج 1 📱 کانال سبک زندگی متقین: @mottagheen
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیّت «صله رحم» در اسلام تا چه حدّ است؟ 🔹 نسبت به ، کمک، حمایت و محبت نسبت به اهمیت فوق العاده اى قائل شده، و و بریدن رابطه از خویشان و بستگان را شدیداً نهى کرده است. اهمیت تا آنجا است که (صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّیارَ وَ تَزِیدُ فِی الأَعْمارِ وَ إِنْ کانَ أَهْلُها غَیْرَ أَخْیار» [۱] ( با شهرها را آباد مى سازد، و بر مى افزاید هر چند انجام دهندگان آن از نیکان هم نباشند). 🔹و در سخنان (عليه السلام) مى خوانیم: «صِلْ رَحِمَکَ وَ لَوْ بِشَرْبَة مِنْ ماء وَ أَفْضَلُ ما یُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الأَذى عَنْه» [۲] ( خویش را حتى با جرعه اى از آب محکم کن و بهترین کار براى ، دست کشیدن از آزار و مزاحمت آنان است!). زشتى و ، به حدى است که (عليه السلام) به فرزند خود نصیحت مى کند که از مصاحبت با پنج طایفه بپرهیزد، یکى از آن پنج گروه کسانى هستند که کرده اند؛ فرموده است: « ... وَ إِیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّی وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِی کِتابِ اللهِ» [۳] (بپرهیز از معاشرت با کسى که کرده که قرآن او را ملعون و دور از رحمت خدا شمرده است). 🔹در سوره محمّد (صلی الله علیه و آله) آیات ۲۲ و ۲۳ مى فرماید: «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ - أُولئِکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمَىٰ أَبْصَارَهُمْ»؛ (پس اگر [از خدا و پیامبر] روی گردان شوید آیا از شما جز این انتظار می رود که در زمین کنید و [بر سر مال و منال دنیا] نمایید؟ - آنان [که روی گردانند] کسانی هستند که خدا لعنتشان کرده و گوش [دل] شان را کر و چشم [بصیرت] شان را کور کرده است). کوتاه سخن این که: نسبت به و برهم زنندگان پیوند خویشاوندى تعبیرات شدیدى دارد، و نیز آنها را سخت مذمت کرده است. 🔹از (صلی الله علیه و آله) سوال شد: مبغوض ترین عمل در پیشگاه خداوند کدام است؟ در پاسخ فرمود: «شرک به خدا». پرسیدند بعد از آن؟ فرمود: . [۴] علت این که نسبت به نگهدارى و حفظ این همه پافشارى کرده، این است که: همیشه براى ، ، ، و عظمت بخشیدن به یک ، چه از نظر اقتصادى یا نظامى، و چه از نظر جنبه هاى معنوى و اخلاقى، باید از واحدهاى کوچک آن شروع کرد، با پیشرفت و تقویت تمام واحدهاى کوچک، اجتماع عظیم، خود به خود اصلاح خواهد شد. 🔹 براى عظمت مسلمانان از این روش به نحو کامل ترى بهره بردارى نموده است، دستور به اصلاح واحدهایی داده که معمولاً افراد از و و عظمت بخشیدن به آن روگردان نیستند، زیرا تقویت بنیه افرادى را توصیه مى کند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است، اعضاى یک اند، و پیداست هنگامى که اجتماعات کوچک نیرومند شد، عظیم آنها نیز عظمت مى یابد و از هر نظر قوى خواهد شد. شاید حدیثى که مى گوید: «، باعث آبادى شهرها مى گردد» [۵] به همین معنى اشاره باشد.  پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۶۳؛ [۲] همان، ج ۷۱، ص ۸۸؛ [۳] همان، ج ۷۱، ص ۱۹۶؛ [۴] همان، ج ۶۹، ص ۱۰۶، ح ۴ و ص ۱۹۶، ح ۲۰؛ [۵] همان، ج ۴۷، ص ۱۶۳ و ۲۱۱ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج ۱، ص ۱۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
💠 و فقر 🔸 رسول خدا صلی الله علیه و آله: مومن زمانی که گناه می کند، خداوند او را مبتلا به فقر می سازد. 📚 جامع الاخبار/ص314 ✍🏼 البته فقیر بودن نشانه گناهکار بودن فقیر نیست، اما گاهی بعضی از مومنین با امکاناتی که در اختیار دارند، دچار گناه می شوند و ممکن است آن امکانات را از دست بدهند. عضویت در سرویس های روزانه👇 pay.eitaa.com/v/p/ برای لغو عضویت از لینک بالا اقدام نمایید👆🏼
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا خطرات «زبان» بیشتر از سایر اعضاست؟ (بخش دوم) 🔸مسلم است كه خطرات بیشتر از سایر اعضاست؛ چرا كه سایر اعضای بدن معمولاً ندارند، بلكه خطر فردى دارند؛ ولى چنان است كه آتش جنگى را روشن يا آتش جنگى را خاموش مى كند، يعنى خطرش هم مى تواند مثل نفعش را در برگيرد. دارای ريشه ها و علل مختلفی است که به ۷ علت و ريشه آن اشاره مى كنيم: 4⃣ در نظر بسيارى چندانى ندارد و آن گناهان شكسته شده؛ و اين خود عاملى براى و رشد مضرّات آن شده است. هر چه زشت‌تر و قبيح‌تر جلوه كنند، سدّ محكم ترى در برابر ارتكاب آنها زده شده است؛ مثلاً اگر به شما بگويند به مدت پنج دقيقه به صورت عريان و بدون پوشش در ملأ عام حاضر شويد، دست به چنين كارى نمى زنيد، حتى اگر دنيا را به شما بدهند، زيرا اين عمل در نزد شما زشت و قبيح است و هر چه داريد براى آبروى خود مى خواهيد، حتى دنيا را هم براى آبروى خود مى خواهيد، به طورى كه اگر به شما پيشنهاد شود آبروى خود را بدهيد و دنيا را بگيريد، نمى پذيريد. 🔹چرا چنين است؟ آيا جز اين است كه اين عمل زشت در نزد شما شكسته نشده است. حال شما ، ، ، مسخره و را نظاره كنيد كه چه آسان رواج پيدا كرده و تنقلات روحى مجالس شده است. در روايت (صلی الله علیه و آله) وارد شده: «اَلغِيبَةُ اَشَدُّ مِنَ الزِّنَا» [۱] (، گناه و عقابش از زنا بيشتر و شديدتر است). با توجه به اين روايت چرا اين قدر براى ما سهل است؟ زيرا برای ما شكسته شده، ولى ابهّت زنا شكسته نشده است. 🔹نعوذبالله اگر بشنويم ناموس ما دست به چنين عمل زشتى زده و روابط نامشروع با مرد اجنبى پيدا كرده چه مى كنيم؟ چقدر ناراحت مى شويم؟ اما در برابر ما همين همسر شروع به مى كند كه و عقابش بيشتر از زنا است و به مقتضاى آيات [۲] و روايات، گوشت انسان مرده را اكل و تناول مى كند، ولى ما منعش كه نمى كنيم با سر تكان دادن تشويقش هم مى كنيم و چه بسا خودمان هم هيزم آور اين معركه مى شويم. در روايت از (عليه السلام) وارد شده: «دِرْهَمٌ رِبًا أَعْظَمُ عِنْدَ اللهِ مِنْ ثَلَاثِينَ زَنْيَةً كُلُّهَا بِذَاتِ مَحْرَمٍ مِثْلِ خَالَتِهِ وَ عَمَّتِهِ» [۳] (يك درهم ، گناهش نزد پروردگار بزرگتر از سی زناى با محرم مثل خاله و عمه است). 🔹در روايت ديگرى از آن حضرت وارد شده: «الرِّبَا سَبْعُونَ‏ جُزْءاً أَيْسَرُهُ أَنْ يَنْكِحَ الرَّجُلُ أُمَّهُ فِی بَيْتِ اللهِ الْحَرَام‏» ( هفتاد جزا دارد كه: كوچكترين جزء آن مثل اين است كه: مرد با مادرش [نعوذ بالله] در خانه خدا زنا كند). اى برادر و خواهر چرا با وجود اين روايات زياد كه دو نمونه از آن را ذكر كرديم، اينقدر در بين افراد رايج شده است؟ چرا از اين كه بشنود كسى با محرمش زنا كرده ناراحت مى شود، ولى خودش مى خورد كه كوچكترين جزء آن مثل زناى با مادرش در خانه كعبه است و يك درهمش از حيث گناه برابر با سی زنا است كه تمامش با محرم مثل خاله و عمه است، چرا بايد اينقدر براى ما شكسته شود؟! 🔹آيا به نظر شما خوردن قبيح تر است يا گفتن؟ در جامعه ما اوّلى قبيح تر است، در حالى كه (عليه السلام) میفرمايد: «إِنَ‏ اللهَ جَعَلَ‏ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِيحَ تِلْكَ الْأَقْفَالِ الشَّرَاب‏ وَ الكِذبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ» [۴] (خداوند براى شرّ، قفل هايى قرار داد و كليد آن را قرار داد [يعنى شراب موجب شرارت مى شود، زيرا در آن حال سُكر و مستى احتمال اين كه انسان مست به هر كار شرّى دست بزند هست] و بدتر از شراب است [يعنى دروغ، بدتر و شرورتر از شرابى است كه خود، كليد شرور است]). 🔹از اين روايت فهميده مى شود كه در مكتب نجات بخش ، دروغ از شراب خوردن قبيح تر و در نتيجه گناهش بيشتر است، ولى در نزد به ظاهر مسلمانان عكس اين مطلب صادق است. آيا بين با اين و بين مكتب امام صادق (عليه السلام) و اين شاگردان منسوب به اين مكتب هماهنگى ديده مى شود؟ خداوند ما را هرچه بيشتر با مكتبش آشنا گرداند و توفيق دهد كه علم ما از عمل ما جدا نگردد، انشاء الله تعالى. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۲، ص۲۴۲، باب۶۶ [۲] رجوع کنید به قرآن کریم، سوره حجرات، آيه۱۲ [۳] بحارالأنوار، همان، ج۱۰۰، ص۱۱۶، باب۵ [۴] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۳۳۹ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۱، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا خطرات «زبان» بیشتر از سایر اعضاست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸مسلم است كه خطرات بیشتر از سایر اعضاست؛ چرا كه سایر اعضای بدن معمولاً ندارند، بلكه خطر فردى دارند؛ ولى چنان است كه آتش جنگى را روشن يا آتش جنگى را خاموش مى كند، يعنى خطرش هم مى تواند مثل نفعش را در برگيرد. دارای ريشه ها و علل مختلفی است که به ۷ علت و ريشه آن اشاره مى كنيم: 5⃣، براى انجام است؛ اما ابزارهاى ديگر اينقدر گناهِ متنوّع و متفاوت ندارند. مرحوم فيض در «محجة البيضاء» و غزالى در «احياء العلوم» بیست را برشمرده اند كه از صادر مى شود و استاد مكارم شيرازى در كتاب «زندگى در پرتو اخلاق» را شمارش كرده اند و شخص ديگرى را به زبان منتسب كرده، ولى گناهانى كه به طور مستقيم از زبان صادر مى شود همان حدود سی عدد است و بقيه غير مستقيم است. 6⃣فاصله ميان و در كم است؛ ابزارى كه يك ذره اين طرف و و انحطاط از مقام انسانيّت، و يك ذرّه آن طرف و را به دنبال دارد، خطرش بيشتر از ابزارهاى ديگر است. عبور از جاده باريكى كه يك طرفش دره و سقوط، و طرف ديگرش كوه يا زمين مسطح است، خطرش بيشتر از جاده هاى عريض است، اگرچه يك طرفش دره باشد. مانند عبور از جاده هاى چالوس و گردنه هاى صعب العبور كه خطرش از جاده هاى مسطح بيشتر است؛ اگر چه يك طرفش دره باشد؛ زيرا در آن جاده انحراف كم هم موجب سقوط و نابودى است، به خلاف ديگر راه ها كه چنين وضعيتى را ندارند. 🔹بله وسيله اى مثل هم در واقع جاده اى است كه كمى ، آن را به رهنمون مى كند، و چه بسا به دره و می كشاند. تعجبى ندارد گاهى يك ضمه دادن با توجه موجب تداوم بقاء ايمان و يك كسره دادن موجب كفر مى شود. مثلاً در اين كلام خداوند: «أَنّ اللهَ بَرِىٌ مِّنَ المُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ» [۱] اگر حرف لام در «رسولهُ» را ضمه دهيم همان طور كه در قرآن ها اعراب گذارى شده، موجب تداوم ايمان است؛ زيرا معنا اين مى شود كه: «خدا و رسولش از مشركين برىء و بيزارند. و اگر حرف لام را كسره دهيم، موجب كفر است؛ زيرا معنا اين مى شود كه: «خداوند از مشركين و از رسولش بيزار است!». 7⃣، جنبه دارند، به خلاف گناهِ جوارح ديگر كه اين چنين نيست. مثلاً استماع موسيقى يا نگاه به نامحرم تأثير سوء در وجود خود مستمع يا بيننده مى گذارد، ولى ، ، ، مؤمن، مؤمن، عدم نهى از منكر، مردم از جاده حق، حمايت از باطل و و... باعث ايجاد و تباهى در روى زمين مى شود. با اين هفت وجه مشخص شد كه چرا بزرگ و در نتيجه خطرات ناشى از آن بيشتر است، و روشن شد كه چرا امير بيان و مولاى متّقيان (علیه السلام) در بیان ویژگی های متقیّن، و را بر صفات ديگر مقدم كرده اند آنجا كه فرمودند: «مَنطِقُهُم اَلصَّوَابُ». پی نوشت؛ [۱] سوره توبه، آيه ۳ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، ۱۳۸۵ش، چ ۱، ج ۱، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام حسین (علیه السلام) برای رویگردانی از گناه چه پندی دارد؟ 🔹روايت شده كه مردى خدمت (عليه السلام) رسيده و عرض کرد: من مردی كه نمیتوانم خود را از نگه دارم؛ مرا پند و بده. (علیه السلام) فرمودند: «افْعَلْ خَمْسَةَ أَشْيَاءَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ: فَأَوَّلُ ذَلِكَ لَا تَأْكُلْ رِزْقَ اللهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الثَّانِی اُخْرُجْ مِنْ وَلَايَةِ اللهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَالثَّالِثُ اُطْلُبْ مَوْضِعاً لَا يَرَاكَ اللهَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الرَّابِعُ إِذَا جَاءَ مَلَكُ الْمَوْتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الْخَامِسُ إِذَا أَدْخَلَكَ مَالِكٌ فِی النَّارِ فَلَا تَدْخُلْ فِی النَّارِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ»؛ [۱] 🔹[ترجمه روایت:] ( را انجام بده، سپس هر گناهى مايلى بكن؛ اوّل از نخور، هر گناهى مايلى بكن؛ دوّم از خارج شو، هر گناهى میخواهى بكن؛ سوّم جايى را پيدا كن كه تو را نبيند، هر چه میخواهى بكن؛ چهارم وقتى براى تو آمد، او را از خود دور كن؛ سپس هر گناهى میخواهى بكن؛ پنجم وقتى تو را داخل جهنم كرد، داخل نشو، هر گناهى مايلى انجام ده). 🔹در اين حديث منطق روشنى به كار رفته است و آن اينكه در گرفتار است كه هريك از آنها براى كافى است؛ از يكسو دائماً بر سر خوان نشسته و از او استفاده میكند؛ آيا با اين حال اجازه ميدهد كند؟! ديگر اينكه دائماً خداست و خدا فرشتگانى را براى حفظ او مأمور كرده است، آيا نيست كه انسان تحت اين حفاظت، به مولايش بپردازد؟! 🔹سوم اينكه ، محضر خداست، آيا شرم‏آور نيست كه انسان در محضر او مرتكب شود؟! چهارم و پنجم اين‏ كه انسان گنهكار چه بخواهد و چه نخواهد روزى به دست قبض روح میشود و در عرصه محشر به او میرسند و او را خواهند كرد، آيا میتواند در مقابل فرشته مرگ مقاومت كند و يا بر غلبه نمايد؟ حال كه خود را اسير دست آنها مى‏ بيند چگونه به خود اجازه میدهد آشكارا به برخيزد و آلوده انواع شود؟! فكر كردن در اين امور براى بازداشتن انسان از ، به يقين كافى است؛ [۲] 🔹 و از مولا هميشه زشت است، ولى حالات نافرمانى و اين است كه انسان او را وسيله نافرمانى وى قرار دهد. در بعضى از تواريخ آمده است «سبكتكين» كه از كاركنان عزّالدوله بختيار بود، بر ضد او خروج كرد. «صابى» نويسنده معروف از طرف عزّالدوله نامه‏اى به او نوشت كه اى كاش میدانستم با چه وسيله‏ اى بر ضد ما قيام كرده‌اى، در حالى كه پرچم ما بالاى سرت در اهتزاز است و بردگان ما در طرف راست و چپ تو قرار دارند و اسبهاى سوارى تو علامت ما را بر خود دارند و لباسهايى كه بر تن دارى به ‏وسيله ما بافته شده است، و سلاحهايى كه براى دشمنانمان تهيه كرده بوديم در دست توست؟! [۳] 🔹از اين مثال تاريخى بخوبى روشن میشود كه چه اندازه است كه مشمول از سوى ديگرى شود و همان نعمت را بردارد و بر ضد او اقدام كند. [۴] (علیه السلام) میفرماید: «كمترين حقى كه بر شما دارد، اين است كه با استمداد از نعمتهايش‏، او را نكنيد». [۵] امیرالمؤمنین (عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به نكته مهمى اشاره ميكند و آن اينكه « در برابر كه خداوند به وى داده كمترين وظيفه‏ اش اين است كه نعمتهايش را او قرار ندهد». 🔹پيام ديگرى كه اين گفتار حكيمانه دارد اين است كه انسان هر كه ميكند به يقين با استفاده از يكى از است؛ ، ، ، ، ، و مواهب ديگر همه نعمتهاى پروردگارند و انسان بدون استفاده از اينها نمیتواند كار خلافى انجام دهد؛ بنابراين مفهوم كلام اين میشود كه نبايد هيچ كند، زيرا هر گناهى مرتكب شود با استفاده از يكى از نعمتهاى خداست و اين كار است. [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱]بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲ ج‏۷۵ ص۱۲۶؛ [۲]پيام امام اميرالمومنين، ناصر مكارم شيرازى‏، دارالكتب الاسلاميه چ۱ ج‏۱۴ ص۶۵۹؛ [۳]شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد،‏ مكتبة آية الله المرعشی النجفی چ۱ ج۱۹ ص۲۴۲؛ [۴]پيام امام اميرالمومنين، همان ص۶۵۷؛ [۵]نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت چ۱ ص۵۳۳، حکمت۳۳۰؛ [۶]پيام امام اميرالمومنين، ناصر مكارم شيرازى‏، دارالكتب الاسلاميه چ۱ ج‏۱۴ ص ۶۵۸-۶۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ایمان داشتن به «عواقب گناه» چه نقشی در درمان بیماری زبانِ آلوده به گناه دارد؟ 🔹ایمان داشتن به نقش مهمی در درمان دارد. مثلاً شرابخوار اگر بداند اين ماده سست كننده اى كه مى نوشد از فرق سر تا ناخن پا در او و حتى در نسل هاى بعدى او اثر سوء دارد، يا يك فرد معتاد اگر دقيق به عاقبت اعتياد به مواد مخدر بنگرد و به آن ايمان داشته باشد كه چه زندگى نكتب بار و فلاكت بارى در انتظار او است، فقر، بيمارى، متلاشى شدن زندگى، محروميت و غيره، همين موجب وى از اين راه كثيف و ظلمانى خواهد شد. 🔹اگر گفته شود آنها اين مسئله را مى دانند، هم شرابخوار مضرات شراب را مى داند و هم معتاد خسارت هاى ناشى از اعتياد را، مى گوئيم آنها علم دارند ولى باور يعنى به اين مسئله ندارند. علم به مضرات غير از باور كردن آن است. شما مى دانيد و علم داريد كه مرده ذره اى تحرّك از خود ندارد و حتى اگر موقع زنده بودن از قدرت او مى ترسيديد، مى دانيد الان ديگر قدرت ندارد، ولى چرا يك شب نمى توانيد تا به صبح در كنار او در اتاقى بياراميد؟ زيرا هنوز باور نكرده ايد. 🔹اگر آن معتاد به مشروب و مواد مخدّر همچنان كه باور دارد كه تكه اى ذغال برافروخته قدرت سوزندگى دارد و لذا آن را در دهانش نمی گذارد، اگر باور كند اين مشروب و مواد مخدّر هم آتشى است كه خود به جان خود مى زند، هرگز نزديك دهانش نمى برد و اگر باور داشت كبريتى كه به مواد مخدر يا سيگار مى زند، در واقع به حيات خود مى زند و پس از چندى خاكسترى هم از او به جا نمى ماند، هرگز چنين نمى كرد و اگر باور داشت كه كبريت را زير پول اين مواد بزند، بهتر است تا زير خود مواد، هرگز دست به چنين عمل كثيفى نمى زد، زيرا در صورت اول فقط پول را از دست مى داد و در صورت دوم هم پول و هم زندگى و عمر كه سرمايه اصلى او است. 🔹بايدمثل اولياء‌ خدا و (عليهم السلام) بود كه اين باور را داشتند كه (چيزهايى كه مورد نهى الهى است) همچون است؛ مثلاً براى آنها تصرّف به ناحق در مال يتيمان و خوردن آن همچون آتشى مى ماند كه انسان به درون شكم خود داخل كند. قرآن مى فرمايد: «اِنَّ الَّذِينَ يَأكُلُونَ اَمْوَالَ اليَتَامَى ظُلْماً اِنَّمَا يَأكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ نَاراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً»؛ [۱] (كسانى كه را به ظلم مى خورند در واقع در شكم هاى خود آتش فرو مى برند و به زودى در فروزان دوزخ قرار خواهند گرفت). 🔹در بحث ما هم كسى كه سركشى مى كند و رام نمى شود، بايد به و سرانجام رام نكردن زبانش بنگرد و متوجه و آن باشد و باور كند كه به اين مضرات و عقاب ها منتهى مى شود؛ اگر چنين شد محال است را كه همچون اسب وحشى و چموشى است در ميان انسان هاى آبرومند جامعه بدون لجام رها كند، تا عِرض و آبروى افراد را زير سُمّ هایش پايمال كند، همچنان كه محال است آتشى را بر زبان گذارد. پی نوشت؛ [۱] سوره نساء، آیه ۱۰ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چاپ اول، ج ۱، ص ۱۰۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از چشم و گوش معنوى چیست؟ 🔹 و دو گونه است: و ؛ به همین دلیل بسیار مى شود در مورد کسانى که چشم و گوش دارند و یا زنده و سالم اند، اما را درک نمى کنند مى گوييم: آنها کور و کرند و یا اصلاً مرده اند؛ زیرا واکنشى را که باید یک «انسان شنوا و بینا»، یا یک انسان زنده، در برابر از خود نشان دهد، نمى دهند. 🔹در اینگونه تعبیرات فراوان دیده مى شود، و شیرینى و جاذبه خاصى دارد؛ بلکه به و بیولوژیکى که نشانه آن تنها «خور و خواب و نفس کشیدن» است چندان اهمیت نمى دهد، و همواره روى حیات و و انسانى که آمیخته با و و احساس و درد و بیدارى و آگاهى است تکیه مى کند. 🔹 و و از خود انسان ها سرچشمه مى گیرد، آنها هستند که بر اثر ادامه و اصرار و لجاجت در آن، به این مرحله مى رسند؛ زیرا همانطور که اگر انسانى مدت ها چشم خود را ببندد، تدریجاً بینایى و دید خود را از دست خواهد داد و شاید روزى به کلّى نابینا شود، اشخاصى که خود را در برابر ببندند، تدریجاً خود را از دست خواهند داد! 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چ سی و نهم، ج ۵، ص ۲۷۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«نماز» چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید «نماز» بخوانیم؟ (بخش اول) 💠«اهمیت نماز در متون دینی» 🔹از آنجا که برای اهمیت زیادی در و بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر لازم است ساعاتی از شبانه روز را با خود راز و نیاز داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خداوند است. ما می گوییم «نماز» ستون دين‏ و معراج افراد با ايمان است و كسى كه را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد. 🔹در حديث معروف پيامبر اسلام (صلّى الله عليه و آله) آمده است: «نماز ‏ است، كسى كه عمدا آن را ترك كند دين خود را ويران كرده است». [۱] و در حديث ديگرى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) آمده است: «نماز همچون است، هنگامى كه ستون خيمه برقرار باشد، طناب ها و ميخ ها و پوشش خيمه برقرار و مفيد است، و هنگامى كه ستون بشكند، نه طناب ها به درد مى خورد و نه ميخ ها و پوشش». [۲] به همین دلیل موقعيت در ميان عبادات اسلامى به قدرى است كه هيچ يك از عبادات به مرتبه آن نمى رسد. [۳]  💠«فلسفه نماز چیست؟» 🔹ما معتقدیم مراتب عالی به خاطر «حکمت‌ها» و «فلسفه‌ های بسیار مهم و ذی‌قیمت» مستتر در پس این عبادت است. چيزى نيست كه فلسفه‌اش بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون آيات و روايات اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 1⃣«یاد خدا»:  🔹روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالآخره فلسفه همان است، همان «ذكر الله» است كه در آيه ۴۵ سوره عنكبوت به عنوان برترين نتيجه بيان شده است: «اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ» (آنچه را از به تو وحى شده تلاوت كن، و را بر پا دار، كه نماز [انسان را] از زشتى‌ها و منكرات باز مى دارد و از آن هم برتر و بالاتر است، خداوند مى داند شما چه كارهايى انجام مى دهيد). 🔹البته كه مقدمه فكر و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد، چنان كه در حديثى از (علیه السلام) آمده است كه در تفسير جمله‏ «وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ» فرمود: «أَنَّهُ ذِكْرُ اللهِ عِنْدَ مَا أَحَلَ‏ وَ حَرَّم‏»؛ [۴] (ذکر برتر كردن است به هنگام انجام و [يعنى به ياد خدا بيافتد و به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد]). 2⃣«سبب مغفرت معصیت ها و خطاها»:  🔹 وسيله شستشوى از ، و مغفرت و است؛ چرا كه خواه ناخواه «نماز» انسان را دعوت به و گذشته مى كند؛ لذا در حديثى مى خوانيم: پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از ياران خود سؤال كرد: «اگر بر در خانه يكى از شما نهرى از آب صاف و پاكيزه باشد، و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزى از آلودگى و كثافت در بدن او مى ماند؟». در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود: « درست همانند اين آب جارى است، هر زمان كه انسان مى خواند گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مى رود». [۵] و به اين ترتيب جراحاتى كه بر روح و جان انسان از مى نشيند، با مرهم التيام مى يابد و زنگارهايى كه بر قلب مى نشيند زدوده مى شود. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۹، ص۲۰۲؛ [۲] همان، ص۲۱۸؛ [۳] ر.ک: آيين ما (اصل الشيعة)، كاشف الغطاء، محمد حسین، ترجمه: مكارم شيرازى، ناصر، انتشارات امام على بن ابى طالب(ع)، چ۱، ص۱۹۱؛ [۴] بحارالانوار، همان، ص۲۰۰؛ [۵] وسائل الشيعه، مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، چ۱، ج۳، ص۷، ح ۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و پیامدهای اجتماعی «اسراف» 🔸در این نوشتار به بررسی آثار سوء در جامعه می‌پردازیم. 💠«سقوط اخلاقی جامعه» 🔹 و ، انسان را از مسیر صحیح بیرون آورده و به ورطه هولناک و تباهی میکشاند. برای به گردش درآوردن چرخ های اسراف‌کاری و ولخرجی خود، گاه به مرحله‌ای می‌رسد که به هر پستی تن می‌دهد، رشوه می‌گیرد، دروغ میگوید، ربا می‌خورد، به عناوین مختلف عفت و شخصیت خود را از دست می‌دهد و سرانجام با اعمال خلاف خود چهره زیبای جامعه اسلامی را تیره و تار کرده، همگان را نسبت به آنها بدبین می‌کند. 💠«اختلاف طبقاتی» 🔹یکی از علل اساسی ایجاد در را می‌توان ناهماهنگی در نام برد؛ زیرا وقتی گروهی به در مصرف بپردازند و هر روز با امکانات بیشتر و بهتر مشغول زندگی شوند، خود طبقه آفرین شده، روز به روز بر می‌افزایند. عده‌ای در ناز و نعمت و عده ای در رنج و زحمت اند. 💠«وابستگی» 🔹جامعه ای که در خرج کردن ثروت ملی از حد تجاوز کرد و با و های بی اندازه، باعث کاهش تولید و در نتیجه عدم توازن بین و گردید، کم کم مجبور به خارج کردن ارز از کشور و وارد کردن اجناس مورد نیاز از کشورهای بیگانه خواهد شد و بدینگونه وابسته به واردات از کشورهای بیگانه می‌شود. 💠«ضایع ساختن حقوق» 🔹یکی از آثار «تضییع حقوق دیگران» است؛ چون باعث می‌شود و در نتیجه دیگران از کالای اسراف شده محروم می‌گردند. مثلًا اگر فرض کنیم منطقه ای با کمبود آب - این ماده حیاتی - مواجه شود، به گونه ای که جایگزین کردن مقداری که می‌شود، ممکن نباشد، در چنین منطقه ای اسراف در آب موجب ضایع شدن حقوق دیگران و محرومیت ایشان از آب است و در نتیجه چنانکه گذشت مضاعف میشود، به خصوص اگر به حد ضرر زدن به دیگران برسد. 💠«تباهی دولت ها» 🔹 اگر به دچار شوند، فسادشان بدیهی است؛ چون بودجه را بر اساس مصارفی که سنگینشان کرده است، تنظیم می‌کنند. از این رو در صدد بر می‌آیند به هر صورت، راهی برای تأمین این بودجه بیابند و این از مهم‌ترین انگیزه های فساد و تباهی است. 💠«فساد» 🔹می‌دانیم همان از حد قانون آفرینش و قانون تشریع است. این نیز روشن است که در یک نظام صحیح، هر گونه تجاوز از حد، موجب و از هم گسیختگی می‌شود و به تعبیر دیگر ، اسراف است. البته باید توجه داشت که معنای گسترده‌ای دارد. گاه در مسائل و است [اعراف، ۳۱] و گاه در [اسراء، ۳۳] و گاه در که منتهی به شک و تردید میشود [غافر، ۳۴] و گاه به معنای [زمر، ۵۳] می آید. [۱] 💠با توجه به آنچه گذشت رابطه و به خوبی آشکار می‌شود. مرحوم علامه طباطبایی در المیزان می‌فرماید: «عالم هستی یک پارچه نظم است و برای هر یک از اجزای خود خط سیری تعیین می‌کند، حال اگر یکی از این اجزاء از مدار خود خارج شود و راه فساد را پیش گیرد، آثار آن در دیگر اجزاء جهان نمود پیدا می‌کند. انسان که یکی از اجزای این عالم است از این قانون عمومی مستثنی نیست. 🔹اگر بر اساس بر مدار خود حرکت کند و هماهنگ با نظام هستی باشد، به خود می‌رسد؛ اما اگر از حد خود کند و قدم در جاده بگذارد در کل جهان آثار نامطلوبی از خود به جای می‌گذارد. [۲] می‌فرماید: «وَ لَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ - الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لَا يُصْلِحُونَ»؛ [شعراء، ۱۵۱ و ۱۵۲] (و فرمان را اطاعت نکنید - همانها که در زمین می‌کنند و اصلاح نمیکنند). پی نوشت ها: [۱] تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۳۰۸ [۲] المیزان، ج ۱۵، ص ۳۳۳ منبع: وبسایت راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) علت «زوال نعمت ها» چيست؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۷۸ ميفرمايد: «به خدا سوگند! هرگز ملتى كه در ناز و نعمت مى زيستند، زوال نيافت، مگر بر اثر كه مرتكب شدند؛ زيرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمیدارد». در واقع اين سخن برگرفته از است؛ آنجا كه ميفرمايد: «إِنَّ اللهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْم حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ». (خداوند هاى هيچ قوم و ملتى را تغيير نمیدهد، مگر آنكه آنها آنچه را مربوط به خودشان است، تغيير دهند). 🔹و نيز ميفرمايد: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْاَرْضِ وَ لَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ». [اعراف، ۹۶] (اگر اهل شهرها و آبادى ها ايمان مى آوردند و پيشه ميكردند، آسمانها و زمين را بر آنها مى گشوديم؛ ولى آنها [حقّ را] تكذيب كردند، ما نيز آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم). به يقين بر حسب شايستگی‌ها و لياقتها در ميان بندگان تقسيم میشود؛ لذا و شايسته آنند، نه . 🔹پرسشی در اينجا مطرح میشود، اینکه در روايات میخوانيم خداوند براى ترفيع مقام اوليايش گاه آنها را به بلاهايى مبتلا مى سازد؛ همانگونه كه در تعبير معروف آمده است: «اَلْبَلَاءُ لِلْوَلَاءِ». [۱] و از بعضى آيات و روايات استفاده میشود كه گاهى براى آزمايش مؤمن و پاداشهاى بزرگ الهى، و نيز گاه براى هشدار و بيدارى بندگان است؛ آيا اين موارد با آنچه در عبارت ذكر شد منافات ندارد؟ 🔹پاسخ این است که آنچه در كلام (عليه السلام) آمده، يك است و ميدانيم هر قانون كلى استثنائاتى دارد. موارد و و امثال آن، استثنائاتى در قانون كلى فوق محسوب میشود و به تعبير ديگر آنچه حضرت فرموده، حمل بر غالب میشود و اين شبيه چيزى است كه در بيان شده است: «وَ مَا أَصَابَكُمْ مِّنْ مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ». [شوری، ۳۰] (هر مصيبتى بر شما میرسد به سبب اعمالى است كه انجام داده ايد و بسيارى را نيز عفو میكند). 🔹به يقين اين آيه با آيه «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَىْءٍ مِنَ الْخَوْفِ... ». [بقره، ۱۵۵] كه از هاى مختلف الهى به وسيله سخن ميگويد، و نيز با آيه «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِى عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ». [روم، ۴۱] ( در خشكى و دريا به دليل كارهايى كه مردم انجام داده اند آشكار شد، خدا میخواهد نتيجه بعضى را به آنها بچشاند؛ شايد [به سوى حقّ] بازگردند) منافاتى ندارد؛ و اگر انسان درست دقت كند غالباً میتواند مواردى را كه جنبه «مجازات الهى» دارد، از مواردى كه براى «آزمايش» يا «هشدار» است بازشناسد. 🔹هرگاه مهمى از او سر زد و يا آلوده به انواع شد، حوادث تلخى كه بعد از آن پيدا میشود، قطعاً است؛ ولى حوادث تلخى كه براى و پيش مى آيد، معمولاً جنبه و هشدار براى ترفيع مقام است. سپس امام (عليه السلام) در ادامه اين سخن كه در واقع نتيجه مستقيم يادآورى پيشين است، ميفرمايد: «و اگر مردم زمانى كه بر ایشان نازل میشود و از آنان زايل مى گردد، با در پيشگاه خدا تضرّع كنند و با قلب هاى پر از عشق و محبّتِ به خدا، از او درخواست [توبه] نمايند، يقيناً آنچه، از دستشان رفته به آنان بازمیگردد و هر خرابى را براى آنها اصلاح میكند». 🔹در واقع اين طبيب حاذق الهى بعد از ذكر درد، به بيان درمان مى پردازد و راه دفع آفات و بلاها را به آنها مى آموزد و را كه صادقانه باشد و از اعماق جان برخيزد و در يك كلمه، در انسان تحول ايجاد كند، برطرف‌ كننده‌ بلاها میشمرد؛ همانگونه كه در احاديث متعدد ديگرى وارد شده است؛ از جمله امام سجاد (عليه السلام) ميفرمايد: « بلاهايى را كه نازل شده و نازل نشده است، برطرف میسازد». پی نوشت‌ها؛ [۱] اين عبارت كه در كلمات علما و بزرگان آمده، متن حديث نيست، بلكه برگرفته از احاديث اسلامى است؛ از جمله در حديثى از امام صادق(ع) میخوانيم كه فرمود: «پيامبران الهى بيش از همه [با آفات و مصايب] آزمايش ميشوند؛ سپس كسانى كه بعد از آنها قرار دارند و به همين ترتيب آنها كه برترند آزمون بيشترى دارند). الكافی ج۲ ص۲۵۲ [۲] الكافی، همان، ج۲ ص۴۶۹ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ۱ ج۶ ص۶۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel