📌دشواره های توجیه کثرت وجود در فلسفه
🔹یکی از مباحث دامنه دار و قدیمی فلسفه بحث از وحدت یا کثرت وجود است.
اهمیت و نتایج مسئله بقدری است که متکلمین نیز وارد گود مباحث شده و بر اساس مبانی خود، به آن سمت و سو داده اند.
به نظر می رسد که انگیزه ی حفظ گوهر دین و حراست از توحید، مهمترین انگیزه و باعث ایشان به ورود به این مسئله بوده، تا جایی که به بروز نظریاتی چون "وحدت وجود" و امثال آن منجر شده است.
مشائین نیز علی رغم گرایش به اصالت وجود، به سمت تباین به تمام ذات میان همه ی موجودات رفته اند.
(البته استاد مطهری چنین نسبتی به مشایین را محل تردید می داند. ر.ک: شرح مبسوط)
با اینحال قول مشایین نیز دچار اشکال است. از اینرو حکمای حکمت متعالیه راه حل را در وحدت تشکیکی به وجود یافته اند.
مناقشه همچنان پابرجاست.
#وحدت
#کثرت
#مشایین
#حکمت_متعالیه
@philosoficalthouth
📌 همگرایی و واگرایی در فلسفه
🔹 یکی از ویژگیهای فلسفه اسلامی آنست که در گذر زمان و تجربیات مناهج مختلف در تفکر فلسفی، نهایتا در نظام حکمت متعالیه به یک همگرایی روشی مسالمت آمیز رسیده است.
جریان فلسفه ی مشاء با تاکید بر استدلال و منطق صوری و جریان اشراق با تاکید بر تقدم تصفیه ی نفس بر استدلال عقلی هر دو ضمن پای بندی به تعریف فلسفه، مسائل مشترکی را به شیوه ی خاص خود بررسی می کردند.
جریانات کلامی نیز به شیوه ی خاص خود در جوامع اسلامی منتشر بودند.
طرفه آنکه همه ی این جریان ها بر وفاداری به قرآن و اسلام اصرار داشتند و چه بسا قرائت خود از اسلام را کامل ترین قرائت می دانستند.
این تفاوت های روشی هر چند در ول تاریخ به تنازع هایی منجر شد، اما هر چه گذشت این جریان های عمده به هم نزدیک و نزدیکتر شدند.
تجرید الاعتقاد حکیم طوسی یکی از تلاش ها برای نزدیک کردن کلام و فلسفه بود که تاثیرات پردامنه ای در فضای فکری برجای گذاشت.
آخرین و عالی ترین این تلاش ها، نظام فلسفی #حکمت_متعالیه بود که در ساختار خود از چهار روش مشایی، اشراقی، کلامی و عرفانی بهره گرفت.
نظام فکری این چنین نتایج عملی خاص خود را بر جای خواهد گذاشت.
@philosoficalthouth