#کرونا و انتقام سخت علم مدرن از علم دینی
#کرونا و انتقام ۸۸ در ۹۸
#کرونا و تاکید بر ناکارآمدی علوم انسانی اسلامی
#کرونا و انتقام سخت تهران از مرجعیت علمی قم
#کرونا و انتقام سخت طب مدرن و اطباء آن از طب سنتی و طب اسلامی
#کرونا و دامن زدن به بحران هویتی....
#کرونا و دامن زدن به بحران آفرینی(نحوه مدیریت کلان جامعه)
#کرونا و تکوین تقدس جدید در ساحت طب مدرن و عدم امکان نقد در این ساحت
#کرونا و انتقام از تمایل به شرق به جای متمایل شدن به غرب، برای انفتاح باب جدید برای آغازی دوباره در باب گفت و گو با غرب
@philosophyofsocialscience
@msoltani38
#کرونا و ظهور قدرت جدید؛ یعنی چین
چین را به عنوان قدرت نوین اقتصادی می شناسیم، اما از این به بعد به عنوان قدرت استعماری نوین باید شناخت.
در فهم استعمارگر جدید باید به بنیانهای نظری این استعمارگر نوین توجه کنیم.
به عبارت دیگر، اروپا و امریکا به عنوان یک استعمارگر چند ده سال اخیر، هماره به ابعاد مختلف آن توجه کردیم، به بنیادهای فلسفی و نظری، علوم انسانی که به وجود اورده اند، حال همین مطالعات نظری را بایستی درباره چین انجام دهیم.
دلیل این کار را باید به جغرافیای ایران توجه کنیم. چرا کرونا بعد از چین به ایران رسید، به خاطر موقعیت جغرافیایی ایران. ایران در موقعیت اتصال شرق و غرب است.
کرونا نشان داد که تحلیلهای مان را باید تغییر دهیم، چون ما با پدیده ای غربی مواجه نیستیم، بلکه این پدیده، شرقی است، لذا باید به نحوه ای از انسان که چینی است، با تاریخ خاص خود و لحظه حال ی که در آن حضور دارد، و امکانهایی که در حال رقم زدن هست، توجه کنیم. از این رو پیشنهاد می کنم که مطالعات جدیدی به عنوان انسان شرقی چینی شکل بدهیم، تا بتوانیم در سالهای آینده، مواجهه عالمانه و دقیق داشته باشیم، باید از درسهایی که در مواجهه با غرب داشتیم، این دفعه برای شرقی چینی داشته باشیم.
@philosophyofsocialscience
@msoltani38
جهان پساکرونا
⭕️#کرونا #ویروس هم دوره ای دارد که دیر یا زود قائله خاتمه می یابد اما سوگمندانه جامعه ما را دچار آسیب هایی کرده است که معلوم نیست براحتی بتوان از آن رهایی یافت. کرونا وایرس یا همان کوئید19 تغییرات جدّیای از سنخ تغییرات جهان مدرن در هویت اسلامی جامعه ما ایجاد کرده است. ما در جهانی زیست می کنیم که همواره در حال تغییر، تبدل و تکامل است. برخی معتقدند چاره ای جز سازگاری با شرایط جدید وجود ندارد. اما به نظر می رسد اگر قرار باشد انسان از تمام این تغییرات تاثیر بپذیرد هویت واقعی خود را از دست می دهد. این مسئله با مقوله جهانی شدن ارتباط تنگاتنگی دارد. جهانی شدن یکی از مهم ترین مسائلی است که امروزه ذهن بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان سیاسی، اقتصادی و سایر علوم را به خود معطوف کرده است. اگر چه تعریف روشن و دقیقی را نمی توان ارائه کرد اما به خروج فرد از حالت درون نگرانه و متکی به یک منطقه خاص، به سمت یک هویت برون نگرانه و فراسرزمینی جهانی شدن گویند. پدیده نوظهور کرونا ویروس باعث شده است که عوامل فوق ملی در روند اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور ما نقش آفرینی کنند. تحولات اخیر این بیماری جهانی موجب تسریع فرآیند جهانی شدن و تغییر رابطه ما با جهان پیرامونمان شده است. این تغییرات حدّاقل سه نوع فرهنگی- دینی، سیاسی و اقتصادی را شامل می شود. در ادامه به بررسی و توصیف تغییرات فرهنگی - دینی پرداخته میشود.
