eitaa logo
ساندویچ فلسفه
9.3هزار دنبال‌کننده
156 عکس
128 ویدیو
22 فایل
🍔 فلسفه اسلامی، فلسفه غرب و فلسفه‌های مضاف را در سه سطح تجربه کنید: 🧠 عمومی علاقه‌مندان به تفکر 🪵 نیمه‌تخصصی علاقه‌مندان به فلسفه و مبانی علوم 📚 تخصصی ویژه دانش‌پژوهان علوم عقلی 👥گروه t.me/philosophy_Sandwich_Group 👤مدیر @Philosophy_Sandwich_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| توحش ناشی از نگاه فیزیکال ➖ آیا نگاه فیزیکال به انسان می‌تواند منجر به توحش شود؟ ➖وقتی زندگی را تنها به عنوان یک تجربه فیزیکی ببینیم، ممکن است احساس کنیم که زمان کمی برای لذت بردن داریم. 👤 دکتر 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ۲۷ 🧩 مكتب رواقی (واقع‌گرایی) 🍁 مکتب رواقی یکی از مؤثرترین مکتب‌های اخلاقی یونان باستان است که به عنوان یک جهان‌بینی جامع، بر تفکر فلسفی، دینی و اخلاقی مغرب زمین تأثیر عمیقی گذاشته است. ↕️ این مکتب دارای دو مرحله تاریخی است: رواقی متقدم و متأخر. رواقیان متقدم روح را مادی می‌پنداشتند، در حالی که رواقیان متأخر به تبعیت از افلاطون، آن را مجرد و غیرمادی می‌دانستند. با این حال، دیدگاه اخلاقی رواقیان در هر دو مرحله تقریباً ثابت باقی ماند. 🧘‍♂ بنیان‌گذار این مكتب زنون اهل كیتیون بود که در آتن حوزه فلسفی خود را بنا نهاد. شخصیت‌های شاخص دیگر این مكتب شامل خروسیپوس، اپیكتتوس و ماركوس اورلیوس هستند. رواقیان به اوضاع نابسامان اجتماعی آن زمان سرخورده بودند و وظیفه خود را در پند و اندرز به مردم برای نیل به رستگاری می‌دانستند. 🪜 اصول جهان‌بینی رواقیان ۱. اعتقاد به وحدت وجود: در فلسفه رواقیان، جهان دارای دو جنبه مادی و باطنی است و خداوند روح جهان به شمار می‌آید. آن‌ها بر این باور بودند که زیبایی و نظم طبیعت نشانه‌ای از وجود خداست که همه چیز را برای خیر انسان‌ها ساماندهی کرده است. نسبت خدا و طبیعت مانند نسبت نفس و بدن انسان است. ۲. جسمانی دانستن عالم: رواقیان معتقد بودند که عالم سراسر جسمانی است و حتی خداوند را نیز جسمانی می‌دانستند. البته اجسام را به دو دسته تقسیم می‌کردند: جسم فاعل و جسم منفعل. منظور از جسم فاعل، جسمی است كه قوه و قدرت عالم است كه در انسان، روح یا نفس نامیده می‌شود و در مقیاس كلی‎تر، یعنی نسبت به همه عالمْ به آن خدا گفته می‌شود. و جسم منفعل چیزی است كه در انسان بدن گفته می‌شود. ۳. اعتقاد به قضای تغییرناپذیر الهی: حوادث جهان بر اساس تقدیر الهی تحقق می‌یابند و هیچ چیز خارج از مشیت خدا نیست. ۴. اعتقاد به آزادی اراده: رواقیان بر این باور بودند که اراده انسان تنها چیزی است که از جبر مستثنی است و انسان می‌تواند اراده خود را تغییر دهد. ۵. خیر دانستن نظام عالم: رواقیان بر این باور بودند که نظام طبیعت ذاتاً خیر است و وجود شرور در عالم برای خیر کل ضروری است. 📏 معیار ارزش اخلاقی از دیدگاه رواقیان رواقیان بر این باورند که معیار خوب و بد «آرامش روحی» و «آسودگی خاطر» است. آنها توصیه می‌کنند که انسان باید نسبت به تأثیرات خارجی سهل‌گیر و بی‌اعتنا باشد و از دلبستگی به دنیا و حوادث طبیعی پرهیز کند. ✍ نقد و بررسی: ۱. تفسیر نادرست از زهد: دنیاگریزی رواقیان با زهد اسلامی متفاوت است و در اسلام، تعلق به امور دنیوی تا حدی که با کمالات معنوی منافات نداشته باشد، ناپسند نیست. ۲. مخالفت با فهم متعارف از اخلاق: توصیه رواقیان به بی‌‎اعتنایی و سهل‎‌گیری، مخالف با فهم متعارف از اخلاق است. اگر كسی نسبت به مرگ دوستش، بی‌‎اعتنا و بی‎قید باشد، در نظر اكثر مردم، فردی سنگدل و بی‌‎مهر تلقی می‌شود و نه فردی صاحب فضیلت و اخلاق والا. ۳. نادیده گرفتن عواطف و امیال: رواقیان عواطف را نادیده می‌گیرند و این ممکن است در روابط اجتماعی مشکل‌ساز شود. ۴. بطلان وحدت وجود