eitaa logo
فلسفه علوم اجتماعی
429 دنبال‌کننده
32 عکس
9 ویدیو
39 فایل
تاملاتی در باب «فلسفه، امر اجتماعی و نظم» ارتباط با ادمین: مهدی سلطانی @msoltani41
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حمید پارسانیا
📘کتاب فلسفه و روش علوم اجتماعی اثر جدید استاد حمید پارسانیا 🔹این کتاب مشتمل بر ده گفتار و مقاله است که بخشی از عقبه‌های معرفتی علم مدرن که اولا، بیشتر هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی است و ثانیا، تأثیر مباشر و قریب در هویت علم دارند، اشاره کرده و تطورات این عقبه‌ها را در تعامل با تحولات علم پیگیری کرده است. 🔸هم‌چنین به موازات آن عقبه‌های متناظر با آن‌‌ها را در فرهنگ اسلامی و خصوصا ایرانی دنبال کرده و ظرفیت‌های منطقی آن‌ها را برای تعامل و تدوین دانش‌ها و نظریه‌های مورد نیاز جامعه اسلامی به بحث و گفتگو گذاشته است. 🔻مهم‌ترین مفاهیمی که در این اثر از دو بعد هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی موضوع بحث بوده‌اند این موارد است: عقل، وحی، نقل، شهود، روش و علم تجربی، تجریدی و نیز علم سکولار و علم دینی. 🔹هفت گفتار و مقاله‌ منتشر شده در این اثر در طرح گفتمان نخبگان علوم انسانی از سال 1394 تا کنون ارائه شده است و گفتار و مقاله دیگر مربوط به نشستی در وزارت علوم اندونزی در جاکارتا، بیروت و آخرین آنها نیز در مجمع عالی حکمت قم بوده است. 🔸این کتاب با توجه به شبکه‌ مفهومی نظریه‌های علمی و مفاهیم فرادست و فرودست آنها و حضور آنها در فرهنگ رقیب، تلاش می‌کند به حضور چالش‌های فرهنگی مدرن در متن و حاشیه فرهنگ اسلامی اشاره کرده و راهبرد مواجهه خلاق با آن را طرح نماید. 🔻این راهبرد را می‌توان در مسیر توجه به فلسفه علوم اجتماعی و یا فلسفه و روش علوم اجتماعی جستجو کرد و لکن مسیری که اثر پیش‌ِ رو معرفی می‌نماید، مقید به مسائلی نیستند که در چند دهه اخیر در کشورهای اروپایی به‌گونه‌ای سیال و متنوع محل بحث قرار گرفته‌اند، بلکه به موازات مسائل مدرن، به مسائل در چارچوب فرهنگی موجود در فرهنگ اسلامی که متأثر از عقل، نقل، وحی، شهود و تجربه است می‌پردازد. این کتاب به همت انتشارات بوستان کتاب و همکاری موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منتشر شده است. 💠 @parsania_net
نسبتی ویژه با طبیعت لازمه انسانیت ✍محمد وحید سهیلی حضرت امام خمینی(ره) در کتاب شرح چهل حدیث از استاد خود آیت الله شاه ابادی(ره) نقل می کنند که حالت روحی حضرت آدم، علیه السلام، این بود که توجه به ملک خود نکند و مجذوب عالم غیب و مقام قدسی باشد، و این حرکت آدم، علیه السلام، را از آدمیت سلب می کرد، پس حق تعالی شیطان را بر او مسلط فرمود تا او را متوجه به شجره طبیعت کند و از آن جاذبه ملکوتی او را به ملک منصرف کند(1).