❇️اولین و محسوس ترین تغییرات، مسائل فرهنگی- دینی است. به نظر می رسد کرونا ویروس زندگی دینی و مراسم مذهبی را هدف گرفته است. زیارت اماکن وبقاع متبرکه از جمله حرم حضرت رضا(ع) و حضرت معصومه(س)، برپایی نماز جمعه و جماعت، تجمّعات مذهبی و مواردی دیگر همواره سطح قابل توجهی از دینداری مردم را شامل میشود. علاوه بر آن انجام مناسک موجب افزایش هم بستگی و تقویت هویت ملی- اسلامی نیز می باشد. اما ظهور کرونا ما را در یک دوراهی ناجوانمردانه (خوددوستی و انجام تکالیف دینی) گذاشته است. این روزها تقریباً برایمان ثابت شده که حبّ به ذات ریشه ای ترین غریزه انسانی هست. در آیه 96 سوره مبارکه بقره آمده است برخی انسانها حرص بیشتری بر بقاء و تداوم زندگی و حیات طولانی دارند، برخی چنان علاقه به دنیا دارند که: «هر یک از آنها دوست دارد هزار سال عمر کند». (یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ). خوددوستي، كششي طبیعی- غریزی است كه انسان را به كار و تلاش اميدوار مي كند و سبب مي شود انسان براي سعادتش بكوشد. اما انجام تکالیف دینی لایه اولیه دینداری است. این لایه معنای مهمی به زندگی دین باوران می دهد که در قالب رفتارها، کنش ها و مناسبات اجتماعی صورت بندی، رمز گشایی و معنادار می شوند و در قالب هیئت های بیرونی خودش را نشان می دهد. اما اکنون مجال مماشات نیست. ما تصمیم گرفتیم که به جان خود اهمیت بیشتر دهیم، این تصمیم از سوی نهاد دولت الزامی شد، نهاد مرجعیت با فتاوای فقهی لازم الاجرا بودن قوانین پزشکی ، صحه بر کارآمدی علم «مدرن» نهاد و این یعنی «پزشکی مدرن بسان یک علم» عینیت و هویت بخشیده شد.
❇️این فرآیند اگر ادامه یابد چه بسا پیوند مردم ایران که ذیل اسلام یک پارچه بودند را بی معنا سازد. همانطور که امروز می توان شاهد کاهش اقتدار مرجعیت دینی بود. همانگونه که گفته شد سیطره علم جهانی باعث شد که نهاد دین هم متاثر از مدرنیزاسیون کارکرد حداقلی پیدا کند، بیان حکم شرعی ،اجازه دخل و تصرف خمس برای مواجه با کرونا مواجه کاملا فقهی از این مسئله می باشد. بنا بر این، می توان گفت: کرونا دست به دست با تکنولوژی و مدرنیته تا حدودی موفق شد هویت مان را چند تکه کند. اگر تکنولوژی می خواست هویت جمعی مان را از ما سلب کند، کرونا به مثابه یک اپیدمی جهانی توانست ما را خانه نشین و به جهانی شدن نزدیک تر سازد. سنت هایی مانند زیارت، جماعت، دست دادن، روبوسی ،صله رحم و ... که شاید ممکن است کم و کوچک شمرده شوند لیکن کنارگذاشتن یا کم رنگ شدنشان آثار عمیق و قابل توجهی را برای آینده گان درپی خواهد داشت.
✴️در روایات گفته شده است: «هنگامی که فتنهها همه شهرها را فرا بگیرد به قم و اطراف آن پناه ببرید که بلا از قم دفع شده است - بحار الانوار ج ۲۶ ص ۲۱۴» اما اکنون قم که پایگاه تشیّع و نهادهای دینی است تخریب شده است به گونه ای که کل مردم دنیا از ایران مطالبه گری می کنند و ایران به تنهایی نمی تواند تصمیم گیرنده باشد، ما نه تنها مجبوریم از سازمان های بین المللی مانند بهداشت جهانی و ... اطاعت کنیم بلکه باید به آنان اجازه دخالت مستقیم در امور ملی کشورمان را بدهیم و این از آفات جهانی شدن است که هویت جغرافیایی ما را به مثابه دولت ملی نشانه گرفته است وطبیعتاً سهم دولت ملی- اسلامی تنزل پیدا می کند.
❇️تکنولوژی و علم مدرن دنبال ایجاد وحدت رویه، حذف تکثرات، تک ساحتی شدن انسان ها و یکسان
📑 #کرونا و ابتلائات جامعه ی ایرانی
#دکترعطااُلله_بیگدلی
🔶🔄ثمرهای که میتواند به دست آید...(تأملی در علت ابتلاء ایرانیان به بلا)
1- کارهای خداوند متعال بیحکمت نیست برای مؤمنین، من بخشی از جامعه ایران را جامعة مؤمنین درمیابم که خداوند به آنان توجه و عنایت دارد و به همین دلیل آنان را قابل و لایق ابتلاء میداند، کرونا ابتلاء است.
