🔸 نقدهایی بر ایده ی نیای مشترک
🔸 یکی از مسائل مهم در این راستا با فرض چارچوب کلی نظریه فرگشت، این است که آیا حیات با فقط و فقط یک نیای اولیه آغاز شده است یا با چندین نیای اولیه موازی مستقل؟
🔸 فقط در یک صورت میتوانیم به نحو علمی به این پرسش، پاسخ منطقی بدهیم که نظریهی علمی دربارهی آغاز حیات در اختیار داشته باشیم و حال آن که هنوز به چنین نظریه ای دست نیافته ایم.
🔸 در صورتی که به نظریه ای درباره ی آغاز حیات دست یابیم، آنگاه به پشتوانه ی این نظریه علمی میتوانستیم به نحو علمی و نه حدسی و یا فرضی، به این پرسش مهم پاسخ بدهیم که آیا وجود چندین نیای اولیه مستقل نامحتمل است یا میزان احتمال تحقق آن برابرو یا حتی بیشتر از میزان احتمال تحقق یک نیای انحصاری واحد است؟
🔸 چه بسا پس از یافتنِ نظریه ی مقبولی برای آغاز حیات، به این نتیجه برسیم که برخلاف ایده ی رایج، در جهان آر.ان.ای شکلگیری چند نیای مشترک به همان میزان محتمل است که شکلگیری یک نیای مشترک.
🔸 جالب توجه است که داروین نیز از یک یا «چند» نیای مشترک سخن گفته است.
🔸 تا زمانی که نظریه آغاز حیات را به دست نیاورده باشیم، ایده ی "نیای اولیه ی واحد" را میتوانیم به صورت یک اصل و فرض اولیه به کار بگیریم و چارچوب نظریه فرگشت را با آن کامل کنیم همچنان که اصل پنجم اقلیدس را در اصول هندسه قرار دادیم تا نظام اقلیدسی شکل بگیرد و دو هزار سال آن را به عنوان فکت اخذ کرده بودیم.
🔸 مطابق نظریهی "تکامل همگرا" گاهی اوقات ممکن است فشارهای انتخابی به نحوی بوده باشند که خصیصههای مشابهی را در گونه ها شاهد باشیم بدون آنکه خاستگاه آن خصیصهها مشترک باشند. مثلاً سیستمهای ردیابی صوتی در خفاش و دلفین و سیستمهای پروازی در خفاش و گنجشک به نحوی مستقل از یکدیگر تکامل یافتهاند.
🔸اگرچه دیدگاه ارتودکس و غالب کنونی معتقد است اثرگذاری "تکامل همگرا" در کل فرآیند حیات محدود بوده است و تغییراتی که میتواند در درخت حیات ایجاد کند، ناچیز است؛ اما مخالفان قرائت رایج و دگراندیشانِ فرگشتی نظر مخالفی دارند و معتقدند تکامل همگرا بیش از آن چیزی که زیستشناسان تصور میکردهاند در دورانهای گذشته، متداول بوده است.
🔸 مشابه با مسئله "تکامل همگرا" که دو گروه زیست شناسانِ ارتودکس و زیست شناسانِ دگراندیش در مورد میزان اثرگذاری آن در فرآیند تحول حیات، با یکدیگر اختلاف نظر دارند، در مورد نظریهی "انتقال افقی ژنها" نیز دو رویکرد مخالف هم وجود دارند. دگراندیشانِ مخالف، اثرگذاری انتقال ژنها را پدیدهای بسیار شایع در جهان زیستی میدانند.
🔸 براندازی ایده های مبنایی و بنیادی نظریه های علمی معمولا با مقاومت های بزرگی مواجه می شوند، اما تاریخ علم نشان داده است که فعالیت گروه های دگراندیشِ علمی میتواند مقاومت طرفداران ایده های نادرست را بشکند و ایده ی دیگری را جایگزین کند و یا اساسا نظام قبلی را از اساس متحول کند.
🔸آیا بعد از دستیابی به نظریه آغاز حیات، این اتفاق خواهد افتاد که به نحو علمی وجود چند نیای اولیه مستقل محتمل تر از یک نیای واحد ارزیابی شود؟
🔸 در نقطه ی آغاز حیات و تشکیل چندین نیای مستقل و کاملا متفاوت، فرآیند "تکامل همگرا" و "انتقال افقی ژنها" چه مقدار در تنوع گونه ها اثرگذار بوده اند؟
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
🔹 در حال تهیه پاسخ مفصلی به صورت ویس برای این بخش از پیام یکی از اعضای محترم کانال هستم.
🔹 ایشان دینباور نیستند و برغم این که با محدودیتهای علم آَشنا هستند، علمباورند و یکی از اعضای فعال کانال "فلسفه فیزیک و نقد علمگرایی" می باشند.
🔹 نکته ای که توسط رسانه های علمگرایی به شدت تبلیغ میشود، این است که علم با دین سرِ سازگاری ندارد و کرنش در برابر علم، منجر به تمرد از دین می شود.
🔹 آیا واقعا علم با دین ناسازگار است؟ کلا سازگار است یا به نحو جزئی ناسازگاریهایی هم در آن وجود دارد؟
🔹 به حول و قوه ی الهی، در حال تهیه ویسی هستم که به این پرسش مهم، پاسخی بدهم که شخصا به آن باورمندم.
🔹 ان شالله به زودی👇
🌷
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 شاید از برخی افراد این مطلب را شنیده باشید که نظریه های فیزیک همهاش مبتنی بر ریاضیات است و دانش ریاضیات هم که همهاش دو دو تا چهارتاست بنابراین پایههای دانش فیزیک، قرص و محکم است.
🔸 اما خوب است بدانیم که
1️⃣ اولا در بخشهایی از فیزیک، از ریاضیاتِ غلط استفاده شده است😳
2️⃣ ثانیا ریاضیات ( حتی همان بخشهایی که غلط نیست) هم همهاش از لحاظ اعتبار و منطقی بودن، مثل دو دوتا چهارتا نیست 😳
قسمتهایی از ریاضیات کلاسیکی که در فیزیک جدید مورد استفاده است، از نظر ریاضیدانان شهودگرا غلط است.
3️⃣ ثالثا خیلی از این چیزهایی که به اسمِ فیزیک و علم گفته میشود، برداشتهای متافیزیکی از فیزیک است و نه خودِ فیزیک.
4️⃣ رابعا استحکام یک ادعای مبتنی بر ریاضیات، به استحکام نگاشت میانِ ریاضیات و واقعیت نیز مربوط می شود.
🔸 کلیپ کوتاه فوق به بخش شماره 1️⃣ از چهار بخش فوق میپردازد🌺
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
10.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 اگر زحمات فیلسوفان علم و فیلسوفان فیزیک نمی بود، همه ی ما مثل قرن نوزدهمی ها، دیدگاهِ واقعگرایی علمی خام را نسبت به علم میداشتیم؛ اما خوشبختانه اکنون اینگونه نیست و اگر کسی دنبال مطلب باشد میتواند خودش را از آن دیدگاه خاماندیشانه ی قرن نوزدهمی نجات بدهد.
🔸 خوب است بدانیم که مدافعانِ کنونی واقعگرایی علمی هم واقعگرایی خام را قبول ندارند و به برکت زحمات ضدواقعگرایان، از آن ادعاهای قرن نوزدهمی کوتاه آمده اند.
🔸 اما متاسفانه واقعگرایی خام به همان سبک قرن نوزدهمیاش به وفور در بین دانشجویان و حتی اساتید دانشگاه وجود دارد و علتش هم این است که فیزیک را یاد گرفته اند اما فلسفه فیزیک را نه! علم را یاد گرفته اند اما فلسفه علم را نه! ریاضیات را یاد گرفته اند اما فلسفه ریاضیات را نه😭
🔸 آرزوی شخصی من این است که بتوانم دیدگاه واقعگرایی خامِ موجود در ذهن بعضی از دانشجویان و دانش آموزان کشورم را اصلاح کنم.