رواقی: اعتقاد به وحدت وجود به گونه‎ای كه در مكتب رواقی وجود دارد از دیدگاه اسلامی اعتقادی مردود و نادرست است. نسبت خدا و جهان مانند نسبت روح و بدن نیست. نمی‌توان عالم را به منزله پیكری برای خدا تلقی كرد. و یا این كه عقول انسان‎ها را به عنوان جزئی از عقل خداوند پنداشت. ۵. ارائه تفسیری نادرست از قضا و قدر الهی: قضا و قدر الهی با اختیار انسان منافات ندارد زیرا حوادثی كه به نحوی با انسان و افعال اختیاری او مربوط می‌شود وجوبش را از اراده انسان می‌گیرد. یعنی اراده انسان هم جزئی از اجزاء علت تامه آن حوادث است و در سلسله علل آن حادثه قرار می‌گیرد. ۶. تناقض در مبانی: اعتقاد به قضا و قدر الهی به شیوه‎ای كه رواقیان گفته‎اند نتیجه‎ای جز جبر مطلق در پی ندارد. این در حالی است كه رواقیان بر این مسأله تأكید دارند كه آدمیان می‌توانند شخصیت و سیرت خویش را تغییر دهند. بنابراین، آشكار است كه در بنیاد نظریه رواقیان تناقضی اساسی وجود دارد: انسان هم آزاد است و هم آزاد نیست. ۷. تنگ‌نظرانه بودن: رواقیان به سخت‌گیری در برابر حوادث تأکید دارند. اولاً سایر شؤون آدمی مانند روابط اجتماعی او با دیگر انسان‎ها در این چارچوب نمی‎گنجد، ثانیا ممکن است برای همه افراد قابل اجرا نباشد. 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۵۳_۲۷۳ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
2⃣ | نقد دیدگاه مرحوم اصفهانی در تحلیل باید اخلاقی 00:08 شهودی بودن بعث و زجر 08:14 الزام، فعل نفس است 11:26 اثبات الزام عقلایی 26:44 بیان پنج نکته تحلیلی 👤 آیت الله 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ۲۸ 🧩 نظریه كانت (واقع‌گرایی) ۱ 🔻 نظریه اخلاقی امانوئل کانت یکی از مهم‌ترین نظریات اخلاقی در غرب است. کانت دیدگاه خود را در دو کتاب "بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق" و "نقد عقل عملی" ارائه کرده است. نظریه او بر عنصر وظیفه و تکلیف تأکید دارد و معتقد است که عقل یک قوه ذاتی است که در همه انسان‌ها وجود دارد و می‌تواند مشکلات اخلاقی را به شیوه‌ای مشابه حل کند. کانت بر این باور است که منشأ تکلیف اخلاقی عقل است و نه تجارب بیرونی. 🔰 بدیهیات عقل عملی کانت معتقد بود همانطور كه در عقل نظری دسته‎ای از احكام بدیهی داریم كه مقدم بر تجربه و پیشینی به حساب می‎آیند، در عقل عملی نیز احکام پیشینی وجود دارد که عقل انسان می‌تواند آن‌ها را درک کند. او تأکید می‌کند که عقل در کارکرد عملی‌اش، منشأ و مبدأ متعلقات خود است و منشأ تکلیف اخلاقی عقل است. 🔮 اراده خیر در "بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق" آمده است: هیچ چیز را در جهان و حتی بیرون از جهان نمی‌توان در اندیشه آورد كه بی‌قید و شرط، خوب دانسته شود مگر نیت یا اراده خوب. کانت میان اعمالی که مطابق با تکلیف هستند و اعمالی که به نیت ادای تکلیف انجام می‌گیرند تمایز قائل می‌شود. 📏 وظیفه‌گرایی کانت کانت تأکید می‌کند که اراده خیر هرگز نمی‌تواند بر اساس نتایج آن تشخیص داده شود. یک انسان پلید ممکن است ناخواسته کار خوبی انجام دهد، اما این نتیجه نمی‌تواند اراده او را به اراده خیر تبدیل کند. حسن فعلی به تنهایی نمی‌تواند معیار تشخیص اراده خیر باشد. بنابراین آنچه اهمیت دارد، انگیزه و نیت فرد است و کارها باید بر اساس حسن فاعلی آن‌ها ارزش‌گذاری شود. کار خوب، کاری است که بر اساس نیت خوب انجام شده باشد، حتی اگر در عمل بد تلقی شود. ⚖ تکلیف و قانون عمل کردن برای ادای تکلیف به معنای احترام به قانون است. نظریه اخلاقی كانت از نوع نظریات وظیفه‌گرایانه است و نه نظریات غایت‌گرایانه. یعنی كانت معتقد است كه ارزش اخلاقی كارهای اختیاری انسان، محصول و معلول نتایج آنها نیست؛ بلكه معلول «قاعده‌ای است كه عامل آن اتخاذ كرده، و این قاعده برای این كه به اعمال او ارزش اخلاقی ببخشد باید ناشی از اطاعت از قانون و احترام به قانون باشد.» 🪧 تعمیم‌پذیری و امر مطلق تا اینجا دقیقاً معیار و منشأ احكام اخلاقی برای ما مشخص نشد به همین دلیل كانت در ادامه می‌گوید یكی دیگر از معیارهای تشخیص وظیفه این است كه تعمیم‌پذیر باشد؛ یعنی دارای كاربردی عام باشد. کانت سه صورت مختلف از امر مطلق را ارائه می‌دهد که همگی بیانگر یک قانون واحد هستند. او می‌گوید که باید به گونه‌ای عمل کنیم که رفتارمان به عنوان قانونی عمومی قابل قبول باشد و بشریت را همیشه به عنوان هدف در نظر بگیریم، نه وسیله. 🏵 مملکت غایات مفهوم "مملکت غایات" به پیوستگی ذات‌های خردمند از طریق قوانین مشترک اشاره دارد. در این مملکت، هر فرد باید به عنوان یک غایت مستقل رفتار کند و نه به عنوان وسیله‌ای برای دیگران. هر انسانی به خودی خود یک غایت است و باید با خود و دیگران به این شکل رفتار کند. 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۷۵-۲۹۲ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ۲۹ 🧩 نظریه كانت (واقع‌گرایی) ۲نقد و بررسی نظریه اخلاقی کانت 📌 نظریه اخلاقی کانت با نقدهای متعددی مواجه شده است که برخی از آن‌ها به مبانی نظری و اصولی مربوط می‌شوند و برخی دیگر نقدهای جدی و مبنایی به شمار می‌آیند. 🔻 ۱. تنگ‌نظرانه بودن یکی از ایراد‌ها این است که بر اساس این مبنا، تعداد کارهای اخلاقی در عالم بسیار کم خواهد شد. به عبارت دیگر، انسان‌های بسیار اندکی وجود دارند که کارهای خود را صرفاً به انگیزه تبعیت از قانون انجام دهند و هیچ چشم‌داشتی به پاداش یا نتایج نداشته باشند. این نقد به این معناست که فهم متعارف از اخلاق، که شامل انگیزه‌های مختلف انسانی است، با نظریه کانت همخوانی ندارد. البته کانت می‌تواند در پاسخ بگوید که کمیّت مهم نیست و باید به استدلال‌های نظریه توجه کرد. او می‌گوید که ارزش کارهای اخلاقی به کیفیت و نیّت آن‌ها بستگی دارد و نه به تعداد آن‌ها. 🔻 ۲. افراطی بودن معیار در نقد دیگری گفته شده است: کانت بر این باور است که راست‌گویی همواره خوب است و هیچ استثنایی ندارد. در حالیكه ما می‎بینیم راست‌گویی همواره و در همه جا خوب نیست؛ به عنوان مثال، در شرایطی که راست‌گویی ممکن است منجر به کشتن چندین انسان بی‌گناه شود. کانت ممکن است در پاسخ به این اشکال بگوید که وظیفه ما همواره راست گفتن است و نتایج آن اهمیتی ندارد. 🔻 ۳. بطلان پیشینی دانستن احکام عقل عملی کانت بر این باور بود که احکام عقل عملی پیشینی و مستقل از تجربه‌اند. اما باید دانست؛ ما دو نوع عقل نداریم و سخن از عقل عملی و نظری به معنای تنوع مدرکات عقل است. یکی از احکام مستقل عقل عملی، حسن عدل و قبح ظلم است. در تعریف عدالت گفته شده است: «حق هر کسی را به او دادن». اکنون سوال می‌شود که منظور از «حق» چیست؟ بهترین تعریفی كه برای «حق» می‌گویند: این است كه «حق» چیزی است كه مطابق عدالت باشد. با اندك دقتی دانسته می‌شود كه این مطلب، مبتلا به دور است. بنابراین تعیین حق هر فرد نیازمند شناخت موازین نظری و واقعیات عینی است. به عنوان مثال، برای قضاوت درباره حکم ارث، باید تفاوت‌ها و نقش‌های اجتماعی زن و مرد را شناخت. 🔻 ۴. بطلان مطلق‌گرایی کانتی یكی دیگر از اشكالات نظریه اخلاقی كانت، افراط در مطلق‌گرایی است. توضیح آن كه كانت بر این باور است كه احكام اخلاقی همیشه و همه جا و برای همه كس ثابت‌اند و هیچ گونه استثنایی هم ندارند. به عنوان مثال، اگر راست‌گویی موجب قتل هزاران انسان بی‌گناه شود باز هم كاری نیكو است و وظیفه ما این است كه از آن تخلف نكنیم. اما روشن است كه این حكم خلاف عقل و فطرت انسانی است. خود كانت مدعی بود كه احكام عقل عملی احكامی بدیهی هستند و همه انسان‌ها آنها را درك می‌كنند. حق آن است كه حسن راست‌گویی و دیگر افعال اختیاری انسان را بدون توجه به نتیجه و غایت آنها نمی‌توان فهمید. 