2- ابتلاء مؤمنین اعم از رسولان و اوصیاء و پیروانشان عللی دارد؛ یکی از علل ابتلاء غافل شدن مؤمنین از باریتعالی به واسطة توجه به اسباب است و ثمرة ابتلاء «موحد کردن» است، اسباب قطع میشود و مؤمن باز متذکر میگردد که اسباب نباید او را غافل نماید(به یاد بیاورید انقطاع موسی از اسباب را در هنگام مبتلی شدن به سحر سحره یا گرفتار شدن در چنگ لشکر فرعون در پس نیل)؛ یکی دیگر از علل مهم ابتلاء، کوتاهی و قصور است.(ترک اولی برای انبیاء؛ معصیتهای کوچک برای مؤمنان و نافرمانیهای بزرگ برای کفار و طواغیت) خداوند بلا را نازل میکند تا آنان تضرع نمایند(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ الأنعام، 42)، رجوع نمایند(وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ سجده، 21)؛ یکی از مهمترین وجوه تضرع و خشوع آن است که مؤمنین تفکر کنند که آیا کوتاهی و قصوری کردهاند که این گونه بلا نازل شده است؟(به یاد بیاورید ترک اولای پدرمان آدم و اخراجش از بهشت را، ترک اولای یونس و ابتلاء به شکم ماهیش را، ترک اولای یعقوب در رسیدگی به حال فقیر و فراغ یوسف را، ترک اولای داوود در قضاوت زودهنگام و ملزم شده به عبادت طولانیش را، سلیمان و تأخیر در وررد به بهشتش را و...) ثمرة این بلء آن است که مؤمنین آن کوتاهی و قصور را جبران نمایند و از درِ توبه و انابه(خضوع قلبی و جبران جوارحی) در آیند و الا مشغول شدن به اسباب ظاهری دردی را دوا نمیکند و بلکه وضع را بدتر مینماید. و البته اصلیترین دلیل ابتلاءات، غربال و جداشدن صادقین از کاذبین است(به یاد بیاورید ابتلائات دوران نوح و خالص شدن چندین بارة مؤمنین را، ابتلائات صدر اسلام برای روشن شدن ارتداد ایمانی اصحاب دروغین را و...) و البته در دوران غیبت معصوم این ابتلائات بسیار شدید و سنگین خواهد بود(کتاب التمحیص اسکافی نمونههای نابی از این روایات را در بر دارد)
3- اگر مقبول افتد که حدأقل بخشی از ما ایرانیان هنوز لایق چنین بلاهائی هستیم، باید اندیشید که چرا خداوند در این برهه چنین بلائی بر ما نازل نموده است؟ نقص انفس و بیشتر نفص روحی ناشی از آن چرا بر ما وارد شده است؟ کوتاهی ما کجا بوده است؟
4- پاسخ البته جز از اولیای الاهی بر نمیآید و آنچه به دل و ذهن میرسد، ظن و حدث است اما چه دیدی شاید در آن شعاعی از حقیقت باشد! به نظرم دو امر باید مورد تأمل ما واقع شود یکی امری کلی(تاریخی، تمدنی) یکی امری جزئی و موردی:
الف: امر تاریخی: علیرغم تأکیدات فراوان فقهی و روائی ما در مورد نزدیک نشدن به کفار به خصوص در دوران غیبت معصوم، مؤمنین ایرانی غیریت و غیرت خود را در مواجهة با کفار هر روز کمرنگتر از دیروز پیمیگیرند؛ کفار غربی و شرقی امروز بر سبکزندگی، وجوه تمدنی، روابط اجتماعی و رسانهای و شکل حیات و ممات ما سیطرة وصف ناپذیر و تأسفانگیزی دارند و همتی نیز برای دور شدن از آنان(از مطلق هرچه شرقی و غربی است از علم و تکنولوژی بگیرید تا لباس و معماری و بانک و بورسش تا فلسفه و فکرش) وجود ندارد، این وادادگی به خصوص در برابر کفر شرقی که همان چین و روس است بیشتر است(اگر چین ما را تحریم کند چقدر دوام میآوریم در زندگی روزمره و خوراک و پوشاکمان؟) چرا در نمییابیم که باید استقلال(فاصله؛ امکان حیات ظاهری و باطنی) خود را از شرق غرب با سرعت و جدیت بیشتری پیبگیریم؟! ما در این وظیفه کوتاهی کردهایم! آیا روایات ما سرشار از زینهار و هشدار در مورد بحرانهای آخرالزمان نیست، این البته بحران کوچکی است! بحرانهای بزرگ، بسیار بزرگتر که به صورتی جدیتر حیات بشر بر این کرة خاکی را تهدید میکنند در راه است، برای آن بحرانها آمادهایم؟ نظام اقتصادی و معیشتی و زیستی و فکری و روحی و روانی ما برای آن وضعیتهای دهشتناک و مرگهای احمر و ابیض آماده است؟ آمادگی در فاصلهگرفتن از نظام های حاکم بر جهان است و این کاری سترگ و عزمی پولادین در مردانی ایمانی میخواهد که در دامان انقلاب اسلامی هستند، ولو کم!
ب: امر موردی: اینکه میگویم موردی نشان از برهة زمانی است نه نشان از کم اهمیتبودنش، ما نسبت به شیعیان و محبین سایر کشورها کم توجه و لااُبالی شدهایم؛ مرزهای خودساخته و مفهوم ملت- دولت و لاجرم «کشور» ما را در خود فروبرده و هرگاه از بلایایی که بر سر مسلمین و شیعیان عراق، سوریه، افغانستان، هند و به خصوص یمن می