‏ این جملات از این حیث حائز اهمیت است که ضرورت توجه به کثرات را لازمه انسانی انسان می¬داند. در غیر اینصورت انسان دیگر نیست بلکه ملک است و حال آنکه غرض از خقت انسان، نمودار گشتن کمالات انسانی است. به ضرورت عقلی-قرآنی سیر تکمیل انسانیت از میان کثرات میگذارد. از همین رو خداوند از تلقی کلمات برای توبه آدم سخن به میان می¬آورد و نه القاء(2). کلمه تلقی، بر ضرورت سیر از کثرت به وحدت برای دریافت آن کلمات دلالت دارد. بنابراین در عباراتی که بر جهنمی، پست و... بودن دنیا دلالت دارند به معنای نفی توجه بالکل از جهن طبیعیت و دنیا نیست. بلکه نفی توجه به و تکثرات از آن جهت که فقط تکثراند؛ می¬باشد. اما در وجه ایجابی نیاز است نوعی دیگر از توجه به دنیا و نسبت کثرت و وحدت را سامان ببخشیم. در این معنا از هبوط نه تنها مستلزم انکار صعود و تکامل انسان نیست بلکه حتی شاکله نظری مناسبی را نیز برای آن پدید می آورد. در سایه هبوط بسیاری از مفاهیم جدی انسانی نظیر غربت، اضطراب، تشویش، بیگانگی، تلاش، امید، تعهد، مسدولیت و مانند آن معنا می یابد(3). از لوازم این چشم انداز ویژه در نظام دانش و طبقه بندی علوم، تفسیری ممتاز از نسبت علوم نظری و عملی است. لذا در دیدگاه فلسفی امام خمینی(ره) در عقل نظری و عملی هر دو عمل لازم است. و همانطور که عقل نظری به عقل عملی بازمی-گردد، عقل نظری هم به عقل عملی بازگشت می¬کند. و لذا در عقل نظری که درک و علم است نیز عمل لازم است(4). 1. امام خمینی(ره)، شرح چهل حدیث، ص 621 2. صحیفه امام خمینی(ره)، ج18، صص455-454 3. حمید پارسانیا، هستی و هبوط(1389)، دفتر نشر معارف، ص 27 4. امام خمینی(ره)، تقریرات فلسفه، ج3، ص 340
انا لله و انا الیه راجعون دکتر ، متفکر گرانقدر سحرگاه شب قدر بیست و سوم به رحمت خدا رفت. پیامبر اکرم ص فرمود: مرگ عالِم مصیبتی جبران ناپذیر و رخنه ای بسته ناشدنی است. او ستاره ای است که غروب می کند. مرگ یک قبیله آسانتر از مرگ یک عالم است.
عماد علوم اجتماعی انقلاب اسلامی روح استاد گرانقدرم دکتر عماد افروغ (رحمت الله علیه)، متفکر، جامعه شناس و روشنفکر جبهه فکری انقلاب اسلامی، در سحرگاه شب قدر به ملکوت اعلی پیوست و خانواده، جامعه دانشگاهی، شاگردان و دوستداران خود را به سوگ نشاند. برای من طلبه که در هر سه مقطع تحصیلات دانشگاهی، توفیق تلمذ و دانشجویی اش را داشتم، دکتر افروغ نمونه روشنفکر انقلاب اسلامی بود. هم نظریه پرداز و منتقد بود و هم مجاهد و عامل. در ساحت نظر بر عماد اندیشه کل گرایی توحیدی اسلامی امام خمینی تکیه داشت و در ساحت عمل بر عدالت و رعایت حقوق الناس فروغ می بخشید. معرفت و استمرار آرمان های انقلاب اسلامی و اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی در کانون نظرورزی و کنش‌گری علمی و سیاسی او قرار داشت. غرق نشدن و غرق نکردن در جامعه شناسی اغترابی مدرن و پست مدرن و آگاهی عمیق به لزوم فهم تأصیلی رخداد عظیم انقلاب اسلامی، او را به حکمت متعالیه رسانده بود و لذا تاکید داشت که رهبر انقلاب اسلامی اگر تفکر حکمی متعالیه نمی داشت، نمی توانست راهبر و رهبر جامعه و انقلاب اسلامی باشد.لذا معتقد بود؛ امام خمینی(رضوان الله علیه) ، با غرق شدن در خداوند، بعد از متنعم شدن از سفره برکات زاید الوصف او در سفر چهارم ، ماموریت رهنمونی مردم به سمت خدا را یافته است». او باورمند به امام، انقلاب و مردم، نگران فاصله گیری جامعه معاصر ایران، از هویت تاریخی یکتاپرستانهِ ته نشین شده و صبغه فرهنگی توحیدی عمیق آن بود. جامعه سیاست زده و اقتصاد زده ایران را دچار عارضه گست می دید لذا اخلاق گرایانه، نهاد سیاست را در کنار نهاد علم (حوزوی و دانشگاهی) نقد می کرد. روشنفکری اصیل را جز با «محتواگرایی و تولید علم» و ملاحظه نسبت «روشنفکری و اصل گرایی فلسفی» ممکن نمی دانست. گرچه خود را به حضور در حاشیه قدرت جمهوری اسلامی می کشاند اما عمیقاً به کانون انقلاب اسلامی دلبسته بود و در متن سیاست فرهنگی حاضر بود. دلبسته دنیای خنثی و سرد دانشگاهی نبود، لازمه عمل روشنفکری را تعهد به خدا و پاسخگوی به مردم می دانست. روشنفکری را دعوت به هزینه دادن و درافتادن با واقعیتی که آن را «شبکه های القایی و اغوایی قدرت» می نامید می کرد تا روشنفکر، از خلال آن ابزار هژمونی و استیلای قدرت دولتی نشود مردمی بماند و نقد تعالی بخش کند. فرهنگ ایده او برای هدایت سیاست و فرو نشاندن طغیان اراده معطوف به قدرت بود. لذا بر « فرهنگ شناسی و حقوق فرهنگی»، «هویت ایرانی و حقوق فرهنگی» «پیوند اخلاق و سیاست»تمرکز داشت و بر «بازخوانی هویت در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» تاکید می نمود. گرچه روزنگاشت او پس از ابتلایی سخت، در سحرگاه شب قدر به سطر آخر رسید اما «فریادهای خاموش» او را هرگز فراموش نخواهیم کرد. استاد ما «رهایی را در عاشورا » می دید و «حس و حالی با نهج‌البلاغه» داشت و چه نیک سرانجام که در ایام شهادت امیر المومنین (صلوات الله علیه) روح اش در جوار رحمت حق آرام گرفت. سلام و رضوان خدا بر او باد. علی اصغر اسلامی تنها ۱۴۰۲٫۱٫۲۵ https://ble.ir/hamshenasi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️خدا رحمت کند دکتر افروغ را. 🔹سال 98 بود که در ضمن مجموعه مصاحبه‌های ، در خدمت دکتر عماد افروغ بودیم. 🔹حقیقتاً مصاحبه دلچسب و جذابی بود؛ همه برای ما و هم برای ایشان (بنا به گفته ضبط شده ایشان در فیلم مصاحبه). 🔹با دردمندی و غیرت از هویت فرهنگی انقلاب اسلامی دفاع می کرد. 🔹معتقد بود برای فهم انقلاب اسلامی باید «فرهنگ» را نه در سطح «ایدئولوژی»، بلکه در سطح «تئوری فرهنگی» تبیین کرد. 🔹انقلاب اسلامی را واکنش فرهنگی و عمومی مردم ایران، در مقابل ویرایش‌های فرهنگی رژیم وابسته پهلوی برای مدرنیزاسیون ایران می‌دانست. 🔹انقلاب حضرت امام خمینی ره را نقطه مقابل گفتمان «تحجر» و «نوشدگی غیرمنضبطـ» می‌دانست و تلاش می‌کرد گفتمان انقلاب را با دو مؤلفه و توضیح دهد. 🔹در این مصاحبه تلاش کرد فهرست جامعی از مؤلفه‌های متمایز کننده «رویکرد پیشرفت اسلامی ـ ایرانی» و «رویکرد توسعه مدرن» را بیان کند. 🔹چقدر دغدغه «جمهوریت انقلاب» را داشت! و آن را در دو بُعد گفتمانی و نظام‌سازی دنبال می‌کرد. 🔹خدایش در این شبهای ماه مبارک غریق رحمتش کند و با در زمره بسیجیان امامش حضرت امام خمینی ره محشورش کند. 🔹همه دوستان را به دیدن بخش اول تصویری این مصاحبه دعوت می‌کنم. 🔹همچنین فهرست تفصیلی این مصاحبه بسیار خوب را برای مطالعه عزیران به پیوست تقدیم می‌کنم. https://eitaa.com/alimohammadi1389/1294 🔹ان شاء الله به زودی متن کامل این مصاحبه در کنار 14 مصاحبه دیگر در قالب یک کتاب منتشر خواهد شد....
فهرست مصاحبه دکتر افروغ در ضمن سلسله مصاحبه‌های
استاد افروغ در دیالکتیک سنت و مدرنیته (این نوشته در زمان حیات ایشان نوشته شده و به سمع و نظر ایشان رسیده است) این روزها که وضعیت حال «ما»، فهم نسبت سنت و مدرنیته است، مدرنیته همانند کودک بیش‌فعالی که از سر و کول سنت بالا رفته و همه‌ی داشته‌های آن را به یغما می‌برد، سوال مهم برای «ما»ی ایرانی، دیالکتیک سنت و مدرنیته است. این دیالکتیک مصادیق فراوانی دارد، برای امثال دکتر افروغ، هویت نظریه‌های علوم اجتماعی مدرن و نسبت آن با سنت، از جمله مصادیق مهمی است که تکلیف آن بایستی روشن شود. چنین نظریه‌هایی در فضای پسانیچه‌ای که به هر ضرورتی چوب حراج زده شده است، دکتر افروغ به دنبال ضرورت در مدرنیته است، البته ضرورتی که مبتلا به ثنویت نباشد. روشن‌نگاه داشتن تنور ضرورت، به معنای حفظ آخرین سنگرهای سنت است که در درون مدرنیته انجام می‌شود. چنین حفظی برای تداوم صورت جمعی؛ یعنی سنت، ضروری است. در فضای پسانیچه‌ای،‌ انسان مبتلا به اینجا‌زدگی و اکنون‌زدگی می‌شود و در غیاب ضرورت و مطلق، بحران‌هایی را با جان، گوشت و پوست لمس می‌کند که تا به امروز، شاید، ندیده است. این غیاب؛ نه تنها به دلیل فراموشی «أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلي »؛ یعنی ازلیت خود، بلکه در عناد با آن و تلاش در غیرمعقول دانستن آن در فضای امروز است. بشر امروز به دلیل چنین عنادی، معاد و ابدیت خویش را نیز چوب حراج زده است و با این حراج کردن، ذات و فطرت خویش را نیز به غفلت از دست داده و به اینجا‌زدگی گرفتار شده است. استاد افروغ ضرورت را در رئالیسم انتقادی بسکار دنبال می‌کند تا بتواند از درون مدرنیته، جایی برای سنت گشوده باشد. لذا این کار، شایسته تقدیر است. https://eitaa.com/philosophyofsocialscience
هدایت شده از حمید پارسانیا
انا لله و انا الیه راجعون ارتحال دکتر افروغ بر فرزندان و خانواده ایشان بر اصحاب علوم اجتماعی و جامعه علمی به دوست داران انقلاب و درد مندان امت و جامعه اسلامی و به همه عزیزانی که تجدید حیات معنوی و رنسانس دینی جامعه بشری را در جهت تحقق جامعه مهدوی دنبال می‌کنند تسلیت باد. دکتر افروغ همانگونه که همواره اعلام می‌داشت هویت خود را در مسیر رشد و بالندگی انقلاب اسلامی ایران و آرمان‌های جهانی آن تعریف می‌کرد. او تلاش پیگیر و دردمندانه خود را در مسیر گسترش لایه های فرهنگی جوشش فعال امت اسلامی و نقد سازه ها و ساختارهای نظری مسلط بر جامعه معاصر بشری دنبال می کرد و جایگاه خود را در حلقه وصل تعامل خلاق و فعال دو نهاد دانشگاه و حوزه جستجو می‌کرد. او می کوشید تا به تعبیر خود لایه های عمیق فرهنگ اسلامی را که ریشه در متون و نصوص دینی داشت و به نظر او در حکمت اسلامی به طور عام و فلسفه صدرایی به طور خاص تجسم یافته بود در سازه های نظری و ساختارها و کنش های اجتماعی جامعه اسلامی ایران شناسایی کند و این رسالت را در فعالیت‌های مختلف علمی فرهنگی و اجتماعی خود در نظر می‌گرفت. بیش از دو دهه آمد و شد مستمر و اغلب هفته گی او به قم بخشی مهم از جهاد علمی اوست و ثمره این تلاش همراهی برای تکوین رشته هایی نظیر فلسفه علوم اجتماعی و باز آرایی دانش اجتماعی مسلمین و تربیت طلاب و دانشجویان و تدوین رساله های و تالیف کتب علمی است. این استاد در لیله القدر ضیافت الهی به ملکوت اعلی پیوست تا قضای الهی را از افق آسمانی در تحقق آرمان‌های تاریخی خود ببیند و تقدیر خداوند را در رشد و توسعه امت اسلامی نظاره کند . حمید پارسانیا ۱۴۰۲/۱/۲۶