🔸و برای تحقق این آرزوی قلبی، ساعتها وقت میگذارم و انرژی صرف میکنم و هزینه میکنم تا شاید بتوانم به سهم خودم، به هموطنانِ ناآگاهِ خودم که با یک معیارِ غلط، به داوری گزاره ها و ادعاها میپردازند کمک کنم.
🔸 کسی که با محک و معیارِ غلط به بازار طلافروشان میرود، فلزات زرد را به جای طلا ارزیابی میکند و میخرد و طلاهای واقعی را به عنوان فلزات زرد سنجش میکند و دور می افکند😭
🔸 بخشی از استدلالهای علیه واقعگرایی علمی را در کلیپ فوق بشنوید👆
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
🔸 داشتم در یکی از کانالهای آتئیستها میچرخیدم که این یادداشت، توجه من را به خود جلب کرد👆
🔸 نکات جالبی در این پیام وجود دارد اما نکته ی جالبتر این است که:
🔸یک باور غلط ( منحصرسازی کسب آگاهی و معرفت فقط به ساینس) میتواند خیلی از باورهای واقعی مهم و معنابخش را نابود کند.
🔸 پیدا کنید پرتقال فروش جذاب داستان را؟
🔴 اگر ما اساتید و معلمان، از همان دوران دبیرستان نحوه ی نگاهِ صحیح به ساینس را به بچه ها آموزش میدادیم، دیدگاه واقعگرایانه ی خام به نظریه های علمی و فروغلتیدن در علمگرایی رادیکال را امروز تا این حد و اندازه شاهد نبودیم.
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
15.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 تنظیم دقیق از نظر راجر پنروز
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
🔸در چه مواقعی ما انسانها به استاندارد دوگانه متوسل می شویم؟
🔸سه نفر برای مصاحبهی استخدام، به محل شرکت مراجعه کردند.
🔸مصاحبهگر هر سه نفر را همزمان به اتاق مصاحبه دعوت کرد.
🔸او به هر سه نفر اطمینان داد که عدالت را کاملا رعایت خواهد کرد🌺🌺
🔸 مصاحبه گر شرط پذیرش در مصاحبه را بدین نحو تعریف کرد که یک یا چند سوال میپرسم، اگر همه سوالات را پاسخ دادید، قبول خواهید شد.
🔸سوالی که از نفر اول پرسید، یک سوال ریاضیاتی بود: 2 ضربدر 2 می شود چند؟
🔸سوالی که از دومی پرسید هم یک سوال ریاضیاتی بود: 10 ضربدر 20 می شود چند؟
🔸دو نفر اول پذیرفته شدند و نوبت به نفر سوم رسید. مصاحبه گر از او هم یک سوال ریاضیاتی پرسید: اثبات قضیه فرما!
🔸نفر سوم اثباتِ قضیه فرما را بلد بود اما بدون این که پاسخ را بگوید، اتاق مصاحبه را ترک کرد.
🔸 سبک سوالات مطرح شده از ناحیه مصاحبهگر، حاکی از حاکمیت استاندارد دوگانه در این اتاق است.
🔸 وجود استاندارد دوگانه نشان دهنده ی وجود یک عامل تعیین کننده ی دیگر برای انتخابهای شخصِ انتخابگر است.
🔸 آن چیزی که تعیین کننده ی نهایی است، همان عامل دیگر است.
🔸 آن عامل سوم به گونه ای است که عقربه ی پذیرش ها را همواره به همان سمتی میکشاند که مصاحبه گر میخواهد اما در قالبی که ظاهر خوبی داشته باشد.
🔸 وقتی از استاندارد دوگانه استفاده میکنیم، غالبا ژست حقیقتجویی و عدالتطلبی هم به خود میگیریم اما در حقیقت داریم خودمان را فریب می دهیم زیرا آن عاملی که قوای ادراکی ما را دارد فریب میدهد، کنشگریهای آن عامل سوم است.
🔸 مرگ بر عامل شومِ سوم
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
فلسفه فیزیک & فلسفه ریاضیات & فلسفه زیست شناسی & نقد علمگرایی
👇👇👇
🔸 در این یادداشت، میخواهم سخنان یکی از مخالفان جدی نظریه فرگشت را بیاورم. از آنجا که برخی از اعضای کانال تلگرامی من، به محض این که سخنی را از یک طرفدار طراحی هوشمند مینویسم، کانال را ترک میکنند، لذا قبل از هر چیز، تصویر بالا را ارسال کردم تا به این نکته تذکر داده باشم که داشتنِ تحملِ شنیدنِ نظراتِ مخالفانِ باورهای ما، لازمه ی رشد و بالندگی فکری ماست.
🔸 فیلیپ جانسون میگوید: زیستشناسان فرگشتی فرضیات خود را به عنوان واقعیت بیان میکنند. آنها مفروضات خود را ابتدا با قاطعیت مطرح میکنند و در مرحلهی بعد، با آن مفروضات مانند دلیل رفتار میکنند. یکی از اولین چیزهایی که در مطالعاتم متوجه آن شدم این بود که برخی زیستشناسان فرگشتی نمیتوانند تفاوتی بین آنچه ثابت کردهاند و آنچه صرفا فرض گرفته اند، قایل شوند. آنها واقعا این تفاوت را درک نمیکنند.
🔸همین موضوع انگیزهای برای من شد تا کتاب "محاکمهی داروین" را بنویسم. این کتاب در واقع نقدی است به شیوهی استدلال نادرست که با عنوان علم مشروع ارایه شده است.
🔸 محاکمهی داروین در زمینهی علوم فرگشتی است. این کتاب به شکل نسبتا کاملی به جزییات علمی میپردازد...... آنچه جامعهی علمی فرگشتی را هدایت میکند شواهد نیست، بلکه موضعی فلسفی است که به رغم وجود شواهدی خلاف آن، از آن پشتیبانی میکنند. در واقع این کتاب برای افرادی است که به دنبال عمیق شدن در وجه علمی این موضوع هستند.
🔸اساتید دانشگاه در هنگام ارائه ی نظریه فرگشت، صریحا چنین نمیگویند که میخواهند شما را متقاعد کنند که طبیعتگرایی درست است، زیرا آنها ابتدا با فرض طبیعتگرایی کار را شروع میکنند و بقیهی چیزها در پی آن نتیجه گرفته میشود.
🔸 دانش آموزان و دانشجویان باید بدانند که این نتیجهگیریها از کجا ناشی میشود. مربیان مدارس دولتی چیزی را به دانشآموزان آموزش نمیدهند که تضعیف کنندهی فلسفهای باشد که در پی القای آن به دانشآموزاناند، همان فلسفهای که به خودشان هم آموزش داده شده است.
( منظور ایشان اساتید آمریکایی و معلمانِ مدارس آمریکایی است و نه ما اساتید و معلمانِ ایرانی. ما معلمان و اساتیدِ ایرانی که اینجوری نیستیم بحمدالله! ما در کنارِ آموزش نظریه ها، نحوه ی تفکر نقاد راجع به مبانی فلسفی نظریه ها و پیشفرضها را هم به بچه ها یاد میدهیم و به همین دلیل هم هست که در بین هزار دانشآموز و دانشجو حتی یک علمگرای رادیکال هم پیدا نمیشود😊)
🔸 اگر بخواهید چیزی را جلو مردم قرار دهید که به نحوی وارد ذهنشان شود و آن را بپذیرند، راهش این است که آن موضوع را مستقیما به آنها نگویید، زیرا در این صورت حالت دفاعی به خودشان میگیرند. زمانی که موضوعی را مستقیما مطرح میکنید، طرف مقابل میتواند آن را تشخیص دهد و استدلالهای متقابل برایش ارایه کند. کاری که باید انجام دهید این است که آن موضوع را فرض بگیرید و به صورت پنهانی در بین مفروضات بیان نشده و در پشت مطالبی که در ظاهر آموزش میدهید، مطرح کنید. این چیزی است که در سیستم آموزشی در حال رخ دادن است. 👌
🔸من در این مورد با داروینیستها موافقم که دانشآموزان باید در مورد فرگشت بیشتر بیاموزند. تفاوت ما با هم این است که داروینیستها به دنبال القای داروینیسم به دانشآموزان هستند در حالی که من به دنبال آموزش اشکالات داروینیسم هستم. من میخواهم به دانشآموزان نشان دهم که چرا شواهد فسیلی تا این حد با داروینیسم ناسازگارند و چهگونه داروینیسم با اشاره به چند نمونهی پراکنده و مجزا تمام آن چیزی را که با فرضیههایشان ناسازگار است، نادیده میگیرد.
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi
فلسفه فیزیک & فلسفه ریاضیات & فلسفه زیست شناسی & نقد علمگرایی
🔹 پرسش: درود دکتر عزیز صبح آدینه تون به نیکی و شادابی چگونه میتوانید این همه شواهد موید نظریه فرگشت
سلام و درود. صبح شما به خیر و نیکی
با توجه به این که شما آشنایی کاملی با ساینس دارید و به قول خودتون سالها در زمینه ی فلسفه علم هم مطالعه کرده اید، لازم است سه مطلب را خدمت تون عرض کنم:
نکته اول این که آن چیزی که در علم دارای اهمیت است، چارچوب نظریه است و نه شواهد.
چارچوبها عوض شوند، شواهدها هم به نوعی دیگر جای خود را بازخواهند یافت.
شواهدی که فیزیک نیوتنی را تایید می کرد؛ بعد از فروپاشی این چارچوب و فراگیری چارچوب مکانیک کوانتومی، در چارچوب جدید هم مطابقت خود را نشان داده است.
بنابراین تبیین شواهد کنونی به معنای درستی نظریه کنونی نیست زیرا تاریخ علم نشان داده است که شواهد همواره میتوانند در نظریه ی بعدی که ادعاهای هستی شناسانه ی آن از زمین تا آسمان با نظریه کنونی تفاوت دارد، هم تبیین شوند به شکلی دیگر و چه بسا زیباتر و عقلانی تر.
نکته دوم این که شواهد هیچگاه همه ادعاهای هستی شناسانه ی یک نظریه را متعین نمی کند بلکه آن را به نحو ناقص متعین میکند.
نکته سوم این که تا زمانی که چارچوب کنونی تغییر نکرده است، آن چه برای عموم ارائه میشود، دفاع از چارچوب است و ارائه ی شواهد متعددی که میتواند این چارچوب را تثبیت کند و عوام را اقناع نماید و معمولا در این مواقع مردم نمیتوانند نادرست بودنِ چارچوب را باور کنند
به عنوان مثال اگر در زمان استیلای چارچوب نیوتنی ( قرن هجدهم و اوایل نوزدهم) به مردم عامی میگفتید که برادر من! یک احتمال اپسیلونی بده که شاید شاید شاید حرف نیوتن درست نباشد؛ در این هنگام او احتمالا به شما میگفت: کسی که به این همه شواهد موید نظریه نیوتن اعتنا نداشته باشد، عقلانیت را زیرپا گذارده است.
اگر چنین پاسخ میدادید که برادر عزیز! در پیشفرضهای مکانیک نیوتنی چندتا ادعای مبهم و مشکوک و صرفا ادعا و فرض وجود دارد، باز احتمالا این جواب را می شنیدید که آیا تو بهتر میفهمی یا این همه دانشمند و ریاضیدان.
فکر کنم تاریخ تکرار میشود
🌺
🔸 آدرس کانال:
https://eitaa.com/joinchat/4151312776C40b546a933
🔸 انتقادات و پرسش ها را به آیدی زیر ارسال بفرمایید.
@Reza_zia_tohidi