🔻 ۵. رابطه «تکلیف» و «واقعیت» کانت می‌گوید که عمل اخلاقی باید مطابق با وظیفه باشد‌. وظیفه‌ای که به بداهت قابل درک است؛ درحالیکه مسؤولیت و تكلیف، یك مفهوم فلسفی انتزاعی است و تصدیق به این كه انسان دارای وظایفی است متوقف بر وجود حقایقی است كه باید آنها را به عنوان یك واقعیت‌های موجود درك كند. 🔻 ۶. جایگاه «نیت» در فلسفه اخلاق کانت توجه به مسأله نیت در حقیقت یكی از نقاط قوت نظریه اخلاقی كانت است. اما متأسفانه ایشان درباره متعلق نیت به كج راهه رفته است. در اینجا به ذكر این نكته بسنده می‌كنیم كه نیّت صورت گزافی و گتره‌ای در انسان پدید نمی‌آید، بلکه نیازمند مقدمات و مبادی نفسانی خاصی است که مبتنی بر شناخت‌های عقل نظری است. سخن اینجاست که ورای نیت انجام وظیفه، نیّتی دیگر وجود دارد که فرد به دنبال کمال است. و اگر چنین نباشد به تسلسل می‌انجامد. اما کانت تأکید می‌کند که اگر کسی برای رسیدن به کمال کاری انجام دهد، آن عمل اخلاقی نخواهد بود. 🔻 ۷. ناکافی بودن معیار كانت معیار اخلاقی بودن یك كار را تعمیم پذیری قاعده‌ای كه آن كار بر اساس آن صورت می‌گیرد می‌دانست؛ در حالی كه تعمیم‌پذیری یك قاعده، به خودی خود، اخلاقی بودن، آن را تضمین نمی‎كند. 🔻 ۸. عدم ارائه راه حل برای موارد تزاحم کانت ادعا می‌کند که وظایف اخلاقی همگی مطلق بوده و هیچ گونه استثنایی را نمی‌پذیرند. با این وجود وی نمی‌تواند برای مواردی که وظایف با هم در تعارض افتند، پاسخی ارائه دهد. در واقع برای رفع تزاحم رفتاری، برنامه‌ای ندارد‌. 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۹۲-۲۹۸ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ۳۰ 🧩 مکتب سعادت‌گرایی (واقع‌گرایی) سعادت‌گرایی ریشه در اندیشه‌های حکمای یونان باستان دارد. این مکتب بر این باور است که سعادت و کمال، هدف نهایی اخلاق و ارزش‌های اخلاقی هستند. هرچند در تعریف سعادت و کمال اختلاف نظر وجود دارد، اما همگی بر اهمیت آن تأکید دارند. در این فصل، دیدگاه سه فیلسوف بزرگ یونان، سقراط، افلاطون و ارسطو، مورد بررسی قرار می‌گیرد. ۱. دیدگاه سقراط: سقراط بر خودشناسی و اهمیت فضیلت تأکید دارد و معتقد است که فضیلت و دانش ارتباط نزدیکی دارند. او به حیات اخروی و جاودانگی روح نیز اعتقاد داشت و بر این باور بود که انسان‌ها باید خود را بشناسند و از طریق تحصیل فضیلت و حکمت به سعادت دست یابند. او همچنین بر اهمیت تعریف مفاهیم اخلاقی تأکید می‌کرد و می‌کوشید تعاریف کلی و صحیحی از مفاهیم مانند عدالت و دوستی ارائه دهد. وی معتقد بود که علم و فضیلت یکی هستند و هیچ کس آگاهانه بدی نمی‌کند. به این ترتیب، شناخت صحیح از مفاهیم اخلاقی می‌تواند انسان را از نسبی‌گرایی اخلاقی نجات دهد و به او کمک کند تا به فضیلت و سعادت واقعی دست یابد. ۲. دیدگاه افلاطون: افلاطون، که شاگرد سقراط بود، با نظریه «مُثُل» خود، مفاهیم کلی را واقعی و مستقل از اشیاء محسوس می‌داند. او معتقد است که این مُثُل، واقعیت‌های عینی و ابدی هستند که انسان‌ها باید به شناخت آن‌ها بپردازند. افلاطون بر این باور است که سعادت حقیقی در پیروی از فضیلت و شناخت حقایق نهفته است. او همچنین به ازلی و ابدی بودن روح اعتقاد دارد و می‌گوید که روح قبل از تعلق به بدن، با عالم مُثُل ارتباط داشته و پس از ورود به این دنیا، آن دانسته‌ها را فراموش کرده است. بنابراین، سعادت در بازگشت به آن عالم و شناخت مجدد حقایق است. ۳. دیدگاه ارسطو: ارسطو، در مقایسه با سقراط و افلاطون، نظریه‌ای نظام‌مند ارائه می‌دهد و سعادت را به عنوان هدف نهایی انسان معرفی می‌کند. او فضیلت را به دو دسته عقلانی و اخلاقی تقسیم می‌کند و معتقد است که فضیلت در انتخاب حد وسط میان افراط و تفریط نهفته است. ارسطو همچنین بر این نکته تأکید دارد که سعادت باید در طول زندگی تحقق یابد و نه فقط در لحظات خاص. او بر این باور است که فضیلت اخلاقی چیزی است که انسان را در وصول به این هدف فطری یاری می‌دهد. ✍ نقد و بررسی: ۱. مسأله حیات ابدی: نقطه مثبتی که در نظریه سقراط وجود دارد و به نظر می‌رسد از اهمیت زیادی برخوردار است، تأکید بر حیات ابدی و جاودانگی روح است. در حالی که ارسطو به این حقیقت توجه چندانی ندارد. آیا می‌توان سخن از خوشبختی واقعی به میان آورد بدون توجه به حیات ابدی و حقیقی انسان؟ ۲. نظریه مُثُل: سعادت‌گرایی افلاطونی مبتنی بر نظریه مُثُل است. درستی این مبنا محل بحث است. آیا واقعاً مثال‌هایی که افلاطون معتقد است، واقعیت دارند و با ادله عقلی قابل اثبات‌اند؟ این مسأله نیاز به بررسی‌های عمیق‌تری در مباحث فلسفی و معرفت‌شناسی دارد. ۳. علم به عنوان علت تامه عمل: سقراط و افلاطون علم را علت تامه عمل می‌دانستند و حکمتی را که به فضیلت منجر می‌شود، ام الفضایل تلقی می‌کردند. اما این سخن قطعاً درست نیست. تجربیات شخصی هر فرد نشان می‌دهد که دانستن، علت تامه عمل کردن نیست. بسیاری از افراد با وجود آگاهی از بدی یک عمل، به آن عمل دست می‌زنند. این موضوع در آیات قرآن نیز مورد تأکید قرار گرفته است؛ «وَ جَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوّاً» ۴. ناکافی بودن معیار اعتدال: نقطه مثبتی که در نظریه ارسطو وجود دارد، مسأله اعتدال است. اما به نظر می‌رسد این معیار از کارآیی لازم برخوردار نیست. با این معیار نمی‌توان فضایل و رذایل اخلاقی را به درستی شناخت. برای شناخت فضایل و رذایل، ابتدا باید همه قوای انسانی و هدف نهایی را شناخت و سپس به بررسی تزاحم این قوا پرداخت. ۵. ناکافی بودن علم حصولی: اشکال دیگری که به طور مشترک بر نظریه سقراط، افلاطون و ارسطو وارد است، این است که کمال حقیقی انسان تنها در سایه علوم حصولی نیست. علم حصولی هرچند قوه عاقله را تقویت می‌کند، اما این همه مقام انسانیت نیست. بسیاری از افراد با وجود داشتن علم، از نظر اخلاقی و معنوی در سطح پایینی قرار دارند. این موضوع نشان می‌دهد که کمال و سعادت انسانی نیازمند ارتباط با خدا و علم حضوری است. 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۹۹-۳۲۴ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ٣١ 🧩 نظریه اخلاقی اسلام (واقع‌گرایی) ١ 1⃣ شرایط یک نظام اخلاقی معقول و مقبول 🔻 انتزاعی بودن مفاهیم اخلاقی: موضوع قضیه اخلاقی مثل عدالت‌ورزی، ستم‎گری، از دسته عناوین انتزاعی است كه بر افعال اختیاری انسان صدق می‎كند؛ بنابراین، فعل اختیاری از آن جهت كه دارای یك ماهیت خاصی است، موضوع قضیه اخلاقی قرار نمی‌گیرد. همچنین مفاهیمی كه در ناحیه محمول قضایای اخلاقی واقع می‎شوند،‌ از قبیل مفهوم باید، نباید، خوب، بد و امثال آن،‌ در واقع از ضرورت بالقیاس حكایت می‎كنند. و از نوع مفاهیم فلسفی‌ هستند؛ یعنی ذهن ما با تلاش خود، روی عناوین اولیه از تأثیر مثبت یا منفی‌ای كه موضوع قضیه در وصول به اهداف اخلاقی دارد آنها را انتزاع می‌كند. 🔻 اخباری بودن جملات اخلاقی: احکام اخلاقی به عنوان جملات خبری، حقیقتی را از واقعیت‌های نفس‌الامری بیان می‌کنند و قابلیت صدق و کذب دارند. به تعبیر دیگر، حقیقت احكام و جملات اخلاقی، از نظر حكایت‌گری و كاشفیت از واقع، هیچ تفاوتی با احكام و جملات تجربی و ریاضی ندارد. 🔻 بدیهی اولی نبودن قضایای اخلاقی: احکام اخلاقی همواره نیاز به کبرای کلی برای اثبات دارند و نمی‌توان آن‌ها را به صورت بدیهی و بدون استدلال پذیرفت. 🔻 جایگاه عقل، تجربه و وحی در حكم اخلاقی: تطبیق کبرای کلی بر مصادیق ممکن است به کمک عقل، تجربه یا وحی باشد. در مواردی که عقل به تنهایی قادر به تشخیص نیست، وحی و هدایت‌های الهی ضروری است. 🔻 كمال حقیقی به عنوان مصداق نتیجه مطلوب در حكم اخلاقی: مصداق نتیجه مطلوبی كه در كبرای عقلی منظور شده، در واقع كمال حقیقی انسان خواهد بود كه اگر آن را بشناسیم خواهیم دانست كه ملازم با سعادت انسان هم هست. یعنی سعادت حقیقی انسان از كمال حقیقی‎اش منفك نیست. 🔻 معیار ارزش‌گذاری افعال اخلاقی: ارزش افعال بر اساس تأثیر آن‌ها در کمال و سعادت انسان تعیین می‌شود. افعالی که تأثیر مثبت دارند، ارزش مثبت و افعالی که تأثیر منفی دارند، ارزش منفی خواهند داشت. 🔻 نقش اختیار و آگاهی: ارزش اخلاقی در سایه انتخاب آزادانه و آگاهانه حاصل می‌شود بر این اساس اگر كاری از روی غفلت و بدون توجه به تأثیر آن در كمال مطلوب انجام بگیرد، ارزشی نخواهد داشت. 🔻 اختلاف مرتبه در ارزش‌های اخلاقی: ارزش‌های اخلاقی از نظر تأثیر بر کمال انسان متفاوتند و برخی افعال سریع‌تر و مؤثرتر به کمال می‌رسند. 🔻 منشأ و راه حل اختلافات اخلاقی: اختلافات اخلاقی ناشی از عدم شناخت درست کمال مطلوب و نقص در جهان‌بینی است. برای رفع این اختلافات، نیاز به هدایت‌های وحیانی وجود دارد. 🔻 رابطه اخلاق و جهان‌بینی: اخلاق مسأله‎ای جدا و بریده از جهان‎بینی نیست؛ شناختن كمال مطلوب انسان، مسأله‎ای فلسفی است و به نوع جهان‌بینی افراد بستگی دارد. 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۳۲۵-۳۳۱ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
@Philosophy_Sandwichاعتباریات علامه طباطبایی.mp3
زمان: حجم: 43.01M
🪞 | اعتباریات علامه طباطبایی 00:40 پیشینه بحث اعتباریات 10:30 فلسفه زبانی و اعتبار 17:15 تعریف اعتبار به عمل ذهنی 24:32 جملات زبانی و حالت ذهنی 36:27 تعریف معنای اعتباری 47:06 اعتبار در افعال اختیاری 53:36 اشکال اول اين نظریه 01:07:14 اشکال دوم این نظریه 01:09:40 اعتباریات در اخلاق 01:15:08 اشکال این نظریه 01:22:26 استدلال علامه بر اعتباریات و بررسی آن 👤 دکتر 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ٣٢ 🧩 نظریه اخلاقی اسلام (واقع‌گرایی) ٢ 2⃣ اصول لازم برای تبیین نظام اخلاقی اسلام 🔸 واقع‌گرایی در اخلاق: مفاهیمی كه در اخلاق به عنوان مفاهیمی ارزشی به كار می‎رود، مستقل از مفاهیم نظری و عینی نیست. به عبارت دیگر، ایدئولوژی مبتنی بر جهان بینی است. با پذیرفتن این اصلْ بسیاری از نظریات اخلاقی خود به خود ابطال می‎شوند. نظریاتی كه مبتنی است بر این كه مفاهیم اخلاقی از مفاهیمی است كه عقل عملی، مستقیماً درك می‎كند و هیچ رابطه‎ای با واقعیات عینی ندارد و یا این كه مفاهیمی است انشائی و حكایت از واقعیات و حقایق خارجی نمی‎كند و به وسیله امر و نهیِ آمر و ناهی تحقق پیدا می‎كند، اعم از این كه آمر و ناهی خداوند باشد یا عقل یا اجتماع و یا هر منبع دیگری. 🔸 رابطه فعل اختیاری و نتیجه آن: رابطه میان افعال اختیاری و نتایج آن از نوع ضرورت بالقیاس است و باید و نبایدهای اخلاقی بیانگر این رابطه هستند. 🔸 پذیرش روح، جاودانگی، اصالت و تکامل آن: انسان دارای روحی است که مستقل و جاودانه است یعنی انسان فقط همین بدن مادی نیست. بلكه دارای روحی است كه می‌تواند تا ابد باقی بماند. با پذیرفتن این اصل، زندگی انسانْ بعد بی‌نهایت پیدا می‎كند. همچنین باید دانست قوام انسانیت به روح اوست و روح در ذات خود قابلیت تکامل دارد. و این تکامل از طریق افعال اختیاری و اراده انسان حاصل می‌شود. 🔸 حب ذات: انسان نه تنها خودش را دوست می‎دارد بلكه در ذاتش جوشش و میلی به سوی تكامل وجود دارد. و حب كمالات از شؤون حب ذات است؛ انسان چون كمالش را دوست می‎دارد اراده می‎كند كه یك كاری را انجام دهد. 🔸 گرایش روح به سمت بی‌نهایت: روح به سمت کمال بی‌نهایت گرایش دارد و این گرایش هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود. 🔸 مراتب طولی و عرضی روح: نفس با این كه موجود واحد بسیطی است ولی وجود ذومراتبی است. مراتبی كه معمولاً فیلسوفان برای آن ذكر می‎كنند حسی، خیالی، و عقلی است. ولی ما روی تعدادش تكیه نمی‎كنیم. اجمالاً نفس دارای مراتبی است و دست كم در بعضی از مراتب، شؤون مختلفی دارد. توجه به شؤون مختلف روح موجب انگیزه برای کسب کمال می‌شود و انسان باید بین این شؤون انتخاب کند. 🔸 لزوم جهت‌گیری کمالات به سوی کمال نهایی: کمالات نازله باید به کمال نهایی منتهی شوند و این کمال نهایی باید در راستای قرب الهی باشد. 🔸 نقش نیت در تکامل نفس: روح افعال اختیاری، نیت است. انگیزة نفس برای انجام این كار، چیزی است كه از خود نفس سرچشمه می‌گیرد. آن توجهی كه نفس پیدا می‎كند و انگیزه می‌شود تا بدن را به كار گیرد و كاری را انجام دهد همان است كه به این كار ارزش می‎بخشد. واین كار را مؤثر قرار می‌دهد، تا كمال برای نفس حاصل شود. اگر اراده نبود و اگر توجه نفس به این فعل بدنی نبود، هیچ كار بدنی موجب كمال نفس نمی‎شد. 🔸 تناسب نیت با شکل کار: هر انگیزه خاص رابطه مخصوصی با نوع كار و كمیت و كیفیت خاصی دارد، انگیزه تأمین سلامتی از راه تغذیه اقتضاء نمی‎كند كه انسان، سنگ بخورد یا مطالعه كند، بلكه مقتضیْ آن است كه ماده غذایی متناسب را انتخاب كند. كمیت و كیفیت این كار هم تابع آن انگیزه است. هر قدر قوی‌تر و شدیدتر باشد و یا ویژگی‎های خاصی داشته باشد در شكل و قالب كار، متجلی می‌شود. ولی نكته قابل توجه این كه گاهی كاری ممكن است با انگیزه‎های مختلف انجام گیرد. از هر انگیزه‎ای هر كاری سرچشمه نمی‌گیرد. هر كاری را هم به هر نیتی نمی‌شود انجام داد. 🔸 انگیزه‌های طولی: یک کار ممکن است به چند انگیزه مختلف انجام شود، اما ارزش آن به انگیزه اصلی بستگی دارد. به عنوان مثال، اگر شخصی تحصیل علم را تنها برای کسب مال و سیر کردن شکم انجام دهد، ارزش کار او تابع همان انگیزه اولیه است و در نهایت به یک ارزش حیوانی و پست محدود می‌شود. بنابراین، تعیین ارزش کارها زمانی که چند انگیزه وجود دارد، به آنچه که اصالتاً مورد توجه نفس است وابسته است. 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۳۳۱-۳۴۰ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ۳۳ 🧩 نظریه اخلاقی اسلام (واقع‌گرایی) ۳ 3⃣ عناصر اصلی نظریه اخلاقی اسلام 🩸 ملاک ارزش: ارزش هر کار بر اساس تأثیر آن در کمال نفس تعیین می‌شود و هر کاری که به کمال حقیقی انسان کمک کند، ارزشمند است. 🩸 عالی‌ترین ارزش: کارهایی که موجب تقرب به خدا می‌شوند، بالاترین ارزش را دارند و هر کار که انسان را از خدا دور کند، بدترین رذیلت‌ها خواهد بود. 🩸 بی‌ارزش بودن: کارهایی که تأثیری در حرکت به سوی خدا ندارند، بی‌ارزش هستند و ارزش آن‌ها صفر است. 🩸 حسن فعلی و فاعلی: ارزش‌های اخلاقی تابع حسن فعلی و حسن فاعلی هستند و هر دو باید در نظر گرفته شوند. 🩸 حد نصاب ارزش‌ها: ارزش‌ها در اسلام حد نصابی دارند که باید رعایت شود و افعالی که از ایمان به خدا و قیامت نشأت نگیرند، کمالی برای نفس ایجاد نمی‌کنند. 4⃣ کمال نهایی از دیدگاه اسلام 📌 قرآن كریم كمال نهایی انسان را قرب الهی می‎داند. وقتی قرب را تحلیل می‌كنیم می‌بینیم كه منظور از آن، قرب مكانی یا زمانی نیست؛ چون چنین رابطه‌ای فقط می‌تواند بین دو موجود جسمانی برقرار باشد. اما اگر یكی از طرفین خارج از ظرف زمان و مكان باشد رابطه زمانی و مكانی بین آن و امری كه خارج از زمان و مكان است، حاصل نخواهد شد. همین‌طور این قرب، یك امر اعتباری و تشریفاتی محض نیست بلكه دارای یك منشأ تكوینی است. قرب دارای معانی اعتباری، فلسفی و ارزشی است مقصود از قرب مورد بحث، قربی است كه علم و اراده انسان نقش اساسی را در آن ایفا می‌كند. یعنی قربی است كه محصول و معلول آگاهی و شناخت و اراده انسان است. ➖ ارتباط اطاعت با قرب: اطاعت از خدا موجب قرب به او می‌شود و این قرب باید در راستای شناخت و تسلیم به خدا باشد. ➖ راه رسیدن به کمال نهایی: عبادت و شناخت خدا شرط لازم برای رسیدن به کمال است و انسان باید به دنبال تقویت رابطه وجودی خود با خدا باشد. 5⃣ ویژگی‌های نظام اخلاقی اسلام 🔹 شمول نظام ارزشی: نظام اخلاقی اسلام شامل تمامی ابعاد زندگی انسان است و هیچ مسأله‌ای از مسائل زندگی نیست که تحت پوشش ارزش‌های اخلاقی اسلام قرار نگیرد. 🔹 انسجام درونی: بین ارزش‌های اسلامی آن چنان ارتباط معقول و منطقی وجود دارد كه می‌توان این مجموعه را به صورت درختی ترسیم كرد كه دارای ریشه‎ای قوی و مستحكم و تنه‎ای قدرتمند است. این درخت دارای شاخه‎های اصلی و فرعی است و جهت حركت تمامی آنها نیز به سمت بالا است. 🔹 قابلیت تبیین عقلانی: از آنجا كه اسلام به وجود نیازهای فطری در انسان قائل است و از طرف دیگر برای رسیدن انسان به آن هدف‌ها، افعال اخلاقی را واسطه می‎داند، می‌توان رابطه عقلانی بین اهداف و افعال را كشف كرد، از این جهت نظام ارزشی اسلام قابل تبیین عقلانی و فلسفی است. اگرچه نمی‌توان این ویژگی را به نظام اخلاقی اسلام منحصر كرد، اما به عنوان یكی از ویژگی‎های بارز آن محسوب می‌شود. 🔹 ترکیبی از ملاک‌ها: نظام اخلاقی اسلام به ابعاد مختلف وجودی انسان توجه دارد و محاسن و ویژگی‌های مثبت همه مکتب‌ها را در خود جمع کرده است. 🔹 حسن فعلی و فاعلی: از دیدگاه اسلام، تنها معیار ارزش، حسن فعلی نیست، بلكه باید حسن فاعلی نیز مد نظر قرار گیرد. لذا در بسیاری از آیات قرآن مجید «آمنوا»، حسن فاعلی و «عملوا الصالحات»‌، حسن فعلی، را در كنار هم ذكر می‎كند. كار صالحی كه از شخص بی‌ایمان صادر شود، انگیزه الهی نخواهد داشت، حداكثر این است كه محبوبیت پیش مردم و اشتهار را ایجاد می‎كند كه این همان مزد زحمات او است. البته موضوع نیت و انگیزه قلبی در مكتب اخلاقی «كانت» هم تا حدودی مطرح شده است، اما او حسن فاعلی را در پاسخ دادن به ندای وجدان و اطاعت از دستور عقل می‎داند، در حالی كه در اسلام، ملاك ارزشمندی اعمال، ارتباط قلبی فاعل با ذات لایزال الهی است. 🔹 مراتب داشتن ارزش‌ها: اسلام برای ارزش‌ها مراحلی را قائل است. دسترسی به بعضی از مراحل آن برای عموم میسّر است، اما رسیدن به مراحل بالا و بالاتر برای همه انسان‎ها میسّر نیست و این منحنی هر چه بیشتر به طرف بالا صعود كند، از بالا روندگان آن كاسته خواهد شد. مراتب ارزش اخلاقی در مكتب اسلام طیف وسیعی از ارزش‌ها را شامل می‌شود كه می‌توان برای آن مراحلی را تا بی‌نهایت قائل شد. 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۳۴۰-۳۵۷ 🔚 پایان 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
نقد و بررسی مکاتب اخلاقی.pdf
حجم: 28.24M
🔖 | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ✍ نویسنده: آیت الله 🧏 پایبندی به هر یک از مکاتب اخلاقی جهت و نظم خاصی را به زندگی هریک از ما انسان ها می‌دهد و تأثیرات شگرفی را در انتخاب رفتارهای اختیاری ما می‌گذارد. نقد و بررسی مکاتب اخلاقی کتابی است که به صورت مفصل به دسته بندی مکاتب و نظریات اخلاقی پرداخته و ضمن اقدام به شرح و توضیح این مکاتب که در دو دسته کلی واقع‌گرا و غیر واقع‌گرا جای می‌گیرند آن‌ها را به آوردگاه بررسی و نقد فرا می‌خواند. 📌 مجموعه ساندویچ فلسفه سعی کرده تا در این pdf مجموعه مباحث کتاب را به صورت خلاصه و موجز بدون کاستن از محتوای اصلی ارائه دهد. 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🧩 | فلسفه اخلاق 🎙 ۱۷ فایل صوتی و موضوعی 👤 دکتر 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات