🍁از خاطرات #جنگ_تحمیلی
تک تيرانداز را صدا زدم
گفتم: اوناهاش، اونجاست، بزنش!
اسلحه اش را برداشت،
نشانه گرفت،
نفسش را حبس كرد،
ولی ناگهان اسلحه اش را پايين آورد!
گفتم : پس چرا نزدی؟
گفت : داشت آب می خورد...
# تربیت شدگان مکتب #علی (ع)
#پزشک شهر
https://eitaa.com/pezeshk_shahr